گریه حضرت فاطمه(س)
آیا روایتهای با موضوع شنیده شدن صدای گریه حضرت زهرا(س) با روایتهایی با موضوع شنیده نشدن صدای حضرت زهرا(س) توسط نامحرمان، در تعارض است؟
حضرت فاطمه زهرا(س) به جهت مقام والایی که داشتند مورد مراجعه اقشار مختلف مردم قرار میگرفتند؛ لذا ایشان منزوی و محبوس نبودند به طوری که کسی صدای ایشان را نشنیده باشد. همچنین از جنبه شرعی، به صورت مطلق، شنیده شدن صدای زن توسط مردان را قبیح دانسته نشدهاست؛ بلکه گاهی ضرورت دارد که صدای زنان به مردان برسد.
حضور حضرت فاطمه زهرا در اجتماع
- آن حضرت در جنگ احد همراه با زنان مدینه به منطقه جنگی رفته و بعد از جنگ به مداوای رسول خدا(ص) و حضرت علی(ع) که جراحاتی برداشته بودند پرداختند.[۱]
- بعد از جنگ احد، آن حضرت به زیارت شهدای جنگ میرفت.[۲]
- بعد از این که ماجرای سقیفه به راه افتاد، عمر بن خطاب با عدهای به در خانه آن حضرت آمد و فریاد میکشید که بیرون بیائید. حضرت زهرا(س) به پشت درآمدند و عمر را دیدند که آتش در دست دارد. پس فرمودند: «عمر؛ مگر از خدا نمیترسی چه شده است؟» عمر گفت: «باید علی و بنیهاشم بیایند و با خلیفه رسول خدا بیعت کنند.» ایشان گفتند: «خلیفه کیست؟ خلیفه رسول اکنون در کنار پیکر اوست.».[۳]
- ده روز بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) فاطمه زهرا(س) برای اعتراض به مصادره فدک نزد ابوبکر رفته و با او به گفتگو و بحث پرداختند. این کار دوبار صورت گرفت.[۴]
- همچنین بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) و غصب خلافت مسلمین توسط غاصبان، حضرت فاطمه(س) به مسجد رفتند و در حالی که مسجد مملو از مرد و زن بود، در پشت پرده ای خطبهای ایراد فرمودند.[۵]
- زمانی که آن حضرت بعد از قضیه آتش زدن در خانه، در بستر مریضی بودند، عمر و ابوبکر به عیادتشان رفتند. وقتی آنها وارد شدند و نشستند حضرت صورتشان را از آنها برگرداندند و فرمودند: آیا شنیدهاید که پدرم فرمود رضای فاطمه رضای من است و خشم او خشم من، هرکه او را بیازارد مرا آزرده است و هر که او را دوست بدارد مرا دوست داشته است.»[۶]
- روزی سلمان خدمت آن حضرت بود، حضرت زهرا دعای نور را به او تعلیم فرمود و گفتند اگر میخواهی هرگز ترا تب نگیرد بر این دعا مداومت کن.[۷]
محدوده فعالیت زن در جامعه
در موضوع محدودیتهای سخنگفتن زنان در آیین اسلام، آنچه که از طرف شارع مقدس مورد نهی قرار گرفته است و از زنان خواسته شده از آن بپرهزیند، آن نوع سخن گفتنی است که باعث تحریک شهوت مردان گردد؛ لذا به زنان دستور میدهد: «فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض»[۸] در حرف زدن صدا را نازک و مهیج نکنید که موجب طمع بیماردلان گردد. و مفهوم آیه این است که اگر در سخن ناز و کرشمه نباشد جایز است یعنی خود آیه دلیل بر جواز سخن گفتن با مرد نامحرم است.[۹] بر همین اساس است که فقهای عظیم الشأن چنین فتوا دادهاند که شنیدن صدای زن در صورتی که تلذذ و ریبه – وسوسیه نباشد جایز است. البته مادامی که ضرورت نباشد ترک آن بهتر است و بر زن حرام است که بخواهد صوت خود را نازک و مهیج گرداند.[۱۰]
جایگاه گریه در فراق عزیزان
مطلب قابل توجه دیگر این است که گریه در فراق عزیزان خود جایگاه خاصی دارد و از استثنائی برخوردار است، آن چنانکه روایت است روزی یک زن به دنبال جنازه یکی از خویشان خود میرفت و بی تابی میکرد. عمر به او نهیب زد که برگردد اما رسول خدا(ص) فرمود: او را به حال خود بگذار دلش داغدار است و چشم گریان و عهد (ش به مرده) نزدیک.[۱۱] و نیز امام باقر(ع) فرمودهاند: انما تحتاج المرأه فی الماتم الی النوح لتسیلَ دمعها: زن در ماتم نیاز به نوحه و شیون دارد تا اشکهایش را بریزید.[۱۲] چون این عمل از بار سنگین سختیها او میکاهد.
عظمت مصیبت رسول اکرم(ص)
توجه به این نکته هم ضروری است، که گریه حضرت زهرا(س) در مصیبتی بوده است که بزرگتر از آن مصیبتی نبوده و عظمت آن آسمانیان را به شیون آورده بود. امام باقر(ع) در جایی دیگر میفرماید، اگر مصیبتی بر خودت یا مالت یا فرزندت پیش آمد، مصیبت رحلت پیامبر خدا(ص) را بیاد آر، همانا خلائق مصیبتی عظیم تر از آن هیچوقت ندیدهاند.[۱۳]
منزه بودن اهل بیت(ع) از تمام عیبها
اما نکته مهمتر از همه اینکه، حضرات چهارده معصوم(ع) که از هرگونه خطا و عیبی منزه هستند، الگوی تمامی رفتارهای ما میباشند و ما باید اعمال خود را با اعمال و فرمایشات آنها بسنجیم و حضرت زهرا(س) نیز از جمله معصومین(ع) هستند که باید به ایشان اقتدا نمود. از این روست که فقهای عظام وقتی میخواهند به جایز بودن گریه بر مرده فتوا بدهند از جمله دلایلی که برای آن میآورند گریه حضرت زهرا(س) در رحلت پیامبر اکرم(ص) میباشد.[۱۴]
هدف حضرت زهرا(س) از گریههای بلند و آشکار
حضرت زهرا(س) معصومه است و به خوبی میداند که اذیت و آزار دیگران شرعاً ممنوع است، پس چرا گریه آن حضرت آنقدر ادامه یافت که داد مردم مدینه بلند شد؟ چرا حضرت این قدر اصرار دارد که مردم متوجه شوند؟ چه شده است که این همه دختر رسول خدا(ص) گریه میکند؟ پس از رحلت نبیّ مکرم اسلام(ص)، حضرت زهرا(س) در موارد متعددی گریان و اندوهگین بودند! آنچه پیش رو دارید، بیان فلسفه و حکمتهای این گریهها از زبان خود آن حضرت است که در چند بخش ارائه میشود:
- فراق رسول خدا (۲) و عظمت مصیبت رحلت ایشان.[۱۵]
- طلب و آرزوی مرگ به جهت مصائب.[۱۶][۱۷]
- غربت اسلام.[۱۸]
- گریه بر غصب امامت و خلافت.[۱۹]
- سلاح اشک
در دوران پس از رحلت پیامبر(ص) که حق و حقیقت به فراموشی سپرده شد، تنها سلاح حضرت زهرا(س) در مسیر بصیرت افزایی و روشنگری، گریه و اشک بود. آن حضرت در اشعاری میفرماید: «فَلَأَجْعَلَنَّ الْحُزْنَ بَعْدَکَ مُونِسی* وَ لَأَجْعَلَنَّ الدَّمْعَ فِیکَ وَ شَاحِیَا»؛ بعد از تو حزن و اندوه را مونس خود خواهم ساخت و اشک را اسلحه خود قرار خواهم داد. چه باکی است بر کسی که خاک قبر احمد را بوییده، در تمام زندگی هیچ عطری را نبوید».[۲۰] در این اشعار، علاوه بر اشاره بر مصیبت رحلت پیامبر اکرم(ص) تنها و بی یاور شدن و روبرویی با فرومایگان را جز مصائب خویش دانسته که برای آن گریه میکند و تنها اسلحه خویش را گریه خویش بیان میدارد. از این رو گریههای مکرر حضرت زهرا(س) نشان از شیوه مبارزه ایشان بوده است تا فریاد مظلومانه خود را به دیگران برساند. چرا که گریه در برانگیختن احساسات و عواطف دیگران نقش بسیار زیادی دارد و فرد نظاره گر، تحت تأثیر شدید قرار میگیرد و سعی میکند از ناراحتی گریه کننده بکاهد یا به او کمک نموده، مشکل او را بفهمد و در حل آن بکوشد.[۲۱]
شاهد اینکه این گریهها یک شیوه مبارزاتی بوده، این است که آن گریه اگر فقط جنبه عاطفی داشت. حضرت فاطمه زهرا(س) میتوانستند در یک نقطه، آن هم در خانه خود، مخفیانه گریه کند و این گونه گریهای در نظر خود او نیز بهتر بود؛ زیرا او همان کسی است که وقتی پیامبر اکرم(ص) میپرسد: بهترین چیز برای زنان چیست؟ در جواب عرض میکند: بهترین چیز برای آنان این است که مردان را نبیند و آنها نیز او را نبینند.[۲۲]
منابع
- ↑ «چگونگی حضور حضرت فاطمه(س) در میدان جنگ». ۱۴۰۳. دریافتشده در ۲۰ دی ۱۳۹۸.
- ↑ «علت رفتن حضرت زهرا به مزار شهدای احد بعد از شهادت پیامبر اکرم(ص)». ۱۴۰۳. دریافتشده در ۲۸ دی ۱۳۹۸.
- ↑ «هجوم به خانه حضرت زهرا(س)». ۱۴۰۳. دریافتشده در ۱۹ آبان ۱۴۰۳.
- ↑ «مناظره حضرت زهرا(س) با ابوبکر». ۱۴۰۳. دریافتشده در ۲۴ مهر ۱۳۹۷.
- ↑ «خطبه حضرت فاطمه در جمع زنان مدینه». ۱۴۰۳. دریافتشده در ۱۹ آبان ۱۴۰۳.
- ↑ نصیرپور، محمد قاسم (۱۳۷۲). زندگانی فاطمه زهرا(س) مقدمه آیت الله مرعشی نجفی. قم: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی. ص. ۴۵-۱۰۸.
- ↑ قمی، عباس (۱۳۷۲). منتهی الآمال. ج. ۱. قم: انتشارات هجرت. ص. ۲۵۷.
- ↑ احزاب/32.
- ↑ مطهری، مرتضی. مسئله حجاب. قم: صدرا. ص. ۲۴۳.
- ↑ طباطبایی یزدی، محمد کاظم (١٤١٧). عروة الوثقی. ج. ۱. قم: جامعه مدرسین. ص. ۳۳.
- ↑ مطهری، مرتضی. مسئله حجاب. قم: صدرا. ص. ۲۱۲.
- ↑ طباطبایی یزدی، سید محمد کاظم (۱۴۱۷). العروة الوثقی. ج. ۱. قم: جامعه مدرسین. ص. ۳۳.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۷). کافی، تصحیح علی اکبر غفاری، ج 5، ص 528،. ج. ۳. تهران: انتشارات دارالکتب الاسلامیه. ص. ۲۲۰.
- ↑ خوئی، ابوالقاسم (۱۴۱۴). التنقیح. ج. ۹. قم: مدرسه دارالعلم. ص. ۲۲۸.
- ↑ بحرانی، عبدالله بن نورالله (۱۳۸۷). عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال. ج. ۱۱. قم: مدرسة الإمام المهدی (علیه السلام). ص. ۸۰۶.
- ↑ فتال نیشابوری، محمد بن احمد (۱۳۷۵). روضة الواعظین. ج. ۱. قم: الشریف الرضی. ص. ۷۵.
- ↑ مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحار الانوار. ج. ۷۹. بیروت: دار إحیاء التراث العربی. ص. ۱۰۶.
- ↑ بحرانی، عبدالله بن نورالله (۱۳۸۷). عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال. ج. ۱۱. قم: مدرسة الإمام المهدی (علیه السلام). ص. ۴۷۸.
- ↑ ابن بابویه (صدوق)، محمد بن علی (۱۳۷۶). امالی. تهران: کتابچی. ص. ۱۵۳.
- ↑ مازندرانی، ابن شهر آشوب (۱۴۱۲). مناقب آل ابی طالب(ع). ج. ۱. بیروت: دار الأضواء. ص. ۲۴۳.
- ↑ «فلسفه گریههای حضرت فاطمه سلام الله علیها». ۱۴۰۳. دریافتشده در ۵ دی ۱۴۰۱.
- ↑ ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله (۱۴۰۷). حلیه الأولیاء و طبقات الأصفیاء. ج. ۲. بیروت: دار الکتاب العربی. ص. ۴۱.