آداب دعا
آداب دعا در قرآن و روایات چیست؟
قرآن سفارش کرده است دعا، آهسته و پنهانی و با تضرع و خشوع خوانده شود. در ذکر و دعا و خواندنِ خداوند باید از صدای بلند پرهیز کرد. در قرآن توصیه شده است مناجات با خداوند در پنهانی انجام شود. مفسران توصیه به این آداب را موافق با قبول درگاه حق و دور از ریا و خودنمایی دانستهاند. دعا باید همراه با تضرع و خوف باشد که به معنای زبونی و نیازمندی و ترس در برابر خداوند آمده است.
آداب دعا در قرآن
آهسته و پنهانی سخن گفتن
در قرآن توصیه شده است دعا آهسته خوانده شود و نه با صدای بلند:﴿وَاذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَخِیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ؛ پروردگارت را در دل خود، از روی تضرع و خوف، آهسته و آرام، یاد کن.﴾(اعراف:۲۰۵)
انسان هر چه دعا را آهستهتر بخواند، ادب دعا را بهتر رعایت کرده است.[۱] آهسته سخن گفتن به اخلاص و قبول نزدیکتر و از ریا دورتر است.[۲]پیامبر(ص) در سفری بعضی اصحاب را دید که با فریاد دعا میکنند، فرمود: «آرام دعا کنید».[۳]
در آیه ۵۵ سوره اعراف دستور داده شده که خدا را بهطور «خفیه» و در پنهانی بخوانید: ﴿ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدينَ﴾ این برای این است که از «ریا» دورتر و به اخلاص نزدیکتر و توأم با تمرکز فکر و حضور قلب است.[۴] در قرآن آمده است حضرت زکریا نیز خداوند را در پنهانی و با اخلاص ندا میکرد.[۵]امام رضا (علیهالسّلام) میفرمایند: «یک دعای پنهانی بنده برابر است با هفتاد دعایی که به صورت آشکارا وعلنی باشد.}} [۶]چرا که بهترین راه برای فرار از ریا در عبادات، انجام مخفیانه آن است.
پیامبر (ص) بهترین یاد کردن از خدا را، یاد کردن نهانی میدانست.[۷] و در شب معراج پیامبر را ندا دادند که: «ای محمّد! هر گاه کسی از امّتت غمهایش بسیار شد، نهانی مرا بخواند.» [۸]
ذکر با صدای بلند با ادب عبودیت منافات دارد، دلیل این معنا روایتی است که از رسول خدا(ص) وارد شده که در بعضی از جنگهایش با اصحابش طی مسافت میکرد تا رسیدند به بیابانی هولناک و آن شب شبی تاریک بود و یکی از اصحابش به صدای بلند تکبیر میگفت، پیامبر(ص) فرمود: «آن کسی را که شما میخوانید نه دور است و نه غایب».[۹]
برخی گفتند باید پروردگار را با صدایی یاد کرد که متوسط باشد، نه خیلی بلند و نه خیلی آهسته.[۱۰]
خوف از خدا و طمع به فضل او
اگر دعا با توجه باشد، هم خوف به همراه دارد و هم طمع؛ ترس از گناه که مبادا انسان را مبغوض حق تعالی کند و در نتیجه مانع اجابت دعا بشود. اما از طرفی فضل و کرم خداوند باعث طمع انسان به استجابت دعا میشود. خداوند میفرماید: ﴿وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا؛ در حال خوف و طمع دعا کنید.﴾(اعراف:۵۶)
تضرع و خشوع
در قرآن سفارش شده است خداوند را با حالت تضرع بخوانید:﴿ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً ۚ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ؛ پروردگار خود را به زاری و نهانی بخوانید که او از حدگذرندگان را دوست نمیدارد.﴾(اعراف:۵۵) تضرع به معنای اظهار ضعف و ذلت است.[۱۱] تضرع به معنای اظهار زبونی نفس در برابر خداوند هنگام درخواست حاجت و ابراز ذلت در پیشگاه وی برای رفع گرفتاریها دانسته شده است. برخی نیز آن را به معنای زاری کردن دانستهاند. بر اساس آیات ۴۲ و ۶۳ سوره انعام اعتقاد انسان به ضعف و ذلت نفس در برابر خداوند و عظمت وی و احساس درماندگی به هنگام شداید و گرفتاریها از عواملی است که وی را به تضرع وامیدارد. در مقابل، اصرار بر کفر، لجاجت، پیروی از وسوسه شیطان و انجام گناهان و غرور نسبت به اعمال او را از تضرّع در برابر خداوند متعالی بازمیدارد.[۱۲]
گریستن به هنگام عبادات در قرآن[۱۳]، توصیه شده است.[۱۴] پیامبر(ص) گریه بر گناه را باعث ایمنی از دوزخ دانسته است.[۱۵]
اخلاص در دعا
قرآن امر به اخلاص در خواستهها کرده است: ﴿وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ؛ و خدا را از سر اخلاص در دین بخوانید﴾(اعراف:۲۹) گاهی دعای انسان حقیقی است، یعنی آنچه را میخواهد، در واقع خیر است؛ اما در دعا خدا را نمیخواند به این معنا که به زبان از خدا مسالت میکند ولی در دل همه امیدش به اسباب عادی یا امور وهمی است.[۱۶] امام صادق (علیهالسّلام) میفرمایند: «وقتی کسی از شما چیزی از خداوند درخواست میکند و انتظار اجابت دارد باید از همه مردم مایوس باشد و امیدش فقط به خدا باشد. وقتی خداوند از قلب بندهاش این را بداند هر چه درخواست کند به او میدهد. خداوند به عیسی فرمود: ای عیسی همچون بنده محزون در حال غرق شدن که هیچ یاوری ندارد، مرا بخوان.}}[۱۷]
آداب دعا در روایات
آداب باطنی دعا
- توجه در دعا: دعاکننده باید توجه داشته باشد که مخاطب او مالک و خالق اوست. باید با تمام وجود توجهش به دعای خود باشد. صرف حرف زدن بدون توجه، در حقیقت بیاعتنایی به مخاطب است. امام صادق(ع) میفرماید: «خداوند متعال دعای دل غافل را مستجاب نمیکند پس هنگام دعا با تمام وجود رو به سوی خدا بیاور، پس از آن یقین به اجابت داشته باش.»[۱۸]
- داشتن قلب پاک: دلیکه پر از وسوسههای شیطانی و هواهای نفسانی است نمیتواند با مبدا خیر و کمال مطلق در ارتباط باشد وقتی دل در طلب گناه باشد بر زبان راندن دعا و درخواست خیر، فقط ابراز کردن چند جمله دروغ است. امیرمومنان(ع) میفرماید: «بهترین دعا آن است که از سینهای پاک و قلبی پرهیزگار صادر شود.» [۱۹]
- داشتن حالت ذلت و گدایی: انسان همه هستی خود را از خدا دارد و هیچ چیز او از خودش نیست. چه چیزهایی که مال شخص او، محسوب میشود و مخصوص خود اوست همچون روح و بدن. مال، همسر و فرزند؛ و چه نعمتهای عمومی که همه بندگان خدا از آن بهرهمندند و اغلب، این نعمتها مورد غفلت و فراموشی هستند مثل خورشید، دریا، زمین و حتی قوانین طبیعی این جهان. بنابراین انسانها به معنای واقعی، فقیر هستند پس در دعا باید اول توجه به این فقر و ذلت خود داشته باشد و با همان حال دعا کند. امام صادق(ع) میفرماید: «خداوند متعال به موسی وحی کرد: ای موسی، وقتی در پیشگاه من هستی، همچون بنده ذلیل و فقیر باش.»[۲۰]
- خوشگمانی به خدا: برآوردن حاجت بندگان به هر اندازه بزرگ باشد برای خداوند، هیچ زحمتی ندارد و از طرفی خداوند کریم و بخشنده است و نعمتهای بیشماری را به بندگان خود داده است پس شایسته است انسان وقتی دعا میکند به اجابت آن خوش گمان باشد چنانکه امام صادق(ع) میفرماید: «وقتی دعا کردی در همان حال فکر کن حاجتت برآورده شده و حاضر است.»[۲۱] پیامبر خدا(ص) میفرماید: «به درگاه خداوند در حالی دعا کنید که یقین به اجابت دارید.» [۲۲]
- اصرار در دعا: امام صادق(ع) میفرماید: «قسم به خدا، چون بندهای در حاجت خود اصرار کند خداوند حاجتش را برآورد.»[۲۳] امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: «هر کس دری را پیدرپی بکوبد و اصرار کند عاقبت گشوده شود.»[۲۴]
آداب قبل از دعا
- گفتن نام خدا: پیامبر (ص) میفرماید: «خداوند متعال فرموده است هر کار مهمی بدون بسم الله شروع شود، عقیم خواهد ماند.»[۲۵] عقیم ماندن دعا به معنای اجابت نشدن آن است.
- حمد و ثنا: در دعا و درخواست از خدا توصیه شده که اول تمجید الهی صورت گیرد سپس دعا شود. [۲۶] امام صادق(ع) میفرماید: «هر دعایی که قبلش حمد خداوند نباشد، آن دعا عقیم است.»[۲۷]
- صدقه دادن: دعا طلب خیر است و دادن صدقه اثبات عملی خیرخواهی است. پیامبر خدا(ص) فرمود: «اول صدقه بدهید هر کس دعا را با صدقه شروع کند دعایش رد نمیشود.»[۲۸]
- صلوات فرستادن: امام صادق(ع) میفرماید: «هر کس حاجتی از خداوند متعال دارد با صلوات بر محمد و آل او شروع کند پس حاجت خود را ذکر کند در آخر دعای خود را با صلوات ختم کند چرا که خداوند متعال کریمتر از آن است که دو طرف دعا را قبول کند و وسط آن را نپذیرد.»[۲۹]
آداب همراه دعا
- دستها را به سوی آسمان بلند کردن: امام حسین (علیهالسّلام) میفرمایند: «رسول خدا هنگام دعا دستانش را بالا میبرد همچون مسکینی که غذا طلب میکند.» [۳۰] از حضرت علی(ع) پرسیدند: چرا باید دستها را به سوی آسمان بلند کرد در حالیکه خداوند همه جا هست. پاسخ داد: به دلیل آیه ﴿وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ؛ و روزی شما در آسمان است و آنچه به شما وعده داده میشود!﴾(ذاریات،۲۲) چون رزق و روزی انسان از آسمان نازل میشود.[۳۱]
- عمومیت دادن به دعا: در دعا فقط به خود دعا نشود و بلکه برای بقیه هم دعا شود که پیامبر خدا(ص) میفرماید: «وقتی کسی دعا میکند آن را عمومیت دهد که باعث استجابت دعا میشود.»[۳۲]
- دعای جمعی: دعا اگر با جماعت باشد امکان اجابت آن بیشتر است. امام صادق(ع) میفرمایند: «هرگاه چهار نفر یک چیز را با هم از خدا طلب کنند، قبل از متفرغ شدن، دعایشان اجابت میشود.» [۳۳] امام صادق(ع) میفرمود: «وقتی پدرم از پیشامدی ناراحت میشد، زنها و بچهها را جمع میکرد و دعا میفرمود و بقیه، آمین میگفتند.» [۳۴]
آداب بعد از دعا
- صلوات فرستادن: صلوات فرستادن هم قبل از دعا سفارششده است و هم بعد از دعا و صلوات موانع استجابت دعا را برطرف میکند. امام صادق(ع) میفرماید: «دعا در حجاب میماند و به آسمان نمیرود تا اینکه صلوات فرستاده شود بر محمد و آل محمد.»[۳۵]
- دست به سر و صورت کشیدن: هنگامی که انسان دست به دعا بر می دارد، مستحب است که آن دست را به سر و صورت خود بکشد زیرا آن دست عطای الهی را دریافت کرده است و متبرک شده است، به طور یقین خالی بر نمی گردد و دستی که عطای الهی را دریافت کرد، گرامی است؛ بنابراین خوب است که آن را به صورت یا به سر بکشد. امام صادق(ع) میفرماید: «وقتی کسی دعا میکند بعد از آن دستش را بر سر و صورت بکشد.» [۳۶]
دعا کردن آداب زیادی دارد؛ از جمله: دعا کردن با حالت خضوع و تذلّل، به زبان آوردن حاجت، تکرار کردن دعا و پا فشاری نمودن برخواسته، اخلاص در دعا و توجه به ذات حق تعالی با همه وجود و رویگردانی از غیر او، توسل جستن به محمّد و آل محمّد(ص) و درود فرستادن بر ایشان در آغاز، میان و پایان دعا، ستایش و ثنا گفتن خداوند متعال و اعتراف به تقصیرات خود در مقام بندگی و استغفار از آنها قبل از دعا، تحصیل معرفت صحیح به خداوند متعال، قصد تقرب داشتن از دعا، حسن ظن داشتن به اجابت از جانب خداوند، دعا کردن با آرامش قلب و سکون اعضا و جوارح و پرهیز از شتابزدگی و نداشتن دغدغهای جز دعا در محضر پروردگار، بلند نکردن صدا هنگام دعا و در خلوت دعا کردن، انصاف داشتن در دعا، به معنای خواستن آنچه که بر حسب شأن او برایش روا است.[۳۷]
وقتی انسان دست به دعا برداشت، مستحب است آن را بر سر و صورت خود بکشد، برای اینکه لطف خدا به این دست پاسخ میدهد، دستی که به سوی خدا دراز شود یقینا خالی برنمیگردد.[۳۸]
مطالعه بیشتر
- دعا در قرآن، سید کمال حیدری، ترجمه محمد علی سلطانی، انتشارات سخن.
- عبادت و دنیا، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا.
منابع
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، اسرار عبادات، ص۱۳۷.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ترجمه: گروهی از مترجمان، مشهد، آستان قدس، چاپ اول، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۴۴۱.
- ↑ سوره مریم، آیه۲. قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ اول، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۸۱.
- ↑ مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص ۲۰۹.
- ↑ قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ اول، ۱۳۸۸ش،
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۷۶.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، نهج الذکر، ج۱، ص۱۲۷.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، حکمت نامه پیامبر اعظم، ج۱۰، ص۷۵.
- ↑ طباطبایی محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۵۰۰.
- ↑ محمد جواد مغنیه، تفسیر کاشف، ترجمه: موسی دانش، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۳، ص۶۸۷.
- ↑ طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۱۹۸.
- ↑ اعرافی محمد، تضرع، دائرة المعارف قرآن، شماره ۷، سال ۱۳۸۸.
- ↑ سوره اسراء، آیه ۱۰۹. سوره مریم، آیه ۵۸.
- ↑ فریتس مایر، مدخل بکاء، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص۱۲۰۶.
- ↑ مالک حسینی، مدخل بکاء، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص۱۲۰۶.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۲، ص۴۸.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، تحقيق: إبراهيم ميانجي ، محمد باقر بهبودي، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق - ۱۹۸۳م، ج۹۰، ص۳۱۴.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۷۳.
- ↑ احسائی، ابنابیجمهور، عوالی اللآلی، قم، چاپخانه سيد الشهداء، چاپ اول، ۱۴۰۵ق، ۱۹۸۵م، ج۴، ص۱۹.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، تحقيق: إبراهيم ميانجي ، محمد باقر بهبودي، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق - ۱۹۸۳م، ج۹۰، ص۳۱۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، تحقيق: إبراهيم ميانجي ، محمد باقر بهبودي، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق - ۱۹۸۳م، ج۹۰، ص۳۰۵.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، تحقيق: إبراهيم ميانجي ، محمد باقر بهبودي، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق - ۱۹۸۳م، ج۹۰، ص۳۱۳.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۷۵.
- ↑ تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، قم، دار الکتاب الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق، ص۱۹۳.
- ↑ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائلالشیعه، قم، موسسه آل البیت، ج۷، ص۱۷۰.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تحقيق: إبراهيم ميانجي ، محمد باقر بهبودي، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق - ۱۹۸۳م، ج۹۰، ص۳۱۷.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۰۴.
- ↑ صدوق، محمد بن علی، عیون الاخبار الرضا، بیروت، منشورات مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، ج۱، ص۶۷.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۹۴.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تحقيق: إبراهيم ميانجي ، محمد باقر بهبودي، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق - ۱۹۸۳م، ج۹۰، ص۲۹۴.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تحقيق: إبراهيم ميانجي ، محمد باقر بهبودي، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق - ۱۹۸۳م، ج۹۰، ص۳۰۸.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۸۷.
- ↑ صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، قم، دار الشريف الرضي للنشر، چاپ دوم، 1406ق، ص۱۶۰.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۸۷.
- ↑ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، دار الثقافه، چاپ اول، 1414ق، ص۶۶۲.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۷۱.
- ↑ مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ج۳، ص۶۲۱.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، حکمت عبادات، قم، اسراء، ۱۳۷۸، ص۲۱۵.