اختلاف فقهی شیعه و اهلسنت در مورد آیه الی المرافق
اختلاف فقهی شیعه بین فقهای و اهل تسنّن را در مورد آیه إلی المرافق (من المرافق) در قرآن کریم مفصلاً شرح دهید؟
آیه ششم از سورهٔ مبارکهٔ مائده، به آیهٔ «وضوء» معروف است. بعضی آن را آیهٔ «وضوء و تیمّم» نیز نامیدهاند، به هرحال در قسمتی از این آیه به شستن دستها در هنگام وضوء اشاره شده و آمده است: ﴿... و ایدیکم الی المرافق…﴾ در کتب لغت و ادبیات عرب، برای «إلی» معانی زیادی ذکر شده است تا آنجا که ابن هشام در مغنی اللبیب برای «إلی» هشت معنی ذکر میکند[۱] که عبارتند از: ۱. انتهای غایتِ «زمانیّه» یا «مکانیّه»؛ ۲. معیّت (به معنای مع)؛ ۳. تبیین و اظهار فاعلیت مجرور برای فعل یا شبه فعل مقدم؛ ۴. به معنای «لام»؛ ۵. ظرفیت به معنای «فی»؛ ۶. ابتداء که مترادف با معنای «مِن» است؛ ۷. به معنای «عند»؛ ۸. به معنای تأکید.
در کتب دیگر نیز برای «إلی» معانی گوناگونی آمده است.[۲] اما در مورد معنای «إلی» در آیهٔ شریفه، بعضی از غیر اهل علم در بین شیعیان با نگاهی سطحی و غیر عالمانه به آیه، و با این گمان که «إلی» در زبان عربی فقط یک معنی و یک مورد استعمال دارد، میگویند: «إلی» به معنای «به سوی انتهای یک چیز (اعم از زمان و مکان)» است پس معنای آیه این میشود: «دستهایتان را به سوی آرنجهایتان بشویید» و نتیجه میگیرند: «طبق بیان قرآن کریم، باید دستها را از انگشتان به سوی آرنجها شست» در نتیجه میگویند: «علماء و مراجع در مورد وضو کاملاً خلاف قرآن عمل کرده و فتوا میدهند. در عوض سنیها که دستهایشان را از پایین به بالا میشویند مطابق آیهٔ کریمهٔ قرآن عمل مینمایند و…» جالب آنکه این افراد، از فتوای علمای اهل تسنن نیز بیخبرند زیرا پیروان مذاهب (حنفی، مالکی، شافعی، و حنبلی) معتقدند «شستن دستها واجب است چه از بالا به پایین و چه از پایین به بالا اگرچه شستن از پایین (از انگشتان) به بالا (به سوی آرنجها) بهتر میباشد»[۳] و همانگونه که دیدید آنان نیز از این آیه اینگونه برداشت ننمودهاند که شستن دست از پایین به بالا واجب است، بلکه تنها بهتر بودن این عمل را بیان داشتهاند و خود در عمل چنین میکنند.
پس از بیان این مطالب هماکنون ما با چند پرسش مواجه هستیم که در اینجا پاسخ آنها را دنبال میکنیم.
نخست آن که چه اختلافی میان فتوای فقهای شیعه و اهل تسنن در مورد شستن دستها وجود دارد؟
همانطور که اشاره شد، فقهای شیعه شستن دستها را از بالا به پایین واجب میدانند اما فقهای اهل تسنّن میگویند فرقی نمیکند که دست از بالا به پایین شسته شود یا از پایین به بالا، اگرچه شستن دست از پایین به بالا را بهتر میدانند.
دومین پرسش این که: آیا این اختلاف فتوا از آیهٔ وضو ناشی میشود؟
این اختلاف ارتباطی به آیهٔ شریفهٔ قرآن مجید ندارد.
سوم آنکه با این وجود، آیهٔ وضو در مقام بیان چه نکتهای میباشد؟
در آیهٔ شریفه کلمهٔ «أیدیکم» آمده است و از نظر لغوی «ید» (دست) شامل کتف، بازو، آرنج، ساعد، مچ، کف دست و انگشتان میشود و از آنجا که در وضو، شستن همهٔ این قسمتها لازم نمیباشد، لذا خداوند تبارک و تعالی با عبارت «إلی المرافق» دست را محدود به قسمتی که شامل انگشتان تا آرنج میشود مشخص نموده است تا کسی گمان نبرد که طبق آیهٔ شریفه که میفرماید «دستهایتان را بشویید» باید کتف را نیز بشوید؛ و همین موضوع را فقها و دانشمندان بزرگ شیعه اینگونه توضیح دادهاند که کلمه «إلی» در آیهٔ شریفه، بیان کننده حدّ و غایت «مغسول» است نه کیفیت «غَسل». پس در این آیه، شارع مقدس بنا داشته است تا محدودهٔ مشخصی از دست که از انگشتان تا آرنج میباشد را برای شستن تعیین فرماید نه آنکه کیفیت شستن را که از پایین به بالا یا از بالا به پایین باشد بیان دارد.[۴]
چهارم آنکه فقهای بزرگوار، حکم وجوب شستن دستها از بالا به پایین را از کجا به دست آوردهاند؟
همانگونه که بیان شد از خود آیه نمیتوان وجوب شستن دستها را از بالا به پایین یا به عکس استفاده نمود همان طوری که اشاره شد حتی فقهای اهل تسنن هم از این آیه وجوب شستن دستها از پایین به بالا را استنباط نکردهاند، لذا فقهای عظیمالشأن شیعه با توجه به روایات شستن دستها را از بالا به پایین واجب دانستهاند در این زمینه روایات فراوانی در کتب حدیثی وجود دارد[۵] و عموماً، هم وجوب شستنِ از بالا به پایینِ صورت و هم شستنِ از بالا به پایینِ دستها را بیان میکنند.
علاوه بر روایات و سنّت معصومین(ع)، عادتاً و عرفاً نیز هنگامی که انسان بهطور طبیعی تصمیم میگیرد بدنش یا صورتش یا دستش یا هر چیز دیگری را بشوید، از بالا به پایین شروع به شستن مینماید؛ و معمولاً کسی آب را از پایین به بالا نمیریزد و از پایین به سوی بالا اقدام به شستن نمیکند. مضافاً بر این که، تسالم و اجماع قطعیِ امامیّه نیز بر وجوب شستن دستها از بالا به پایین، وجود دارد.[۶]
منابع
- ↑ جمال الدین بن هشام الانصاری، مغنی اللبیب عن کتب الاعاریب، (انتشارات ایران به خط عبدالرحیم، ص۳۹.
- ↑ برای نمونه مراجعه کنید به: حبیش تفلیسی، وجوه قرآن، به کوشش دکتر مهدی محقّق، تهران، انتشارات حکمت، چاپ دوم، ۱۳۹۶ هجری، ص۲۶، عبدالغنی الدقر، معجم النحو، به اشراف احمد عبید، دمشق، مطبعه محمد هاشم الکتبی، چاپ اول، ۱۹۷۵ م، ص۵۵.
- ↑ برای مطالعه میتوانید به کتب فقهی اهل تسنّن یا کتابی مانند: مغنیه، محمد جواد، الفقه علی المذاهب الخمسه: الجعفری، الحنفی، المالکی، الشافعی، الحنبلی، دارالعلم للملایین، بیروت، چاپ پنجم، ۱۹۷۷ م، ص۳۶.
- ↑ تبریزی غروی، میرزا علی، التنقیح فی شرح العروه الوثقی تقریراً لبحث آیت الله العظمی السید ابوالقاسم الموسوی الخوئی، قم، دارالهادی، للمطبوعات، الطبعه الثالثه، ۱۴۱۰ هـ، جزء رابع، ص۹۶.
- ↑ ر. ک. الحر العاملی، وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، تهران، مکتبه الاسلامیهّ، الطبعه الثانیهّ، ۱۳۸۳ هـ، ج۱، ص۲۷۱، باب ۱۵ از ابواب الوضوء.
- ↑ تبریزی غروی، میرزا علی، التنفیح فی الشرح العروه الوثقی، جزء رابع، ص۹۴.