ضرورت و فضيلت نماز جمعه و نماز عيدين

سؤال

ضرورت و فضیلت نماز جمعه و نماز عیدین را از دیدگاه آیات و روایات بیان کنید؟

قرآن کریم، در سوره جمعه مردمِ عصر پیامبر(ص) را امر به شرکت در نماز جمعه می‌کند. روایات فراوانی داریم که نماز جمعه و نماز عید فطر و عید قربان را واجب می‌داند و فضیلت‌های زیادی برای آن شمرده است. از جمله اینکه سبب آمرزش گناهان می‌شود و ثواب زیادی دارد.

نماز جمعه از دیدگاه قرآن

الف) دعوت به نماز جمعه و ترک تجارت: در سوره جمعه می‌خوانیم: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى‏ ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ۝۹فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ۝۱۰وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقينَ۝۱۱؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هنگامی که برای نماز روز جمعه اذان گفته می‌شود بسوی ذکر خدا (نماز جمعه) بشتابید و خرید و فروش را رها کنید که این برای شما بهتر است اگر می‌دانستید و هنگامی که نماز پایان گرفت شما آزادید در زمین پراکنده شوید و از فضل الهی طلب کنید و خدا را بسیار یاد کنید تا رستگار شوید. هنگامی که تجارت یا سرگرمی و لهوی را ببینند و بسوی آن می‌روند و تو را ایستاده بحال خود رها می‌کنند بگو آنچه نزد خدا است بهتر از لهو و تجارت است و خداوند بهترین روزی‌دهندگان است.(جمعه:۹ و ۱۰ و ۱۱)

اهمیت نماز جمعه در آیات

۱. کلمه «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» که حرف نداء با حرف تنبیه همراه آمده دلالت بر هشدار و بیدار باش دارد. می‌رساند که مسئله نیاز به توجه خاص و هوشمندانه‌ای دارد و آگاهی ویژه‌ای را می‌طلبد. «إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»

۲. خطاب به مؤمنین بودن، «الَّذِینَ آمَنُوا»، خود لطف ویژه در اهمیت و ضرورت مسئله نماز جمعه دارد.

۳. جمله «فَاسْعَوْا إِلی ذِکْرِ اللَّهِ» که در آن از ماده «سعی» بصورت امر استفاده شده (با اینکه می‌توانست خداوند «فاقیموا الصلوه…» بفرماید) نهایت دلالت را بر اهمیت و ضرورت نماز جمعه و شتافتن به سوی آن دارد.

فضیلت نماز جمعه در آیات

۱. ذکر «یوم الجمعه» روز جمعه که منشأ برکات و فضائل بی‌شماری است. گستردگی رحمت خدا در آن، عید مسلمانان، تجدید عهد ولایت در روز جمعه و وقوع حوادث بسیار عظیم و سرنوشت‌ساز در آن، همچون ولادت پیامبر(ص) در آن روز، ظهور امام زمان، قیام قیامت…[۱]

۲. بکار بردن «ذکر الله» بجای «صلوه الجمعه» خود نشان‌دهنده فضیلت آن است چرا که «یاد خدا» آرامش بخش دلها است. ﴿أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب‏؛ آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش می‌یابد.(رعد:۲۸)

۳. عامل رستگاری «لعلکم تفلحون» و تفضل خدا را به دنبال داشتن «من فضل الله».

۴. ضمانت رزق و روزی «خیرالرازقین» نسبت به کسانی که نماز جمعه را با آرامش خاطر و خضوع و خشوع برگزار نموده‌اند، و خود و یا حواسشان به دنبال کسب وتجارت نرفته‌اند.

ب) قسم به نماز جمعه: خداوند در قرآن به شاهد و مشهود قسم یاد کرده است: ﴿وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ(بروج:۳) تفسیرهای مختلفی برای شاهد و مشهود شده است از جمله اینکه مراد از آن روز جمعه است که شاهد اجتماع مسلمین در مراسم نماز جمعه در آن روز هستیم.[۲] بنابر این تفسیر دلالت بر اهمیت نماز جمعه دارد زیرا خداوند بعنوان یک چیز با عظمت به آن قسم یاد کرده است.

نماز جمعه در روایات

۱. وجوب و لزوم نماز جمعه بر همه: امام صادق(ع) فرمود: «وَ الْجُمُعَةُ وَاجِبَةٌ عَلَى‏ كُلِ‏ أَحَدٍ لَا يُعْذَرُ النَّاسُ فِيهَا إِلَّا خَمْسَةٌ الْمَرْأَةُ وَ الْمَمْلُوكُ وَ الْمُسَافِرُ وَ الْمَرِيضُ وَ الصَّبِيُّ؛ نماز جمعه بر همه واجب است، هیچ کس معذور نیست مگر: زن، بردگان، مسافر، بیمار و کودک»[۳]

۲. واجب بودن نماز جمعه با جماعت: امام باقر(ع) فرمود: «فَرَضَهَا اللَّهُ‏ فِي‏ جَمَاعَةٍ وَ هِيَ الْجُمُعَةُ وَ وَضَعَهَا عَنْ تِسْعَةٍ عَنِ الصَّغِيرِ وَ الْكَبِيرِ وَ الْمَجْنُونِ وَ الْمُسَافِرِ وَ الْعَبْدِ وَ الْمَرْأَةِ وَ الْمَرِيضِ وَ الْأَعْمَى وَ مَنْ كَانَ عَلَى رَأْسِ فَرْسَخَيْنِ؛ خداوند نماز جمعه را با جماعت واجب کرد و از نه نفر برداشته شده است: کودک، پیر، دیوانهف مسافر، بردگان، زن، بیمار، نابینا و کسی که دو فرسخ دور است.»[۴]

۳. ترک نماز جمعه نشانه نفاق: امام باقر(ع) فرمود: «صَلَاةُ الْجُمُعَةِ فَرِيضَةٌ وَ الِاجْتِمَاعُ إِلَيْهَا فَرِيضَةٌ مَعَ الْإِمَامِ فَإِنْ تَرَكَ رَجُلٌ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ ثَلَاثَ جُمَعٍ فَقَدْ تَرَكَ ثَلَاثَ فَرَائِضَ وَ لَا يَدَعُ ثَلَاثَ فَرَائِضَ مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ إِلَّا مُنَافِقٌ؛ نماز جمعه واجب و اجتماع درآن با امام لازم است اگر کسی سه هفته بدون عذری نماز جمعه را ترک کند در واقع سه واجب را ترک کرده که این عمل نشانه نفاق و منافق بودن او است.» [۵]

۴. ترک نماز جمعه و پرده افتادن بر قلب و روح: امام باقر(ع) همیشه می‌فرمود: «مَنْ تَرَكَ الْجُمُعَه ثَلَاثاً مُتَوَالِيَاتٍ‏ بِغَيْرِ عِلَّه طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قَلْبِهِ؛ کسی که سه جمعه متوالی نماز جمعه را بدون عذر ترک کند بر قلب (و روح) او پرده زده می‌شود.»[۶]

مذمت‌های که در ترک نماز جمعه آمده است و تارکان جمعه در ردیف منافقان شمرده شده‌اند، در صورتی است که نماز جمعه واجب عینی باشد یعنی در زمان حضور امام معصوم و مسبوط الید بودن او باشد. اما در زمان غیبت بنابر این که واجب تخییری (بین ظهر و جمعه) باشد و از روی استخفاف و انکار انجام نگیرد، مشمول این مذمت‌ها نخواهد شد.[۷]

نماز عیدین در روایات

بخش اول: ضرورت و لزوم نماز عیدین

۱. سنت بودن نماز عیدین: امام باقر فرمود:«صَلَاه الْعِيدَيْنِ مَعَ الْإِمَامِ سُنَّه؛ نماز عیدین با امام سنت است.»[۸]

سنت یعنی واجب بودن نماز فطر و قربان در قرآن نیست و بلکه در روایات آمده است.[۹]

۲. فریضه بودن نماز عیدین: امام صادق(ع) فرمود: «صَلاَةَ اَلْعِيدَيْنِ فَرِيضَةٌ؛ نماز عیدین واجب است.»[۱۰]

روایات بسیاری لزوم نماز عیدین را مشروط به وجود امام معصوم(ع) دانسته است از جمله امام باقر(ع) فرمود: «لَا صَلَاه يَوْمَ الْفِطْرِ وَ الْأَضْحَى إِلَّا مَعَ إِمَامٍ‏؛ نماز فطر و قربان بدون امام برگزار نمی‌شود.»[۱۱]

بخش دوم: فضیلت نماز و روز عیدین

۱. روز گرفتن پاداش: پیامبر اکرم(ص) فرمود: «اغدوا الی جوائزکم…؛ ای مؤمنان صبح عید بدنبال گرفتن جوائز خود باشید، ای جابر جوائز الهی مانند جوائز شاهان نیست، آنگاه فرمود روز عید روز گرفتن جائزه است.»[۱۲]

در روایت دیگر فرمود: «الْیَوْمِ الَّذِی یُثَابُ فِیهِ الْمُحْسِنُونَ؛ روزی که خوبان در آن روز پاداش و ثواب دریافت می‌کنند.» [۱۳]

۲. روز اجتماع مسلمین: امام هشتم(ع) فرمود: «روز عید فطر عید قرار داده شده تا مردم در آن روز گرد هم آمده، نعمت‌های خدا را ستایش گویند، آن روز، روز عید، دادن زکات، روز تضرع و زاری و روزی است که خوردن و نوشیدن حلال است.» [۱۴]

۳. همچون روز قیامت: علی(ع) فرمود: «روز عید فطر روزی است که به نیکان ثواب داده می‌شود و بدان زیانکار می‌شوند، آن روز شبیه‌ترین روز به روز قیامت شما است پس هنگام خروج از منزل به سوی مصلی به یاد آن لحظه باشید که از قبرها به سوی پروردگار خروج می‌کنید و در لحظه ایستادن به نماز در مصلی به یاد آن وقتی باشید که در پیشگاه الهی قرار می‌گیرید و در لحظه برگشت بسوی خانه‌ها به یاد برگشتن بسوی بهشت یا جهنم باشید.» [۱۵]


مطالعه بیشتر

  • آیین جمعه، محمد تقی موسوی (فقیه احمدآبادی)، باب ششم، ص۱۸۱ تا ۲۱۰.

منابع

  1. موسوی اصفهانی، محمد تقی، آداب الجمعات (آیین جمعه)، قم، مدرسه امام هادی، ۱۴۰۴ هـ ق، ص۲۸ – ۸۰.
  2. مكارم شيرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران‏، دار الكتب الإسلامية، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۳۲۹‏. طبرسى، فضل بن حسن‏، مجمع البيان في تفسير القرآن، ‏مصحح: هاشم‏ رسولى و فضل ‏الله‏ يزدى طباطبايى ، تهران‏، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش‏، ج۱۰، ص۷۰۸.
  3. طوسى، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۳۹، حدیث۱۸.
  4. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۱۹، بَابُ وُجُوبِ الْجُمُعَه وَ عَلَى كَمْ تَجِب، حدیث۶.
  5. ابن بابويه، محمد بن على، الأمالي، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش، ص۴۸۵، مجلس۷۳، حدیث۱۳.
  6. ابن بابويه، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق، ص۲۳۲.
  7. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۱۳۳.
  8. ابن بابويه، محمد بن على، من لا يحضره الفقيه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج، ص۵۰۶.
  9. ابن بابويه، محمد بن على، من لا يحضره الفقيه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج، ص۵۰۶.
  10. طوسى، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۳، ص۱۲۷، باب۶، حدیث۱ و ۲.
  11. حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، قم، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۴۲۱، باب۲، روایت ۱ و ۲ و ۳ و ۴.
  12. حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، قم، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۴۸۰.
  13. حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، قم، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۴۸۰.
  14. حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، قم، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۴۸۰.
  15. حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، قم، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۴۸۱، باب۳۸، روایت ۱.