ابن ادریس حلی
ابن ادریس حلی کیست و چه جایگاهی در حوزه علمیه شیعه دارد؟
ابن ادریس حلی | |
---|---|
تولد | ۵۴۳ق |
مذهب | شیعه |
محل دفن | حله |
زندگینامه
اِبْنِ اِدْریس، فخرالدین ابوعبدالله محمد بن ادریس عِجلی حِلّی (ح ۵۴۳–۵۹۸ق / ۱۱۴۸–۱۲۰۲م)، از فقیهان بزرگ امامیه. در مورد وفات او نیز اختلاف است: کفعمیجمعه ۱۸ شوال ۵۹۸ق / ۱۱ سپتامبر ۱۲۰۲م (استرابادی، ۲۶۰) و ذهبی (۲۱ / ۳۳۳) ۵۹۷ق را ذکر کرده است.[۱]
جایگاه
...
صفدی (۲ / ۱۸۳) وی را در فقه عدیمالنظیر دانسته، و ابن داوود حلی او را شیخالفقها خوانده است (ص ۴۲۸). شجاعت علمی وی در شکستن سنت تقلید از آراء شیخ طوسی، تحرک بخشیدن به فقه امامیه، خارج کردن آن از رکود و جمود و تشویق ابتکار و اندیشهٔ آزاد، بیانگر جلالت قدر اوست. تا ۱۰۰ سال پس از درگذشت شیخ طوسی همهٔ مسندنشینان فقاهت شیعه خوشهچینان آراء شیخ و در حقیقت فقط منعکسکنندگان نظرات او بودند تا جایی که میتوان گفت باب اجتهاد تا حدودی مسدود شده بود (نک: شهید ثانی، ۲۸). در چنین وضعی ابن ادریس پای از دائرهٔ تقلید بیرون نهاد و به احیای اجتهاد و اظهار نظر آزاد پرداخت. وی گاه در نقد آراء شیخ بسیار سرسختی به خرج میداد و شیخ را بهطور مستقیم و غیرمستقیم به تبعیت و پیروی از امام شافعی متهم میکرد (ابنادریس، جم) و گاه لحنش بسیار تند میشد (همو، ۴۳۲)، اما به هر حال احترام به شیخ را فرو نمینهاد و با عباراتی چون «الشیخ السعید الصدوق تغمّده الله برحمته» از او یاد میکرد (همو، ۵). مامقانی ادعا کرده که ابن ادریس در کتاب طهارت سرائر دربارهٔ شیخ طوسی گفته: «و خالی شیخ الاعاجم ابوجعفر الطوسی یفوح [در اصل: یفوه؛ قس: ابن ادریس، ۹] مِن فیه رائحةُ النجاسة» (۲ / ۷۷)، لیکن این عبارت در کتاب طهارت سرائر (چاپ موجود) دیده نمیشود و احتمال میرود تحریف این عبارتِ سرائر باشد: «... انّ اباجعفر یفوح من فیه رائحة تسلیم …» (ابن ادریس، ۹) که ابداً جنبه رکیکی ندارد.[۲]
آرا و اندیشهها
ابن داوود حلی عدم پذیرش خبر واحد توسط ابن ادریس را به معنی اعراض کلی او از اخبار اهل بیت گرفته و وی را در زُمرهٔ ضعفا آورده، ولی در همانجا او را ستوده است (ص ۴۹۸). بحرانی مینویسد که محقق حلی و علامهٔ حلی به کرات به نقد و طعن او پرداختهاند (ص ۲۷۶)، ولی در دورههای بعد نظر علمای رجال در مورد ابن ادریس به تدریج تغییر یافت تا آنجا که مجلسی وی را توثیق کرده است (۱ / ۱۶، ۳۳). معاصران نظر حمصی را در مورد تخلیط ابن ادریس تنها از این جهت که وی در نقل اسناد روایات اندکی بیدقت بوده، صحیح دانستهاند (شوشتری، ۸ / ۴۵؛ خویی، ۱۵ / ۶۳).
ابنادریس چنانکه از کتاب سرائر، به خصوص بخش مستطرفات آن برمیآید، برخی از اصول و مصنفات سلف شیعه را در اختیار داشته و وی آخرین کسی است که دربارهٔ برخی از آنها اطلاعاتی به دست میدهد، و برخی از اجازات نام وی در سلسلهٔ روایی صحیفهٔ سجادیه دیده میشود (مجلسی، ۱۰۷ / ۵۲–۵۴، ۶۳، ۱۶۲). همچنین نام وی در میان راویان کتب دیگر نیز آمده است (نک: ابنداوود، ۵–۶). ابنادریس بعضی از کتب سلف را استنساخ کرده، که به عنوان نمونه میتوان از مصباح المتهجّد شیخ طوسی (در جمادیالاولی ۵۷۰ق) و قرب الاسناد حمیری (در رمضان ۵۷۴ق) نام برد (آقابزرگ، ۴ / ۲۲۵، ۵ / ۲۵۷، ۱۷ / ۶۸، ۲۱ / ۲۲۲؛ نیز دستخط موجود در حاشیهٔ مصباح المتهجد طوسی، 790).[۳]
آثار
آثار چاپی:
۱. السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، این کتاب از آثار بدیع فقهی است که ارزش و اعتبار آن پس از قرنها هنوز به قوت خود باقی است. سرائر افزون بر ارزش فقهی آن، به واسطهٔ آخرین بابش که او خود آن را «باب النوادر» نامیده و شامل گزیدهای از کتب مشیخه و روات است، ارزش حدیثی قابل توجهی دارد. چنانکه از دو موضع کتاب (صص ۱۷۰، ۴۰۱) برمیآید وی در خلال سالهای ۵۸–۵۸۸ق / ۱۱۹۱–۱۱۹۲م مشغول تألیف آن بوده است. سرائر در ۱۲۴۷و ۱۲۷۰ق در تهران چاپ سنگی شده، و «باب النوادر» آن با عنوان النوادر او مستطرفات السرائر جداگانه در ۱۴۰۸ق با مقدمهای تحقیقی و حواشی در قم به چاپ رسیده است؛ ۲. منتخب تبیان شیخ طوسی، این کتاب به کوشش سید مهدی رجائی در ۱۴۰۹ق در قم نشر یافته است.[۴]
اساتید
...
شاگردان
منابع
- ↑ محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.
- ↑ محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.
- ↑ محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.
- ↑ محقق داماد، سید مصطفی، «ابن ادریس فخرالدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.