حجاب زنان در صدر اسلام


سؤال

آیا در صدر اسلام حجاب اجباری بوده است؟ پیامبر و ائمه چه توصیه‌هایی در این باره داشته‌اند؟ حجاب زنان سالخورده چگونه است؟


درگاه‌ها
زن-و-خانواده.png


زنان تا قبل از اسلام به حجاب توجه خاصی نداشتند، گزارش‌هایی مبنی بر استفاده زنان عرب قبل از ظهور اسلام از لباس‌های نازک و بدن‌نما و عدم پوشش سر و گردن در منطقه عربستان وجود دارد. با ظهور اسلام در سرزمین عربستان، حجاب زنان متحول شد و در این‌باره آیات و روایات متعددی جهت اصلاح فرهنگ پوشش و لباس صادر شد. پس از آن به‌تدریج زنان مسلمان پوشش خود را بر اساس دستورات الهی حفظ می‌کردند هرچند برای زنان سالمند در این مورد سخت‌گیری نشده است.

وجوب حجاب

بنا به روایات پس از نزول آیه ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ؛ اى پيامبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه چادر خود را بر خود فرو پوشند. اين مناسب‌تر است، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند.(احزاب:۵۹)، زنان مدینه از این دستور خداوند استقبال کردند و پوشش خود را بر اساس دستور خداوند تنظیم نمودند.[۱]

به گفته مفسرانی همچون طبرسی، مکارم شیرازی و علامه طباطبایی چون زنان عرب معمولاً پیراهن‌هائی می‌پوشیدند که گریبان‌هایشان باز بود و روسری‌های خود را به‌نحوی می‌گذاشتند که دور گردن و سینه را نمی‌پوشانید و گوش‌ها و جلوی سینه‌ها نمایان می‌شد پس از اینکه آیه ﴿وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ؛ و به زنان با ایمان بگو چشم‌های خود را (از نگاه هوس‌آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسری‌های خود را بر سینه خود افکنند ...(نور:۳۰) نازل شد و دستور داد که باید روسری‌ها را طوری ببندید که قسمت‌های یاد شده پوشیده گردد و زنان مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشانند.[۲]

حجاب زنان انصار

بنا بر گزارشی عایشه و به نقلی ام سلمه همواره زنان انصار را به سبب رعایت حجاب و استفاده از پوشش مشکی مورد ستایش قرار می‌دادند.[۳] همچنین نقل است که حضرت فاطمه(س) وقتی می‌خواستند به بیرون منزل و نزد پیامبر اکرم(ص) بروند از پوشش‌های خاصی مثل چادر و روپوش صورت استفاده می‌کردند. در جریان غصب فدک، حضرت زهرا(س) با شکل خاصی از حجاب و پوشش، برای دفاع از حق خویش از منزل به مسجد آمدند. راوی داستان حجاب حضرت را اینگونه توصیف نموده است: آن حضرت هنگام خروج از منزل مقنعه را محکم برسر بستند و جلباب و چادر را به گونه‌ای که تمام بدن آن حضرت را می‌پوشاند و گوشه‌های آن به زمین می‌رسید، به تن کردند و به همراه گروهی به مسجد حرکت نمودند».[۴]

تبیین محدوده حجاب توسط معصومان(ع)

  • مردی از امام صادق(ع) چنین می‌پرسد که چه مقدار از بدن زن را یک مرد نامحرم می‌تواند ببیند. امام می‌فرماید: صورت، دو دست و دو روی پا.[۵]
  • در صدر اسلام، کوتاهی و بلندی یا نازکی و بدن نما بودن لباس هم مورد توجه بود؛ چنان‌که حضرت علی(ع) در دستوری خطاب به زنان می‌فرماید: بر شما باد که لباس ضخیم بپوشید چه هر که لباسش نازک باشد دینش هم نازک است.[۶]
  • پیامبر اکرم(ص) نیز چنین دستوری را به مردی می‌دهد آنجا که پارچه نازکی را به آن حضرت هدیه می‌آورند، ایشان مقداری از آن را به یکی از صحابه اعطا نمود و فرمودند: آن را دو شقه کن، با یکی پیراهنی (یا عبا) برای خود بدوز و دیگری را به همسرت بده تا سرش را با آن بپوشاند. چون مرد خواست برود باز پیامبر(ص) فرمود: اما به زنت دستور بده از زیر آن لباسی بپوشد تا بدنش را نشان ندهد.[۷]

حجاب زنان سالخورده

قرآن زنان سالخورده را از قاعده حجاب مستثنی می‌کند با این حال رعایت و حفظ حجاب را برای ایشان بهتر دانسته و به آن توصیه می‌کند؛ ﴿وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ ۖ وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ ۗ…(نور:۶۰)؛و زنان سالخورده که (از ولادت و عادت) باز نشسته‌اند و امید ازدواج و نکاح ندارند بر آنان باکی نیست در صورتی که اظهار تجملات و زینت خود نکنند که جامه‌های خود (یعنی لباس‌های رو مانند عبا و چادر و روپوش و امثال آن) را نزد نامحرمان برگیرند، و باز هم عفت و تقوا گزینی (و بر نگرفتن جامه) بر آنان (در دین و دنیا) بهتر است.


مطالعه بیشتر

  • مسئله حجاب، نویسنده: شهید مطهری.
  • حجاب‌شناسی، نویسنده: حسین مهدوی‌زاده.
  • حجاب از دیگاه قرآن و سنت، نویسنده: فتحیه فتاحی‌زاده.


منابع

  1. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الدرالمنثور، دارالفکر، بیروت، ج۶، ص۶۵۹.
  2. طبرسی، مجمع البیان، کتاب‌فروشی اسلامی، ج۵، ص۱۳۸ ذیل آیه ۳۱ سوره نور: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب اسلامیه، ج۱۴ ص۴۴۰؛ طباطبائی، المیزان، دارالکتب اسلامیه، ج۱۵ ص۱۲۶.
  3. زمخشری، الکشاف، بیروت، دار الکتاب العربی، ج۳، ص۲۳۱ / ذیل آیه ۳۱نور؛ ابوداوود، السنن، تحقیق محیی‌الدین عبدالحمید، بیروت، مکتبه العصریه، ج۴، ص۶۱.
  4. طبرسی، الاحتجاج، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ج۱، ص۹۸
  5. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا، ج۱۴، ص۱۴۶.
  6. مجلسی، بحارالانوار، تهران، مکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ج۸۳، ص۱۸۴.
  7. ابوداوود، السنن، ج۴، ص۶۵.