تسبیح
تسبیح خداوند به معنای دور بودن او از هرگونه عیب و نقص است. خداوند در آیات متعددی بندگانش را به تسبیح خود فرا میخواند و تسبیح خداوند، از پرکاربردترین مفاهیم در قرآن است. بر اساس آیات قرآن همه موجودات عالم مشغول تسبیح خداوند هستند. مفسران مصادیق مختلفی برای تسبیح خداوند، نام بردهاند: ذکرهای خاص و نامهای خداوند، نماز، حمد و ستایش خداوند به صورت زبانی و قلبی و مهمتر از همه، تنزیه خداوند از هر عیب و نقص، و باور و ایمان قلبی به آن.
معنا و مفهوم تسبیح
تسبيح، پاک دانستن خداوند، از همه كاستىها و ناشايستگىها است.[۱] برخی استفادههای قرآنی، نشان از معنای سلبی تسبیح دارد؛ تسبیح از شرک، تسبیح از اینکه فرزندی بگیرد، تسبیح از اینکه به وعدهاش عمل نکند.[۲] در قرآن، تسبیح خداوند، عبادت شمرده شده[۳] و همراه با ذکر [۴] و حمد آمده است.[۵]
در تفاوت حمد و ستایش با تسبیح گفتهاند که حمد و ثنا، ستايش خدا در برابر صفات كمالى و ثبوتى او است، اما تسبيح، پيراسته ساختن او از معايب است و توصيف خدا با هر صفات سلبى، تسبيح و تنزيه وى مىباشد.[۶]
مفسران مصادیق و معانی زیادی برای تسبیح ذکر کردهاند: نمازهای پنچگانه، مطلق نماز، و مطلق حمد كه با يادآورى و حمد قلبى باشد و يا گفتن ذکر سبحان الله و الحمدللَّه و ... . برخی نیز تسبیح را تنها در اذکار خاص معنا کردهاند.[۷]
مفسران تسبيحگوى حقيقى را كسى میدانند كه باور كرده خداوند در ذات، صفات و افعال، هيچ گونه كاستى ندارد و عظمت اين معنا را درک نموده است. بنابر اين، كسى كه حتى در دل، بر مقدّرات الهى اعتراض دارد، نمىتواند در گفتن ذكر تسبيح، صادق باشد.[۸]
امر به تسبیح خداوند در قرآن
هفت سوره از قرآن، با تسبیح خداوند شروع شده و به مسبحات مشهور هستند. در قرآن به مومنان[۹] و در موارد متعددی به پیامبر(ص)[۱۰] سفارش به تسبیح خداوند شده است.
زمانهای مختلفی برای انجام تسبیح توصیه شده است:
- ﴿وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا؛ و هر بامداد و شبانگاه تسبيحش گوييد.﴾(احزاب:۴۲)
- ﴿وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ؛ در ستايش پروردگارت پيش از برآمدن آفتاب و پيش از غروب آن تسبيح گوى.﴾(ق:۳۹)
- زمانی که به زکریا نوید تولد یحیی را داد امر به تسبیح خداوند کرد.[۱۱]
فضیلت تسبیح
در قرآن پس از اینکه به پیامبر گفته میشود خدا را تسبیح گوید نتیجه آن را میگوید که ﴿لَعَلَّكَ تَرْضَىٰ؛ باشد كه خشنود گردى.﴾(طه:۱۳۰) مفسران گفتهاند هركس خدا را در دنيا خشنود كند، خدا او را در آخرت خشنود میكند.[۱۲] و فضیلت این تسبیح را خشنودی از سوی خداوند به بنده میدانند.[۱۳]
امام صادق(ع) میفرماید عظمت ثواب دعا و تسبيحى را كه بنده ميان خود و خودش انجام مىدهد، جز خدا كسى نمىداند.[۱۴]
تسبیح همه موجودات عالم
آیات مختلف قرآن، از تسبیح و حمد موجودات عالم سخن گفته است. بر اساس آیات قرآن، تمامی موجودات عالم[۱۵] و آسمانهای هفتگانه مشغول تسبیح خداوند هستند.[۱۶] و کسانی که نزد خداوند هستند[۱۷]( فرشتگان و مقربان) و هرچه در آسمان و زمین وجود دارد[۱۸] مشغول سجده و عبادت هستند. در قرآن از تسبیح فرشتگان[۱۹] کوهها و پرندگان[۲۰] و رعد[۲۱] سخن گفته شده است.
معنای تسبیح موجودات عالم
اینکه تسبیح همه موجودات عالم چه معنا دارد میان مفسران اختلاف است. برخی میگویند همه اشیا و موجودات عالم ذیشعور هستند و به راستی ذکر و تسبیح میگویند. ملاصدرا فیلسوف بزرگ اسلامی قائل به چنین نظری است و میگوید همه همه موجودات به اندازه رتبه خودشان، سهمی از شعور و علم را دارند.[۲۲] اما عدهای این تسبیح را تکوینی میدانند و برای همه موجودات شعور قائل نیستند.[۲۳] به این معنا که تسبیح همان خضوع تكوينى هر موجودى در برابر اراده الهى است و سراسر هستى در برابر اراده و مشيت خداوند، خاضع بوده و در پذيرش وجود و پيروى از قوانينى كه خداوند براى آنها تعيين نموده است، تسليم مىباشند. تسبیح در اینجا، فعلی تکوینی، فطری و واکنش هستی در مقابل جلال الهی است.[۲۴]
تسبیح در ادب فارسی
ابوالخیر: الگو:شعر۲
مولوی اعتقاد بر ذی شعور بودن و تسبیح همه موجودات دارد:
جمله ذرات عالم در نهان | با تو مى گويند روزان و شبان | |
ما سميعيم و بصيريم و خوشيم | با شما نا محرمان ما خامشيم | |
سعدی:
هر گل و برگی که هست، یاد خدا میکند***بلبل و قمری چه خواند، یاد خداوندگار |
منابع
- ↑ نهج الذكر، محمدی ریشهری، محمد، ج۱، ص۴۳۹
- ↑ دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۵، ص۵۹۱۵
- ↑ آیه ۲۰۶ سوره اعراف
- ↑ آیه ۴۲ سوره احزاب
- ↑ آیه ۱۳۰ سوره طه و ۳۹ سوره ق و آیه ۴۸ سوره طور
- ↑ منشور جاويد، سبحانى، شیخ جعفر، ج۱، ص۹۷
- ↑ تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۳، ص: ۳۳۸
- ↑ نهج الذكر، محمدی ریشهری، محمد، ج۱، ص۴۳۷
- ↑ خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ متنی برای ارجاعهای با نام:0
وارد نشدهاست - ↑ آیه ۱۳۰ سوره طه و آیه ۳۹ و ۴۰ سوره ق، آیه ۴۸ و ۴۹ سوره طور. آیه ۲۶ سوره انسان، آیه ۹۶ سوره واقعه، آیه ۱ سوره اعلی، آیه ۹۸ سوره حجر
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۴۱.
- ↑ ترجمه تفسير كاشف، مغنیه، ج۱۵، ص: ۴۱۵
- ↑ روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن، ج۱۳، ص: ۱۹۸
- ↑ نهج الذكر، محمدی ریشهری، محمد، ج۱، ص۴۶۵
- ↑ آیه ۴۴ سوره اسراء
- ↑ آیه ۴۴ سوره اسراء
- ↑ آیه ۲۰۶ سوره اعراف
- ↑ آیه ۴۱ سوره نور
- ↑ آیه ۳۰ سوره بقره
- ↑ آیه ۷۹ سوره انبیاء
- ↑ آیه ۱۳ سوره رعد
- ↑ منشور جاويد، سبحانى، شیخ جعفر، ج۱، ص۱۰۴
- ↑ معارف قرآن، مصباح یزدی، محمد تقی، ج۱، ص۲۶۲
- ↑ دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۵، ص۵۹۱۵
- ↑ مثنوی، به نقل از منشور جاويد، سبحانى، شیخ جعفر، ج۱، ص۱۰۴
- ↑ سعدی، دیوان اشعار، ملحقات و مفردات