فضایل امام علی(ع) در کلام اهل‌سنت

نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۳۲ توسط Rezapour (بحث | مشارکت‌ها)


سؤال

فضایل امام علی(ع) را از منابع اهل سنت بیان فرمایید.

درگاه‌ها
درگاه غدیر.png


فضایل امام علی (ع)، در کتب معتبر شیعه و سنی نقل شده است. در قرآن کریم، به اتفاق اهل سنت شأن نزول آیات زیادی راجع به امام علی(ع) می‌باشد. از میان این آیات می‌توان، به عباراتی مانند «صالح المؤمنین»، «صادقین»، «هادی»، «خیر البریه» که در نظر مفسرین اهل سنت در شأن امام علی(ع) ذکر شده‌اند، اشاره کرد. همچنین روایات زیادی در کتب اهل سنت، در شأن امیر المؤمنین از رسول خدا(ص) نقل شده است. همچنین روایاتی در مورد وصایت و ولایت امام علی(ع) بعد از رسول خدا(ص) در این کتب نقل شده است، که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به حدیث غدیر اشاره نمود.

مفسران اهل‌سنت و فضایل امام علی(ع) در قرآن

مفسران اهل‌سنت آیات متعددی را در مدح امام علی(ع) دانسته‌اند:

  • زمانی که آیه ﴿فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَئهُ وَ جِبرِْيلُ وَ صَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ؛ خداوند، جبرئيل و (آن) مؤمن شايسته، ياور او هستند.(تحریم:۴) نازل شد، پیامبر(ص) فرمودند: صالح المومنین علی(ع) است.[۱]
  • پیامبر(ص) فرمودند: «در قرآن آیه‌ای درباره کرامت نیست؛ مگر آنکه علی(ع) سرکرده آن باشد.»[۲]
  • پیامبر(ص) در تفسیر آیه ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقين؛ اى مؤمنان! از خداوند پروا كنيد و با راستگويان باشيد.(توبه:۱۱۹) فرمود: یعنی با علی(ع) و اصحابش باشید.[۳]
  • زمانی که آیه ﴿إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ؛ تو فقط بيم دهنده‏اى! و براى هر گروهى هدايت كننده‏اى است(رعد:۷) نازل شد، حضرت دست خود را بر سینه گذاشته و فرمودند: من بیم دهنده امت هستم و با دست به شانه علی(ع) اشاره کرده و فرمودند: اما تو یا علی! هادی این امت هستی و بعد از من بوسیله تو هدایت می‌یابند.[۴]
  • از رسول اکرم(ص) نقل شده که مراد آیه ﴿إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئكَ هُمْ خَيرُْ الْبرَِيَّة؛ كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترين مخلوقات خداوند هستند.(بینه:۷)، علی(ع) و شیعیان او هستند.[۵]
  • وقتی آیه ﴿يَسْعَىٰ نُورُهُمْ[۶] و ﴿مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ(اعراف:۱۸۱) نازل شدند، پیامبر(ص) فرمودند: مراد از آن جماعت هدایت یافته، علی(ع) و شیعیان او هستند.[۷]
  • ابن عباس می‌گوید: وقتی آیه ﴿وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ(واقعه:۱۰) نازل شد رسول اکرم(ص) فرمودند: جبرئیل خبر داد که مراد از آن علی(ع) و شیعیان اویند که به سوی بهشت سبقت می‌گیرند و به خدا نزدیک می‌شوند.[۸]

آیات دیگر بسیاری در شأن امام علی مانند آیه اکمال، آیه لیلة المبیت، آیه خاتم بخشی، آیه مباهله و آیات دیگر نازل شده است که به اختصار به این موارد اشاره شد.

روایات اهل‌سنت در فضائل امام علی(ع)

منابع اهل‌سنت، روایاتی را در فضیلت امام علی(ع) نقل کرده‌اند:

  • رسول اکرم(ص) می‌فرمایند: «نسبت علی(ع) به من؛ نسبت سر است به بدن»[۹]
  • از جابر نقل شده است که رسول اکرم(ص) فرمودند: «علی بهترین انسان است، و هر کس او را نپذیرد کافر است.»[۱۰]
  • رسول اکرم(ص) در جنگ تبوک خطاب به امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «تو برای من؛ چون هارون برای موسی هستی، جز اینکه بعد از من دیگر پیامبری نخواهد بود.»[۱۱]
  • انس بن مالک می‌گوید: من نزد رسول خدا(ص) بودم که دیدم علی(ع) می‌آید، پیامبر(ص) فرمودند: «من و علی حجت بر امتّم در روز قیامت هستیم.»[۱۲]
  • ام سلمه می‌گوید: رسول خدا(ص) فرمودند: «هر کسی به علی(ع) دشنام دهد مرا دشنام داده است؛ و هر کسی مرا دشنام دهد یقیناً خدا را دشنام داده است.»[۱۳]
  • ابن عباس از رسول خدا(ص) نقل می‌کند که حضرت فرمودند: «محبت علی(ع) گناهان را از بین می‌برد، چنان‌که آتش هیزم را از بین می‌برد.»[۱۴]
  • ابن عباس روایت کرده که پیامبر(ص) فرمودند: «اگر درختان قلم شوند و دریاها مرکب شوند و جنیان حساب کننده شوند و آدمیان نویسنده شوند، نمی‌توانند فضائل علی بن ابی طالب(ع) را بشمارند.»[۱۵]
  • پیامبر(ص) در روایت دیگری فرموده‌اند: «امیرالمؤمنین(ع) با حق است و حق با اوست، این دو از هم جدا نخواهند شد تا اینکه نزد حوض کوثر حضور یابند.»[۱۶]
  • رسول خدا(ص) فرمودند: «هر که بخواهد مانند من زندگی کند و مانند من بمیرد و در بهشت عدن ساکن شود باید که با علی(ع) دوستی کند، و از او و امامان بعد از او متابعت کند. اگر بعد از من تکذیب ایشان کنند، صله مرا با ایشان قطع کرده‌اند و خداوند شفاعت مرا به ایشان (تکذیب کنندگان) نرساند.[۱۷]

روایات وصایت امام علی(ع) در روایات اهل سنت

  • رسول اکرم(ص) به فرمان خدا، اولین بار در واقعه یوم الدار، به صورت آشکار مردم را به جانشینی امام علی(ع) آگاه کردند و فرمودند: «انت وصییی و خلیفتی من بعدی»[۱۸] به این امر اشاره کرده‌اند.
  • رسول اکرم(ص) کراراً در غزوات بر مسئله جانشینی و وصایت اشاره کرده‌اند، حضرت می‌فرمایند: «انت منّی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی».[۱۹]
  • واقعه غدیر خم از مهمترین دلائل وصایت امام علی(ع) است، که رسول اکرم(ص) دست امیر المومنین(ع) را گرفته و فرمودند: (من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه»[۲۰]


مطالعه بیشتر

  1. الغدیر، علامه عبدالحسین امینی.
  2. راهبرد اهل سنت به مسئله امامت، علامه آقا محمد علی کرمانشاهی.
  3. کفایه الطالب، ابن محمد القرشی الکنجی الشافعی.
  4. حلیه الاولیاء، ابو نعیم احمد بن عبدالله اصفهانی.
  5. ینابیع الموده، سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی.
  6. مستدرک علی الصحیحین، ج۳، ابن عبدالله حاکم نیشابوری.
  7. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید.
  8. فروغ ولایت، جعفر سبحانی.
  9. پژوهش عمیق پیرامون زندگی علی(ع)، جغفر سبحانی.

منابع

  1. ابن المغازلی، مناقب علی بن ابی طالب، ص۲۶۹، ح۳۱۶، تهران، نشر مکتبه الاسلامیه، ۱۴۰۲ هـ.ق.
  2. محمد صالح حسینی ترمذی، مناقب مرتضوی، ص۱۹، چاپ بمبئی، ۱۳۲۱ هـ.ق.
  3. حاکم الحسکانی، شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۴۱، تهران، انتشارات ارشاد اسلامی، ۱۴۱۱ هـ.ق.
  4. ابن شیرویه دیلمی، فردوس الاخبار، ج۱، ص۷۵، نشر دارالکتب العربی، ۱۴۰۷.
  5. شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۵۹.
  6. حدید/۱۲.
  7. سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی، ینابیع المودّه، ج۱، ص۱۲۸، قم، انتشارات شریف رضی، ۱۴۱۳ هـ.ق.
  8. سبط بن الجوزی، تذکره الخواص، ص۱۷، تهران، انتشارات نینوی.
  9. ابوبکر احمد بن علی الخطیب البغدادی، ج۷، ص۱۲، تاریخ بغداد، بیروت، درالکتب العلمیه.
  10. فردوس الاخبار، ج۳، ص۸۹.
  11. تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۴۳۲.
  12. تاریخ بغداد، ج۲، ص۸۸.
  13. ابن حسام الدین هندی، کنز العمال، ج۱۱، ص۶۰۲، ح۳۲۹۰۳، بیروت، نشر مؤسسه الرساله، ۱۴۱۳ هـ.ق.
  14. تاریخ بغداد، ج۴، ص۱۹۵.
  15. ینابیع المودّه، ج۱، ص۱۴۳.
  16. ابن ابی بکر هیثمی، مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۳۴، بیروت، نشر دارالکتب العربی، ۱۴۰۲ هـ.ق.
  17. حلیه الاولیاء، ج۱، ص۸۶.
  18. فخر رازی، تفسیر فخر رازی، ج۵، ص۲۲۱، بیروت، نشر دارالفکر، ۱۴۱۰ هـ.ق.
  19. محمد بن عیسی بن سوره، سنن ترمذی، ج۵، ص۵۹۹، ح۳۷۳۰، بیروت، نشر دارالفکر.
  20. ابن عبدالله حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۴۴، ح۴۶۵۲، بیروت، نشر دارالکتب العلمیّه، ۱۴۱۱ هـ.ق.