جنگ دو گروه مؤمن در آیه ۹ سوره حجرات
خداوند در سوره حجرات آیه ۹ میفرمایند: «گروهی که با هم در حال جنگند به عنوان مؤمن یاد میکند». اهل سنت از این آیه برداشت میکنند که جنگ معاویه با علی(ع) و دیگر جنگهای مسلمانان باطل نیست… مراداز این آیه چیست؟
آیه ۹ سوره حجرات به مسلمانان دستور میدهد اگر بین دو گروه مؤمن جنگی رخ داد، میان آنها صلح برقرار کنید. و اگر یکی از آنها تعدی کرد، با ظالم بجنگید. و اگر ظالم به صلح برگشت، میان آنها با عدالت و دادگرانه سازش کنید.
متن آیه
﴿ | وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا ۖ فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّىٰ تَفِيءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ
و اگر دو طايفه از مؤمنان با هم بجنگند، ميان آن دو را اصلاح دهيد، و اگر [باز] يكى از آن دو بر ديگرى تعدّى كرد، با آن [طايفهاى] كه تعدّى مىكند بجنگيد تا به فرمان خدا بازگردد. پس اگر باز گشت، ميان آنها را دادگرانه سازش دهيد و عدالت كنيد، كه خدا دادگران را دوست مىدارد. حجرات:۹ |
﴾ |
صلح بین دو گروه مؤمن
در شأن نزول آیه ۹ سوره حجرات آمده است که میان دو قبیله اوس و خزوج (دو قبیله معروف مدینه) اختلافی افتاد، و همان سبب شد که گروهی، از آن دو به جان هم بیفتند و با چوب و کفش یکدیگر را بزنند! (آیه فوق نازل شد و راه برخورد با چنین حوادثی را به مسلمانان آموخت).[۱]
در اینجا قرائن گواهی میدهد که هر گونه نزاع و درگیری را شامل میشود، هر چند به مرحله جنگ و نبرد نیز نرسد، بعضی از شأن نزولها که برای آیه نقل شده است نیز این معنی را تأیید میکند. بلکه میتوان گفت اگر زمینههای درگیری و نزاع فراهم شود فی المثل مشاجرات لفظی و کشمکشهائی که مقدمه نزاعهای خونین است واقع گردد اقدام به اصلاح طبق این آیه لازم است، زیرا این معنی را از آیه فوق از طریق الغاء خصوصیت میتوان استفاده کرد.[۲]
به هر حال این یک وظیفه حتمی برای همه مسلمانان است که از نزاع و درگیری و خونریزی میان مسلمین جلوگیری کنند، و برای خود در این زمینه مسئولیت قائل باشند، نه به صورت تماشاچی مانند بعضی بیخبران بیتفاوت از کنار این صحنهها بگذرند. این نخستین وظیفه مؤمنان در برخورد با این صحنهها است.
یاری دادن مظلوم
اگر به هردلیلی صلح ایجاد نشود و یکی از گروهها به ظلم و تعدیاش ادامه دهد، میبایست با آن گروه ظالم جنگید. بدیهی است که اگر خون طائفه یاغی و ظالم در این میان ریخته شود بر گردن خود او است، و به اصطلاح خونشان هدر است، هر چند مسلمانند، زیرا فرض بر این است که نزاع در میان دو طائفه از مؤمنین روی داده است. به این ترتیب، اسلام جلوگیری از ظلم و ستم را هر چند به قیمت جنگ با ظالم تمام شود لازم شمرده و بهای اجرای عدالت از خون مسلمانان نیز بالاتر دانسته است، و این در صورتی است که مسئله از طرق مسالمت آمیز حل نشود.
برقراری عدالت
قرآن گفته است اگر طایفه ظالم تسلیم حکم خدا شود و زمینه صلح فراهم گردد در میان آن دو طبق اصول عدالت صلح برقرار سازید (فان فائت فاصلحوا بینهما بالعدل). یعنی تنها به در هم شکستن قدرت طایفه ظالم قناعت نکند، بلکه این پیکار باید زمینهساز صلح باشد و مقدمهای برای ریشهکن کردن عوامل نزاع و درگیری وگرنه با گذشتن زمان کوتاه یا طولانی بار دیگر که ظالم در خود احساس توانائی کند برمیخیزد و نزاع را از سر میگیرد.
بعضی از مفسران از تعبیر بالعدل استفاده کردهاند که اگر در میان این دو گروه حقی پایمال شده، یا خونی ریخته شده که منشأ درگیری و نزاع گشته است، باید آن هم اصلاح شود، وگرنه اصلاح بالعدل نخواهد بود. و از آنجا که تمایلات گروهی گاهی افراد را به هنگام قضاوت و داوری به سوی یکی از دو طایفه متاخصم متمایل میسازد، و بیطرفی داوران را نقض میکند قرآن در چهارمین و آخرین دستور به مسلمانان هشدار داده که: قسط و عدل و نفی هر گونه تبعیض را رعایت کنید که خداوند عدالت پیشه گان را دوست دارد (و اقسطوا ان الله یحب المقسطین).[۳]
مطالعه بیشتر
۱ـ المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۸.
۲ـ تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۲.
۳ـ مجمع البیان، علامه طبرسی، ج۹.