دوری از لغو با توجه به آیه ۵۵ سوره قصص
خطا در ایجاد بندانگشتی: convert-im6.q16: unrecognized color `path3099_1_' @ warning/color.c/GetColorCompliance/1052. convert-im6.q16: non-conforming drawing primitive definition `fill' @ error/draw.c/RenderMVGContent/4310. | این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
غرض خداوند از آیه شریفه ۵۵ سوره قصص که میفرمایند: ﴿وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکمْ أَعْمَالُکمْ سَلَامٌ عَلَیْکمْ لَا نَبْتَغِی الْجَاهِلِینَ﴾ چیست؟
متن آیه
﴿ | وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ
و چون سخن لغوى بشنوند، از آن اعراض كنند و گويند: كردارهاى ما از آن ما و كردارهاى شما از آن شما. به سلامت بمانيد. ما خواستار جاهلان نيستيم. قصص:۵۵ |
﴾ |
شأن نزول
مفسرین و روایان اخبار و حدیث روایات گوناگونی در مورد شأن نزول این آیات نقل کردهاند که قدر مشترک همه آنها یک چیز است و آن ایمان آوردن گروهی از علمای یهود و نصاری و افراد پاکدل به آیات قرآن و پیامبر اسلام(ص) میباشد. از سعید بن جبیر نقل شده که این آیات درباره هفتاد نفر از کشیشهای مسیحی نازل شده است که نجاشی آنها را برای تحقیق از حبشه به محضر پیامبر اکرم اسلام(ص) فرستاد. هنگامی که پیامبر اکرم(ص) سوره «یس» را برای آنها تلاوت کرد اشک شوق ریختند و اسلام آوردند.
بعضی این آیات را درباره سلمان فارسی و جمعی از علمای یهود و برخی دیگر آن را اشاره به چهل نفر از علما و روشن ضمیران مسیحی میدانند که ۳۲ نفرشان از حبشه با جعفر بن ابی طالب به مدینه آمدند و هشت نفر از شام که در میان آنها بحیرا راهب معروف شامی بود.[۱]
دوری از لغو
به هر صورت این آیات شاهد گویایی است بر این که گروهی از اهل کتاب با شنیدن آیات قرآن، اسلام را پذیرا شدند و این آیات بهطور خاصی از آنان مدح و تمجید مینماید و صفات برجسته آنها را برمیشمارد:
نخست میفرماید آنها به وسیله نیکیها بدیها را دفع میکنند: با گفتار نیکو سخنان زشت را، با معروف منکر را، با حلم جاهلان را، با محبت عداوت و کینهتوزی را و با پیوند دوستی و صله رحم، قطع پیوند را، خلاصه آنها سعی میکنند به جای این که بدی را با بدی پاسخ گویند با نیکی دفع میکنند و این یک روش بسیار مؤثری در مبارزه با مفاسد مخصوصاً در برابر گروهی از منحرفان میباشد.
و بالاخره یکی از امتیازهای عملی آنان همان چیزی است که در آیه مورد سؤال آمده و فرموده است ﴿... وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ…﴾، سخن بیهوده و لغوی بشنوند از آن روی میگردانند و هرگز لغو را با لغو و جهل را با جهل جواب نمیدهند بلکه بهطور عقلائی و منطقی اعراض مینماید و به بیهوده گویان محترمانه میگویند: ﴿... لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکمْ أَعْمَالُکمْ…﴾، اعمال ما از آن ما است و اعمال شما از آن شما یعنی نه شما را به جرم اعمال ما میگیرند و نه ما را به جرم اعمال شما.
آنان با سلام وداع، صحنه گفتگو با جاهلان و انسانهایی را که سعی میکنند با بیهوده گویی و سخنان موذیانه اعصاب افراد با ایمان را درهم بریزند؛ ترک میگویند هم چنانکه قرآن در جای دیگر میفرماید: ﴿وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا﴾[۲]؛ «و چون مردان نادان به ایشان خطاب میکنند، در پاسخ میگویند: سلام یا پاسخی منطقی و درست میدهند.
مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر گرانسنگ خویش میگوید جمله ﴿... لَا نَبْتَغِی الْجَاهِلِینَ﴾، خواهان معاشرت و مجالست جاهلان نیستیم» که ذیل آیه ۵۵ سوره قصص آمده حکایت زبان حال این افراد با ایمان است نه این که عین این عبارت را گفته باشند زیرا اگر این عبارت را گفته باشد مقابله بدی با بدی شده و این با ذیل آیه ۵۴ که میفرماید: آنان بدی را با خوبی دفع میکنند نمی سازد.[۳]
در نتیجه آیه مورد سؤال مشتمل بر یکی از بارزترین صفت افراد با ایمان است که با دقت به ندای منادی توحید گوش فرا داده و به محض این که دلایل حق را به قدر کافی شنیدند به آن ایمان آورده و هنگام مواجهه با جاهلان و افراد موذی به طرز صحیح و عقلائی موضع میگیرند و آن به این نحو است که از سرگرمی و جربحثهای بیهوده و سخنان رکیک اجتناب نموده و هرگز نیروهای فعال و سازنده خود را با درگیری جاهلان تباه نمیکنند و حتی در بسیاری از موارد سکوت را که بهترین پاسخ این نابخردان است بر سخن گفتن ترجیح میدهند و در جایی هم که لب به سخن باز میکنند.
پاسخ عقلائی داده و با منطق و خرد به گفتگوی با جاهلان پایان میبخشند.
مطالعه بیشتر
۱ـ تفسیر روض الجنان و روح الجنان، حسین بن علی ابوالفتوح رازی، ج۱۵، ص۱۴۷.
۲ـ تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، ج۴، ص۱۹۶.