جمع میان طلب آخرت و تلاش در امور دنیایی
این مقاله هماکنون به دست Rahmani در حال ویرایش است. |
در نهجالبلاغه، امیرالمؤمنین(ع) گاهی دنیا را فنا مینامد و انسان را به زهد و عزلت فرا میخواند و گاهی انسان را به دخالت در امور مملکت که هدف باقی ماندن است فرا میخواهد، این سخنان چگونه با هم جمع میشود؟
اوصاف دنیا و منع دنیا در قرآن
قرآن کریم در آیات بسیاری، از دنیا و امکانات مادی آن مدح و تمجید نموده است. در مجموع ایات مربوط به محترم شمردن امکانات مادی این جهان تعداد قابل ملاحظهای است. در بعضی از آیات، مال به عنوان خیر، معرفی شده است[۱] و در بسیاری از آیات، مواهب مادی تحت عنوان فضل خدا آمده است ﴿وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللهِ﴾[۲] در جای دیگر میفرماید: ﴿هُوَ الذی خَلَقَ لَکُم ما فِی الأرْضِ جَمیعًا؛ همه نعمتهای روی زمین را برای شما آفریده است.﴾(بقره:۲۹) و در بسیاری از آیات آنها را تحت عنوان «سخر لکم» آنها را مسخر شما گردانید ذکر کرده است.
در مقابل اهمیتی که به مواهب و نعمتهای مادی داده شده، تعبیراتی نیز که ای جهان مادی را مذمت و تحقیر میکند در آیات قرآن وجود دارد. در آیهای آن را عوض و متاع فانی میشمرد: ﴿تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاه الدُّنْیا﴾(نساء:۹۴)، در جای دیگر آن را مایه غرور و غفلت بیان میکند ﴿وَ ما الْحَیاه الدُّنْیا إلاّ مَتاعُ الغُرورِ﴾(حدید:۲۰)خطای یادکرد: برچسب تمامکنندهٔ </ref>
برای برچسب <ref>
پیدا نشد و از سوی دیگر مایه غفلت و بیخبری از یاد خدا و متاع غرور نامیده میشود.
باید توجه شود، در جایی که از دنیا و مواهبش نکوهش میشود، کسانی را مخاطب قرار داده که این زندگی تنها هدفشان را تشکیل میدهد، در سوره نجم آیه ۲۹ بیان میکند ﴿وَ لَمْ یُرِدْ إلاّ الحَیاه الدُنْیا؛ کسانی که جز زندگی دنیا را نخواهند.﴾ یعنی سخن از کسانی است که آخرت را به دنیا میفروشند و برای رسیدن به مادیات از هیچ عمل خلاف و جنایتی ترس ندارند.
راضی شدن به زندگی گذرای دنیا و بیتوجهی به آخرت نیز از دلایل دیگر مذمت دنیا بیان شده است. در سوره توبه آیه ۳۸ بیان میکند ﴿أرَضیتُمْ بِالْحَیاه الدُّنْیا مِنَ الآخِرَه؛ آیا راضی شدید که زندگی دنیا را به جای آخرت بپذیرید؟!﴾ در این آیه استفاده ذکر میکند که دلبستگی مجاهدان به زندگی دنیا، آنها را در امر جهاد سست میکند. در حدیثی از پیامبر(ص) در زمینه ارزش دنیا در مقابل آخرت نقل شده که فرمود: «و اللهِ ما الدنیا فی الآخره الاّ لما یجعلُ احدُکم اصبعَه فی الیمّ ثم یرفعُها فلینظرْ بمَ تَرْجِع؛ به خدا سوگند دنیا در برابر آخرت مثل این است که یکی از شما انگشت خود را در دریا بزند و سپس بردارد و بنگرد چه مقدار از آب دریا را با آن برداشته است؟!» امام علی بن الحسین(ع) در ضمن دعایی که برای مرزبانان کشورهای اسلامی میکند چنین میفرماید: «بار الها! فکر این دنیای فریبنده را به هنگامی که آنها در برابر دشمنان قرار میگیرند از نظرشان دور فرما، و اهمیت اموال فتنهانگیز و دلربا را از صفحه قلوبشان محو نما» و به راستی اگر شناخت درستی از وضع دنیا و آخرت و چگونگی این دو زندگی داشته باشیم، خواهیم دید که این یکی در مقابل آن به قدری محدود و ناچیز است که به حساب نمیآید.
باید توجه داشت که خوبیها و داشتههای جهان مادی، همه از نعمتهای خدا است وجودشان در نظام خلقت لازم و ضروری است، اگر به عنوان وسیلهای برای رسیدن به سعادت و تکامل معنوی انسان مورد بهرهبرداری قرار گیرد از هر نظر قابل تحسین است. اما اگر به عنوان یک هدف و نه وسیله مورد توجه قرار گیرد و از ارزشهای معنوی و انسانی بریده شود، در این هنگام مایه غرور و غفلت و طغیان و سرکشی و ظلم و بیدادگری خواهد بود و در خور هرگونه نکوهش و مذمت است. امام علی(ع) میفرماید: «من اَبْصرَ بها بصرتْه و من اَبصر الیها اعمتْه؛ آن کس که با چشم بصیرت به آن بنگرد دنیا به او آگاهی میبخشد و آن کس که به خود آن نگاه کند دنیا او را نابینا خواهد کرد.»[۳] در حقیقت تفاوت میان دنیای مذموم و ممدوح، همان چیزی است که از «الیها» و «بها» استفاده میشود که اولی هدف را میرساند و دومی وسیله را. اسلام به عنوان یک وسیله مؤثر و کارساز بر روی ثروت تکیه میکند و در آیه ۱۸۰ سوره بقره، از «مال» تعبیر به «خیر» کرده است.
امام باقر(ع) نیز در این باره میفرماید: «نعم العون الدنیا علی طلب الاخره؛ دنیا کمک خوبی است برای رسیدن به آخرت»[۴] آیات سوره قصص که شدیدترین مذمت را از قارون ثروتمند مغرور میکند، شاهد گویایی بر این موضوع است، منتهی اسلام ثروتی را میپسندد که به وسیله آن «ابتغاء و از آخرت» و طلب سرای دیگر شود، چنانکه دانشمندان بنیاسرائیل به قارون گفتند: {{قرآن|وَ ابْتَغِ فیما آتاکَ اللهُ الدّارَ الآخِره[۵] و در آنچه خدا به تو داده سرای آخرت را جستجو کن». اسلام ثروتی را میپسندد که در آن: ﴿وَ أحْسِنْ کَما أحْسَنَ اللهُ إلَیْکَ﴾[۶] همان گونه که خدا به تو نیکی کرده است، نیکی کن» و نیکی به همگان باشد. اسلام ثروتی را مدح میکند در آن: ﴿وَ لاتَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا﴾[۷] بهرهات را از دنیا فراموش منما»، تحقق یابد.
بالاخره اسلام ثروتی را خواهان است که مایه فساد در زمین و فراموش کردن ارزشهای انسانی و گرفتار شدن در مسابقه جنونآمیز، «تکاثر» نگردد و انسان را به «خودبرتربینی» و «تحقیر دیگران» و حتی رویارویی با پیامبر خدا نکشاند. وسیلهای باشد برای استفاده همگان، برای پر کردن خلأهای موجود اقتصادی، برای مرهم نهادن بر زخمهای جانکاه محرومان و برای رسیدن به نیازها و مشکلات مستضعفان.
به هر صورت، علاقه به دنیا مورد نکوهش اسلام است. بله بهرهگیری از دنیا برای اهداف متعالی مورد توجه اسلام و ممدوح است، چنانکه در حدیثی میخوانیم یکی از یاران امام صادق(ع) خدمتش آمد و شکایت کرد که ما دنبال دنیا هستیم و از این میترسیم که دنیاپرست باشیم. امام (که پاکی و تقوای آن مرد را میدانست) فرمود: با این ثروت دنیا چه میخواهی انجام دهی؟ در پاسخ عرض کرد: هزینه خود و خانوادهام را تهیه کنم و به خویشاوندانم کمک نمایم، در راه خدا انفاق کنم و حج و عمره به جا آورم، امام فرمود: «لیس هذا طلب الدنیا هذا طلب الآخره؛ این، دنیاطلبی نیست این طلب آخرت است.»[۸]
و از اینجا فاسد بودن عقیده دو گروه: گروهی از مسلمانهای بیخبر از تعلیمات اسلام که اسلام را حامی مستکبران معرفی میکنند و گروهی از دشمنان معرض که میخواهند چهره اسلام را دگرگون نشان داده و آن را ضد ثروت و طرفدار فقر نشان دهند، روشن میشود.
مطالعه بیشتر
۱ـ تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی و دیگران، ج۱۲، ص۶۷، دارالکتب الاسلامیه.
۲ـ یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ، همان، ص۳۶۴–۳۶۸، دفتر نشر برگزیده.
۳ـ سیری در نهج البلاغه، مرتضی مطهری (بحث دنیا).