اندیشه‌های تقریبی آیت‌الله بروجردی

نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۳۵ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

آیت‌الله بروجردی نسبت به تقریب مذاهب چه تفکر و اندیشه‌ای داشت؟

درگاه‌ها
حوزه-و-روحانیت.png


آیت‌الله بروجردی از کسانی بود که به تقریب مذاهب اهتمام جدی داشت.

بروجردی آیت الله.jpg

زندگی‌نامه

آیت‌الله بروجردی در تاریخ ۲۶ صفر ۱۳۶۴قمری میان استقبال بی‌نظیر مراجع، عالمان و مردم قم وارد این شهر مقدس شد. مدیریت واحد و رهبری قاطع آیت‌الله بروجردی که حدود شانزده سال و تا ۱۳۸۰قمری ادامه داشت، تحولات بزرگی را از نظر سیاسی و اجتماعی به بار آورد و در همین جهت ساختار مدیریتی حوزه علمیه قم دچار تحول شد و وحدت و انسجام چشمگیری میان حوزه، روحانیان و قشرهای گوناگون مردم پدید آمد[۱]

سید حسین بروجردی در صفر سال ۱۲۹۲ق در بروجرد به دنیا آمد. پدرش سید علی طباطبایی، از علمای شهر و مادرش سیده آغابیگم، دختر سید محمدعلی طباطبائی بود. نسب ایشان، با ۳۲ واسطه به امام حسن(ع) می‌رسد. از مراجع تقلید بزرگ شیعه که هفده سال زعیم حوزه علمیه قم و پانزده سال مرجع عام شیعیان جهان بود. آیت الله بروجردی از شاگردان آخوند خراسانی بود که بعد از بازگشت از نجف در بروجرد ساکن شد. چند سال پس از درگذشت عبدالکریم حائری یزدی، به دعوت مراجع سه‌گانه (حجت، خوانساری، صدر) به قم آمد و ریاست حوزه علمیه قم را بر عهده گرفت. پس از درگذشت سید ابوالحسن اصفهانی، بروجردی مهم‌ترین مرجع شیعیان بود و در دهه ۱۳۳۰ش مرجع عام شیعیان محسوب می‌شد. در دوران او حوزه علمیه قم گسترش پیدا کرد و تعداد طلاب به صورت بی‌سابقه‌ای افزایش یافت. با حمایت‌های ایشان آثار حدیثی و فقهی متعددی احیاء و منتشر شد. مجموعه بزرگ جامع احادیث الشیعه تحت نظر او تدوین شد.[۲]

سید حسین طباطبایی بروجردی ۷ فروردین ۱۲۵۴- ۱۳۴۰ش، فرزند سیدعلی، فقیه نامدار و از مراجع برجستة امامیه. وی در خانواده‌ای روحانی و متمول در بروجرد زاده شد؛ نیاکان او اصلاً از سادات طباطبایی اصفهان آل طباطبا بوده‌اند که نسب به اسماعیل دیباج می‌رسانند. حوزةعلمیةقم در دوران‌زعامت بروجردی به مهم‌ترین مرکز علمی جهان تشیع مبدل گردید.[۳]

تفکرات تقریبی

شیوه‌های نو و راهبردی آیت‌الله بروجردی در استنباط احکام، زمینه تحقیقات گسترده‌ای در فقه اهل‌سنت را نیز فراهم کرد و اذعان داشت که با آگاهی از محتوای روایات و فتاوای رایج اهل‌سنت در زمان امامان معصوم علیهم‌السلام، بهتر و راحت‌تر می‌شود محتوای احادیث و منظور سخنان امامان معصوم علیهم‌السلام را دریافت و جمله معروفی از وی نقل شده که می‌فرمود: «فقه شیعه در حاشیه فقه اهل سنت است (واعظ‌زاده خراسانی، ۱۴۲۱ ق / ۱۳۷۹ش، ص۸۴)»؛ زیرا چون شیعیان در طول تاریخ حکومت نداشتند و اغلب حکومت در دست بنی‌عباس بود و بیشتر فتاوای اهل‌سنت میان مردم رواج داشت، محدثان و اصحاب امامان نیز با توجه به فضای حاکم بر جامعه آن روز، از امامان سؤال می‌کردند و امامان هم با توجه به همین معنا پاسخ می‌دادند. به عبارت دیگر، فقه شیعه ناظر بر فقه اهل‌سنت بود؛ چرا که پاسخ‌ها و سخنان امامان علیهم‌السلام ناظر بر فتاوای حاکم بوده است؛ از این‌رو آیت‌الله بروجردی، تحقیق و مطالعه کتاب‌های اهل‌سنت را از مقدمات لازم برای فهم فقه و اجتهاد می‌دانست. بدین‌سان اهتمام او به این موضوع، سبب اشراف و آگاهی‌های چشمگیر او از فتاوای رهبران مذاهب چهارگانه (شافعی، حنبلی، حنفی و مالکی) شد و به آرای صحابه و اندیشه‌وران بزرگ اهل‌سنت مانند لیث، ثوری، اوزاعی، ظاهری و دیگران نیز به‌طور کامل تسلط و اطلاع یافت. گاهی این اطلاع چندان عمیق و قوی بود که وقتی برخی از شخصیت‌های اهل‌سنت به حضورش می‌رسیدند و از نزدیک این حقیقت را مشاهده می‌کردند، متعجب می‌شدند.

آیت‌الله بروجردی هرگز به نظریات و آرای اهل‌سنت، با دید منفی نمی‌نگریست؛ بلکه بیشتر سعی داشت تا به ادله آن‌ها دست یابد و موضوع را به‌طور صحیح ریشه‌یابی کند.[۴]

لزوم وحدت اسلامی

اعتقاد آیت‌الله بروجردی بر این بود که سامان بخشیدن به موضوع «وحدت میان مذاهب» از وظایف حیاتی هر عالم شیعی است و باید در تحقق آن کوشید.

آیت‌الله شهید مرتضی مطهری در مقاله‌ای تحت عنوان «مزایا و خدمات آیت‌الله بروجردی» چنین می‌نویسد: «یکی از مزایای معظم‌له توجه و علاقه فراوانی بود که به مسئله وحدت اسلامی و حسن تفاهم و تقریب بین مذاهب اسلامی داشت. این مرد چون به تاریخ اسلام و مذاهب اسلامی آشنا بود، می‌دانست که سیاست حکّام گذشته در تفرقه و دامن زدن آتش اختلاف چه اندازه تأثیر داشته است و هم توجه داشت که در عصر حاضر نیز سیاست‌های استعماری از این تفرقه حداکثر استفاده را می‌کنند و بلکه آن را دامن می‌زنند و هم توجه داشت که دوری شیعه از سایر فرقه‌ها سبب شده است که آن‌ها شیعه را نشناسند و درباره آن‌ها تصوراتی دور از حقیقت بنمایند. به این جهات بسیار علاقه‌مند بود که حسن تفاهمی بین شیعه و سنی برقرار شود که از طرفی وحدت اسلامی که منظور بزرگ این دین مقدس است، تأمین گردد و از طرف دیگر شیعه و فقه شیعه و معارف شیعه آن‌طور که هست به جامعه تسنن که اکثریت مسلمانان را تشکیل می‌دهند، معرفی شود.

چند سال پیش از آن‌که وی به زعامت و مرجعیت مطلق برسد، وقتی به همت جمعی از روشنفکران سنّی و شیعی «دار التقریب بین المذاهب الاسلامیه» تأسیس شد، با تمام وجود از آن حمایت کرد و بعد که از بروجرد به قم آمد و مرجعیت را به دست گرفت، تا حد ممکن با این فکر همکاری کرد. جالب است که برای نخستین بار بعد از چندین سال، بین زعیم روحانی شیعه و زعیم روحانی سنی شیخ عبدالمجید سلیم و بعد از فوت او به فاصله دو سه سال شیخ محمود شلتوت، روابط دوستانه برقرار، و نامه‌ها مبادله شد. به گفته شهید مطهری، مرحوم بروجردی عاشق و دلباخته وحدت اسلامی بود و مرغ دلش برای این موضوع پر می‌زد. عجیب این است که در حادثه قلبی اول که بر او عارض شد و مدتی بیهوش بود و بعد به هوش آمد، قبل از آن‌که توجهی به حال خود بکند و در این موضوع حرفی بزند، موضوع تقریب و وحدت اسلامی را طرح می‌کند و می‌گوید: «من آرزوها در این زمینه داشتم.

در سال ۱۳۲۷شمسی برابر با حدود ۱۳۶۸قمری، مرکز «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» به ابتکار اندیشه‌ور توانا مرحوم شیخ محمدتقی قمی و با هم‌یاری عالمان سرشناس جامع‌الازهر و برخی روحانیان شیعی تأسیس شد. آیت‌الله بروجردی اگرچه جزو مؤسسان آن نبود، از ابتدای فعالیت این مرکز به حمایت جدی از آن برخاست و حتی از کمک مالی به آن دریغ نورزید. افزون بر ارتباط مکاتبه‌ای با شیخ الازهر، عبدالمجید سلیم و بعد از او با شیخ محمود شلتوت، رابطه جهان تشیع را با دنیای اسلام هر چه مستحکم‌تر ساخت و بسیاری از سوء تفاهم‌ها و بدبینی‌ها را به دوستی و محبت تبدیل کرد.

در اثر این درایت و حسن تدبیر، کار به جایی رسید که شیخ محمود شلتوت، آن فتوای تاریخی خود را صادر کرد(۱) و برای نخستین‌بار یک عالم سنی به‌طور رسمی مذهب شیعه را به رسمیت شناخت و برای آن در دانشگاه الازهر مصر، کرسی تدریس تشکیل داد.

در کنگره‌ای که برای بزرگداشت آیت‌الله بروجردی و شیخ محمود شلتوت در تهران برگزار شد، آقای هاشمی رفسنجانی تفکر تقریبی آیت‌الله بروجردی را این‌گونه مطرح کرد: «آیت‌الله بروجردی در درس می‌گفت: اختلاف ما با اهل‌سنت در دو جهت است: یکی مسئله خلافت و دیگری اقوال ائمه، و آنچه برای ما مهم است، مسئله حجیت است و خلافت یک مسئله تاریخی بود که امروز قابل تکرار نمی‌باشد. باید با اهل‌سنت در مورد حجیت اقوال ائمه بحث کرد که در زمان ما مؤثر است.

هدف از تقریب و وحدت در نظر آیت‌الله بروجردی هرگز این نبود که یک گروه در گروه دیگر هضم شود و همه آن‌ها یک گروه و یک فرقه بشوند؛ بلکه تأکید داشت با بیان نقاط مشترک همه گروه‌ها، دوستی، محبت و صمیمیت میان آن‌ها پدید آید و همه در برابر دشمنان اسلام تبدیل به «ید واحده» شوند.[۵]

تیتر

آیت اللّه حاج آقا حسین بروجردی، مرجع تقلید شیعیان، از اهداف و مرام این جمعیت حمایت کرد و آنان را از حمایتهای مالی و معنوی خود بهره‌مند ساخت. مناسبات دوستانه و مکاتبات بروجردی و شلتوت، به صدور فتوای تاریخی معروف شلتوت مبنی بر به رسمیت شناختن مذهب شیعه انجامید.[۶]

عبدالکریم بی‌آزار شیرازی، شیخ محمود شلتوت: طلایه دار تقریب، تهران ۱۳۷۹ ش

محمد واعظ زادة خراسانی، «السید البروجردی و التقریب»، رسالة التقریب، سال ۳، ش ۱۲ (ربیع الثانی ـ جمادی الا´خره ۱۴۱۷)

تیتر

بروجردی نزد سید محمدباقر درچه‌ای و شریعت اصفهانی تلمذ کرده است. این دو از حامیان اندیشه تقریب بودند.

عنایت به فقه مقارن: آیت الله بروجردی در مسائل فقه به فقه مقارن در مسائل خلافی اهمیت می‌داد. معتقد بود که مسائل فقهی نه تنها در سطح مذهب امامیه بلکه باید در سطح همه مذاهب فقهی اسلامی بحث شود و ادله همه مذاهب منظور گردد. از همین رو کتاب «مسائل الخلاف «شیخ طوسی را چاپ کرد و حتی گاهی این کتاب را با خود به جلسه درس می‌آورد. بروجردی معتقد بود «فقه شیعه درحاشیه فقه اهل سنت است» و با توجه به اینکه پرسش‌های فقهی از ائمه با توجه به مسائل اهل سنت بوده، مراجعه به فتوای رایج اهل سنت به فهم روایات کمک می‌کند. اهتمام به درج روایات فقهی اهل سنت در کتاب جامع الاحادیث الفقهیه: این کتاب یک دوره حدیث کامل فقهی است که زیر نظر آیت الله بروجردی و به کوشش برخی شاگردان ایشان تألیف شد. وی تأکید داشت که در ذیل هر باب روایات اهل سنت نوشته شود. اگرچه بعداً به خاطر عکس العمل مخالفین، اظهار تردید کرد و در نهایت از این کار منصرف شد.

معرفی فقه شیعه به اهل سنت؛ در میان رابطه تقریب فقهی، آیت الله بروجردی کتاب «المبسوط» شیخ طوسی را برای شیخ عبدالمجید سلیم از شیوخ الازهر و از اعضای دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة اهدا کرد. بروجردی از سویی اهتمام داشت که فقهای شیعه با روایات و مبانی فقهی اهل سنت آشنا شوند و از طرف دیگر اهل سنت نیز به روایات و فقه شیعه رجوع کنند و از آن مطلع شوند. در این دو امر موفق گردید و بسیاری از اعضای دارالتقریب با فقه شیعه آشنا شدند تا جایی که برخی از بزرگان دانشگاه الأزهر مصر همچون عبدالمجید سلیم و شیخ محمود شلتوت به جواز عمل کردن مطابق با فقه شیعه امامیه حکم دادند یا در پاره‌ای مسائل مانند شرط شهادت عدلین در طلاق، موافق شیعه فتوا دادند که در قانون مدنی مصر ثبت شد.

در همان ایام وزارت اوقاف مصر کتاب «المختصر النافع «محقق حلی (م۶۷۶ق) را که یک دوره فقه فشرده است، با مقدمه وزیر اوقاف وقت؛ شیخ احمد حسن الباقوری چاپ کرد. الباقوری به ایران آمد و با آیت الله بروجردی دیدار کرد. مقدمه وی در باب تقریب فقهی و مشترکات فقهی فریقین است. حمایت از دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه: دارالتقریب در سال ۱۳۲۷ش از سوی جمعی از علمای اهل سنت و مذاهب مختلف و علمای شیعه و با کوشش محمدتقی قمی که سال‌ها در لبنان و مصر اقامت داشت و با دبیرکلی وی شکل گرفت. اعضاء آن از اساتید الازهر مانند شیخ عبدالمجیدسلیم، شیخ محمود شلتوت، شیخ ابوزهره، حسن البنا، و از علمای شیعه محمد حسین کاشف الغطاء در نجف، سید شرف الدین و محمدجواد مغنیه در لبنان بودند. آیت الله بروجردی اهتمام ویژه‌ای به دارالتقریب داشت تا جایی که در بستر مرگ نیز به اهمیت این طرح و لزوم تقویت آن تأکید نمود. آیت الله بروجردی به مؤسسه «دارالتقریب» کمک مالی می‌کرد و با درگذشت وی، این کمک‌ها قطع شد و کارهای دارالتقریب متوقف گردید.

جلوگیری از اهانت به خلفا و بزرگان اهل سنت: واعظ زاده خراسانی در خاطره‌ای از آیت الله بروجردی برخورد وی با اهانت به بزرگان اهل سنت را یادآوری می‌شود. یک روز در جلسه حدیث حضور یافت و فرمود: «کسی کتابی نوشته و تا توانسته به خلفا بد گفته است، نام مرا هم در آغاز کتاب برده است، من دستور دادم تمام جلدهای آن کتاب را جمع کنند، ما در چه زمانی زندگی می‌کنیم؟ این حرف‌ها چه فائده‌ای دارد جز ضرر و ایجاد عداوت؟» همچنین گفته شده است که آیت الله بروجردی با چاپ جلدهای فتن و محن بحارالانوار موافق نبوده و به درخواست محمدتقی قمی از چاپ آن جلوگیری کرده است.[۷]

تیتر

مرحوم آیت الله بروجردی به شرحی که در کتاب «زندگانی آیت الله بروجردی» به تفصیل آمده به آن مؤسسه کمک مالی و هم کمک علمی می‌کرد و با درگذشت آن مرد این کمک‌ها قطع شد و کارهای دار التقریب که موقوف بر آن کمک‌ها بود متوقف گردید.[۸]

اهتمام وی به مسألة وحدت اسلامی در قالب حمایت از «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» و برقراری روابط دوستانه با مفتیان مصر و رؤسای جامع‌الازهر - شیخ عبدالمجید سلیم و شیخ محمود شلتوت - سرانجام به فتوای تاریخی شلتوت در ۷ ربیع‌الاول ۳۷۸ق‌/۷ مهر ۳۳۷ش مبنی بر جواز پیروی از مکتب جعفری انجامید.[۹]

مطهری

یکی از مزایای معظم‌له توجه و علاقه فراوانی بود که به مسئله وحدت اسلامی و حسن تفاهم و تقریب بین مذاهب اسلامیه داشت. این مرد چون به تاریخ اسلام و مذاهب اسلامی آشنا بود، می‌دانست که سیاست حکام گذشته در تفرقه و دامن زدن آتش اختلاف چه اندازه تأثیر داشته است، و هم توجه داشت که در عصر حاضر نیز سیاستهای استعماری از این تفرقه حداکثر استفاده را می‌کنند و بلکه آن را دامن می‌زنند، و هم توجه داشت که بُعد و دوری شیعه از سایر فرق سبب شده که آنها شیعه را نشناسند و درباره آنها تصوراتی دور از حقیقت بنمایند. به این جهات بسیار علاقهمند بود که حسن تفاهمی بین شیعه و سنّی برقرار شود که از طرفی وحدت اسلامی که منظور بزرگ این دین مقدس است تأمین گردد و از طرف دیگر شیعه و فقه شیعه و معارف شیعه آنطور که هست به جامعه تسنن که اکثریت مسلمانان را تشکیل می‌دهند معرفی شود. ص۱۵۴.

از حسن تصادف چندسال قبل از زعامت و ریاست معظم‌له که هنوز ایشان در بروجرد بودند «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» به همت جمعی از روشنفکران سنّی و شیعه تأسیس شد. معظم‌له در دوره زعامت خود تا حد ممکن با این فکر و با این مؤسسه کمک و همکاری کرد. برای اولین بار بعد از چندین صد سال بین زعیم روحانی شیعه و زعیم روحانی سنّی شیخ عبد المجید سلیم و بعد از فوت او به فاصله دو سه سال شیخ محمود شلتوت مفتی حاضر مصر و رئیس جامع ازهر روابط دوستانهای برقرار شد و نامه‌ها مبادله گردید.

قطعاً طرز تفکر معظم‌له و حسن تفاهمی که بین ایشان و شیخ شلتوت بود مؤثر بود در اینکه آن فتوای تاریخی معروف را در مورد به رسمیت شناختن مذهب شیعه بدهد.

معظم‌له را نباید گفت نسبت به این مسئله علاقهمند بود، بلکه باید گفت عاشق و دلباخته این موضوع بود و مرغ دلش برای این موضوع پر می‌زد.

عجیب این است که از دو منبع موثق شنیدم که در حادثه قلبی اخیر که منجر به فوت ایشان شد، بعد از حمله قلبی اول که عارض شد و مدتی بیهوش بودهاند و بعد به هوش آمدند، قبل از آنکه توجهی به حال خود بکنند و در این موضوع حرفی بزنند موضوع تقریب و وحدت اسلامی را طرح می‌کنند و می‌گویند من آرزوها در این زمینه داشتم. ص۱۵۵.[۱۰]

منابع

  1. ابوالحسینی، رحیم، «پیشگامان تقریب: آیت الله بروجردی: آیت اخلاص»، اندیشه تقریب، ۱۳۸۴ش، شماره ۵، ص۹۹ تا ۱۱۸.
  2. «آیت‌الله سید حسین بروجردی»، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۲ دی ۱۳۹۷ش، تاریخ بازدید: ۸ مهر ۱۴۰۲ش.
  3. تولاّیی، علی، «بروجردی»، دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۲، ذیل مدخل.
  4. ابوالحسینی، رحیم، «پیشگامان تقریب: آیت الله بروجردی: آیت اخلاص»، اندیشه تقریب، ۱۳۸۴ش، شماره ۵، ص۹۹ تا ۱۱۸.
  5. ابوالحسینی، رحیم، «پیشگامان تقریب: آیت الله بروجردی: آیت اخلاص»، اندیشه تقریب، ۱۳۸۴ش، شماره ۵، ص۹۹ تا ۱۱۸.
  6. جودکی، محبوبه، «تقریب»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، ج۷، ۱۳۹۳ش، ذیل مدخل.
  7. «آیت‌الله سید حسین بروجردی»، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۲ دی ۱۳۹۷ش، تاریخ بازدید: ۸ مهر ۱۴۰۲ش.
  8. واعظ زاده خراسانی، «فقه مقارن و تقریب مذاهب در نگاه «آیت‌الله بروجردی»، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تاریخ بازدید: ۸ مهر ۱۴۰۲ش.
  9. تولاّیی، علی، «بروجردی»، دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۲، ذیل مدخل.
  10. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ۱۳۸۸ش، ج۲۰، ص۱۵۵.