الگو بودن حضرت فاطمه(س)
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از چه لحاظ برای ما الگو هستند؟
انسان همواره به الگو نیاز دارد و برای شکلدادن شخصیت خود نمونه و سرمشق میطلبد. این نیاز و طلب، ریشه در فطرت انسان دارد. انسان به فطرت خود، کمال دوست و کامل جو است. او به کمال عشق میورزد و در پی آن میدود از این روی، هرچه الگو برجسته تر و کامل تر باشد جاذبه بیشتری دارد بنابراین، شکی در این نیست که الگو باید از هر نظر کامل و متعالی باشد تا شایستگی و لیاقت سرمشق بودن و الگوپذیری را داشته باشد تا دیگران را به سوی خود جذب کند. الگوهای جذاب، برای تربیت انسان، یادگیری و شکل دهی رفتار انسانها، نقش اساسی دارد.
معرفی الگوهای ربانی در قرآن کریم پاسخ به همین نیاز انسانهاست:
«لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَه حَسَنَه لِمَنْ کانَ یرْجُوا اللَّهَ وَ الْیوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثیراً؛ مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد میکنند».[۱]
«قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَه حَسَنَه فی إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَه؛ برای شما سرمشق خوبی در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند وجود داشت».[۲]
لَقَدْ کانَ لَکُمْ فیهِمْ أُسْوَه حَسَنَه لِمَنْ کانَ یرْجُوا اللَّهَ وَ الْیوْمَ الْآخِرَ؛ برای شما در زندگی آنها اسوه حسنه و سرمشق نیکویی بود، برای کسانی که امید به خدا و روز قیامت دارند».[۳]
حدود الگوگیری از معصومین (علیهمالسلام) و اولیای الهی
بهطور کلی، الگو قرار دادن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و امامان معصوم (علیهمالسلام) و بزرگان دین به این معنا نیست که در تمام ریز موضوعات، همه کارها و برنامههای جزئی و شخصی و اموری که مناسب شرایط زمانی و مکانی زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و امامان معصوم (علیهمالسلام) بود در این زمان و در زندگی ما نیز دقیقاً اجرا گردد، بلکه باید خطوط کلی، مسائل اساسی و راهکارهای عملی زندگی را از آنها فرا گرفت و از آنها در این راستا الگو گرفت؛ مثلاً باید از ایمان، توکل، اخلاص، زهد، تقوا، روحیات عالی، استقامت و شکیبایی، هوشیاری، شجاعت، درایت، نظم و نظافت، توجه به خدا، تسلط پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بر حوادث و زانو نزدن او در برابر سختیها و مشکلات از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و پیشوایان معصوم (علیهمالسلام) الگو گرفت ولی نحوه استقامت، نوع هوشیاری، طرز تحمل و پایداری ما دقیقاً لزومی ندارد که عین آن حضرات باشد، بلکه باید متناسب با این زمان و شرایط خاص آن باشد. ضمن این که توانایی و ظرفیت هر فردی را نیز باید در نظر گرفت.
توجه داشته باشید، الگوگیری در یک تقسیمبندی کلی بر دو محور «ارزشها» و «روشها» استوار است که ارزشها ثابت است، ولی روشها با توجه به شرایط زمان و مکان و توانایی افراد، مختلف و قابل تغییر است.
در الگوگیری از معصومین (علیهمالسلام) باید به تفکیک میان قالب و محتوای سیرهها توجه نمود. توضیح اینکه الگوپذیری از معصومین (علیهمالسلام) به دو صورت میتواند انجام شود:
- مستقیم
- غیر مستقیم.
الگوپذیری مستقیم آن است که گفتار و رفتار آن بزرگواران را عیناً برنامه و راه و رسم زندگانی خویش قرار دهیم. در بسیاری از موارد گفتاری خاص یا رفتاری مشخص از ایشان با همان شکل و قالب رفتاری میتواند اسوه و الگوی ما قرار گیرد. برای نمونه میشنویم که حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) در پس هر نماز واجب ذکر مخصوص داشتند. (۳۴ مرتبه الله اکبر، ۳۳ مرتبه الحمدلله، ۳۳ مرتبه سبحان الله)؛ ذکری که دستور آن را به عنوان هدیهای عظیم از پدر بزرگوارشان دریافت کرده بودند و همواره بر آن مداومت میورزیدند و به شیعیان خویش نیز توصیه میفرمودند. از این روی ما نیز به آن حضرت اقتدا مینماییم و همان ذکر را با همان ترتیب بعد از هر نماز واجب به عنوان با فضیلتترین تعقیبات نماز میگوییم. چنین اقتدایی به آن بزرگوار، الگوپذیری مستقیم خواهد بود.
الگوپذیری غیر مستقیم آن است که روح و حقیقت گفتار یا کردار آن اسوههای الهی را درک نماییم و با تحلیل و استنباط از سیره علمی و عملی آن بزرگواران، وظیفه خویش را در همه ابعاد زندگانی (فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و …) دریابیم. بسیاری از شکلها و قالبهای رفتاری اسوهها ویژه همان عصر و زمان خودشان بوده است؛ از این روی منظور از اسوه پذیری از آن رفتارها این نیست که همان قالب و شکل رفتاری خاص را اقتباس و تقلید کنیم؛ بلکه مطلوب و مقصود این است که روح و محتوای آن سیره رفتاری را درک نماییم و آن را در شکلها و کالبدهایی نوین، طبق اقتضای شرایط زمانی و مکانی خویش بدهیم.
برای نمونه در روایات میبینیم که حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) و حضرت علی (علیهالسلام) در یک
چهار دیواری کوچک و گلین زندگی میکنند. از یک پوست گوسفند، هم برای علف خورِ گوسفند شان و هم رو اندازشان استفاده میکنند. حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) چادری از لیف خرما میبافد و از آن استفاده میکند و …
قالب و شکل این گونه رفتارها به هیچ وجه در عصر حاضر قابل تأسی نمیباشند؛ اما آنچه ارزشمند و قابل تأسی است، «حقیقت»، «محتوا» و «روح» این رفتارهاست. اسوه پذیران حقیقی آنانیاند که روح این رفتارها را درک و اقتباس نمایند و در کالبد زندگی خویش به مانند: روح بیاعتنایی به دنیا و حقیر شمردن مظاهر فریبنده آن، روح پارسایی و رستگی از حبّ دنیا، روح ساده زیستی و پرهیز شدید از تجمّلگرایی.[۴]
حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) در مدت عمر کوتاه خود، سند ماندگاری از انسان و زن کامل برای تمامی جهانیان، به یادگار گذاشت. که میتوان از آن الگو گرفت از جمله در عبادت، در رابطه صمیمانه داشتن با مادر، همراز و هم سنگر بودن با پدر، عفاف و حجاب، جهیزیه کم و مناسب داشتن، شوهرداری نمونه، ساده زیستی، انس با قرآن و تعلیم آن به فرزندان خویش، مراعات نظم و قوانین در زندگی، تقسیم کارخانه با خادمهاش (با وجود کنیز در خانه، یک روز در میان کارها را خود انجام میداد)، اهمیت دادن به همسایه، ارج نهادن به شخصیت کودکان، و حضور و غیاب آنها، رعایت عدالت بین فرزندان و… و سایر اصول و شاخصههای اخلاقی و ارزشهای انسانی که به مواردی از آن اشاره میکنیم:
الف) ایمان، تقوی و عبادت
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) درباره دخترشان حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) میفرمایند: «ایمان به خدا در اعماق دل و باطن زهرا چنان نفوذ کرده که برای عبادت خدا، خودش را از همه چیز فارغ میسازد.[۵]
حسن بصری میگفت: حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) عابدترین مردم بود، در عبادت حق تعالی آنقدر بر پا ایستاد تا پاهای مبارکش ورم نمود.[۶] و درباره صفات اخلاقی ایشان از عایشه نقل شده که میگوید: بعد از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) کسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم.[۷]
ب) حجاب و عفاف
حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) به عنوان تنها حامی ولایت، مجبور شدند تا با نامحرمان به احتجاج و اقامه دلیل و برهان بپردازند، اما حضور ایشان در جامعه، نه تنها با عفاف ایشان منافات نداشت؛ بلکه او را در جامعه به عنوان باحجابترین و با عفیفترین فرد معرفی کرد، چرا که در مسجد به ایراد سخنرانی پرداخت، اما دستور داد هنگام رفتن به مسجد، زنان بنی هاشم اطرافش را احاطه کنند و در مسجد پردهای میان زنان و مردان آویختند و ایشان از پشت پرده، سخنرانی کردند.
ج) رفتار با همسر
حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) از لحظه ورود به خانه ساده و گِلی، اما نورانی حضرت علی (علیهالسلام) تا آخرین روز زندگی، بر سر پیمان خود بود. این از فرازهای برجسته زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) است، که از همان آغاز ورود به خانه همسر، تمام شخصیت و هویت خود را چنان بروز دهد که تا پایان مسیر مشخص باشد. پاسخ صریح و زیبای حضرت علی (علیهالسلام) به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در فردای عروسی، مؤیدی است، بر آنچه گفته آمد. حضرت علی (علیهالسلام) در این جواب کوتاه و عمیق، فاطمه را بهترین یار و مددکار، در طاعت حق معرفی میکند. وقتی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از او پرسید که فاطمه (سلاماللهعلیها) را چگونه یافتی؟ عرض کرد: «نِعْمَ الْعَوْنُ عَلی طاعَه اللّهِ؛ فاطمه چه خوب یاوری برای اطاعت الهی است».[۸]
و هنگامی که پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) همین پرسش را از فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) کرد، پاسخی شنید: «خَیرُ بَعْل؛ بهترین شوهر است». که حکایت از کمال رضایت و خشنودی فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) میکند. تعاون بر تقوا، نیکی از ارکان زندگی مشترک حضرت علی (علیهالسلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) بود و شاید یکی از بهترین و شکوهمندترین نشانههای آن این است که فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) در طول زندگی پر فراز و نشیب خود با علی (علیهالسلام) هیچگاه از وی تقاضایی ننمود که اجابت آن برای حضرت علی (علیهالسلام) مشکل و موجب اذیت وی باشد. لباس، زینت، اثاث خانه، مسکن وسیع و امثال آن خواستههایی است که معمولاً هر زنی به خود اجازه میدهد که از همسر خویش درخواست نماید، امّا فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) هرگز همسرش را برای تهیه این نوع خواستهها به زحمت نینداخت. حتی وقتی در بستر بیماری بود و حضرت علی (علیهالسلام) با دلی پر از عشق و محبت، از او خواست که اگر خواستهای دارد ابراز کند، فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) از بیان تقاضای خود ابا میکرد. حضرت علی (علیهالسلام) فرمود: فاطمه جان، چیزی از من بخواه؛ هنگامی که فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) را همچنان ساکت و آرام دید، او را سوگند داد که از او تقاضایی کند. فاطمه که دیگر سکوت را جایز نمیدید، گفت: اکنون که سوگندم دادی اگر اناری باشد، مایل هستم. حضرت علی (علیهالسلام) از این که دید همسرش بعد از سالها زندگی و قناعت، بالاخره از او درخواستی کرده است، برای انجام خواسته او با خوشحالی از خانه بیرون آمد که مشروح جریان آن، در کتابهای تاریخی و روایی آمده است.[۹]
د) رازداری
ادب و احترام زن به همسر خود، اقتضا میکند که نه تنها از طرح و بزرگ جلوه دادن کمبودهای خانه، خود داری کند، بلکه در حد امکان، کاستیها را نادیده گرفته، آنها را کوچک شمارد. هنگامی که اظهار ناراحتی، نتیجهای جز رنجش شوهر ندارد، زن نباید کلامی در این رابطه با او بگوید.
روزی فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) به حضور پدرش رسید، در حالی که آثار ضعف و گرسنگی از چهره زهرا علیها السلام نمایان بود. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) وقتی این حالت را مشاهده کرد، دستهایش را به سوی آسمان، بلند نموده و گفت: «خدایا گرسنگی فرزندم را به سیری تبدیل کن و وضع او را سامان بده».[۱۰]
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بدون اینکه فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) سخنی به او بگوید، از ضعف و گرسنگی او با خبر میشود که این خود، یکی از نمونههای پایبندی به اساس و اسرار خانواده است.
¬هـ): رفتار با فرزند
با کمی دقت در برخورد عاطفی و منطقی حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) در مییابیم که آن بانوی بزرگوار، در ساختن روح و شخصیت فرزندان گرامیاش از ابزاری بسیار ظریف و دقیق استفاده کرده است، که بسیاری از آنها در حال حاضر، میان روانشناسان تربیتی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و خُبرگان این فن، به نتایج مثبت آن ایمان آوردهاند. بی شک، این توفیق بی نظیر در تربیت کودکان، ناشی از معرفت عمیق و صحیحی است که اسلام در مورد انسان، ارائه داده است؛ بنابراین اگر بگوئیم هر مکتبی به اندازه شناخت درستی که از انسان دارد، در نظام تربیتی خود، به توفیقاتی دست مییابد، سخن به گزاف نگفتهایم و چون این آسمانی و الهی اسلام از کاملترین و واقع بینانهترین شناخت، در مورد انسان برخوردار است، بیشترین توفیق را در قضیه تربیت نسل بدست آورده، روش تربیتی و اخلاقی حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) بهترین شیوه، و تجربه برای ساختن نسلی پاک و سعادتمند است. از این رو جا دارد که پیروان و ارادتمندان مکتب اسلام، با به کار بستن شیوهها و ظرایف تربیتی آن حضرت در رشد و تربیت نسلی پاک، و پیشرو همت نموده، سعادت دنیا و آخرت فرزندان خود را بیمه کنند.
روح انسان به گونهای ساخته شده که نیاز به محبت و عطوفت، یکی از اساسیترین نیازهای روحی او محسوب میشود، بدین جهت کودکان محروم از این نیاز فطری، دچار کمبودها و مشکلات روانی، و گاه نواقصی جسمی خواهند شد.
حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) که خود از سرچشمه محبت و عطوفت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) سیراب گشتند و قلبش کانون محبت به همسر و فرزندان خود بوده، در این جهت نیز وظیفه مادری خود را به بهترین شکل انجام میداد.
سلمان میگوید: روزی فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) را دیدم که مشغول آسیاب بود. در این هنگام، فرزندش حسین گریه میکرد، و بی تاب بود عرض کردم برای کمک به شما آسیاب کنم، یا بچه را آرام نمایم؟ ایشان فرمود: «من به آرام کردن فرزند اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید»[۱۱] از جمله مواردی که در شیوه تربیت حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) جایگاه خاصی داشت، تحرک و بازی کودکان بود. این فعالیت و تکاپو مقداری برای سلامتی و رشد مناسب کودک، ضروری است که حتی برای تشویق آنها به تحرک و بازی، بزرگترها نیز باید تن به بازی و جست و خیز بدهند.
و) توجه به نیازهای فرزند
در لحظات پایانی عمر خود، سخت نگران حال فرزندانش بود. شاید بیشترین نگرانی آن حضرت برای محرومیت آنها از مادر بود، زیرا او میدانست که پس از شهادتش، هیچکس نمیتواند مهر و محبت مادری را نسبت به آنها داشته باشد؛ لذا برای اینکه فرزندانش از این نعمت بزرگ یعنی محبت مادرانه، محروم نمانند، به حضرت علی (علیهالسلام) پیشنهاد کرد و از ایشان خواست که پس از او، کسی را به همسری انتخاب کند، که بتواند از عهده این مهم برآید.[۱۲]
حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) به بازی با بچهها توجه کافی مبذول میداشتند و همین امر، موجب شادابی و نشاط روزافزون آنها میشد. ایشان به این نکته نیز توجه داشتند که در بازی، نوع الفاظ و حرکات مادر، سرمشق کودک، قرار میگیرد؛ بنابراین باید از کلمات و جملات مناسبی استفاده کرد. علاوه بر این باید در قالب بازی و شوخی شخصیت کودک را تقویت نمود، او را به داشتن مفاخر و ارزشهای اکتسابی تحریک و تهییج کرد.
نقل شده است که حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) با فرزندش امام حسن مجتبی (علیهالسلام) بازی میکرد و او را بالا میانداخت و میفرمود:
أَشْبِهْ أَبَاکَ یَا حَسَنُ وَ اخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنَ
وَ اعْبُدْ إِلَهاً ذَا مِنَنٍ وَ لَا تُوَالِ ذَا الْإِحَن[۱۳]
«پسرم حسن، مانند پدرت باش. ریسمان ظلم را از حق بر کن. خدایی را به پرست که صاحب نعمتهای متعدد است و هیچگاه با صاحبان ظلم و تعدی، دوستی مکن».
همچنین نقل شد است که وقتی فرزندش حسین (علیهالسلام) را بازی میداد، این گونه میفرمود:
أَنْتَ شَبِیهٌ بِأَبِی لَسْتَ شَبِیهاً بِعَلِی[۱۴]
«تو به پدر من (پیامبر) شبیهی و به پدرت علی شباهت نداری»
طبق همین نقل، این بین موجب خنده و تبسم حضرت علی (علیهالسلام) میشد.
از این قطعات تاریخی، استفاده میشود که حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) و حضرت علی (علیهالسلام) علیرغم تمام مشکلات و گرفتاریهای موجود، در برخورد با کودکان، خود را خوشحال و خندان نشان میدادند. بدون تردید، فرزندانی که محصول تربیت چنین خانوادههایی هستند از روانی سالم، روحیهای قوی و نفسی مطمئن برخوردار خواهند بود.
ز) رفتار با مردم
یکی از نقش آفرینیهای درخشان حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) بالا بردن فرهنگ جامعه، رشد فکر و اندیشه مردم و رفع مشکلات و شبهات آنان است. آن حضرت از مسائل ساده گرفته، تا پیچیدهترین مشکلات را پاسخگو بود، و این میسّر نبود، مگر با احاطه علمی، قوت فکری و همت بلند ایشان. این بانوی بزرگ اسلام، زجر تبلیغ و رنج تعلیم و تربیت را تحمل نموده، چون مشعلی فروزان در راه هدایت جامعه، نورافشانی کرده و با سوختن خود به دل و جان مردم، گرمی بخشید و پاسداری از ارزشها و مفاخر اصیل، مبارزه پیگیر با بدعتها، جهل، کجرویها و رکود جامعه را خط مشی خود قرار داد. از این رو امت نیز باید، هر چه بیشتر به مقام و حقوق رهبر خود آگاه گردد و خود را چون شاگردی فروتن، در برابر او احساس کند، و به دامان او چنگ زند، از نقص به کمال و از ضعف به قدرت، و از ظلمت به نور برسد.
حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) نمونه کامل این مقصود است. ایشان از کودکی در متن اجتماع به سر برده، و با مردم همدم و همدرد بوده است. این بانو رابطه ای صمیمانه و عالمانه با یاران خود داشت.
زنی به خدمت حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) رسید و عرض کرد: مادر پیر و ناتوانی دارم که در نماز بسیار اشتباه میکند، مرا فرستاده تا از شما بپرسم که چگونه نماز بخواند. آن حضرت فرمود: هر چه میخواهی بپرس. آن زن سؤالات خود را مطرح کرد، تا به ده سؤال رسید و فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) با روی گشاده جواب داد. زن از زیادی پرسش خود، شرمنده شد و گفت: شما را بیش از این زحمت نمیدهم. حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) باز هم بپرس. آنگاه برای تقویت روحیه وی چنین فرمود: اگر به کسی کاری واگذار کنند، برای مثال از او بخواهند که بار سنگینی را به ارتفاع بلندی حمل کنند و در برابر این کار صد هزار دینار به او جایزه بدهند، آیا او با توجه به آن پاداش احساس خستگی میکند؟ زن جواب داد نه. آن حضرت فرمود: من در مقابل پرسشی که جواب میگویم از خدا پاداشی به مراتب بیشتر دریافت میکنم و هرگز ملول و خسته نمیشوم. از رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) شنیدم که روز قیامت دانشمندان اسلام در برابر خدا حاضر میشوند و به اندازه علم و تلاش و کوششی که در راه آموزش و هدایت مردم داشتهاند، از خدای خود پاداش میگیرند.
ح) صدقه و انفاق
انفاق با صدقه فرق دارد، صدقه دادن چیزی است که ممکن است خود انسان نیاز نداشته باشد، ولی انفاق از صدقه بالاتر است. انفاق یعنی بخشیدن چیزی که مورد نیاز خود انسان است و حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) این ویژگی را بهطور آشکارا دارا بود در شب عروسی، لباس عروسی خویش را به فقیر دادند و خود لباس کهنه به تن کردند بارها، تنها غذای خود را به فقیر دادند و خود گرسنه ماندند ولی خدا را بر این امر شکر کردند.
سخن آخر: برای رسیدن به جامعه متعالی که در آن جامعه شخصیت زن، به جایگاه حقیقی خود برسد، الگوی پذیری از اسوه زنان عالم حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) ضروری است تا با نگاه کردن زن به زندگی سراسر درس حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) مثل روش همسرداری تربیت فرزندان، کیفیت برخورد با مردم و اجتماع، چگونگی حضور در جامعه و فعالیتهای اجتماعی، خود را در راستای رفتار آن بزرگوار قرار داده، تا به شأن و منزلت حقیقی نایل آید.
منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱. عباسی مقدم، مصطفی، نقش اسوهها در تبلیغ و تربیت، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۱. ۲. ۳. جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینهٔ جلال و جمال، تهران: نشر فرهنگی رجا، ۱۳۷۱. ۴. ۵. فهیم کرمانی، مرتضی، زن و پیام آوری، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۴. ۶. ۷. جمعی از نویسندگان، همسر آفتاب، قم: طاها، ۱۳۸۵. ۸. ۹. حیدری ابهری، غلامرضا، عروسی مهر و ماه: ماجرای ازدواج امیرمومنان علی(ع) و فاطمه زهرا(ع)، قم: جمال، ۱۳۹۱. ۱۰. ۱۱. امینی، ابراهیم، فاطمه زهرا(س) بانوی نمونه اسلام، قم: شفق، ۱۳۸۹. ۱۲. ۱۳. شهیدی، سیدجعفر، زندگانی حضرت فاطمه(س)، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۸. ۱۴. ۱۵. لقمانی، احمد، الگوهای ناب در نگاه دخت آفتاب، قم: عطر سعادت، ۱۳۹۰. ۱۶.
منابع
- ↑ احزاب(۳۳)، آیه ۲۱.
- ↑ ممتحنه(۶۰)، آیه ۴.
- ↑ ممتحنه(۶۰)، آیه ۶.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحارالأنوار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۹۱.
- ↑ «إِنَّ ابْنَتِی فَاطِمَه مَلَأَ اللَّهُ قَلْبَهَا وَ جَوَارِحَهَا إِیمَاناً إِلَی مُشَاشِهَا تَفَرَّغَتْ لِطَاعَه اللَّهِ»؛ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحارالأنوار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۴۶.
- ↑ «مَا کَانَ فِی الدُّنْیَا أَعْبَدَ مِنْ فَاطِمَه ع کَانَتْ تَقُومُ حَتَّی تَتَوَرَّمَ قَدَمَاهَا»؛ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحارالأنوار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۷۶.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحارالأنوار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۸۴.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحارالأنوار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۱۱۷.
- ↑ ریاحین الشریعه، ج۱، ص۱۴۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحارالأنوار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۶۲.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحارالأنوار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۲۸۰.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحارالأنوار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۱۷۸.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحارالأنوار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۲۸۶.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحارالأنوار، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۲۸۶ و ۲۸۷.