تساهل و تسامح در دین از منظر قرآن
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
تساهل و تسامح در منظر قرآن کریم چگونه است؟
تساهل و تسامح در دین معناهای متعددی دارد از جمله عدم اجبار به دینورزی و ایمان، و نیز به معنای عدم سختگیری در احکام دینی و تشریع، و تساهل در رفتار با مردم و اهل کتاب و حتی کافران هم آمده است و مفاهیمی چون سعه صدر، مدارا و صبر را هم در خود دارد.
معنای لغوی تساهل و تسامح
از نظر لغت: تسامح: آسان گرفتن بر یکدیگر، مدارا کردن، فروگذار کردن، سهل انگاری و تساهل: سهل گرفتن، به نرمی رفتار کردن، سست گرفتن میباشد و در اصطلاح به معنای: آسان گرفتن با یکدیگر که با مصالحه و سازشگری و لاقیدی همراه باشد:
سهله و سمحه
در لغت: سهل و آسان، چنانچه در حدیثی از رسول خدا(ص) نقل شده: «لم یرسلنی الله بالرهبانیه و لکن بعثنی بالحنیفه السهله المحه؛ یعنی خداوند مرا به رهبانیت و ترک دنیا رسالت نداد بلکه مرا بر دین حنیف ابراهیمی که سهل و آسان است مبعوث فرمود.»[۱]
معنای تسامح و تساهل در دین
تسامح و تساهل در دین به این معناست که دین اسلام، دین سختگیری و خارج از طاقت انسان نیست و خداوند در مقام تشریع، اموری را بر گردن انسان ها نگذاشته که فوق توان انسان باشد. معنای دیگری که از تسامح و تساهل در دین برداشت می شود، اهمیت دادن به مفاهیمی چون مدارا و حلم در دین داری است که خلاف خشونت و واکنش تند به گناه است.
پیامبر اکرم(ص) دین اسلام را دین سمحه و سهله معرفی کرده است: «لَمْ يُرْسِلْنِي اَللَّهُ تَعَالَى بِالرَّهْبَانِيَّةِ وَ لَكِنْ بَعَثَنِي بِالْحَنِيفِيَّةِ اَلسَّهْلَةِ اَلسَّمْحَةِ؛ خداوند مرا به رهبانيّت نفرستاده است، بلكه مرا به دين حنفى سهل و آسان فرستاده است.»[۲]
دو واژه تسامح و تساهل در متون دینی و اسلامی مصطلح نیست اما واژههایی در روایات ما وجود دارد که میتوان آنها را تقریبا مترادف این دو واژه به شمار آورد که آن از جمله میتوان واژههای رفق و مدارا و حلم و تیسیر (آسان گرفتن) را نام برد.[۳]
نرمخویی با مردم
پیامبر(ص) در مقابل گناهکاران و خطاکاران با خوشاخلاقی برخورد میکرد و بر آنها سخت نمیگرفت، چنانچه خداوند درباره او میفرماید: ﴿فَبِمَا رَحْمَه مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ…؛ به سبب رحمت خداست كه تو با آنها اينچنين خوشخوى و مهربان هستى. اگر تندخو و سختدل مىبودى از گرد تو پراكنده مىشدند.﴾(آل عمران:۱۵۹)
خداوند از پیامبر میخواهد با حکمت و موعظه مردم را به سوی خدا دعوت کند: ﴿ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ؛ با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [شيوهاى] كه نيكوتر است مجادله نماى.﴾(نحل:۱۲۵)
در آیات زیادی امر و توصیه به مدارا و تساهل با مردم و نیز غیرمسلمانان شده است.[۴]
عدم اجبار به ایمان
مشهورترین آیه که صراحت در عدم اکراه و اجبار در دعوت به دین دارد، آیه ۲۵۶ سوره بقره است: ﴿لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ؛ در دين هيچ اجبارى نيست.﴾(بقره:۲۶۵)
در آیات متعدد قرآن خطاب به پیامبر اکرم (ص) به کارگیری زور و اجبار در دیندار کردن مردم نهی شده است.[۵]
در سوره کافرون آمده است که خداوند به پیامبر میگوید به کفار بگوید دین شما برای خودتان و دین من برای خودم.[۶] در جایی دیگر آمده است که خداوند خطاب به پیامبر می فرماید اگر خداوند می خواست همه موجودات زمین ایمان می آوردند آیا تو می خواهی با اجبار آنان ایمان بیاورند؟[۷]
تسامح در تشریع
در قرآن به صراحت بیان شده است که در دین حرج و سختی ای وجود ندارد:﴿وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ؛ و در دین (اسلام) کار سنگین و سختی بر شما قرار ندارد﴾(حج:۷۸) و نیز آیه ۶ مائده. در جایی دیگر پس از ذکر احکام روزه، می فرماید خداوند برای شما آسانی را اراده کرده است و سختی را برای شما نمی خواهد.[۸] و در جایی دیگر آمده است که خداوند تکلیفی بیش از حد توان برای بندگان نمی کند.[۹]
آیاتی وجود دارد که درباره آسانگیریهایی دربارهٔ مریض، مسافر، زن باردار و حائض، سالخوردگان و کسانی که زیاد عطش میکنند، سخن گفته است. [۱۰]
مطالعه بیشتر
۱. تسامح و تساهل از دیدگاه قرآن و عترت، حسین عبدالمحمدی، ناشر: ظفر. چاپ اول بهار ۱۳۸۱.
۲. تسامح آری یا نه، دفتر نخست، مؤسسه فرهنگی اندیشه معاصر، نشر خرم ۱۳۷۷.
۳. تحلیل و نقد پلورالیسم دینی، علی ربانی گلپایگانی، ناشر: مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ دوم، زمستان، ۱۳۷۹.
۴. کتاب سلسله دروس اندیشههای بنیادین اسلامی، فلسفه اخلاق، مجتبی مصباح، ناشر: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
۵. کتاب مدارا با مخالفان در قرآن و سیره نبوی، غلامرضا نوعی، ناشر: انتشارات کتاب معین، چاپ اول ۱۳۷۹.
منابع
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ بیروت، ج۲۲، ص۲۶۳، باب ۵، روایت ۳.
- ↑ الکافی، ج۵، ص۴۹۴، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۱۰۶، بحارالانوار، ج۲۲، ص۲۶۳
- ↑ اندیشه تقریب 1385 شماره 9، عباس نیک زاد
- ↑ ۲۵۶ بقره، ۱۰۸ انعام، ۶۴ آل عمران، ۳۴ فصلت، ۲۲ رعد، ۵۴ قصص، ۴۴ طه، ۶۱ توبه، ۲۹ فتح، به نقل از دانشنامه قرآن، بهاالدین خرمشاهی، ج۱، ص ۶۱۵
- ↑ (انعام /35، یونس /108 و شعرا/3). به نقل از اندیشه تقریب 1385، شماره 9، عباس نیک زاد
- ↑ آیه شش سوره کافرون
- ↑ آیه ۹۹ سوره یونس
- ↑ آیه ۱۸۵ سوره بقره
- ↑ آیه ۲۳۳ سوره بقره، آیه ۱۵۲ سوره انعام، آیه ۴۲ اعراف
- ↑ بقره: ۲/۱۸۳ تا۱۸۵.