کلماتی که حضرت آدم(ع) از خداوند آموخت

نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۵۸ توسط Rezvani (بحث | مشارکت‌ها) (←‏مطالعه بیشتر: ابرابزار)
سؤال

مراد از کلمات در سوره بقره، آیه ۳۷ چیست؟


متن آیه

تفسیر آیه

در آیات قبل (۳۶–۳۴ بقره) ماجرای وسوسه ابلیس، به حضرت آدم و دستور خروج آدم از بهشت ذکر شده است، حضرت آدم(ع) وقتی متوجه شد به خود ستم کرده است و بر اثر فریب شیطان از محیط آرام و پرنعمت بهشت رانده شده و در محیط رنج آور زمین قرار خواهد گرفت، در این‌جا به فکر توبه و جبران خطای خویش افتاد و با تمام جان و دل متوجه پروردگار خود شد، لطف خداوند هم او را یاری کرد و از جانب خدای خود کلماتی را دریافت نمود که مؤثر بود و با آن توبه کرد.

معنای کلمات

میان مفسران در این‌که «کلمات» و سخنانی را که خدا برای توبه به آدم تعلیم داد گفتگو است. از جمله تفسیرها[۱] این است که همان جملات آدم و حوا در سوره اعراف آیه ۲۳ می‌باشد[۲]: ﴿قَالا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ؛ گفتند: خداوندا ما بر خود ستم کردیم، اگر تو ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی از زیان‌کاران خواهیم بود.(اعراف:۲۳) اما علامه طباطبایی این احتمال را رد می کند چون این جملات قبل از هبوط است.[۳]

برخی این کلمات را همان «اسماء» می دانند[۴] که در آیه ۳۱ همین سوره آمده است: ﴿وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ؛ و [خدا] همه [معانى‌] نامها را به آدم آموخت.(بقره:۳۱) قولی دیگر هم وجود دارد که این سخنان توسل به حضرت محمد(ص) و اهل بیت(ع) است.[۵]

تفسیر کبیر عبارت: «لا إله إلّا أنت سبحانك و بحمدك عملت سوءاً و ظلمت نفسى فاغفرلى» را مصداق کلمات می داند و ملاصدرا اعتقاد دارد مراد از کلمات تسبیح و تحمید است زمانی که انسان به عالم تقدیس توجه دارد و می‌خواهد از عالم گناه برائت بجوید.[۶]


مطالعه بیشتر

  • ابوعلی الطبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، قم؛ مؤسسه مکتبه آیت الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۳ هـ. ق، ج۱، ص۹۲–۸۹.
  • محمد حسین الطباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت؛ مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ج۱، ص۱۵۰–۱۳۰.
  • پرتو وحی، موسوی اردبیلی، ج۱، ص۲۹۷.


منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۳، ج۱، ص۱۹۷.
  2. كشف الاسرار و عدة الابرار، ج‏1، ص: 155
  3. ترجمه تفسير الميزان، ج‏1، ص: 204
  4. ترجمه تفسير الميزان، ج‏1، ص: 204
  5. ترجمه تفسير مجمع البيان، ج‏1، ص: 140
  6. به نقل از در پرتو وحى،موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم، ج۱، ص۲۹۷