حج در قرآن
حج در قرآن چگونه ترسیم شده است؟
حج یکی از مناسک مهم عبادی در اسلام است که در قرآن از آن بسیار سخن گفته شده است. از جمله آن را میثاق و پیمان الهی میداند. حج مجموعهای از عبادات است که در آن نشانههای الهی دیده میشود و به شعائرالله تعبیر میشود.
نکوهشِ ترک حج
بدون شک در بین همه مذاهب، یکی از ارکان دین، حج میباشد. کسی که عمداً حج نگذارد، رکنی از ارکان دین الهی را نادیده گرفته است. از اینرو، خداوند در مورد ترک عمدی و عملی حج میفرماید: ﴿... و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند، آنها که توانایی رفتن به سوی آن دارند. و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده)، خداوند از همه جهانیان، بینیاز است.﴾(آل عمران:۹۷) از این آیه به دست میآید: ترک عمدی حج به منزله کفر هست. یعنی کسی که عمداً به حج نرود، در عمل مرتکب کفر و نادیده گرفتن قسمتی از دین شده است، اگر چه در ایمان و اعتقاد کافر نباشد؛ لذا در اینجا کفر به معنای کفر به فروع دین میباشد؛ نظیر کافر شدن به نماز یعنی ترک نماز و کافر شدن به روزه، یعنی ترک روزه. پس کفر در اینجا به معنای نادیده گرفتن عمل و ترک عمل میباشد.[۱]
میثاق و پیمان الهی
از آن جایی که حج در بین همه عبادات، دارای جایگاه ویژهای میباشد، وجوب حج در قرآن به صورت عهد و پیمان الهی ذکر شد. با توجه به آیه ۹۷ آلعمران، وقتی خداوند خواست وجوب حج را ابلاغ نماید، به صورت جمله امری ابلاغ نفرمود، چنانچه در نماز و روزه و سایر عبادات به صورت امری میباشد که میفرماید نماز را بپا دارید و زکات بدهید. اما در مورد حج میبینیم نحوه بیان فرق میکند. یعنی به صورت امر بیان نمیشود بلکه با بیان شیوائی به صورت تعهد که بر عهده مردم باشد. مطلب را بیان میکند؛ «برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه او کنند».[۲] این تعبیر فقط در مورد حج، در قرآن وجود دارد و در مورد هیچ عبادتی، این گونه تعبیر نشده است؛ و این خود بیانگر اهمیت حج میباشد.
مجموعهای از عبادات
بسیاری از مسائل و عبادات در حج جلوه میکند. به عنوان مثال روزه هم در حج راه پیدا میکند. زیرا حاجی اگر قربانی پیدا نکند که در روز عید قربان ذبح نماید، باید روزه بگیرد. نمونه دیگر آن که همه نکاتی که در مورد نماز گفته شد، مثل طهارت و پاک بودن بدن و ... در حج نیز تبلور پیدا میکند. بالاتر این که، در خود حج، نماز هم واجب شده و میبایست بعد از طواف واجب، دو رکعت نماز پشت مقام ابراهیم به جا آوده شود. از این رو در برخی از روایات وارد شده است که حج برتر از نماز میباشد.[۳]
همینطور انسان به برکتی که در زکات است به وسیله حج دست مییابد. زیرا در حج انفاق مال و نثار و ایثار مانند زکات وجود دارد. یا بسیاری از ویژگیهای جهاد که همان پذیرش خطر و دوری از نزدیکان میباشد در حج نیز وجود دارد، و بالاتر از آن تمرین خودسازی و جهاد اکبر که به وسیله احرام تحقق پیدا میکند، همچنین بسیاری از مسائل به وسیله احرام بر شخص محرم حرام میشود.
شعائرالله
شعائر جمع شعیره به معنای علامت است، شعائر الله، علامتهایی هستند که انسان را به یاد خدا میاندازند. از این روست که خداوند در مورد صفا و مروه میفرماید: این دو از شعائر الهی هستند که ما را به یاد قضیه و سرگذشت هاجر و فرزند خردسالش میاندازد و به یاد ابراهیم که این دو را در بیابان بیآب و علف رها کرد و به فرمان خدا راهی تبلیغ رسالت الهی شد.[۴]
خداوند زمان و مکانی را که در آن حج و عمره به جا آورده میشود و نیز کسانی را که عمره به جا میآورند و هم چنین قربانی حج، همه را از شعائر الهی یاد کرده است. بنابراین نه تنها کسانی که برای حج و عمره احرام بستهاند، بلکه افرادی که به قصد این دو عمل از دورترین نقاط عالم حرکت کردهاند و هنوز به حرم بلکه به میقات نرسیدهاند، همه جزء شعائر الهی هستند. سراسر حج از کعبه گرفته تا آن حیوانی که برای قربانی تعیین شده، جزء شعائر الهی هستند.[۵] لذا دیده میشود برای امنیت شخصی که آهنگ حج کرده، ماه ذیقعده برای حرکت او به طرف خانه خدا و ماه ذیحجه برای اعمال و مناسک آن و ماه محرم بر حرمت و احترام و برای بازگشت او به طرف خانه خود و امنیت او از ماههای حرام شمرده شده و جنگ و قتال به احترام حاجی در این سه ماه، حرام میباشد.
در آیه دوم از سوره مائده نیز آمده است: ﴿ای کسانی که ایمان آوردید شعائر و حدود الهی در حج را محترم بشمارید، مخالفت با آنها را حلال ندانید و نه ماه حرام را و نه قربانیهای بی نشان و با نشان را و نه آنها را که به قصد خانه خدا برای به دست آوردن فضل پروردگار و خوشنودی او میآیند.﴾
مشاهده آیات الهی
یکی از مسائلی که قرآن کریم به آن عنایت ویژهای دارد، شهود آیات الهی در مکه و ایام حج میباشد. آنجا که میفرماید: در حرم امن الهی، آیات و نشانههای روشن الهی میباشد.
هر چند در آیات زیادی از قرآن کریم به نشانههای خداوند اشاره شده، اما در این آیه به یکی از شاخصترین آیات الهی اشاره میکند که همان مقام و جایگاه حضرت ابراهیم میباشد. تکه سنگی که بعد از هزاران سال باقی مانده است. سنگی که حضرت ابراهیم بر فراز آن کعبه را بنا نهاده و از فراز آن دعوت جهانی خود را برای زیارت این خانه به گوش جهانیان رسانده است. امام باقر(ع) میفرماید: سالی که سیل مسجد الحرام را فرا گرفت من نیز به همراه امام حسین(ع) در مکه بودم، امام(ع) به مردمی که نگران از بین رفتن مقام ابراهیم بودند، فرمود: مطمئن باشید هرگز سیل مقام ابراهیم را نمیبرد، چون خداوند آن را علم و نشانه خود قرار داده است.[۶]
مطالعه بیشتر
- المیزان، ذیل آیات مربوط به کعبه وحج.
- تفسیر نمونه، ذیل آیات مربوط به کعبه وحج.
- صهبای حج، استاد آیت الله جوادی آملی.