رفتار پیامبر با مخالفان

نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۵۷ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

آیا مبنای پیامبر در برخورد با مخالفان حذف آنها بوده است؟

پیامبر اسلام(ص) در طول عمر شریفشان بهترین برخورد را با مخالفان و دشمنان داشتند و با ایشان در صلح و مدارا زندگی می‌کردند مگر در مواردی که جلوی گسترش و رسیدن ندای حق را می‌گرفتند.

در ذیل انواع برخوردهای ایشان را با دشمنان به صورت تیتروار بیان می‌کنیم.

۱. پایان یافتن اغلب جنگ‌های پیامبر اعظم بدون خونریزی.

بر رسول اکرم(ص) درطول عمر پربرکتش حدود ۲۸ جنگ بزرگ و کوچک تحمیل شده که ۱۷ جنگ یا به صلح انجامیده یا بدون درگیزی به پایان رسیده است، که در تاریخ فرماندهان جنگ بی نظیر است. یکی از نشانه‌های صلح طلب بودن پیامبر اکرم همین که فقط ۱۰ جنگ از ۲۸ جنگ به درگیری انجامید و نکته جالب این که در همه این ۱۰ مورد، موضع پیامبر اعظم(ص) و سپاه اسلام جنبهٔ دفاع از امت اسلامی داشت.[۱]

۲. برخورد با اسیران

در جنگ بدر هفتاد نفر از سپاه دشمن به اسارت نیروهای اسلام درآمدند که بعد از مجازات دو تن از آنها با این که بقیه نیز مستحق مجازات بودند، پیامبر اکرم(ص) به تقاضای مسلمانان از اسرا جریمه گرفت و آنها را آزاد کرد.[۲]

رسول اکرم صلی الله علیه و آله بعد از فتح مکه خطاب به اهل مکه فرمودند «اذهبوا فانتم الطلقاء»[۳] بروید که شما آزادید، و این در حالی است که اهل مکه و مشرکان قریش در دوران زندگی پیامبر(ص) در مکه و بعد از هجرت از هیچ آزار و اذیتی علیه آن حضرت و مسلمانان کوتاهی نکردند اما آن حضرت در نهایت بزرگواری از آنان در گذشت.

به اصحابش می‌فرمود اسیران را گرامی بدارید؛ و ایشان نیز اسیران را هنگام غذا برخود مقدم می‌داشتند[۴] پیامبر اکرم(ص) دربارهٔ اسرای بنی قریظه که محکوم به قتل بودند اجازه نداد در گرمای تابستان زیر آفتاب نگهداری شوند.[۵]

۳. آغازگر نبودن در جنگ

پیامبر اعظم(ص) هیچ‌گاه آغازگر جنگ نبودند چنان‌که یکی از دستوراتی که قبل از جنگ بدر خطاب بر سربازان اسلام صادر نمود، این بود که شما آغازگر جنگ نباشید.[۶]

۴. اتمام محبت و دعوت به صلح قبل از جنگ

یکی از نشانه‌های بارز و روشن صلح طلب بودن پیامبر(ص) اتمام محبت و دعوت به صلح قبل از جنگ بود به گواهی تاریخ، ایشان با سرسخت‌ترین دشمنان خود یعنی ابوسفیان روابط سیاسی خود را قطع نکرد، آن حضرت فرستاده‌های او را به حضور می‌پذیرفت، به نامه‌ها یا پیامهایش پاسخ می‌داد و درباره مسائل سیاسی نظامی با او گفتگو می‌کرد حتی در روزهای جنگ نیز همین روش ادامه داشت.[۷]

۵. منع کشتار زنان، کودکان و افراد بی گناه[۸]

البته با وجود اینهمه محبت و اشتیاق به صلح؛ پیامبر تن به ذلت نمی‌داد و زیر بار ظلم نمی‌رفت تا می‌توانست از طریق گفتگو و صلح با آن‌ها مدارا می‌کرد و اگر از طریق گفتگو و اخلاق نمی‌توانست به اهداف خود برسد و آنها مزاحم پیامبر و اهداف او بودند جنگ را انتخاب می‌کرد.

﴿و قاتلو فی سبیل الله الذین یقاتلنکم و لا تعتدوا ان الله لا عیب المعتدین[۹]

و در راه خدا، با کسانی که با شما پیکار می‌کنند بجنگید؛ و (از حد) تجاوز نکنید، چرا که خدا تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد.


منابع

  1. اسلام و آیین نبرد، احمد حسینیان، ص۱۰۷ – ۱۳۳.
  2. تفسیر قمی، ج۱، ص۲۷۰.
  3. تاریخ طبری، ج۳، ص۶۱.
  4. تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیرالدمشقی، ج۴، ص۴۴۵.
  5. تاریخ طبری، ج۳، ص۶۱.
  6. تفسیر قمی، ج۱، ص۲۶۲.
  7. برای مطالعه بیشتر: http://www.rasekhoon.net/article/show-62681.aspx. و رک: ابن اشعث، محمد بن محمد، الجعفریات (الأشعثیات)، ۱جلد، مکتبه النینوی الحدیثه - تهران، چاپ: اول، بی تا، ص۷۷.
  8. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ۲جلد، دار الکتب الإسلامیه - قم، چاپ: دوم، ۱۳۷۱ ق، ج۲، ص۲۲۷.
  9. بقره/ ۱۹۰.