دعای یستشیر
دعای یستشیر چیست؟ از کدام معصوم است و آیا سند معتبری دارد یا نه؟
دعای یستشیر دعایی است که رسولخدا(ص) آن را به امیرالمؤمنین علی(ع) آموخت و آنرا گنجی از گنجهای عرش خداوند توصیف کرده است. پیرامون این دعا توصیه شده آن را در هر حال و برای هر سختی و آسانی بخوانند. پاداشهایی از جمله نزول آرامش و رحمت الهی و ساکن شدن در بهشت برای این دعا ذکر شده است.
نامگذاری این دعا به یستشیر را برگرفته از فرازی از این دعا دانستهاند که کلمه یستشیر در آن ذکر شده است. برخی سند این دعا را نامعتبر دانستهاند.
معرفی و جایگاه
سید بن طاووس در کتاب مهجالدعوات آورده که رسولخدا(ص) دعایی را به امیرمومنان علی(ع) آموخت و دستور داد آن را در هر حال و برای هر سختی و آسانی بخواند، به جانشین خود بیاموزد و خواندن این دعا را ترک نکند تا خداوند را ملاقات کند. رسولخدا(ص) در ادامه فرمود: «یا علی! این دعا را هر صبح و هر شام بخوان زیرا که گنجی از گنجهای عرش الهی است.» حضرت علی(ع) پرسید: آن دعا چیست؟ رسولخدا(ص) پاسخ داد: این دعایی است که بعد از بیان ثوابش، آن را به تو یاد میدهم. سلمان فارسی هم پرسشهایی کرد و رسولخدا(ص) برخی دیگر از آثار این دعا را نیز بیان کرد.[۱]
سید بن طاووس برای این دعا آثار و پاداشهایی آورده است؛ از جمله:
- نزول آرامش و رحمت الهی
- برآورده شدن حاجات
- نجات از عذاب قبر
- ساکن شدن در بهشت
- زدوده شدن غمها از قلب
- آمرزش گناهان
کفعمی در کتاب بلد الامین فقط متن دعا را بدون سلسله سند آورده و به آثار آن اشاره نکرده است.[۲]
نامگذاری دعا به یستشیر
سید بن طاووس [۱] و کفعمی [۲] نامی برای دعا نیاوردهاند و تنها به عنوان دعایی از امیرالمومنین(ع) از آن یاد کردهاند. شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان این دعا را با عنوان دعای یستشیر یاد کرده است.[۳]احتمال داده شده نام این دعا از عبارت «وَلا خَلْقٍ مِنْ عِبادِهِ يسْتَشيرُ» در فرازهای ابتدایی آن گرفته شده است.
سند دعا
- سید بن طاووس(متوفای ۶۴۴هجری قمری)[۴] این دعا را از ابوعبدالله احمد بن محمد بن غالب(متوفای ۲۷۵هجری قمری)[۵] نقل کرده است. احمد بن محمد بن غالب جعل حدیث میکرد.[۶]وی خود اعتراف کرده که احادیثی را ساخته و به دروغ به معصوم نسبت داده است.[۷]
- نام عبدالله بن ابیحبیبه و خلیل بن سالم دیگر راویان این دعا، در رجال شیعه نیامده است. برخی منابع اهلسنت عبدالله بن ابیحبیبه را از صحابه رسولخدا(ص) دانسته است. [۸]
- نام حرث بن عمیر آخرین راوی دعا در منابع شیعه نیست. برخی از منابع اهل سنت وی را از اصحاب رسول خدا(ص) دانسته است[۹] که در زمان رسول خدا(ص) کشته شد.[۱۰]
محتوای دعا
دعا با حمد و ستایش الهی شروع میشود و با اعتراف به اینکه همه چیز در قدرت الهی است، تمام میشود. بزرگ شمردن پروردگار؛ بیان صفات خداوند؛ اظهار عجز و ناتوانی بنده در مقابل عظمت خدا و اینکه تنها خدا عطا کننده و عزت دهنده میباشد، از دیگر معارف والای این دعاست.
در چند فراز دعا، آیات قرآنی نیز ذکر شده است که با محتوای فرازهای دعا همسانی دارد.[۱۱]
متن و ترجمه دعای نور
متن | ترجمه |
---|---|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْمُبِينُ الْمُدَبِّرُ بِلَا وَزِيرٍ وَ لَا خَلْقٍ مِنْ عِبَادِهِ يَسْتَشِيرُ الْأَوَّلُ غَيْرُ مَصْرُوفٍ وَ الْبَاقِي بَعْدَ فَنَاءِ الْخَلْقِ الْعَظِيمُ الرُّبُوبِيَّه نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ وَ فَاطِرُهُمَا وَ مُبْتَدِعُهُمَا بِغَيْرِ عَمَدٍ خَلَقَهُمَا وَ فَتَقَهُمَا فَتْقاً فَقَامَتِ السَّمَاوَاتُ طَائِعَاتٌ بِأَمْرِهِ وَ اسْتَقَرَّتِ الْأَرَضُونَ بِأَوْتَادِهَا فَوْقَ الْمَاءِ ثُمَّ عَلَا رَبُّنَا فِي السَّمَاوَاتِ الْعُلَى- الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى. لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّرى | به نام خدای بخشند و مهربان. ستایش ویژه خداست که معبودی جز او نیست، آن فرمانروای بر حق آشکار، تدبیرگر هستی بیآنکه او را وزیری باشد و یا با آفریدهای از بندگانش مشورت نماید، آغازی است که در وصف نگنجد و پابرجاست پس از فنای آفریدگان، پروردگاریاش بس بزرگ است، روشنایی آسمانها و زمینها و آفریننده و پدیدآورنده آن دو تا، آسمان و زمین را بیستون آفرید و از هم گشودشان گشودنی چشمگیر، پس آسمانها به فرمان او بر پا شدند و زمینها با کوههایشان بر فراز آب جا گرفتند، سپس بلندی گرفت پروردگار ما در آسمانهای بلند، «خداوند مهربان بر فرمانروایی [و تدبیر امور جهانِ هستی] مسلّط است؛ آنچه در آسمان ها و زمین و بین آن دوتاست و آنچه زیرِ زمین است فقط در سیطرۀ مالکیت اوست. |
فَأَنَا أَشْهَدُ بِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لَا رَافِعَ لِمَا وَضَعْتَ وَ لَا وَاضِعَ لِمَا رَفَعْتَ وَ لَا مُعِزَّ لِمَنْ أَذْلَلْتَ وَ لَا مُذِلَّ لِمَنْ أَعْزَزْتَ وَ لَا مَانِعَ لِمَا أَعْطَيْتَ وَ لَا مُعْطِيَ لِمَا مَنَعْتَ | پس من گواهی میدهم که تنها تویی خدا، بالابرندهای برای آنچه بر زمین نشاندی نیست و نه زمین زنندهای برای آنچه بالا بردی و نه عزّت بخشی آن را که تو خوارش کردی و خوارکنندهای نیست آن را که تو توانمند نمودی و بازدارندهای برای آنچه عطا کردی نیست و نه عطاکنندهای برای آنچه دریغ کردی. |
وَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ كُنْتَ إِذْ لَمْ تَكُنْ سَمَاءٌ مَبْنِيَّه وَ لَا أَرْضٌ مَدْحِيَّه وَ لَا شَمْسٌ مُضِيئَه وَ لَا لَيْلٌ مُظْلِمٌ وَ لَا نَهَارٌ مُضِيءٌ وَ لَا بَحْرٌ لُجِّيٌّ لَا جَبَلٌ رَاسٍ وَ لَا نَجْمٌ سَارٍ وَ لَا قَمَرٌ مُنِيرٌ وَ لَا رِيحٌ تَهُبُّ وَ لَا سَحَابٌ يَسْكُبُ وَ لَا بَرْقٌ يَلْمَعُ وَ لَا رَعْدٌ يُسَبِّحُ وَ لَا رُوحٌ تَنَفَّسُ وَ لَا طَائِرٌ تَطِيرُ وَ لَا نَارٌ تَتَوَقَّدُ وَ لَا مَاءٌ يَطَّرِدُ | و تویی خدا، معبودی جز تو نیست، تو بودی آنگاه که نه آسمانی بنا شده بود و نه زمینی گسترانیده و نه خورشیدی تابان و نه شبی تاریک و نه روزی فروزان و نه دریایی خروشان و نه کوهی استوار و نه ستارهای روان و نه ماهی تابنده و نه بادی وزان و نه ابری پرباران و نه برقی درخشان و نه صاعقهای تسبیحگویان و نه روحی دمزنان و نه پرندهای پر زنان و نه آتشی فروزان و نه آبی روان بوده باشند. |
كُنْتَ قَبْلَ كُلِّ شَيْءٍ وَ كَوَّنْتَ كُلَّ شَيْءٍ وَ قَدَرْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَ ابْتَدَعْتَ كُلَّ شَيْءٍ وَ أَغْنَيْتَ وَ أَفْقَرْتَ وَ أَمَتَّ وَ أَحْيَيْتَ وَ أَضْحَكْتَ وَ أَبْكَيْتَ وَ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَيْتَ فَتَبَارَكْتَ يَا اللَّهُ وَ تَعَالَيْتَ | پیش از هر چیز بودی و همهچیز را پدید آوردی و بر هر چیز توانا بودی و همهچیز را نو آفریدی و توانگر نمودی و ناتوان ساختی و میراندی و زنده نمودی و خنداندی و گریاندی؛ و بر فرمانروایی هستی چیره گشتی، پس خجسته بودی، ای خدا و بلندی گرفتی. |
أَنْتَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْخَلَّاقُ الْمُعِينُ أَمْرُكَ غَالِبٌ وَ عِلْمُكَ نَافِذٌ وَ كَيْدُكَ غَرِيبٌ وَ وَعْدُكَ صَادِقٌ وَ قَوْلُكَ حَقٌّ وَ حُكْمُكَ عَدْلٌ وَ كَلَامُكَ هُدًى وَ وَحْيُكَ نُورٌ وَ رَحْمَتُكَ وَاسِعَه وَ عَفْوُكَ عَظِيمٌ وَ فَضْلُكَ كَثِيرٌ وَ عَطَاؤُكَ جَزِيلٌ وَ حَبْلُكَ مَتِينٌ وَ إِمْكَانُكَ عَتِيدٌ وَ جَارُكَ عَزِيزٌ وَ بَأْسُكَ شَدِيدٌ وَ مَكْرُكَ مَكِيدٌ | تویی خدایی که معبودی جز تو نیست، آفریننده یاری رسانی که فرمانت چیره و دانشت کاری و ثمربخش و طرح و نقشهات شگفت و وعدهات راست و گفتهات حق و داوریات دادگرانه و سخنت هدایتگر و پیامت نور و رحمتت فراگیر و گذشتت بزرگ و بخششت بسیار و عطایت فراوان و ریسمانت استوار و یاریات فراهم و پناهندهات ازجمند و گرانمایه و کیفرت سخت و طرح و نقشهات زیرکانه است. |
أَنْتَ يَا رَبِّ مَوْضِعُ كُلِّ شَكْوَى حَاضِرُ كُلِّ مَلَإٍ وَ شَاهِدُ كُلِّ نَجْوَى مُنْتَهَى كُلِّ حَاجَه مُفَرِّجُ كُلِّ حُزْنٍ غَنِيُّ كُلِّ مِسْكِينٍ حِصْنُ كُلِّ هَارِبٍ أَمَانُ كُلِّ خَائِفٍ حِرْزُ الضُّعَفَاءِ كَنْزُ الْفُقَرَاءِ مُفَرِّجُ الْغَمَّاءِ مُعِينُ الصَّالِحِينَ ذَلِكَ اللَّهُ رَبُّنَا لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ | تو ای پروردگار من آستانت جایگاه هر شکایتی است؛ و خود حاضر در هر جماعتی و گواه هر گفتگوی پنهانی، نهایت هر حاجتی، شادیبخش هر اندوهگین، توانگری هر بر خاکنشستهای، دژ استوار هر گریزانی، امان هر هراسانی، نگاهدار ناتوانانی، گنجینه تهیدستانی، غمزدای غمزدگانی، پشتیبان شایستگانی، آن است خدا، پروردگار ما، معبودی جز او نیست. |
تَكْفِي مِنْ عِبَادِكَ مَنْ تَوَكَّلَ عَلَيْكَ وَ أَنْتَ جَارُ مَنْ لَاذَ بِكَ وَ تَضَرَّعَ إِلَيْكَ عِصْمَه مَنِ اعْتَصَمَ بِكَ نَاصِرُ مَنِ انْتَصَرَ بِكَ تَغْفِرُ الذُّنُوبَ لِمَنِ اسْتَغْفَرَكَ جَبَّارُ الْجَبَابِرَه عَظِيمُ الْعُظَمَاءِ كَبِيرُ الْكُبَرَاءِ سَيِّدُ السَّادَاتِ مَوْلَى الْمَوَالِي صَرِيخُ الْمُسْتَصْرِخِينَ مُنَفِّسٌ عَنِ الْمَكْرُوبِينَ مُجِيبُ دَعْوَه الْمُضْطَرِّينَ أَسْمَعُ السَّامِعِينَ أَبْصَرُ النَّاظِرِينَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ قَاضِي حَوَائِجِ الْمُؤْمِنِينَ مُغِيثُ الصَّالِحِينَ | کفایت میکنی از بندگانت آن را که بر تو توکل کند و تویی پناه آنکه به تو پناه آورد و به درگاهت زاری نماید، نگهدار کسی که به دامن تو چنگ زند، یار آنکه از تو یاری جوید، میآمرزی گناهان آن را که از تو آمرزش خواهد، چیرهترین چیرهکنندگان، بزرگ بزرگان؛ سرور سروران، آقای آقایان، سرآمد مولایان، دادرس دادخواهان، گرهگشای گرفتاران، اجابتکننده دعای بیچارگان، شنواترین شنوندگان، بیناترین بینندگان، داورترین داوران، سریعترین حسابرسان، مهربانترین مهربانان، بهترین آمرزندگان، برآورنده حاجات مؤمنان، فریادرس شایستگان. |
أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ رَبُّ الْعَالَمِينَ أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ وَ أَنْتَ الْمَالِكُ وَ أَنَا الْمَمْلُوكُ وَ أَنْتَ الرَّبُّ وَ أَنَا الْعَبْدُ وَ أَنْتَ الرَّازِقُ وَ أَنَا الْمَرْزُوقُ وَ أَنْتَ الْمُعْطِي وَ أَنَا السَّائِلُ وَ أَنْتَ الْجَوَادُ وَ أَنَا الْبَخِيلُ وَ أَنْتَ الْقَوِيُّ وَ أَنَا الضَّعِيفُ وَ أَنْتَ الْعَزِيزُ وَ أَنَا الذَّلِيلُ وَ أَنْتَ الْغَنِيُّ وَ أَنَا الْفَقِيرُ وَ أَنْتَ السَّيِّدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ وَ أَنْتَ الْغَافِرُ وَ أَنَا الْمُسِيءُ وَ أَنْتَ الْعَالِمُ وَ أَنَا الْجَاهِلُ وَ أَنْتَ الْحَلِيمُ وَ أَنَا الْعَجُولُ وَ أَنْتَ الرَّحْمَنُ وَ أَنَا الْمَرْحُومُ وَ أَنْتَ الْمُعَافِي وَ أَنَا الْمُبْتَلَى وَ أَنْتَ الْمُجِيبُ وَ أَنَا الْمُضْطَرُّ | تویی خدا، معبودی جز تو نیست، پروردگار جهانیان، تویی آفریدگار و من آفریده و تویی مالک و من مملوک و تویی پروردگار و من بنده و تویی روزیدهنده و من روزیخوار؛ و تویی بخشنده و من گدا و تویی دارای سَخا و من بخیل و تویی توانمند و من ناتوان و تویی قدرتمند و من خوار و تویی بینیاز و من تهیدست و تویی آقا و من بنده و تویی آمرزنده و من بدکار و تویی دانا و من نادان و تویی بردبار و من شتابزده و تویی رحم کننده و من رحم شده و تویی سلامتیبخش و من بلازده و تویی اجابتکننده و من ناچار و پریشان |
وَ أَنَا أَشْهَدُ بِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ الْمُعْطِي عِبَادَكَ بِلَا سُؤَالٍ وَ أَشْهَدُ بِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الْمُتَفَرِّدُ الصَّمَدُ الْفَرْدُ وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي وَ اسْتُرْ عَلَيَّ عُيُوبِي وَ افْتَحْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَه وَ رِزْقاً وَاسِعاً يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمِينَ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّه إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ[۱] | و گواهی میدهم که تویی خدا، معبودی جز تو نیست، عطابخش بندگانی بدون درخواست آنان؛ و گواهی میدهم تویی خدای یگانه یکتای بیهمتای بینیاز، تک و بازگشت همه به سوی تو است، خدایا بر محمّد و اهلبیت پاک و پاکیزهاش درود فرست و گناهانم را بیامرز و کاستیهایم را بر من بپوشان و از پیشگاهت برای من رحمت و روزی فراوان بگشای، ای مهربانترین مهربانان و سپاس ویژه خدا، پروردگار جهانیان است و خدا ما را بس است و چه نیکو وکیلی است و هیچ نیرو و توانی نیست جز به خدای بلندمرتبه بزرگ. |
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ابن طاووس، على بن موسى، مهج الدعوات و منهج العبادات، قم، دار الذخائر، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ص۱۲۲.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ كفعمى، ابراهيم بن على عاملى، البلد الأمين و الدرع الحصين، بيروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ص۳۸۰.
- ↑ قمی، عباس، مفاتیح الجنان، اسوه، ص۷۸.
- ↑ ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد، الحوادث الجامعه و التجارب النافعه فی المأه السابعه، ترجمه:عبدالحمید آیتی، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، بیتا، ج۱، ص۳۵۶.
- ↑ ذهبی، محمد بن احمد، ميزان الاعتدال، تحقيق : علي محمد البجاوي، بیروت، دار المعرفه للطباعه والنشر، چاپ اول، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۳م، ج۱، ص۱۴۲. ابن أبي عاصم، عمرو، السنه، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، بیروت، المكتب الإسلامي، چاپ سوم، ۱۴۱۳ق/ ۱۹۹۳م، ص۵۴۲.
- ↑ شوشترى، محمد تقى، قاموس الرجال، قم، مؤسسه النشر الإسلامي، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۶۱۴. ابن الجوزی، عبد الرحمن بن علی، الموضوعات، تحقيق: عبد الرحمن محمد عثمان، مدینه منوره، المكتبه السلفيه، چاپ اول، ۱۳۸۶ق/ ۱۹۶۶م، ج۲، ص۱۳۴.
- ↑ خطيب البغدادي، احمد بن علی، تاريخ بغداد، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، بیروت، دار الكتب العلميه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق/ ۱۹۹۷م، ج۵، ص۲۸۴. ذهبی، محمد بن احمد، ميزان الاعتدال، تحقيق : علي محمد البجاوي، بیروت، دار المعرفه للطباعه والنشر، چاپ اول، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۳م، ج۱، ص۱۴۱.
- ↑ أحمد بن حنبل، مسند أحمد، بیروت، دار صادر، ج۴، ص۳۳۴. هيثمي، علی بن ابی بکر، مجمع الزوائد، بیروت، دار الكتب العلمية، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م، ج۵، ص۸۲.
- ↑ ابن حجر عسقلانی، فتح الباري، بيروت، دار المعرفه للطباعه والنشر، چاپ دوم، بیتا، ج۷، ص۳۹۳.
- ↑ ابن سيد الناس، محمد بن عبد الله، السيره النبويه(عيون الأثر)، مؤسسه عز الدين للطباعه والنشر، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م، ج۲، ص۱۶۵.
- ↑ سوره طه، آیه۵و ۶. سوره بقره، آیه۲۸۵. سوره ممتحنه، آیه۴. سوره فاتحه، آیه۲. سوره ال عمران آیه۱۷۳.