اهمیت وقت‌شناسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(ابرابزار)
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۴۹: خط ۴۹:
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت = ب
  | اولویت = ب

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۵

سؤال

سؤال: درباره وقت و وقت‌شناسی چه آیات و احادیثی آمده است؟


زمان، گران‌بهاترین سرمایه و حیاتی‌ترین منبعی است که در اختیار هر فردی قرار داشته، زندگی از آن ساخته می‌شود و تلف شدن آن ضایعات جبران ناپذیری را به بار می‌آورد. این امر به حدی مهم است که خداوند گاهی به خود زمان و وقت سوگند یاد کرده است: ﴿وَالْعَصْرِ؛ سوگند به وقت. گاهی به یک قسمت از وقت قسم می‌خورد: ﴿وَالْفَجْرِ؛ به سپیده دم سوگند گاهی هم گردش ماه‌ها را نشان دهنده وقت‌ها برای نظام زندگی مردم دانسته است: ﴿یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِیَ مَوَاقِیتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ در احادیث آمده است روز قیامت بنده قدم از قدم برنمی‌دارد مگر آنکه از او درباره چند چیز سؤال می‌کنند؛ یکی از آنها نعمت عمر است.

سفارش‌های روایات درباره وقت‌شناسی زیاد است؛ از جمله: غنیمت شمردن وقت و از استفاده از مهلت‌ها و امکانات؛ گذران عمر با اطاعت الهی؛ توشه گرفتن از وقت برای قیامت؛ غافل نبودن از گذران بیهوده وقت؛ نادانی شمردن هدر رفت وقت.

ارزش وقت از دیدگاه قرآن

اهمیت وقت به حدی مهم است که خداوند در قرآن گاهی به خود زمان و وقت سوگند یاد کرده است: ﴿وَالْعَصْرِ؛ سوگند به وقت.(عصر:۱) گاهی گردش ماه‌ها را نشان دهنده وقت‌ها برای نظام زندگی مردم دانسته است: ﴿یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِیَ مَوَاقِیتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ؛ درباره «هلال‌های ماه» از تو سؤال می‌کنند؛ بگو: آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعی) برای (نظامِ زندگیِ) مردم و (تعیینِ وقتِ) حج است.(بقره:۱۸۹) گاهی هم به یک قسمتی از زمان قسم می‌خورد:

  • ﴿وَالْفَجْرِ؛ به سپیده دم سوگند.(فجر:۱)
  • ﴿وَاللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ؛ و سوگند به شب، چون روی دررفتن آرد.(مدثر:۳۳)
  • ﴿وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ؛ و قسم به صبح چون جهان را روشن سازد.(مدثر:۳۴)

آیات دیگری هم از این سوگندهای الهی در قرآن آمده است که اهمیت زمان و وقت‌ها را بیان می‌کند.[۱]

وقت‌شناسی در روایات

پیامبران(ع) و امامان(ع) بارها مردم را به غنیمت شمردن فرصت‌ها و استفاده صحیح از آن سفارش می‌کردند، خودشان نیز در این راستا پیشتاز و الگو بودند.

  • پیامبر(ص) به ابوذر فرمود: «اِغتَنِم خَمساً قَبلَ خَمسٍ شَبابَکَ قَبلَ هِرَمِکَ وَ صِحَّتَکَ قَبلَ سُقمِک وَ غِناکَ قَبل فَقرِک وَ فِراغَکَ قَبلَ شُغلِک وَ حَیاتَکَ قَبلَ مَوتِکَ؛ پنج چیز را قبل از فرارسیدن پنج چیز دیگر غنیمت بشمار: جوانی قبل از پیری، سلامتی قبل از بیماری، بی‌نیازی را قبل از تهی دستی، فراغت قبل از اشتغال، زندگی قبل از مرگ.»[۲]
  • رسول خدا(ص) عمری را با ارزش می‌داند که در راه خدا باشد: «طُوبَى لِمَنْ طَالَ عُمُرُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ فَحَسُنَ مُنْقَلَبُهُ إِذْ رَضِيَ عَنْهُ رَبُّهُ وَ وَيْلٌ لِمَنْ طَالَ عُمُرُهُ وَ سَاءَ عَمَلُهُ فَسَاءَ مُنْقَلَبُهُ إِذْ سَخِطَ عَلَيْهِ رَبُّهُ عَزَّ وَ جَل‏؛ خوشا به حال کسی که عمرش طولانی و عملش نیکو باشد و فرجامش با خرسندی پروردگار همراه باشد. وای بر کسی که عمرش طولانی و عملش بد و فرجامش با ناخرسندی پروردگار همراه باشد.»[۳]

اهمیت وقت‌شناسی و استفاده بهینه از آن در سخنان حضرت علی(ع) از اهمیت فراوانی برخوردار است.

  • «َ تَزَوَّدْ مِنْ يَوْمِكَ لِغَدِكَ وَ اغْتَنِمْ عَفْوَ الزَّمَانِ وَ انْتَهِزْ فُرْصَةَ الْإِمْكَان؛ از امروزت برای فردایت توشه برگیر، فراهم شدن وقت را غنیمت شمار، از فرصت و امکانات استفاده کن.»[۴]
  • اهمیت دادن به وقت و بیکار نماندن یکی از نشانه‌های مؤمن است«مَشْغُولٌ وَقْتُهُ‏؛ همه وقت مؤمن پراست. (او در همه وقتش به کارهای مثبت اشتغال دارد)»[۵]
  • «فَتَدَارَكْ مَا بَقِيَ مِنْ عُمُرِكَ وَ لَا تَقُلْ غَداً أَوْ بَعْدَ غَدٍ فَإِنَّمَا هَلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكَ بِإِقَامَتِهِمْ عَلَى الْأَمَانِيِّ وَ التَّسْوِيفِ حَتَّى أَتَاهُمْ أَمْرُ اللَّهِ بَغْتَةً وَ هُمْ غَافِلُونَ؛ با آنچه از عمرت باقی مانده از گذشته جبران کن، فردا و پس فردا نگو (کار امروز را به فردا وانگذار) زیرا گذشتگانی که به هلاکت رسیدند، به خاطر پایداری در آرزوها و امروز و فردا کردن بود، تا آنگاه که ناگهان فرمان خدا (مرگ) به سوی‌شان آمد، در حالی که غافل بودند.»[۶]
  • «مِنَ الْخُرْقِ الْمُعَاجَلَةُ قَبْلَ الْإِمْكَانِ وَ الْأَنَاةُ بَعْدَ الْفُرْصَةِ؛ شتاب در کار پیش از آمادگی و توانایی، ابلهی است همان گونه که اتلاف وقت پس از فراهم شدن فرصت از نادانی می‌باشد.»[۷]
  • «وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ؛ فرصت وقت، همچون ابر می‌گذرد، فرصت‌های نیک را غنیمت بشمارید و قبل از گذشتن، از آن‌ها بهره بگیرید.»[۸]

یادآوری کمی دنیا و کوتاهی عمر از موعظه‌هایی است که در روایات به بیان‌های مختلف و از زبان افرادی چون لقمان حکیم نقل شده است.[۹] امیرمومنان علی(ع) در یکی از خطبه‌های خود مدت کوتاه عمر را به فرصت اندکی تشبیه می‌کند به کسی که به او مهلت داده شده تا رضایت شاکی خود را جلب کند.[۱۰]

نگرش صحیح نسبت به زمان و مدیریت‌پذیر بودن آن، نخستین گام در مسیر استفاده بهینه از وقت است. حضرت علی(ع) می‌فرماید: «فَبَادِرُوا الْعَمَلَ وَ خَافُوا بَغْتَةَ الْأَجَلِ فَإِنَّهُ لَا يُرْجَى مِنْ رَجْعَةِ الْعُمُرِ مَا يُرْجَى مِنْ رَجْعَةِ الرِّزْقِ مَا فَاتَ الْيَوْمَ مِنَ الرِّزْقِ رُجِيَ غَداً زِيَادَتُهُ وَ مَا فَاتَ أَمْسِ مِنَ الْعُمُرِ لَمْ يُرْجَ الْيَوْمَ رَجْعَتُهُ الرَّجَاءُ مَعَ الْجَائِي وَ الْيَأْسُ مَعَ الْمَاضِي؛ پس به کار پیشدستی کنید و از ناگهان رسیدن اجل بترسید، که امید بازگشت عمر رفته چون روزی از دست شده نیست. آنچه از روزی از دست رفته، امید افزودن آن در فردا رود، و آنچه دیروز از عمر رفته، امید نیست که امروز بازگردد. که امید به آینده است.»[۱۱]

منابع

  1. سوره تکویر، آیه۱۷و۱۸. سوره لیل، آیه۱و۲.
  2. طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی، تحقیق: قسم الدراسات الإسلامیة - مؤسسة البعثة، قم، دار الثقافة للطباعة والنشر والتوزیع، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۵۲۶. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمّال، حدیث ۴۳۴۹۰.
  3. ابن بابویه، محمد، من لا یحضره الفقیه، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۹۶.
  4. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غررالحکم و درر الکلم، قم، دار الکتاب الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق، ص۳۶۱.
  5. شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۵۳۳.
  6. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۳۶، حدیث۲۳.
  7. شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۵۳۸، حکمت۳۶۳.
  8. شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۴۷۱، حکمت۲۱.
  9. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۱۳، ص۴۲۰.
  10. شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۹، حکمت۷۶۶.
  11. شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، خطبه۱۱۴، ص۱۷۱.