حج در قرآن: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||
* صهبای حج، | * حج از دیدگاه قرآن، شهید محمدحسین بهشتی، روزنه. | ||
*صهبای حج، مرتضی جوادی آملی. | |||
*حج، محسن قرائتی، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن. | |||
*حج، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا. | |||
*حج، علی شریعتی، نشر الهام. | |||
نسخهٔ ۱۸ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۹
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
حج در قرآن چگونه ترسیم شده است؟
آیات متعددی از قرآن درباره حج سخن گفته است.
نکوهشِ ترک حج
در بین همه مذاهب، یکی از ارکان دین، حج میباشد. کسی که عمداً حج نگذارد، رکنی از ارکان دین الهی را نادیده گرفته است. از اینرو، خداوند در مورد ترک عمدی و عملی حج میفرماید: ﴿... و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند، آنها که توانایی رفتن به سوی آن دارند. و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده)، خداوند از همه جهانیان، بینیاز است.﴾(آل عمران:۹۷) از این آیه به دست میآید: ترک عمدی حج به منزله کفر هست. یعنی کسی که عمداً به حج نرود، در عمل مرتکب کفر و نادیده گرفتن قسمتی از دین شده است، اگر چه در ایمان و اعتقاد کافر نباشد؛ لذا در اینجا کفر به معنای کفر به فروع دین میباشد؛ نظیر کافر شدن به نماز یعنی ترک نماز و کافر شدن به روزه، یعنی ترک روزه. پس کفر در اینجا به معنای نادیده گرفتن عمل و ترک عمل میباشد.[۱]
میثاق و پیمان الهی
از آن جایی که حج در بین همه عبادات، دارای جایگاه ویژهای میباشد، وجوب حج در قرآن به صورت عهد و پیمان الهی ذکر شد. با توجه به آیه ۹۷ آلعمران، وقتی خداوند خواست وجوب حج را ابلاغ نماید، به صورت جمله امری ابلاغ نفرمود، چنانچه در نماز و روزه و سایر عبادات به صورت امری میباشد که میفرماید نماز را بپا دارید و زکات بدهید. اما در مورد حج نحوه بیان فرق میکند. یعنی به صورت امر بیان نمیشود بلکه با بیان شیوائی به صورت تعهد که بر عهده مردم باشد. مطلب را بیان میکند؛ «برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه او کنند».[۲] این تعبیر فقط در مورد حج، در قرآن وجود دارد و در مورد هیچ عبادتی، این گونه تعبیر نشده است؛ و این خود بیانگر اهمیت حج میباشد.
مجموعهای از عبادات
۱۸۹ بقره. حج مجموعهای از عبادات است. به عنوان مثال روزه هم در حج راه پیدا میکند. زیرا حاجی اگر قربانی پیدا نکند که در روز عید قربان ذبح نماید، باید روزه بگیرد. نمونه دیگر آن که همه نکاتی که در مورد نماز گفته شد، مثل طهارت و پاک بودن بدن و ... در حج نیز تبلور پیدا میکند. بالاتر این که، در خود حج، نماز هم واجب شده و میبایست بعد از طواف واجب، دو رکعت نماز پشت مقام ابراهیم به جا آوده شود. از این رو در برخی از روایات وارد شده است که حج برتر از نماز میباشد.[۳]
همینطور انسان به برکتی که در زکات است به وسیله حج دست مییابد. زیرا در حج انفاق مال و نثار و ایثار مانند زکات وجود دارد. یا بسیاری از ویژگیهای جهاد که همان پذیرش خطر و دوری از نزدیکان میباشد در حج نیز وجود دارد، و بالاتر از آن تمرین خودسازی و جهاد اکبر که به وسیله احرام تحقق پیدا میکند، همچنین بسیاری از مسائل به وسیله احرام بر شخص محرم حرام میشود.
شعائرالله
شعائر جمع شعیره به معنای علامت است، شعائر الله، علامتهایی هستند که انسان را به یاد خدا میاندازند. از این روست که خداوند در مورد صفا و مروه میفرماید: این دو از شعائر الهی هستند[۴]
خداوند زمان و مکانی را که در آن حج و عمره به جا آورده میشود و نیز کسانی را که عمره به جا میآورند و همچنین قربانی حج، همه را از شعائر الهی یاد کرده است. بنابراین نه تنها کسانی که برای حج و عمره احرام بستهاند، بلکه افرادی که به قصد این دو عمل از دورترین نقاط عالم حرکت کردهاند و هنوز به حرم بلکه به میقات نرسیدهاند، همه جزء شعائر الهی هستند. سراسر حج از کعبه گرفته تا آن حیوانی که برای قربانی تعیین شده، جزء شعائر الهی هستند.[۵] لذا دیده میشود برای امنیت شخصی که آهنگ حج کرده، ماه ذیقعده برای حرکت او به طرف خانه خدا و ماه ذیحجه برای اعمال و مناسک آن و ماه محرم بر حرمت و احترام و برای بازگشت او به طرف خانه خود و امنیت او از ماههای حرام شمرده شده و جنگ و قتال به احترام حاجی در این سه ماه، حرام میباشد.
در آیه دوم از سوره مائده نیز آمده است: ﴿ای کسانی که ایمان آوردید شعائر و حدود الهی در حج را محترم بشمارید، مخالفت با آنها را حلال ندانید و نه ماه حرام را و نه قربانیهای بی نشان و با نشان را و نه آنها را که به قصد خانه خدا برای به دست آوردن فضل پروردگار و خوشنودی او میآیند.﴾
احکام حج
بسیاری از فروعات فقهی حج در قرآن آمده است. استطاعت ۹۷ آل عمران. بنابر آیه 27 حج، حضرت ابراهیم علیهالسلام مأمور شد كه حكم حج را به مردم ابلاغ كند. معین بودن ماههاى برگزارى حج تصریح شده است (بقره: 197). از جمله تشریع حج تمتع براى غیراهالى مكه ۱۹۶ بقره. وقوف در مشعرالحرام و عرفات همراه با آداب آن (بقره: 198ـ199)، احكام مربوط به قربانى كردن (بقره : 196؛ حج: 28) و شكار كردن (صید) در مناسك حج (مائده : 1ـ2، 95ـ96)،وجوب طواف خانه خدا (حج: 29) و سعى میان صفا و مروه (بقره: 158)، جایز نبودن تراشیدن موى سر پیش از انجام قربانى (بقره: 196)، جواز كسب و تجارت در حج (بقره : 198)، برخى كارهاى ممنوع یا مذموم در هنگام مراسم حج، مانند مجادله و مباشرت با همسر (بقره: 197) و مخالفت با برخى سنّتهاى ناپسند جاهلى در اعمال حج (بقره: 189).
مطالعه بیشتر
- حج از دیدگاه قرآن، شهید محمدحسین بهشتی، روزنه.
- صهبای حج، مرتضی جوادی آملی.
- حج، محسن قرائتی، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن.
- حج، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا.
- حج، علی شریعتی، نشر الهام.