ایمان به معنای امید: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
==دلایل قائلین معنای امید برای ایمان== | |||
[[عبدالکریم سروش]] عنصر محوری [[ایمان]] را [[امید]] میداند و نه [[یقین]]؛ «در ایمان درجهای از باور لازم است، و همین مقدار که شخص، احتمال وجود چیزی و کسی و نیکی او را، بیش از احتمال عدم او بداند و بر همین اساس خطر کند و به او دل ببندد و امید بورزد و بر اثر پارهای کامیابیها، امید و [[توکل]] و باور خود را افزونتر کند و آماده امید ورزیدنها و قربانی کردنهای بیشتر شود، او را میتوان مؤمن خواند».<ref>کیان، ش ۵۲، ص۴۹.</ref> | [[عبدالکریم سروش]] عنصر محوری [[ایمان]] را [[امید]] میداند و نه [[یقین]]؛ «در ایمان درجهای از باور لازم است، و همین مقدار که شخص، احتمال وجود چیزی و کسی و نیکی او را، بیش از احتمال عدم او بداند و بر همین اساس خطر کند و به او دل ببندد و امید بورزد و بر اثر پارهای کامیابیها، امید و [[توکل]] و باور خود را افزونتر کند و آماده امید ورزیدنها و قربانی کردنهای بیشتر شود، او را میتوان مؤمن خواند».<ref>کیان، ش ۵۲، ص۴۹.</ref> | ||
خط ۱۰: | خط ۱۱: | ||
در اینجا بحث در مقوله امید است و اینکه نمیتوان آن را تعریفی مستقل برای ایمان بهشمار آورد. یعنی نمیتوان گفت «ایمان، امید است»؛ هرچند ایمان بدون شک همراه با امید است. چنانکه میتوان گفت انسان مستقیمالقامه است اما این خصوصیت جزء تعریف انسان نیست. | در اینجا بحث در مقوله امید است و اینکه نمیتوان آن را تعریفی مستقل برای ایمان بهشمار آورد. یعنی نمیتوان گفت «ایمان، امید است»؛ هرچند ایمان بدون شک همراه با امید است. چنانکه میتوان گفت انسان مستقیمالقامه است اما این خصوصیت جزء تعریف انسان نیست. | ||
==دلایل رد معنای امید برای ایمان== | |||
* متعلق ایمان، خداست اما متعلق امید، رحمت [[خدا]]؛ چنانکه در آیه {{قرآن|وَ یَرْجُوا رَحْمَه رَبِّهِ}} این نکته به کار رفته است. به عبارت دیگر انسان [[مؤمن]] ایمان دارد که «خدا هست و حضور دارد»؛ اما انسان امیدوار، به «رحمت، امداد و لطف او» امید بسته است. یعنی ایمان، به وجود خدا تعلق دارد و امید، به فعل او. بنابراین ایمان بر امید مقدم است و پیامد ایمان امید است نه اینکه ایمان همان امید باشد. | * متعلق ایمان، خداست اما متعلق امید، رحمت [[خدا]]؛ چنانکه در آیه {{قرآن|وَ یَرْجُوا رَحْمَه رَبِّهِ}} این نکته به کار رفته است. به عبارت دیگر انسان [[مؤمن]] ایمان دارد که «خدا هست و حضور دارد»؛ اما انسان امیدوار، به «رحمت، امداد و لطف او» امید بسته است. یعنی ایمان، به وجود خدا تعلق دارد و امید، به فعل او. بنابراین ایمان بر امید مقدم است و پیامد ایمان امید است نه اینکه ایمان همان امید باشد. |
نسخهٔ ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۰۷
آیا میتوان ایمان دینی را صرفاً نوعی امید به حساب آورد؟
دلایل قائلین معنای امید برای ایمان
عبدالکریم سروش عنصر محوری ایمان را امید میداند و نه یقین؛ «در ایمان درجهای از باور لازم است، و همین مقدار که شخص، احتمال وجود چیزی و کسی و نیکی او را، بیش از احتمال عدم او بداند و بر همین اساس خطر کند و به او دل ببندد و امید بورزد و بر اثر پارهای کامیابیها، امید و توکل و باور خود را افزونتر کند و آماده امید ورزیدنها و قربانی کردنهای بیشتر شود، او را میتوان مؤمن خواند».[۱]
ایمان همراه امید است ﴿أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَه وَ یَرْجُوا رَحْمَه رَبِّهِ؛ آیا آن کسی که شب را به طاعت خداوند به سجود و قیام پردازد و از عذاب آخرت ترسان و به رحمت الهی امیدوار است ...﴾(زمر:۹) و یقین نیز در مفهوم ایمان دخیل نیست. از همین روی در آیه چهارم سوره بقره درباره آخرت به جای ایمان از یقین استفاده شده است:[۲] ﴿وَ بِالآخِرَه هُمْ یُوقِنُونَ؛ آنها خود به عالم آخرت یقین دارند.﴾ اما باید دانست که امید از علایم و پیامدهای ایمان است، و یقین به یک اصطلاح از مراتب عالی ایمان است. پس به این ترتیب، نه امید جزء اصلی مفهوم ایمان است و نه یقین.
در اینجا بحث در مقوله امید است و اینکه نمیتوان آن را تعریفی مستقل برای ایمان بهشمار آورد. یعنی نمیتوان گفت «ایمان، امید است»؛ هرچند ایمان بدون شک همراه با امید است. چنانکه میتوان گفت انسان مستقیمالقامه است اما این خصوصیت جزء تعریف انسان نیست.
دلایل رد معنای امید برای ایمان
- متعلق ایمان، خداست اما متعلق امید، رحمت خدا؛ چنانکه در آیه ﴿وَ یَرْجُوا رَحْمَه رَبِّهِ﴾ این نکته به کار رفته است. به عبارت دیگر انسان مؤمن ایمان دارد که «خدا هست و حضور دارد»؛ اما انسان امیدوار، به «رحمت، امداد و لطف او» امید بسته است. یعنی ایمان، به وجود خدا تعلق دارد و امید، به فعل او. بنابراین ایمان بر امید مقدم است و پیامد ایمان امید است نه اینکه ایمان همان امید باشد.
- میتوان اهل ایمان (مومن بودن به دین خاص و انجام امور دینی آن) نبود اما اعتماد و امید به مقولههای دینی داشت. مانند آنچه در میان پیروان دین زرتشتی نسبت به مقام امام حسین(ع) وجود دارد. اما نمیتوان آنان را مؤمن به دین اسلام دانست.
- از دست رفتن امید به سبب افسردگی یا علل دیگر. این امر موجب از بین رفتن ایمان شخص نیست. یکی از بهترین شیوههای شناخت «اینهمانی» قاعده وضع و رفع است؛ مثلا اگر خواستیم بدانیم ایمان «همان» امید است، میتوانیم وضعیتی فرض کنیم که ایمان هست اما امید نیست، یا این فرض را در نظر آوریم که امید هست ولی ایمان نیست، و از اینجا به این نتیجه برسیم که میان ایمان و امید «اینهمانی» نیست.
منابع