حدیث متواتر: تفاوت میان نسخه‌ها

(ایجاد مدخل: حدیث متواتر)
 
(اصلاح ارقام)
خط ۶: خط ۶:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
== تواتر در لغت ==
== تواتر در لغت ==
تواتر در لغت به معناي، پي در پي شدن، پياپي بودن، پياپي رسيدن، دمادم رسيدن، پياپي آمدن، پي يكديگر به مهلت آمدن مي باشد. ريشه ي اين واژه از «وتر»، به معناي تنها تنها و يك يك به دنبال هم آمدن است.<ref>نجف زاده، محمد باقر، دانش حديث، تهران، جهاد دانشگاهي، چاپ اول، ۱۳۷۳، ص۱۳۱.</ref>
تواتر در لغت به معناي، پي در پي شدن، پياپي بودن، پياپي رسيدن، دمادم رسيدن، پياپي آمدن، پي يكديگر به مهلت آمدن مي باشد. <ref>حسيني زبيدي، محمد مرتضى، تاج العروس من جواهر القاموس، بيروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۵۸۰.</ref> این معنا در [[قرآن]] نیز آمده است: {{قرآن|ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَىٰ|ترجمه= سپس رسولان خود را یکی پس از دیگری فرستادیم.|سوره= مومنون|آیه=۴۴}} ريشه اين واژه از «وتر»، به معناي تنها تنها و يك يك به دنبال هم آمدن است.<ref>نجف زاده، محمد باقر، دانش حديث، تهران، جهاد دانشگاهي، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۱.</ref>


== تواتر در اصطلاح==
== تواتر در اصطلاح ==
خبر جماعتي را گويند كه في حدّ نفسه (خود به تنهايي) افاده علم كند و انسان از شنيدن آن قطع به راستي مضمون حديث پيدا كند.<ref>امين، محمد، روايت و درايت، چاپ اول، ۱۳۷۲، ص۱۱۶.</ref>
خبر جماعتي را گويند كه انسان از شنيدن آن قطع به راستي مضمون حديث پيدا كند.<ref>امين، محمد، روايت و درايت، چاپ اول، ۱۳۷۲، ص۱۱۶. كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد، المقالات و الرسالات، قم، المؤتمر العالمي لألفية الشيخ المفيد، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج‏۲۶، ص۲۴.</ref> راویان اینگونه باید به تعدادی باشد که انسان یقین کند این مقدار افراد، به طور معمول بر [[دروغ|دروغی]] همسو نمی‌شوند.<ref>مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، بی‌جا، بى‌نا، چاپ اول، ج‏۳خاتمه، ص۲۷. كجورى شيرازى، محمدمهدى، الفوائد الرجاليه، قم، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ص۱۸۱.</ref>


== ملاک تواتر==
== ملاک تواتر==
برخي ملاك تواتر را عدد معيني بين ۵، ۱۰، ۲۰، ۴۰ و ۷۰ ذكر كرده اند، ولي بايد گفت! عدد در تحقق آن معتبر نيست. بلكه ملاك تواتر حصول اطمينان و قطع به مضمون خبر و ايمني از عدم تباني مخبرين بر كذب است. از اين جهت عدد بر حسب مورد و موضوع تفاوت پيدا مي كند. چه بسا عددي در موضوعي كافي باشد و در مورد موضوع ديگر كفايت نكند و اطمينان حاصل نشود.<ref>امين، محمد، روايت و درايت، چاپ اول، ۱۳۷۲، ص۱۱۶.</ref>
برخي ملاك تواتر را عدد معيني بين ۵، ۱۰، ۲۰، ۴۰ و ۷۰ ذكر كرده‌اند. بايد گفت که عدد در تحقق تواتر حدیث معتبر نيست، ملاك حصول اطمينان و قطع به مضمون خبر و ايمني از عدم تباني مخبرين بر كذب است. از اين جهت عدد بر حسب مورد و موضوع تفاوت پيدا مي‌كند. چه بسا عددي در موضوعي كافي باشد و در مورد موضوع ديگر كفايت نكند و اطمينان حاصل نشود.<ref>امين، محمد، روايت و درايت، چاپ اول، ۱۳۷۲ش، ص۱۱۶.</ref>
 
== شرايط خبر دهندگان ==
* عدد خبر دهندگان به حدّي برسد كه نتوانند تباني بر دروغ كرده باشند.<ref>مدير شانه‌چي، كاظم، علم الحديث و درايه الحديث، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ پانزدهم، ۱۳۷۹ش، ص۳۳.</ref>
* خبر دهنده به آنچه خبر می‌دهد، علم داشته باشد و از روی ظن روایت نکند.<ref>مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، بى‌جا، بی‌نا، چاپ اول، ج‏۳خاتمة، ص۲۹. </ref>
* مستند خبر دهنده، حس(شنيدن يا مشاهده) باشد نه دليل عقلي بر مفاد خبر. <ref>مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، بى‌جا، بی‌نا، چاپ اول، ج‏۳خاتمة، ص۲۹. </ref>


== شرايط مخبرين ==
* شنونده به واسطه تقليد يا وجود شبهه اي اعتقاد به دروغ بودن كذب يا نفي (وجود نداشتن) مضمون، خبر نداشته باشد. به عنوان مثال فرقه هاي غير مسلمان چون به پيامبر(ص) باور ندارند، نمي توانند معجزات آن حضرت را كه به حدّ تواتر رسيده بپذيرند.
* مستند خبر دهنده، حس(شنيدن يا مشاهده) باشد نه دليل عقلي بر مفاد خبر.
* عدد مخبرين به حدّي برسد كه تباني بر دروغ نتوانند كرد.<ref>مدير شانه چي، كاظم، علم الحديث و درايه الحديث، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ پانزدهم، ۱۳۷۹، ص۳۳.</ref>
== اقسام تواتر==
== اقسام تواتر==
* متواتر لفظي: محور مشترك در تمام خبرها لفظ باشد؛ همانند: حديث غدير «من كنت مولاه فعليّ مولاه» كه ۱۱۰ نفر از صحابه آن را نقل كرده اند.
* متواتر لفظي: محور مشترك در تمام خبرها لفظ باشد؛ همانند: [[سند حدیث غدیر|حديث غدير]] «من كنت مولاه فعليّ مولاه» كه ۱۱۰ نفر از صحابه آن را نقل كرده‌اند.
* متواتر معنوي: محور مشترك در تمام خبرها، معنای خبر باشد باشد؛<ref>نجف زاده، محمد باقر، دانش حديث، تهران، جهاد دانشگاهي، چاپ اول، ۱۳۷۳، ص۱۳۱.</ref> همانند: شجاعت اميرمومنان علی(ع) که با لفظ‌های متفاوتی نقل شده است و در معنا شجاع بودن حضرت را می‌رساند.
* متواتر معنوي: محور مشترك در تمام خبرها، معنای خبر باشد؛<ref> مرعى، حسين عبدالله، منتهى المقال في الدراية و الرجال، بيروت، موسسة العروة الوثقى، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۲۵. نجف زاده، محمد باقر، دانش حديث، تهران، جهاد دانشگاهي، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۱.</ref> همانند: شجاعت [[امیرالمؤمنین|اميرمومنان علی(ع)]] که با لفظ‌های متفاوتی نقل شده است و در معنا شجاع بودن حضرت را می‌رساند.
* متواتر اجمالي: محور مشترك در تمام خبرها، نه لفظ باشد و نه معنا؛ بلكه چيزي باشد كه لازمه اين اخبار از آنها باشد. به عبارت ديگر، قدر مشترك حاصل از اخبار «مختلفالدلاله» را متواتر اجمالي گويند: مانند: روايت حجيت خبر واحد كه مضمون مختلفي دارد و هر حديثي امري را در حجيت خبر واحد شرط دانسته است.<ref>امين، محمد، روايت و درايت، چاپ اول، ۱۳۷۲، ص۱۱۶.</ref>
* متواتر اجمالي: محور مشترك در تمام خبرها، نه لفظ باشد و نه معنا؛ بلكه عده‌ای از روایات مطلبی را بیان می‌کند که انسان به یقین می‌رسد برخی از این روایات معتبر است و از مجموع آن می‌توان آن مطلب را ثابت کرد.<ref> مرعى، حسين عبدالله، منتهى المقال في الدراية و الرجال، بيروت، موسسة العروة الوثقى، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۲۵.</ref>


خبر متواتر دامنه گسترده‌اي دارد. علاوه بر عرصه روايات صادره از معصوم(ع)، عرصه‌هاي گوناگون ديگر را مانند بسياري از حوادث تاريخي نيز شامل مي‌شود.<ref>نجف زاده، محمد باقر، دانش حديث، تهران، جهاد دانشگاهي، چاپ اول، ۱۳۷۳، ص۱۳۱.</ref>
خبر متواتر دامنه گسترده‌اي دارد. علاوه بر عرصه روايات صادره از معصوم(ع)، عرصه‌هاي گوناگون ديگری مانند بسياري از حوادث تاريخي نيز شامل مي‌شود.<ref>نجف زاده، محمد باقر، دانش حديث، تهران، جهاد دانشگاهي، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۱.</ref>


==منابع==
==منابع==
خط ۳۷: خط ۳۸:
  | تیترها = شد
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش =  
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =  
  | نمایه =  
  | نمایه =  
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =  
  | بازبینی =  
  | بازبینی =  

نسخهٔ ‏۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۹

سؤال

تواتر در احادیث به چه معناست و چه ملاکی دارد و کی حجت است؟

تواتر در لغت

تواتر در لغت به معناي، پي در پي شدن، پياپي بودن، پياپي رسيدن، دمادم رسيدن، پياپي آمدن، پي يكديگر به مهلت آمدن مي باشد. [۱] این معنا در قرآن نیز آمده است: ﴿ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَىٰ؛ سپس رسولان خود را یکی پس از دیگری فرستادیم.(مومنون:۴۴) ريشه اين واژه از «وتر»، به معناي تنها تنها و يك يك به دنبال هم آمدن است.[۲]

تواتر در اصطلاح

خبر جماعتي را گويند كه انسان از شنيدن آن قطع به راستي مضمون حديث پيدا كند.[۳] راویان اینگونه باید به تعدادی باشد که انسان یقین کند این مقدار افراد، به طور معمول بر دروغی همسو نمی‌شوند.[۴]

ملاک تواتر

برخي ملاك تواتر را عدد معيني بين ۵، ۱۰، ۲۰، ۴۰ و ۷۰ ذكر كرده‌اند. بايد گفت که عدد در تحقق تواتر حدیث معتبر نيست، ملاك حصول اطمينان و قطع به مضمون خبر و ايمني از عدم تباني مخبرين بر كذب است. از اين جهت عدد بر حسب مورد و موضوع تفاوت پيدا مي‌كند. چه بسا عددي در موضوعي كافي باشد و در مورد موضوع ديگر كفايت نكند و اطمينان حاصل نشود.[۵]

شرايط خبر دهندگان

  • عدد خبر دهندگان به حدّي برسد كه نتوانند تباني بر دروغ كرده باشند.[۶]
  • خبر دهنده به آنچه خبر می‌دهد، علم داشته باشد و از روی ظن روایت نکند.[۷]
  • مستند خبر دهنده، حس(شنيدن يا مشاهده) باشد نه دليل عقلي بر مفاد خبر. [۸]

اقسام تواتر

  • متواتر لفظي: محور مشترك در تمام خبرها لفظ باشد؛ همانند: حديث غدير «من كنت مولاه فعليّ مولاه» كه ۱۱۰ نفر از صحابه آن را نقل كرده‌اند.
  • متواتر معنوي: محور مشترك در تمام خبرها، معنای خبر باشد؛[۹] همانند: شجاعت اميرمومنان علی(ع) که با لفظ‌های متفاوتی نقل شده است و در معنا شجاع بودن حضرت را می‌رساند.
  • متواتر اجمالي: محور مشترك در تمام خبرها، نه لفظ باشد و نه معنا؛ بلكه عده‌ای از روایات مطلبی را بیان می‌کند که انسان به یقین می‌رسد برخی از این روایات معتبر است و از مجموع آن می‌توان آن مطلب را ثابت کرد.[۱۰]

خبر متواتر دامنه گسترده‌اي دارد. علاوه بر عرصه روايات صادره از معصوم(ع)، عرصه‌هاي گوناگون ديگری مانند بسياري از حوادث تاريخي نيز شامل مي‌شود.[۱۱]

منابع

  1. حسيني زبيدي، محمد مرتضى، تاج العروس من جواهر القاموس، بيروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۵۸۰.
  2. نجف زاده، محمد باقر، دانش حديث، تهران، جهاد دانشگاهي، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۱.
  3. امين، محمد، روايت و درايت، چاپ اول، ۱۳۷۲، ص۱۱۶. كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد، المقالات و الرسالات، قم، المؤتمر العالمي لألفية الشيخ المفيد، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج‏۲۶، ص۲۴.
  4. مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، بی‌جا، بى‌نا، چاپ اول، ج‏۳خاتمه، ص۲۷. كجورى شيرازى، محمدمهدى، الفوائد الرجاليه، قم، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ص۱۸۱.
  5. امين، محمد، روايت و درايت، چاپ اول، ۱۳۷۲ش، ص۱۱۶.
  6. مدير شانه‌چي، كاظم، علم الحديث و درايه الحديث، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ پانزدهم، ۱۳۷۹ش، ص۳۳.
  7. مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، بى‌جا، بی‌نا، چاپ اول، ج‏۳خاتمة، ص۲۹.
  8. مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، بى‌جا، بی‌نا، چاپ اول، ج‏۳خاتمة، ص۲۹.
  9. مرعى، حسين عبدالله، منتهى المقال في الدراية و الرجال، بيروت، موسسة العروة الوثقى، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۲۵. نجف زاده، محمد باقر، دانش حديث، تهران، جهاد دانشگاهي، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۱.
  10. مرعى، حسين عبدالله، منتهى المقال في الدراية و الرجال، بيروت، موسسة العروة الوثقى، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۲۵.
  11. نجف زاده، محمد باقر، دانش حديث، تهران، جهاد دانشگاهي، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۱.