روایت شر بودن زن: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== تفسیر روایت == | == تفسیر روایت == | ||
امام علی(ع) در این روایت واژه شرّ را به معنای بَد و بدیها استعمال نکرده، بلکه خواست بفهماند که، ازدواج و تشکیل زندگی مسئولیتها و مشکلاتی دارد و این همان ضربالمثل فارسی است که میگوید: «زن و بچّه دردسرند و بی دردسر هم نمیتوان زندگی کرد».<ref>نهجالبلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، الهادی، چاپ اول، ۱۳۷۹، مقدمه و ص۶۷۹ پاورقی.</ref> | امام علی(ع) در این روایت واژه شرّ را به معنای بَد و بدیها استعمال نکرده، بلکه خواست بفهماند که، ازدواج و تشکیل زندگی مسئولیتها و مشکلاتی دارد و این همان ضربالمثل فارسی است که میگوید: «زن و بچّه دردسرند و بی دردسر هم نمیتوان زندگی کرد».<ref>نهجالبلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، الهادی، چاپ اول، ۱۳۷۹، مقدمه و ص۶۷۹ پاورقی.</ref> | ||
خط ۱۸: | خط ۱۵: | ||
اطلاق «شر» بر زن همانند اطلاق بسیاری از کلمات دیگر جنبه اضافی و نسبی دارد. و این امری رایج در احادیث و شیوه گفتار عرفی است. بدین معنا که زن نه از جنبه انسانی یا همسری و مادریاش، بلکه از منظر اختصاصی زنانگیاش برای مردان به گونههایی اشتغال ذهنی و پراکندگی قلبی و روحی ایجاد میکند و او را از توجه کامل، در پرداختن به کمالات علمی و معنوی بازمیدارد و این اختصاص به زن ندارد بلکه اساساً مسیر رشد و کمال نوعی انسان در فطرت و آفرینش به گونهای مقرر شده که با توجّه به قوا و استعدادهای سرشته در نهادش، باید حصارها و بندهای بازدارنده را شناخته، خود را از آن برهاند، انسان برای رسیدن به کمال ناگزیر از کوشش در تأمین نیازهای طبیعی خویش است و در این مسیر باید به گونهای عمل نماید که فشارهای برخاسته از نیازهای زمینی او را از پا در نیاورد. و در این راه هر امر بازدارنده یا مشکلسازی شرّ نسبی محسوب میگردد. هرچند همان امر در جای خود میتواند دارای فواید و محاسن بسیاری باشد. همچنانکه احادیث متعدّدی نیز با همین نگاه به بانوان نگریسته است. از جمله آنچه که از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است که: «أکثر الخیر فی النساء» (بیشترین خیر در زنان است).<ref>حرعاملی، وسائلالشیعه، آلالبیت، ج۲۰، ص۲۴، باب ۳، أبواب مقدمات النکاح، ح۱۲.</ref> | اطلاق «شر» بر زن همانند اطلاق بسیاری از کلمات دیگر جنبه اضافی و نسبی دارد. و این امری رایج در احادیث و شیوه گفتار عرفی است. بدین معنا که زن نه از جنبه انسانی یا همسری و مادریاش، بلکه از منظر اختصاصی زنانگیاش برای مردان به گونههایی اشتغال ذهنی و پراکندگی قلبی و روحی ایجاد میکند و او را از توجه کامل، در پرداختن به کمالات علمی و معنوی بازمیدارد و این اختصاص به زن ندارد بلکه اساساً مسیر رشد و کمال نوعی انسان در فطرت و آفرینش به گونهای مقرر شده که با توجّه به قوا و استعدادهای سرشته در نهادش، باید حصارها و بندهای بازدارنده را شناخته، خود را از آن برهاند، انسان برای رسیدن به کمال ناگزیر از کوشش در تأمین نیازهای طبیعی خویش است و در این مسیر باید به گونهای عمل نماید که فشارهای برخاسته از نیازهای زمینی او را از پا در نیاورد. و در این راه هر امر بازدارنده یا مشکلسازی شرّ نسبی محسوب میگردد. هرچند همان امر در جای خود میتواند دارای فواید و محاسن بسیاری باشد. همچنانکه احادیث متعدّدی نیز با همین نگاه به بانوان نگریسته است. از جمله آنچه که از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است که: «أکثر الخیر فی النساء» (بیشترین خیر در زنان است).<ref>حرعاملی، وسائلالشیعه، آلالبیت، ج۲۰، ص۲۴، باب ۳، أبواب مقدمات النکاح، ح۱۲.</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
نسخهٔ ۲۸ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۵۶
چرا در نهج البلاغه در عبارت «المرأه شرّ کلها و شرّ ما فیها انه لابد منها» زن شر معرفی شده است؟
روایت «همه چيز زن شرّ است، و بدتر از آن اينكه از وجودش چارهاى نيست.» از امام علی(ع) به معنای ایجاد زحمت برای مرد است که تشکیل زن و خانواده او را به دردسر میاندازد. این روایت به این معنا نیست که حضرت علی(ع) در مقام نکوهش جنس زن سخن گفته باشد. برخی عالمان این روایت را اینگونه تفسیر کردهاند که مقصود حضرت علی(ع)، برخی از زنان تربیتنایافته یا درباره برخی زنان پس از جنگ جمل بوده است.
متن روایت
«وَ قَالَ (عليه السلام): الْمَرْأَةُ شَرٌّ كُلُّهَا، وَ شَرُّ مَا فِيهَا أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا.؛ و فرمود: همه چيز زن شرّ است، و بدتر از آن اينكه از وجودش چارهاى نيست.»[۱]
تفسیر روایت
امام علی(ع) در این روایت واژه شرّ را به معنای بَد و بدیها استعمال نکرده، بلکه خواست بفهماند که، ازدواج و تشکیل زندگی مسئولیتها و مشکلاتی دارد و این همان ضربالمثل فارسی است که میگوید: «زن و بچّه دردسرند و بی دردسر هم نمیتوان زندگی کرد».[۲]
منظور امام علی(ع) در اين كلام تمام زنان نيستند زيرا زنان برجسته در اسلام فراوان بودهاند كه پيامبر (ص)، امام و ساير ائمه (ع) براى آنها احترام فراوان قائل بودند. حديث معروف پیامبر(ص) كه مىفرمود: سه چيز از دنياى شما محبوب من است: بوى خوش و زنان و نور چشمانم نماز است» شاهد گوياى اين مطلب است. در اخبار اسلامى رواياتى كه دوست داشتن زنان را نشانه ايمان يا از اخلاق انبيا مىشمرد فراوان است؛ در حديثى از رسول خدا آمده است هر قدر بندگان خدا در ايمانشان افزوده شود محبت زنان در قلوب آنها فزونى مىيابد.»[۳]
اطلاق «شر» بر زن همانند اطلاق بسیاری از کلمات دیگر جنبه اضافی و نسبی دارد. و این امری رایج در احادیث و شیوه گفتار عرفی است. بدین معنا که زن نه از جنبه انسانی یا همسری و مادریاش، بلکه از منظر اختصاصی زنانگیاش برای مردان به گونههایی اشتغال ذهنی و پراکندگی قلبی و روحی ایجاد میکند و او را از توجه کامل، در پرداختن به کمالات علمی و معنوی بازمیدارد و این اختصاص به زن ندارد بلکه اساساً مسیر رشد و کمال نوعی انسان در فطرت و آفرینش به گونهای مقرر شده که با توجّه به قوا و استعدادهای سرشته در نهادش، باید حصارها و بندهای بازدارنده را شناخته، خود را از آن برهاند، انسان برای رسیدن به کمال ناگزیر از کوشش در تأمین نیازهای طبیعی خویش است و در این مسیر باید به گونهای عمل نماید که فشارهای برخاسته از نیازهای زمینی او را از پا در نیاورد. و در این راه هر امر بازدارنده یا مشکلسازی شرّ نسبی محسوب میگردد. هرچند همان امر در جای خود میتواند دارای فواید و محاسن بسیاری باشد. همچنانکه احادیث متعدّدی نیز با همین نگاه به بانوان نگریسته است. از جمله آنچه که از امام صادق(ع) نقل شده است که: «أکثر الخیر فی النساء» (بیشترین خیر در زنان است).[۴]
مطالعه بیشتر
- زن در آیینه جمال، آیت الله جوادی آملی.