قیام قائم(ع) در روایت ابن اسباط: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
در حدیث آمده است که ابن اسباط از ابوالحسن(ع) سؤال می‌کند که: آیا قیام قائم(عج) در این سال است؟ امام فرمود: ماشاء الله تا آخر حدیث.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق، ج۵۲، ص۱۸۲؛ حدیث فرهنگ، ص۲۱۸.</ref>آیا راوی عقیده اثنی عشری نداشت و نمی‌دانست که آن حضرت دوازدهمین امام است که چنین سؤالی را مطرح می‌کند؟.....
ابن اسباط در روایتی از ابوالحسن(ع) سؤال می‌کند که: آیا قیام قائم(عج) در این سال است؟ آیا راوی عقیده اثنی عشری نداشته و نمی‌دانست که آن حضرت دوازدهمین امام است که چنین سؤالی را مطرح می‌کند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
حدیث مذکور را مرحوم حمیری در کتاب «قرب الاسناد» و هم چنین علامه مجلسی در «بحارالانوار» از «قرب الاسناد» این گونه نقل نموده‌اند: احمد بن محمد بن عیسی عن ابن اسباطٍ قال قلت لابی الحسن ـ(ع) ـ: جعلت فداک إنّ ثعلبه بنَ میمونٍ حدّثَنی عن علیِّ بن المُغیره عن زیدٍ العَمَّیَّ عن علیَّ بن الحُسین ـ(ع) ـ قال: یقومُ قائمنا لِمُوافاه النّاسِ سَنَه، قال: یقومُ القائمُ بلا سُفیانیٍّ إنّ أمرَ القائمِ حتمٌ منَ اللهِ و أمرُ السُّفیانیِّ حتمٌ مِنَ اللهِ وَ لا یکونُ قائمٌ إلا بسُفیانیٍّ، قلتُ: جُعلتُ فِداکَ فَیکونُ فی هذهِ السَّنه؟ قالَ: ما شاءَ اللهُ، قُلتُ: یکونُ فِی الَّتی یلیهَا؟ قالَ: یَفعلُ اللهُ ما یشاءُ.<ref>عبد الله بن جعفر حمیری، قرب الاسناد، ص۳۴۷، حدیث ۱۳۲۹، ناشر: مؤسسه آل البیت قم، چاپ اول، سال ۱۴۱۳ هجری، علامه مجلسی بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۸۲، حدیث ۵، ۲۱۸، ناشر: مؤسسه الوفاء بیروت، چاپ سوم، سال ۱۴۰۳ هجری.</ref>
==منبع حدیث==
حدیث ابن اسباط را حمیری در کتاب قرب الاسناد و هم‌چنین علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار از قرب الاسناد این گونه نقل نموده‌اند: {{متن عربی|احمد بن محمد بن عیسی عن ابن اسباطٍ قال قلت لابی الحسن(ع): جعلت فداک إنّ ثعلبه بنَ میمونٍ حدّثَنی عن علیِّ بن المُغیره عن زیدٍ العَمَّیَّ عن علیَّ بن الحُسین(ع) قال: یقومُ قائمنا لِمُوافاه النّاسِ سَنَه، قال: یقومُ القائمُ بلا سُفیانیٍّ إنّ أمرَ القائمِ حتمٌ منَ اللهِ و أمرُ السُّفیانیِّ حتمٌ مِنَ اللهِ وَ لا یکونُ قائمٌ إلا بسُفیانیٍّ، قلتُ: جُعلتُ فِداکَ فَیکونُ فی هذهِ السَّنه؟ قالَ: ما شاءَ اللهُ، قُلتُ: یکونُ فِی الَّتی یلیهَا؟ قالَ: یَفعلُ اللهُ ما یشاءُ.|ترجمه=بنقل از ابن اسباط گفت: به حضرت امام کاظم علیه السلام عرض کردم: فدایت شوم همانا ثعلبه بن میمون به من خبر داد از علی بن مغیره از زید عمی از حضرت امام سجاد علی بن الحسین صلوات الله وسلامه علیهما فرمود: قائم ما علیه السلام در سالی برای آسایش مردم قیام فرماید. راوی گفت: قائم علیه السلام بدون سفیانی قیام فرماید؟ فرمود: همانا امر قائم علیه السلام حتمی وابرامی از خدا است، وکار سفیانی هم حتم وابرام از خدا است وقیام قائم علیه السلام نباشد مگر به سفیانی راوی گفت: عرض کردم: فدایت شوم در همانسال؟ فرمود: آنچه خدا بخواهد عرض کردم: در سال بعد خواهد بود؟ فرمود: خدا هر چه خواهد می کند.}}<ref>عبد الله بن جعفر حمیری، قرب الاسناد، ص۳۴۷، حدیث ۱۳۲۹، ناشر: مؤسسه آل البیت قم، چاپ اول، سال ۱۴۱۳ هجری، علامه مجلسی بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۸۲، حدیث ۵، ۲۱۸، مؤسسه الوفاء بیروت، چاپ سوم، سال ۱۴۰۳ هجری.</ref>


ابتدا لازم است سند این حدیث را بررسی کنیم، افراد در سند عبارتند از: احمد بن محمد بن عیسی، علی بن اسباط، احمد بن محمد بن عیسی مشترک است بین پنج نفر، فقط یک نفر از آنها توثیق شده و آن یک نفر احمد بن محمد بن عیسی اشعری است،<ref>شیخ طوسی، رجال طوسی، ص۳۵۱، شماره ۵۱۹۸، ناشر:جامعه مدرسین قم، چاپ اول، سال ۱۴۱۵ هجری.</ref> چهار نفر دیگر توثیق نشدند، هر چند احمد بن محمد بن عیسی بن عبدالله بن سعد اشعری ثقه است ولی با توجه به اینکه در همین کتاب قرب الاسناد، حمیری از احمد بن محمد بن عیسی بن عبید هم روایت کرده است،<ref>قرب الاسناد، ص۱۴۷.</ref> شاید بتوان گفت در این روایت هم مراد ابن عبید است.
==بررسی سندی==
در سند این حدیث از این اشخاص نام بده شده است، احمد بن محمد بن عیسی، علی بن اسباط، احمد بن محمد بن عیسی که مشترک بین پنج نفر است و تنها یک نفر از آنها توثیق شده که احمد بن محمد بن عیسی اشعری است.<ref>شیخ طوسی، رجال طوسی، ص۳۵۱، شماره ۵۱۹۸، جامعه مدرسین قم، چاپ اول، سال ۱۴۱۵ هجری.</ref> چهار نفر دیگر مورد اعتماد در میان علمای حدیث‌شناسی نیستند. اما با وجود اینکه احمد بن محمد بن عیسی بن عبدالله بن سعد اشعری ثقه است اما در کتاب قرب الاسناد، حمیری از احمد بن محمد بن عیسی بن عبید نیز روایت کرده است،<ref>قرب الاسناد، ص۱۴۷.</ref> به همین دلیل ممکن است در این روایت مراد ابن عبید بوده باشد.


بر فرض که قبول شود این راوی همان اشعری است و مورد وثوق، باز نمی‌توان به این روایت استناد کرد چرا که امام نفرموده است که من قائم هستم بلکه به‌طور مبهم فرموده که هر چه خدا بخواهد همان می‌شود و مبهم گفتنش شاید به خاطر جو آن زمان بوده که امام به صراحت نفرموده من قائم نیستم و این ابهام گویی نیز این را نمی‌رساند پس او خودش را قائم می‌دانستند، بلکه امام می‌فرماید هر چه خدا بخواهد و خواست خدا این است که حضرت مهدی امام دوازدهم شیعیان قائم باشد و قیامش نیز بعد از خروج سفیانی خواهد شد و بنابراین اشکال رفع می‌شود و امام رضا ـ(ع) ـ هیچ وقت امیدوار نبوده که قائم دوازدهمین باشد یا مفهوم روایت این است که امامت اثنی عشری مورد قبول نبود و امام رضا ـ(ع) ـ هم امیدوار نبود که مهدی منتظر باشد لذا فرمود: هر چه خدا بخواهد آن خواهد شد که این با روایات فراوان و غیرقابل انکاری که می‌رساند جانشینان رسول گرامی اسلام(ص) دوزاده نفر بودند و مهدی ـ ارواحنا له الفدا ـ دوازدهمین آن حضرات می‌باشد در تعارض است. و چون روایت قرب الاسناد بر فرض ثقه بودن راوی آن، فقط یک روایت است در هنگام تعارض با روایات فراوان، قدرت تعارض نداشته و رد خواهد شد.
==بررسی محتوایی==
با فرض پذیرش راوی بودن احمد بن محمد بن عیسی اشعری و مورد وثوق بودن او، نمی‌توان به این روایت استناد کرد زیرا امام نفرموده است که من قائم هستم، بلکه به‌طور مبهم می‌فرماید: «هر چه خدا بخواهد همان می‌شود» می‌توان احتمال دااد که این مبهم سخن گفتن امانم به دلیل جو حاکم در آن دوران باشد که ایشان نخواسته به شکل واضح سخن از قائم نبودن خود کرده باشد، بلکه امام می‌فرماید هر چه خدا بخواهد و خواست خدا این است که حضرت مهدی(ع) امام دوازدهم شیعیان قائم باشد و قیامش نیز بعد از خروج سفیانی خواهد شد و بنابراین اشکال رفع می‌شود. همچنین روایات بسیار و معتبری وجود دارد که بیان می‌کنند جانشینان پیامبر(ص) دوزاده نفر هستند و مهدی(ع) دوازدهمین ایشان است. اما روایت قرب الاسناد بر فرض ثقه بودن راوی آن، تنها یک روایت است و در هنگام تعارض با روایات دیگر که تعدادشان در حد تواتر است، قدرت تعارض نداشته و رد خواهد شد.


هر چند روایات مربوط به دوازده امام و حضرت مهدی ـ ارواحنا له الفدا ـ را نمی‌توان در این نوشتار آورد و لذا به نمونه ای اشاره می‌شود:
==روایات دوازده امامی بودن شیعیان==
روایات مربوط به دوازده امام و حضرت مهدی(ع) بسیار زیاد بوده و لذا به نمونه‌های اشاره می‌شود:


عبدالله بن جعفر بن ابی طالب از پیامبر خدا(ص) نقل کرده است که جانشینان من و آنها که بر همه ولایت دارند دوازده نفرند که نه نفر از آنها اولاد امام حسین ـ(ع) ـ می‌باشد.<ref>کلینی، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج۱، ص۵۲۹، حدیث ۴، باب ما جاء فی الاثنی عشرو….</ref>
عبدالله بن جعفر بن ابی طالب از پیامبر(ص) نقل کرده است که جانشینان من و آنها که بر همه ولایت دارند دوازده نفرند که نه نفر از آنها اولاد امام حسین(ع) هستند.<ref>کلینی، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج۱، ص۵۲۹، حدیث ۴، باب ما جاء فی الاثنی عشرو….</ref>


روایات مربوط به دوازده امام ـ(ع) ـ را می‌توان در این منابع مطالعه کرد:
روایات مربوط به دوازده امام (ع) را می‌توان در این منابع مشاهده نمود:


۱. کافی، ج۱، ص۵۲۹، ۶ حدیث.
۱. کافی، ج۱، ص۵۲۹، ۶ حدیث.
۱٬۴۰۷

ویرایش