راه‌‌های تقویت ایمان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
برخی عوامل، ایمان را ضعیف می‌کند؛ در نتیجه نمی‌گذارند [[انسان]] در ایمانِ خود ثابت قدم باشد. برای نمونه، [[دنیا]] اگر چه با ارزش بوده و وسیله‌ای برای رسیدن به [[کمال]] است؛ ولی دل بستن و شیفتهٔ آن شدن، ایمان را سست می‌کند. [[هوای نفس]]، انسان را به [[لذت]]‌های دنیایی (بدون در نظر گرفتن [[آخرت]]) تشویق کرده و [[شیطان]] این لذت‌ها را برای انسان زیبا نشان می‌دهد. غافل شدن از [[یاد خدا]]، از [[مرگ]] و از [[معصومان(ع)]] هم، در اینکه در ایمانمان ثابت قدم نباشیم تأثیرگذار هستند.


برخی عوامل، ایمان را تقویت می‌کند؛ در نتیجه باعث می‌شود انسان در ایمانش ثابت قدم بشود. برای نمونه، [[توبه]] و پشیمانی از [[گناه|گناهان]] ایمان را تقویت می‌کند. ارزیابیِ کارهایِ هر روز و [[مراقبه|مراقبت]] از اعمال در طول روز، باعث می‌شود انسان دچار [[غفلت]] نشود. مداومت در [[عبادت]]، [[محبت]] به اولیای خدا، [[یاد خدا]] و تقویت اراده از دیگر عواملی هستند که انسان را در ثبات قدم یاری می‌کنند.
ایمان باور قلبی است که عواملی در تقویت یا تضعیف آن دخالت دارند. از عوامل تقویت کننده ایمان ارزیابیِ کارهایِ هر روز و [[مراقبه|مراقبت]] از اعمال در طول روز است که باعث می‌شود انسان دچار [[غفلت]] نشود. مداومت در [[عبادت]]، [[محبت]] به اولیای خدا، [[یاد خدا]]، تقویت اراده و همچنین [[توبه]] و پشیمانی از [[گناه|گناهان]]، ایمان را تقویت می‌کند.


==عوامل تضعیف‌کننده ایمان==
در طرف مقابل عواملی وجود دارد که ایمان را ضعیف کند. دل بستن و شیفتهٔ [[دنیا]] شدن، ایمان را سست می‌کند. [[هوای نفس]]، انسان را به [[لذت]]‌های دنیایی (بدون در نظر گرفتن [[آخرت]]) تشویق می‌کند. غافل شدن از [[یاد خدا]]، از [[مرگ]] و از [[معصومان(ع)]] هم، در اینکه در ایمان‌مان ثابت قدم نباشیم تأثیرگذار هستند.
برخی از عواملی که ایمان را ضعیف می‌کنند چنین‌اند:
 
===دل بستن به دنیا===
[[دنیا]] به خودی خود با ارزش است؛ ولی انحراف از جایی شروع می‌شود که انسان به دنیا دل ببندد. نباید به دنیا به‌طور مستقل و به خاطر خودش توجه کرد؛ بلکه دنیا وسیله‌ای است برای رسیدن به امور با ارزش‌تر.<ref>برگرفته از مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۱۳.</ref>
 
===شیطان===
[[شیطان]]، اعمال زشت را به انسان زیبا نشان می‌دهد. او با دادن وعده‌های دروغ، انسان را به کارهایی دعوت می‌کند که انجامش باعث ضعیف شدن ایمان می‌شود. همچنین با ترساندن او از نتیجه کارهای خیر، انسان را فریب می‌دهد.<ref>برگرفته از مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۳۰.</ref>
 
به‌طور کلی، [[هوای نفس]] توجه انسان را فقط به سوی دنیا متوجه می‌کند و شیطان آن را زیبا نشان داده و تأیید می‌کند.
 
===غفلت===
[[غفلت|غافل شدن از خدا]] و غافل شدن از نقش [[حضرت محمد(ص)|پیامبر]] و [[امامان(ع)]] در زندگی، ایمان انسان را ضعیف می‌کند. گاهی انسان از اینکه در این [[دنیا]] مسافر است و لازم است از دنیای ناقص به سوی کمال حرکت کند غافل می‌شود. در تعبیرات دینی از چنین انسانی با عنوان [[مست]] یا خوابیده یاد می‌شود.<ref>برگرفته از جوادی آملی، عبدالله، مراحل اخلاق در قرآن، نشر اسراء، چاپ سوم، ۱۳۷۹ش، ص۲۳.</ref>


==عوامل تقویت‌کننده ایمان==
==عوامل تقویت‌کننده ایمان==
برخی از عواملی که ایمان را تقویت می‌کنند چنین‌اند:
از عوامل تقویت کننده ایمان چنین برشمرده‌اند:


===توبه===
===توبه و محاسبه نفس===
برای [[توبه]] دو پایه اصلی وجود دارد: اولی پشیمانی نسبت به [[گناه|گناهان]] و دوم تصمیم جدی به اینکه به گناهان بازنگردد.<ref>. مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، صدرا، چاپ بیستم، ۱۳۷۸ش، ص۴۵.</ref> شرایط قبولی توبه، «بازگرداندن [[حق الناس|حقوق مردم]]» و «ادای [[حق الله|حقوق الهی]]» است.
برای [[توبه]] دو پایه اصلی وجود دارد: اولی پشیمانی نسبت به [[گناه|گناهان]] و دوم تصمیم جدی به اینکه به گناهان بازنگردد.<ref>. مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، صدرا، چاپ بیستم، ۱۳۷۸ش، ص۴۵.</ref> شرایط قبولی توبه، «بازگرداندن [[حق الناس|حقوق مردم]]» و «ادای [[حق الله|حقوق الهی]]» است.


کسی که بخواهد توبه او کمال بیشتری پیدا کند، باید گوشت‌هایی که از حرام بر تن او روییده آب شوند و بدنش را که لذت گناه چشیده، سختیِ طاعت بچشاند. برای نمونه، [[شب زنده‌داری]] برای انسان سخت است و چون سخت است باید انجام داد تا نفس از حال و هوای گناه خارج شود.<ref>برگرفته از مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، صدرا، چاپ بیستم، ۱۳۷۸ش، ص۶۷.</ref>
کسی که بخواهد توبه او کمال بیشتری پیدا کند، باید گوشت‌هایی که از حرام بر تن او روییده آب شوند و بدنش را که لذت گناه چشیده، سختیِ طاعت بچشاند. برای نمونه، [[شب زنده‌داری]] برای انسان سخت است و چون سخت است باید انجام داد تا نفس از حال و هوای گناه خارج شود.<ref>برگرفته از مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، صدرا، چاپ بیستم، ۱۳۷۸ش، ص۶۷.</ref>


===محاسبه نفس===
[[محاسبه نفس]] یعنی در آخر شب، خوب و بد اعمال را ارزیابی کند. برای اعمال خوب [[سجده شکر]] و برای اعمال بد [[توبه]] واقعی به جای آورد.
[[محاسبه نفس]] یعنی در آخر شب، خوب و بد اعمال را ارزیابی کند. برای اعمال خوب [[سجده شکر]] و برای اعمال بد [[توبه]] واقعی به جای آورد.


در کنار محاسبه نفس، [[مراقبه]] نیز لازم است؛ یعنی انسان در طی روز، مراقب اعمال خود باشد.
در کنار محاسبه نفس، [[مراقبه]] نیز لازم است؛ یعنی انسان در طی روز، مراقب اعمال خود باشد.


===مداومت در عبادات===
===مداومت در عبادات و ذکر===
مداومت و میانه‌روی بهتر از این است که انسان تندروی کند و مداومت نداشته باشد. مداومت در [[نماز اول وقت]]، یک صفحه [[قرآن]] خواندن در ساعت معین، [[ذکر]] خاصی در زمان معین و [[نماز شب]]، باعث می‌شود تا [[غفلت]] از انسان دور شود؛ ولی اگر این ‌کارها به‌طور مداوم و در زمانی معین نباشد، اثر غفلت‌زدایی و تقویت ایمان را ندارند.<ref>. مصباح یزدی، محمد تقی، به سوی او، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش، ص۱۰۷.</ref>
مداومت و میانه‌روی بهتر از این است که انسان تندروی کند و مداومت نداشته باشد. مداومت در [[نماز اول وقت]]، یک صفحه [[قرآن]] خواندن در ساعت معین، [[ذکر]] خاصی در زمان معین و [[نماز شب]]، باعث می‌شود تا [[غفلت]] از انسان دور شود؛ ولی اگر این ‌کارها به‌طور مداوم و در زمانی معین نباشد، اثر غفلت‌زدایی و تقویت ایمان را ندارند.<ref>. مصباح یزدی، محمد تقی، به سوی او، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش، ص۱۰۷.</ref>


===عبادت===
عبادت‌های روزانه مثل [[نماز]]های واجب، [[نماز شب]] و عبادت‌های موسمی مثل [[روزه]]، [[حج]] و [[اعتکاف]] اگر با شرایط خود انجام شوند باعث تقویت ایمان خواهند شد.<ref>. دیلمی، احمد آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، ۱۳۸۳ش، ص۳۴۰.</ref>
عبادت‌های روزانه مثل [[نماز]]های واجب، [[نماز شب]] و عبادت‌های موسمی مثل [[روزه]]، [[حج]] و [[اعتکاف]] اگر با شرایط خود انجام شوند باعث تقویت ایمان خواهند شد.<ref>. دیلمی، احمد آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، ۱۳۸۳ش، ص۳۴۰.</ref>


===ذکر===
[[ذکر]] دو گونه است: ذکر لفظی و ذکر قلبی که ذکر لفظی مقدمه‌ای برای ذکر قلبی است.<ref>. دیلمی، احمد آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، ۱۳۸۳ش، ص۳۴۲.</ref>
[[ذکر]] دو گونه است: ذکر لفظی و ذکر قلبی که ذکر لفظی مقدمه‌ای برای ذکر قلبی است.<ref>. دیلمی، احمد آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، ۱۳۸۳ش، ص۳۴۲.</ref>


===نیایش===
آنچه در [[دعا]] و نیایش اهمیت دارد باور به [[فقر]] و تهیدستی خودمان و بی‌نیازی و توانایی [[خدا|خداوند]] است. در تعبیرات دینی در مکان‌ها و زمان‌های گوناگون، دعاهایی گفته شده که بهره‌گیری از آنان برای تقویت ایمان تأثیرگذار است.<ref>دیلمی، احمد آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، ۱۳۸۳ش، ص۳۴۶.</ref>
آنچه در [[دعا]] و نیایش اهمیت دارد باور به [[فقر]] و تهیدستی خودمان و بی‌نیازی و توانایی [[خدا|خداوند]] است. در تعبیرات دینی در مکان‌ها و زمان‌های گوناگون، دعاهایی گفته شده که بهره‌گیری از آنان برای تقویت ایمان تأثیرگذار است.<ref>دیلمی، احمد آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، ۱۳۸۳ش، ص۳۴۶.</ref>


خط ۵۸: خط ۴۱:
زیارت و ملاقات برادران دینی و [[عالم|علمای]] دینی و [[مؤمن|مؤمنان]] حقیقی نیز باعث رشد محبت و ایمان می‌شود.<ref>دیلمی، احمد آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، ۱۳۸۳ش، ص۳۵۰.</ref>
زیارت و ملاقات برادران دینی و [[عالم|علمای]] دینی و [[مؤمن|مؤمنان]] حقیقی نیز باعث رشد محبت و ایمان می‌شود.<ref>دیلمی، احمد آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، ۱۳۸۳ش، ص۳۵۰.</ref>


===تقویت اراده===
==عوامل تضعیف‌کننده ایمان==
تقویت اراده، زمینه‌ساز بیرون راندن عوامل مزاحم و تقویت عوامل تقویت‌کننده ایمان است.
برخی از عواملی که ایمان را ضعیف می‌کنند چنین‌اند:
 
===دل بستن به دنیا===
[[دنیا]] به خودی خود با ارزش است؛ ولی انحراف از جایی شروع می‌شود که انسان به دنیا دل ببندد. نباید به دنیا به‌طور مستقل و به خاطر خودش توجه کرد؛ بلکه دنیا وسیله‌ای است برای رسیدن به امور با ارزش‌تر.<ref>برگرفته از مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۱۳.</ref>
 
===پیروی از هوای نفس===
[[هوای نفس]] توجه انسان را فقط به سوی دنیا متوجه می‌کند و شیطان آن را زیبا نشان داده و تأیید می‌کند. [[شیطان]]، اعمال زشت را به انسان زیبا نشان می‌دهد. او با دادن وعده‌های دروغ، انسان را به کارهایی دعوت می‌کند که انجامش باعث ضعیف شدن ایمان می‌شود. همچنین با ترساندن او از نتیجه کارهای خیر، انسان را فریب می‌دهد.<ref>برگرفته از مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۳۰.</ref>
 
===غفلت===
[[غفلت|غافل شدن از خدا]] و غافل شدن از نقش [[حضرت محمد(ص)|پیامبر]] و [[امامان(ع)]] در زندگی، ایمان انسان را ضعیف می‌کند. گاهی انسان از اینکه در این [[دنیا]] مسافر است و لازم است از دنیای ناقص به سوی کمال حرکت کند غافل می‌شود. در تعبیرات دینی از چنین انسانی با عنوان [[مست]] یا خوابیده یاد می‌شود.<ref>برگرفته از جوادی آملی، عبدالله، مراحل اخلاق در قرآن، نشر اسراء، چاپ سوم، ۱۳۷۹ش، ص۲۳.</ref>
 
.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


خط ۷۹: خط ۷۳:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
<references />

نسخهٔ ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۲۵

سؤال

چگونه می‌توان در ایمان ثابت قدم بود؟


ایمان باور قلبی است که عواملی در تقویت یا تضعیف آن دخالت دارند. از عوامل تقویت کننده ایمان ارزیابیِ کارهایِ هر روز و مراقبت از اعمال در طول روز است که باعث می‌شود انسان دچار غفلت نشود. مداومت در عبادت، محبت به اولیای خدا، یاد خدا، تقویت اراده و همچنین توبه و پشیمانی از گناهان، ایمان را تقویت می‌کند.

در طرف مقابل عواملی وجود دارد که ایمان را ضعیف کند. دل بستن و شیفتهٔ دنیا شدن، ایمان را سست می‌کند. هوای نفس، انسان را به لذت‌های دنیایی (بدون در نظر گرفتن آخرت) تشویق می‌کند. غافل شدن از یاد خدا، از مرگ و از معصومان(ع) هم، در اینکه در ایمان‌مان ثابت قدم نباشیم تأثیرگذار هستند.

عوامل تقویت‌کننده ایمان

از عوامل تقویت کننده ایمان چنین برشمرده‌اند:

توبه و محاسبه نفس

برای توبه دو پایه اصلی وجود دارد: اولی پشیمانی نسبت به گناهان و دوم تصمیم جدی به اینکه به گناهان بازنگردد.[۱] شرایط قبولی توبه، «بازگرداندن حقوق مردم» و «ادای حقوق الهی» است.

کسی که بخواهد توبه او کمال بیشتری پیدا کند، باید گوشت‌هایی که از حرام بر تن او روییده آب شوند و بدنش را که لذت گناه چشیده، سختیِ طاعت بچشاند. برای نمونه، شب زنده‌داری برای انسان سخت است و چون سخت است باید انجام داد تا نفس از حال و هوای گناه خارج شود.[۲]

محاسبه نفس یعنی در آخر شب، خوب و بد اعمال را ارزیابی کند. برای اعمال خوب سجده شکر و برای اعمال بد توبه واقعی به جای آورد.

در کنار محاسبه نفس، مراقبه نیز لازم است؛ یعنی انسان در طی روز، مراقب اعمال خود باشد.

مداومت در عبادات و ذکر

مداومت و میانه‌روی بهتر از این است که انسان تندروی کند و مداومت نداشته باشد. مداومت در نماز اول وقت، یک صفحه قرآن خواندن در ساعت معین، ذکر خاصی در زمان معین و نماز شب، باعث می‌شود تا غفلت از انسان دور شود؛ ولی اگر این ‌کارها به‌طور مداوم و در زمانی معین نباشد، اثر غفلت‌زدایی و تقویت ایمان را ندارند.[۳]

عبادت‌های روزانه مثل نمازهای واجب، نماز شب و عبادت‌های موسمی مثل روزه، حج و اعتکاف اگر با شرایط خود انجام شوند باعث تقویت ایمان خواهند شد.[۴]

ذکر دو گونه است: ذکر لفظی و ذکر قلبی که ذکر لفظی مقدمه‌ای برای ذکر قلبی است.[۵]

آنچه در دعا و نیایش اهمیت دارد باور به فقر و تهیدستی خودمان و بی‌نیازی و توانایی خداوند است. در تعبیرات دینی در مکان‌ها و زمان‌های گوناگون، دعاهایی گفته شده که بهره‌گیری از آنان برای تقویت ایمان تأثیرگذار است.[۶]

محبت به اولیاء الهی

کسی که فردی را برای خود، انسان کامل شمرده و شیفته اخلاق و روحیات او شود، تحت تأثیر او قرار می‌گیرد. به عقیده اهل عرفان، محبت به پاکان مانند دستگاه خودکاری، خودبه‌خود بدی‌ها را جمع می‌کند و بیرون می‌ریزد. در این رابطه، توسل به آنها، زیارت آنها و هدیه دادن کارهای خوب به آنها باعث تقویت ایمان می‌شود.[۷]

زیارت و ملاقات برادران دینی و علمای دینی و مؤمنان حقیقی نیز باعث رشد محبت و ایمان می‌شود.[۸]

عوامل تضعیف‌کننده ایمان

برخی از عواملی که ایمان را ضعیف می‌کنند چنین‌اند:

دل بستن به دنیا

دنیا به خودی خود با ارزش است؛ ولی انحراف از جایی شروع می‌شود که انسان به دنیا دل ببندد. نباید به دنیا به‌طور مستقل و به خاطر خودش توجه کرد؛ بلکه دنیا وسیله‌ای است برای رسیدن به امور با ارزش‌تر.[۹]

پیروی از هوای نفس

هوای نفس توجه انسان را فقط به سوی دنیا متوجه می‌کند و شیطان آن را زیبا نشان داده و تأیید می‌کند. شیطان، اعمال زشت را به انسان زیبا نشان می‌دهد. او با دادن وعده‌های دروغ، انسان را به کارهایی دعوت می‌کند که انجامش باعث ضعیف شدن ایمان می‌شود. همچنین با ترساندن او از نتیجه کارهای خیر، انسان را فریب می‌دهد.[۱۰]

غفلت

غافل شدن از خدا و غافل شدن از نقش پیامبر و امامان(ع) در زندگی، ایمان انسان را ضعیف می‌کند. گاهی انسان از اینکه در این دنیا مسافر است و لازم است از دنیای ناقص به سوی کمال حرکت کند غافل می‌شود. در تعبیرات دینی از چنین انسانی با عنوان مست یا خوابیده یاد می‌شود.[۱۱]

.


منابع

  1. . مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، صدرا، چاپ بیستم، ۱۳۷۸ش، ص۴۵.
  2. برگرفته از مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، صدرا، چاپ بیستم، ۱۳۷۸ش، ص۶۷.
  3. . مصباح یزدی، محمد تقی، به سوی او، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش، ص۱۰۷.
  4. . دیلمی، احمد آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، ۱۳۸۳ش، ص۳۴۰.
  5. . دیلمی، احمد آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، ۱۳۸۳ش، ص۳۴۲.
  6. دیلمی، احمد آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، ۱۳۸۳ش، ص۳۴۶.
  7. دیلمی، احمد آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، ۱۳۸۳ش، ص۳۴۸.
  8. دیلمی، احمد آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، ۱۳۸۳ش، ص۳۵۰.
  9. برگرفته از مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۱۳.
  10. برگرفته از مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۳۰.
  11. برگرفته از جوادی آملی، عبدالله، مراحل اخلاق در قرآن، نشر اسراء، چاپ سوم، ۱۳۷۹ش، ص۲۳.