غصب خلافت و اختلاف در امت اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

(اصلاح ارقام)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
با مطالعه تاریخ [[اسلام]] و وضع سياسي اجتماعي جهان اسلام، چنین برداشت می‌شود که [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] با تکيه بر مسندي که حق آنان نبود، مسير دين اسلام را از آن‌چه که [[پيامبر اسلام(ص)]] به امر [[خداوند]] مقرر کرده بود، منحرف کردند. [[شیعه|شیعیان]] معتقدند که [[خلافت]] که طبق نص صریح پیامبر(ص) حق [[علي بن ابيطالب(ع)]] و ائمه(ع) بود به ناحق از جانب آنها غصب شد؛ بنابراین هيچ چيزي از آنها پذيرفته نيست. آنان زمینه‌ساز انحراف مسلمانان از مسیر اصلی و همچنین اختلاف و شکل‌گیری فرقه‌های گوناگون در امت اسلام شدند که این موضوع سبب شد تا تبعات زیادی دامن‌گیر جهان اسلام شود.<ref>اخوان کاظمی، بهرام، «عناصر اصلى انحراف سیاسى در نیمه نخست قرن یکم»، حکومت اسلامی، ۱۳۸۱ش، شماره ۲۵.
با مطالعه تاریخ [[اسلام]] و وضع سیاسی اجتماعی جهان اسلام، چنین برداشت می‌شود که [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] با تکیه بر مسندی که حق آنان نبود، مسیر دین اسلام را از آن‌چه که [[پیامبر اسلام(ص)]] به امر [[خداوند]] مقرر کرده بود، منحرف کردند. [[شیعه|شیعیان]] معتقدند [[خلافت]] که طبق نص صریح پیامبر(ص) حق [[علی بن ابیطالب(ع)]] و ائمه(ع) بود به ناحق از جانب آنها غصب شد؛ بنابراین هیچ چیزی از آنها پذیرفته نیست. آنان زمینه‌ساز انحراف مسلمانان از مسیر اصلی و همچنین اختلاف و شکل‌گیری فرقه‌های گوناگون در امت اسلام شدند که این موضوع سبب شد تا تبعات زیادی دامن‌گیر جهان اسلام شود.<ref>اخوان کاظمی، بهرام، «عناصر اصلی انحراف سیاسی در نیمه نخست قرن یکم»، حکومت اسلامی، ۱۳۸۱ش، شماره ۲۵.
</ref>
</ref>


به باور مققان اگر ابوبکر بر مسند خلافت نمي‌نشست و عمر را جانشين خود نکرده بود، [[بني‌اميه]] و [[بني‌عباس]] بر مسند خلافت تکيه نمي‌زدند تا خون‌هاي بي‌شماري در اسلام بر سر تصاحب مسند خلافت ريخته شود.<ref>سامانی، سید محمود، سید احمدرضا خضری، «بررسی تطبیقی زمینه ها و مراحل دستیابی امویان به قدرت پس از اسلام»، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، شماره ۹، سال سوم، زمستان ۱۳۹۱ش.</ref> به گفته شهرستاني خلافت پس از پيامبر مهمترين مسئله‌اي بود که بر سر آن خون‌هاي بي‌شماري ريخته شد. از اين رو ريشه تمام اختلافات به [[غصب خلافت]] بر مي‌گردد.
به باور محققان اگر ابوبکر بر مسند خلافت نمی‌نشست و عمر را جانشین خود نکرده بود، [[بنی‌امیه]] و [[بنی‌عباس]] بر مسند خلافت تکیه نمی‌زدند تا خون‌های بی‌شماری در اسلام بر سر تصاحب مسند خلافت ریخته شود.<ref>سامانی، سید محمود، سید احمدرضا خضری، «بررسی تطبیقی زمینه‌ها و مراحل دستیابی امویان به قدرت پس از اسلام»، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، شماره ۹، سال سوم، زمستان ۱۳۹۱ش.</ref> به گفته شهرستانی خلافت پس از پیامبر مهمترین مسئله‌ای بود که بر سر آن خون‌های بی‌شماری ریخته شد. از این رو ریشه تمام اختلافات به [[غصب خلافت]] برمی‌گردد.


شهادت [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] یکی از تبعات غصب خلافت بود؛ زیرا قدرت‌گيري [[يزيد بن ابی سفیان|يزيد]] از جانب [[معاویه بن ابی سفیان|معاويه‌ای]] صورت گرفت که توسط عمر در [[شام]] به ولايت و استانداري رسيد. در حالي که او فرزند ابوسفيان و دشمن سرسخت پيامبر اسلام(ص) بود. اگر علي(ع) طبق وصيت و نصب پيامبر خلافت را به دست می‌گرفت، هرگز معاويه را به عنوان کارگزار خود در شام يا فرمانده سپاه خود منصوب نمي‌کرد؛ چنان که پس از ۲۵ سال زمانی که به حکومت رسيد، او را عزل کرد. حکومت معاويه در شام مشکل بزرگ حکومت چند ساله علي(ع) نيز بود. تبدیل خلافت به پادشاهی موروثی توسط معاویه صورت گرفت و دستیابی عباسیان به خلافت نتیجه ظلم و ستم فراوان امویان بود و همه اینها به زمامداری سه خلیفه نخست برمی‌گردد.<ref>برای اطلاعات بیشتر رجوع کتید به: «علل انحراف امت اسلامی در مستندات قیام عاشورا»، نیل ساز، نصرت و مرجان شیری محمدآبادی، پژوهش نامه معارف حسینی (آیت بوستان)، شماره ۴، زمستان ۱۳۹۵ش.</ref>
شهادت [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] یکی از تبعات غصب خلافت بود؛ زیرا قدرت‌گیری [[یزید بن ابی سفیان|یزید]] از جانب [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه‌ای]] صورت گرفت که توسط عمر در [[شام]] به ولایت و استانداری رسید. در حالی که او فرزند ابوسفیان و دشمن سرسخت پیامبر اسلام(ص) بود. اگر علی(ع) طبق وصیت و نصب پیامبر خلافت را به دست می‌گرفت، هرگز معاویه را به عنوان کارگزار خود در شام یا فرمانده سپاه خود منصوب نمی‌کرد؛ چنان که پس از ۲۵ سال زمانی که به حکومت رسید، او را عزل کرد. حکومت معاویه در شام مشکل بزرگ حکومت چند ساله علی(ع) نیز بود. به باور محققان تبدیل خلافت به پادشاهی موروثی توسط معاویه صورت گرفت و دستیابی عباسیان به خلافت نتیجه ظلم و ستم فراوان امویان بود و همه اینها به زمامداری سه خلیفه نخست برمی‌گردد.<ref>برای اطلاعات بیشتر رجوع کتید به: «علل انحراف امت اسلامی در مستندات قیام عاشورا»، نیل ساز، نصرت و مرجان شیری محمدآبادی، پژوهش نامه معارف حسینی (آیت بوستان)، شماره ۴، زمستان ۱۳۹۵ش.</ref>


==معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:==
==مطالعه بیشتر==
«عناصر اصلى انحراف سیاسى در نیمه نخست قرن یکم»، بهرام اخوان کاظمی، حکومت اسلامی، ۱۳۸۱ش، شماره ۲۵.
 
{{پایان مطالعه بیشتر}}
* «عناصر اصلی انحراف سیاسی در نیمه نخست قرن یکم»، بهرام اخوان کاظمی، حکومت اسلامی، ۱۳۸۱ش، شماره ۲۵.


==منابع==
==منابع==
خط ۲۴: خط ۲۴:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
| شناسه =  
| شناسه = -
| تیترها =  
| تیترها = -
| ویرایش =  
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی =  
| لینک‌دهی = شد
| ناوبری =  
| ناوبری =  
| نمایه =  
| نمایه =  
خط ۳۴: خط ۳۴:
| بازبینی =  
| بازبینی =  
| تکمیل =  
| تکمیل =  
| اولویت =  
| اولویت = ج
| کیفیت =  
| کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۰۱

سؤال

غیر از غصب خلافت و تغییر مسیر حکومت اسلامی توسط ابوبکر و عمر با توجه به نکات به ظاهر مثبتی که در سیره حکومتی آنها وجود دارد چه مسائل و اشکال دیگری بر آنها وارد است؟

با مطالعه تاریخ اسلام و وضع سیاسی اجتماعی جهان اسلام، چنین برداشت می‌شود که ابوبکر و عمر با تکیه بر مسندی که حق آنان نبود، مسیر دین اسلام را از آن‌چه که پیامبر اسلام(ص) به امر خداوند مقرر کرده بود، منحرف کردند. شیعیان معتقدند خلافت که طبق نص صریح پیامبر(ص) حق علی بن ابیطالب(ع) و ائمه(ع) بود به ناحق از جانب آنها غصب شد؛ بنابراین هیچ چیزی از آنها پذیرفته نیست. آنان زمینه‌ساز انحراف مسلمانان از مسیر اصلی و همچنین اختلاف و شکل‌گیری فرقه‌های گوناگون در امت اسلام شدند که این موضوع سبب شد تا تبعات زیادی دامن‌گیر جهان اسلام شود.[۱]

به باور محققان اگر ابوبکر بر مسند خلافت نمی‌نشست و عمر را جانشین خود نکرده بود، بنی‌امیه و بنی‌عباس بر مسند خلافت تکیه نمی‌زدند تا خون‌های بی‌شماری در اسلام بر سر تصاحب مسند خلافت ریخته شود.[۲] به گفته شهرستانی خلافت پس از پیامبر مهمترین مسئله‌ای بود که بر سر آن خون‌های بی‌شماری ریخته شد. از این رو ریشه تمام اختلافات به غصب خلافت برمی‌گردد.

شهادت امام حسین(ع) یکی از تبعات غصب خلافت بود؛ زیرا قدرت‌گیری یزید از جانب معاویه‌ای صورت گرفت که توسط عمر در شام به ولایت و استانداری رسید. در حالی که او فرزند ابوسفیان و دشمن سرسخت پیامبر اسلام(ص) بود. اگر علی(ع) طبق وصیت و نصب پیامبر خلافت را به دست می‌گرفت، هرگز معاویه را به عنوان کارگزار خود در شام یا فرمانده سپاه خود منصوب نمی‌کرد؛ چنان که پس از ۲۵ سال زمانی که به حکومت رسید، او را عزل کرد. حکومت معاویه در شام مشکل بزرگ حکومت چند ساله علی(ع) نیز بود. به باور محققان تبدیل خلافت به پادشاهی موروثی توسط معاویه صورت گرفت و دستیابی عباسیان به خلافت نتیجه ظلم و ستم فراوان امویان بود و همه اینها به زمامداری سه خلیفه نخست برمی‌گردد.[۳]

مطالعه بیشتر

  • «عناصر اصلی انحراف سیاسی در نیمه نخست قرن یکم»، بهرام اخوان کاظمی، حکومت اسلامی، ۱۳۸۱ش، شماره ۲۵.

منابع

  1. اخوان کاظمی، بهرام، «عناصر اصلی انحراف سیاسی در نیمه نخست قرن یکم»، حکومت اسلامی، ۱۳۸۱ش، شماره ۲۵.
  2. سامانی، سید محمود، سید احمدرضا خضری، «بررسی تطبیقی زمینه‌ها و مراحل دستیابی امویان به قدرت پس از اسلام»، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، شماره ۹، سال سوم، زمستان ۱۳۹۱ش.
  3. برای اطلاعات بیشتر رجوع کتید به: «علل انحراف امت اسلامی در مستندات قیام عاشورا»، نیل ساز، نصرت و مرجان شیری محمدآبادی، پژوهش نامه معارف حسینی (آیت بوستان)، شماره ۴، زمستان ۱۳۹۵ش.