دلیل نامگذاری حضرت زهرا به «فاطمه»: تفاوت میان نسخه‌ها

جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}دلیل نامگذاری حضرت فاطمه(س) چیست؟ آیا قبل از حضرت فاطمه(س) افرادی با این نام وجود داشته‌اند؟ اگر وجود داشته‌اند چگونه ممکن است دلیل نامگذاری او و زنان پیش از وی متفاوت باشد؟{{پایان سوال}}
{{سوال}}
چرا پیامبر دختر خود را با نام «فاطمه» نام گذاری کرد؟
{{پایان سوال}}
{{درگاه|فاطمی|سنت}}
 
نام فاطمه، قبل از ولادت [[حضرت فاطمه(س)|حضرت زهرا(س)]] وجود داشت. این نام به اوصاف و ویژگی‌های آن حضرت اشاره می‌کند، ویژگی‌هایی همچون دور بودن او و فرزندان و شیعیانش از آتش، دوری از بدی و جهل و پلیدی، کوتاه کننده دست طمع‌ورزان و به معنای فاطر.


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|فاطمی}}


براساس روایات، نام فاطمه برای حضرت زهرا(س) انتخاب شد؛ زیرا او «بریده شده از آتش»<ref name=":0" /> و «جدا شده از بدی‌ها»<ref name=":1">ابن بابویه، محمد، آمالی، تهران، کتابچی، ۱۳۷۶ش، ص۵۹۲.</ref> است. قبل از [[حضرت فاطمه(س)]] نیز افرادی با این نام وجود داشته‌اند. واژه فاطمه از «فطم» به معنای «بریده شده» و «جدا شده»‌ است.<ref>فیومی، احمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، دار الهجره، ۱۴۱۴ ق، ج۲، ص۴۷۷.</ref>
== پیشینه نام ==
نامگذاری افراد به نام فاطمه، پیش از تولد [[حضرت فاطمه(س)]] نیز وجود داشته است. مشهورترین فرد از این میان، [[فاطمه بنت اسد]] مادر [[امام علی(ع)]] است.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=اُمَّهات الأئمة المعصومین علیهم السلام|سال=1436|نام=السید حسین|نام خانوادگی=الموسوی الصافی|ناشر=العتبة الحسینیة المقدسة|جلد=1|صفحه=111|مکان=کربلاء}}</ref> علت نهادن این نام بر حضرت فاطمه(ع)، هیچ ارتباطی به اشخاص دیگر ندارد بلکه به علت داشتن اوصاف و ویژگی‌ها، این نام بر ایشان نهاده شد تا به آن اوصاف و ویژگی‌ها اشاره داشته باشد.
 
== معنای نام فاطمه ==
=== ۱. دور شده از آتش ===
گفته شده که علت نامگذاری به فاطمه، به این دلیل است که آن حضرت و فرزندانشان از آتش دور توصیف شده‌اند و [[شیعیان]] و محبین خود را از آتش جدا می‌کند. در تأیید به چندین روایت استناد شده است:
# [[امام صادق(ع)]] روایت می‌کنند که پیامبر(ص) فرمودند؛ «[[جبرئیل]] به من گفت: ای محمّد، این سیبی است که خداوند از [[بهشت]] برای تو هدیه فرستاده… آن را بخور و نترس! زیرا آن نور بانوئی است که در آسمان منصوره و در زمین فاطمه می‌باشد. گفتم: چرا در آسمان منصوره و در زمین فاطمه است؟ گفت: بدین سبب در زمین فاطمه نامیده شده که شیعیان خود را از جهنّم رهائی می‌بخشد و دشمنانش از محبّت وی بی‌بهره خواهند بود. و در آسمان بدین جهت منصوره است که خداوند فرموده:{{قرآن|یومئذ یفرح المؤمنون*بنصر الله ینصر من یشاء|ترجمه=در آن روز (قیامت)، مؤمنان، به جهت یاری خدا که هر فردی را بخواهد یاری دهد خرسند می‌شوند|سوره=روم|آیه=۴–۵}} منظور از این یاری همان نصرتی است که حضرت فاطمه(س) به دوستان خویش خواهد کرد.»<ref name=":0333">{{یادکرد کتاب|عنوان=معانی الأخبار|نام=محمّد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه القمّی|ناشر=دار المعرفة للطباعة والنشر|صفحه=336|مکان=بیروت}}</ref>
# [[شیخ طوسی]] می‌نویسد: رسول‌الله(ص) فرمودند: «إنّی سمّیت فاطمة، لأنّ اللّه فطمها و ذرّیتها من النار؛ [[حضرت فاطمه(س)|فاطمه(س)]]، فاطمه نامیده شد زیرا خداوند او و ذریه اش را از آتش جدا کرده است».<ref name=":09">{{یادکرد کتاب|عنوان=الأمالی|سال=1414|نام=محمد بن الحسن|نام خانوادگی=طوسی|ناشر=دارالثقافة|صفحه=570|مکان=قم}}</ref>
# [[شیخ صدوق]] روایتی از پیامبر(ص) می‌آورد که آن حضرت، علت این تفضل الهی به دخترشان را بیان می‌کنند: «إن فاطمة أحصنت فرجها فحرم الله ذریتها علی النار؛ [[حضرت فاطمه(س)|فاطمه(س)]] خود را از آلوده شدن حفظ کرد و خداوند ذرّیهٔ وی را به آتش حرام کرد.»<ref name=":08">{{یادکرد کتاب|عنوان=عیون أخبار الرضا(ع)|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=بن بابویه القمی|ناشر=منشورات مؤسسة الاعلمی|جلد=1|صفحه=68|مکان=بیروت}}</ref>
# [[امام باقر(ع)]] می‌فرمود: «فاطمه(س) بر درب جهنّم توقّفی دارند، چون روز قیامت شود بین دیدگان هر شخصی نوشته می‌شود که او مؤمن است یا کافر. بسا شخصی را که دوستدار اهل بیت پیامبر است می‌آورند و به واسطه کثرت گناهانش امر می‌شود وی را در آتش بیاندازند. فاطمه(س) بین دو دیدگانش را می‌خواند که نوشته او محبّ اهل بیت است. به درگاه پروردگار عرض می‌کند: پروردگارا تو مرا فاطمه نام نهادی و وعده داده‌ای هر کسی که من و ذرّیّه‌ام را دوست دارد از آتش دوزخ بر حذر داری و وعده تو حقّ بوده و تخلّف پذیر نیست. خداوند می‌فرماید: ای فاطمه تو راست می‌گویی من نام تو را فاطمه نهاده‌ام و وعده داده‌ام که هر کس که محبّت و ولایت تو و فرزندانت را داشته باشد از آتش جهنّم جدایش کنم، وعده من حقّ بوده و خلف وعده نخواهم نمود و این که به بنده‌ام امر کردم به جهنّم برود به خاطر آن بود که تو او را شفاعت کنی و من شفاعت تو را پذیرفته تا موقعیّت و منزلت تو در پیش من برای فرشتگان و رسولان معلوم گردد پس هر کسی را که دیدی بین دیدگانش مؤمن نوشته شده دستش را بگیر و به بهشت داخل نما.»<ref name=":03332">{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|نام=محمّد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه القمّی|ناشر=منشورات المکتبة الحیدریة|جلد=1|صفحه=179|مکان=نجف}}</ref>
# [[حضرت محمد(ص)]] می‌فرمایند: «لأنها فطمت هی و شیعتها من النار؛ زیرا او و شیعیانش از آتش دوزخ بر حذر داشته شده‌اند».<ref name=":032">{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر جوامع الجامع|نام=محمّد بن علی |نام خانوادگی=ابن بابویه القمّی|ناشر=منشورات المکتبة الحیدریة|جلد=1|صفحه=178|مکان=نجف}}</ref>
# قال علی(ع): «إنما سمیت فاطمة فاطمة لأن الله تعالی فطم من أحبها من النار؛ فاطمه را به خاطر این فاطمه نامیده‌اند که حقّ تعالی محبّ آن حضرت را از آتش جدا می‌کند.»<ref name=":02">{{یادکرد کتاب|عنوان=مناقب آل أبی طالب|سال=1379|نام=محمد بن علی بن شهرآشوب|نام خانوادگی=السروی المازندرانی|ناشر=نشر علامه|جلد=3|صفحه=330|مکان=قم}}</ref> این سخن در کتاب مناقب [[ابن شهرآشوب]] به امیرالمومنین(ع) نسبت داده شده است ولکن در برخی از منابع متقدم، به [[ابوهریره]] نسبت داده شده است.<ref name=":03">{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|نام=محمّد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه القمّی|ناشر=منشورات المکتبة الحیدریة|جلد=1|صفحه=178|مکان=نجف}}</ref>
# حضرت محمد(ص) می‌فرمایند: «إنما سمیت ابنتی فاطمة لأن الله فطمها و فطم من أحبها من النار».<ref name=":092">{{یادکرد کتاب|عنوان=الأمالی|سال=1414|نام=محمد بن الحسن|نام خانوادگی=طوسی|ناشر=دارالثقافة|صفحه=294|مکان=قم}}</ref>
# در برخی روایات از جدا شدن حضرت زهرا(س) و شیعیان و ذریهٔ آن حضرت از آتش سخن گفته است. حضرت محمد(ص) در این موضوع می‌فرمایند: «إنما سمیت فاطمة فاطمة لأنها فطمت هی و شیعتها و ذریتها من النار.»<ref name=":093">{{یادکرد کتاب|عنوان=دلائل الإمامة|سال=1413|نام خانوادگی=الطبری الصغیر، محمد بن جریر|ناشر=نشر بعثت|صفحه=148|مکان=قم}}</ref>


دلیل نامگذاری حضرت فاطمه(س) در منابع روایی [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] ذکر شده:  
=== ۲. بریده شده از بدی‌ها ===
ادله بسیاری، همچون [[آیه تطهیر]]، وجود دارد که دلالت بر عصمت و دوری حضرت زهرا(س) از گناه و پلیدی می‌کنند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عصمت از منظر فریقین|سال=1394|نام=سید علی|نام خانوادگی=حسینی میلانی|ناشر=نشر حقایق|صفحه=82-83|مکان=قم}}</ref> از همین روست که برخی روایات به این موضوع به عنوان دلیل نامگذاری شدن ایشان به فاطمه یاد کرده‌اند. [[امام صادق(ع)]] در تفسیر نام فاطمه می‌فرمایند: «فُطِمَتْ مِنَ الشَّر؛ از شرّ بریده شده است».<ref name=":0332">{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|نام=محمّد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه القمّی|ناشر=منشورات المکتبة الحیدریة|جلد=1|صفحه=178|مکان=نجف}}</ref>


* '''بریده شده از آتش''': بر اساس روایتی از [[پیامبر(ص)]]، فاطمه(س) به این نام نامگذاری شد؛ زیرا خود و شیعیانش از آتش [[دوزخ]] بریده شده‌اند.<ref name=":0">ابن بابویه، محمد، علل الشرایع، قم، داوری، ۱۳۸۵ ش، ج۱، ص۱۷۹.</ref>
=== ۳. اشتقاق از اسم فاطر ===
* '''بریده شده از بدی‌ها''': در حدیثی علت نامگذاری، بریده بودن او از بدی‌ها دانسته شده است.<ref name=":1" />
رسول خدا(ص) به [[علی(ع)]] فرمود: زمانی که خداوند آدم را آفرید و از روحش در او دمید و فرشتگان را به سجده کردن به او امر فرمود و وی را در بهشت ساکن کرد و کنیز خود حوّاء را به تزویجش درآورد آدم چشم به طرف عرش دوخت پنج سطر نوشته به نظر آورد به درگاه الهی عرض کرد: پروردگارا، اینان کیانند؟ حقّ تعالی فرمود: ایشان کسانی هستند که هر گاه شفاعت خلق مرا نمایند، شفاعتشان را قبول می‌کنم. آدم عرض کرد: پروردگارا، به قدر و عظمت آنها نزد خودت نام ایشان چیست؟ حقّ تعالی فرمود: امّا اوّلی: من محمود بوده و او محمّد است. دوّمی: من عالی هستم و او علی است. سوّمی: من فاطرم و او فاطمه است. چهارمی:من محسن بوده و او [[حسن]] است. پنجمی، من ذو الاحسان می‌باشم و او [[امام حسین علیه‌السلام|حسین]] است. تمامشان حمد و ثناء الهی را بجا می‌آورند.<ref name=":03333">{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|نام=محمّد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه القمّی|ناشر=منشورات المکتبة الحیدریة|جلد=1|صفحه=135|مکان=نجف}}</ref>


* '''اشتقاق از اسم فاطر''': بر پایه حدیثی، خدا اسم فاطمه را از اسم [[فاطر]] (یکی از اسم‌های خودش) گرفته است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، ج۴۳، ص۱۵.</ref>
=== ۴. جدا شده از جهل و پلیدی ===
بر اساس روایتی، امام باقر(ع) فرمود: «چون فاطمه(س) متولد شد، خدا بفرشته‌ای وحی کرد تا بر زبان محمد(ص) جاری کند پس نام او را فاطمه گذارد، سپس فرمود: تو را به واسطه علم از جهل جدا و قطع نمودم، چنانچه از آلودگی بر حذر داشتم. امام باقر(ع) پس از آن فرمودند: به خدا سوگند حقّ تبارک و تعالی طبق عهد و میثاقی که نمود به واسطه علم فاطمه(ع) را از جهل و نیز از رجس و آلودگی بر حذر داشت».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=1430|نام=أبو جعفر محمّد بن یعقوب|نام خانوادگی=الکلینی الرازی|ناشر=دار الحدیث|جلد=2|صفحه=496|مکان=قم}}</ref> سند این حدیث به علت وجود فردی مجهول، ضعیف می‌باشد.<ref name=":022">{{یادکرد کتاب|عنوان=مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول|سال=1404|نام=محمّد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=دار الکتب الإسلامیّة|جلد=5|صفحه=344|مکان=تهران}}</ref>


* '''جدا شده از جهل و پلیدی''':‌ در روایتی از [[امام باقر(ع)]] دلیل نامگذاری حضرت فاطمه(س)، این دانسته شده که خدا او را از جهل و پلیدی جدا کرد.<ref>ابن بابویه، محمد، علل الشرایع، قم، داوری، ۱۳۸۵ ش، ج۱، ص۱۷۹.</ref>
برای علم و [[عصمت حضرت فاطمه(س)]] ادله بسیاری وجود دارد مانند «[[حدیث ثقلین]]»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جواهر الکلام فی معرفة الإمامة و الإمام|سال=1389|نام=سید علی|نام خانوادگی=حسینی میلانی|ناشر=مرکز حقایق اسلامی|صفحه=15-208|مکان=قم|جلد=8}}</ref> و «[[آیه فاسألوا أهل الذکر]]»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=1430|نام=أبو جعفر محمّد بن یعقوب|نام خانوادگی=الکلینی الرازی|ناشر=دار الحدیث|جلد=1|صفحه=524|مکان=قم}}</ref> و [[آیه تطهیر]] و ادله دیگر.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عصمت از منظر فریقین|سال=1394|نام=سید علی|نام خانوادگی=حسینی میلانی|ناشر=نشر حقایق|صفحه=82-83|مکان=قم}}</ref>


{{پایان پاسخ}}
=== ۵. قطع کننده دست طمع ===
شیخ صدوق به نقل از [[عبد اللّٰه بن حسن]] گفته است که [[امام کاظم(ع)]] فرمودند: به این علت نام دختر رسول خدا را فاطمه گذاردند که خداوند نسبت به همه چیز قبل از آنکه به وجود بیاید آگاه است و می‌دانست که وقتی پیامبر با برخی از قبایل وصلت نماید آنان به دلیل وراثت، در امر خلافت و جانشینی او طمع می‌کنند لذا موقعی که دختر رسول خدا متولّد شد او را فاطمه نامید؛ زیرا فرزندانی از آن بانو خارج شده و خداوند امر ولایت را در بین آنها نهاد و بدین وسیله طوائف را از طمعی که داشتند قطع و جدا نمود؛ زیرا فاطمه به معنی کوتاه کردن و قطع دست طمع دیگران است.»<ref name=":03334">{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|نام=محمّد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه القمّی|ناشر=منشورات المکتبة الحیدریة|جلد=1|صفحه=178|مکان=نجف}}</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۲: خط ۴۲:


{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی =تاریخ
| شاخه اصلی = تاریخ
| شاخه فرعی۱ =زنان اسوه
| شاخه فرعی۱ = زنان اسوه
| شاخه فرعی۲ =حضرت فاطمه
| شاخه فرعی۲ = حضرت فاطمه
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
 
{{ارزیابی
{{تکمیل مقاله
  | شناسه = شد
  | شناسه =شد
  | عکس = <!--خالی | شد-->
  | تیترها =-
  | درگاه = شد
  | ویرایش =شد
  | ادبیات = شد
  | لینک‌دهی =شد
  | پیوند = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری = شد
  | نمایه =
  | تغییرمسیر = شد
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات = شد
  | ارجاعات =
  | ارزیابی کمی = شد
  | بازبینی نویسنده =  
  | ارزیابی کیفی = شد
  | بازبینی =شد
  | اولویت = ب
| تکمیل =
  | کیفیت = متوسط
  | اولویت =ج
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}


[[رده:فضایل حضرت فاطمه(س)]]
[[رده:فضایل حضرت فاطمه(س)]]


[[fr:Cause de nomination de Fatima (a)]]
[[fr:Cause de nomination de Fatima (a)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۴۱

سؤال

چرا پیامبر دختر خود را با نام «فاطمه» نام گذاری کرد؟

درگاه‌ها
فاطمیه.png
درگاه سنت.png


نام فاطمه، قبل از ولادت حضرت زهرا(س) وجود داشت. این نام به اوصاف و ویژگی‌های آن حضرت اشاره می‌کند، ویژگی‌هایی همچون دور بودن او و فرزندان و شیعیانش از آتش، دوری از بدی و جهل و پلیدی، کوتاه کننده دست طمع‌ورزان و به معنای فاطر.


پیشینه نام

نامگذاری افراد به نام فاطمه، پیش از تولد حضرت فاطمه(س) نیز وجود داشته است. مشهورترین فرد از این میان، فاطمه بنت اسد مادر امام علی(ع) است.[۱] علت نهادن این نام بر حضرت فاطمه(ع)، هیچ ارتباطی به اشخاص دیگر ندارد بلکه به علت داشتن اوصاف و ویژگی‌ها، این نام بر ایشان نهاده شد تا به آن اوصاف و ویژگی‌ها اشاره داشته باشد.

معنای نام فاطمه

۱. دور شده از آتش

گفته شده که علت نامگذاری به فاطمه، به این دلیل است که آن حضرت و فرزندانشان از آتش دور توصیف شده‌اند و شیعیان و محبین خود را از آتش جدا می‌کند. در تأیید به چندین روایت استناد شده است:

  1. امام صادق(ع) روایت می‌کنند که پیامبر(ص) فرمودند؛ «جبرئیل به من گفت: ای محمّد، این سیبی است که خداوند از بهشت برای تو هدیه فرستاده… آن را بخور و نترس! زیرا آن نور بانوئی است که در آسمان منصوره و در زمین فاطمه می‌باشد. گفتم: چرا در آسمان منصوره و در زمین فاطمه است؟ گفت: بدین سبب در زمین فاطمه نامیده شده که شیعیان خود را از جهنّم رهائی می‌بخشد و دشمنانش از محبّت وی بی‌بهره خواهند بود. و در آسمان بدین جهت منصوره است که خداوند فرموده:﴿یومئذ یفرح المؤمنون*بنصر الله ینصر من یشاء؛ در آن روز (قیامت)، مؤمنان، به جهت یاری خدا که هر فردی را بخواهد یاری دهد خرسند می‌شوند(روم:۴–۵) منظور از این یاری همان نصرتی است که حضرت فاطمه(س) به دوستان خویش خواهد کرد.»[۲]
  2. شیخ طوسی می‌نویسد: رسول‌الله(ص) فرمودند: «إنّی سمّیت فاطمة، لأنّ اللّه فطمها و ذرّیتها من النار؛ فاطمه(س)، فاطمه نامیده شد زیرا خداوند او و ذریه اش را از آتش جدا کرده است».[۳]
  3. شیخ صدوق روایتی از پیامبر(ص) می‌آورد که آن حضرت، علت این تفضل الهی به دخترشان را بیان می‌کنند: «إن فاطمة أحصنت فرجها فحرم الله ذریتها علی النار؛ فاطمه(س) خود را از آلوده شدن حفظ کرد و خداوند ذرّیهٔ وی را به آتش حرام کرد.»[۴]
  4. امام باقر(ع) می‌فرمود: «فاطمه(س) بر درب جهنّم توقّفی دارند، چون روز قیامت شود بین دیدگان هر شخصی نوشته می‌شود که او مؤمن است یا کافر. بسا شخصی را که دوستدار اهل بیت پیامبر است می‌آورند و به واسطه کثرت گناهانش امر می‌شود وی را در آتش بیاندازند. فاطمه(س) بین دو دیدگانش را می‌خواند که نوشته او محبّ اهل بیت است. به درگاه پروردگار عرض می‌کند: پروردگارا تو مرا فاطمه نام نهادی و وعده داده‌ای هر کسی که من و ذرّیّه‌ام را دوست دارد از آتش دوزخ بر حذر داری و وعده تو حقّ بوده و تخلّف پذیر نیست. خداوند می‌فرماید: ای فاطمه تو راست می‌گویی من نام تو را فاطمه نهاده‌ام و وعده داده‌ام که هر کس که محبّت و ولایت تو و فرزندانت را داشته باشد از آتش جهنّم جدایش کنم، وعده من حقّ بوده و خلف وعده نخواهم نمود و این که به بنده‌ام امر کردم به جهنّم برود به خاطر آن بود که تو او را شفاعت کنی و من شفاعت تو را پذیرفته تا موقعیّت و منزلت تو در پیش من برای فرشتگان و رسولان معلوم گردد پس هر کسی را که دیدی بین دیدگانش مؤمن نوشته شده دستش را بگیر و به بهشت داخل نما.»[۵]
  5. حضرت محمد(ص) می‌فرمایند: «لأنها فطمت هی و شیعتها من النار؛ زیرا او و شیعیانش از آتش دوزخ بر حذر داشته شده‌اند».[۶]
  6. قال علی(ع): «إنما سمیت فاطمة فاطمة لأن الله تعالی فطم من أحبها من النار؛ فاطمه را به خاطر این فاطمه نامیده‌اند که حقّ تعالی محبّ آن حضرت را از آتش جدا می‌کند.»[۷] این سخن در کتاب مناقب ابن شهرآشوب به امیرالمومنین(ع) نسبت داده شده است ولکن در برخی از منابع متقدم، به ابوهریره نسبت داده شده است.[۸]
  7. حضرت محمد(ص) می‌فرمایند: «إنما سمیت ابنتی فاطمة لأن الله فطمها و فطم من أحبها من النار».[۹]
  8. در برخی روایات از جدا شدن حضرت زهرا(س) و شیعیان و ذریهٔ آن حضرت از آتش سخن گفته است. حضرت محمد(ص) در این موضوع می‌فرمایند: «إنما سمیت فاطمة فاطمة لأنها فطمت هی و شیعتها و ذریتها من النار.»[۱۰]

۲. بریده شده از بدی‌ها

ادله بسیاری، همچون آیه تطهیر، وجود دارد که دلالت بر عصمت و دوری حضرت زهرا(س) از گناه و پلیدی می‌کنند.[۱۱] از همین روست که برخی روایات به این موضوع به عنوان دلیل نامگذاری شدن ایشان به فاطمه یاد کرده‌اند. امام صادق(ع) در تفسیر نام فاطمه می‌فرمایند: «فُطِمَتْ مِنَ الشَّر؛ از شرّ بریده شده است».[۱۲]

۳. اشتقاق از اسم فاطر

رسول خدا(ص) به علی(ع) فرمود: زمانی که خداوند آدم را آفرید و از روحش در او دمید و فرشتگان را به سجده کردن به او امر فرمود و وی را در بهشت ساکن کرد و کنیز خود حوّاء را به تزویجش درآورد آدم چشم به طرف عرش دوخت پنج سطر نوشته به نظر آورد به درگاه الهی عرض کرد: پروردگارا، اینان کیانند؟ حقّ تعالی فرمود: ایشان کسانی هستند که هر گاه شفاعت خلق مرا نمایند، شفاعتشان را قبول می‌کنم. آدم عرض کرد: پروردگارا، به قدر و عظمت آنها نزد خودت نام ایشان چیست؟ حقّ تعالی فرمود: امّا اوّلی: من محمود بوده و او محمّد است. دوّمی: من عالی هستم و او علی است. سوّمی: من فاطرم و او فاطمه است. چهارمی:من محسن بوده و او حسن است. پنجمی، من ذو الاحسان می‌باشم و او حسین است. تمامشان حمد و ثناء الهی را بجا می‌آورند.[۱۳]

۴. جدا شده از جهل و پلیدی

بر اساس روایتی، امام باقر(ع) فرمود: «چون فاطمه(س) متولد شد، خدا بفرشته‌ای وحی کرد تا بر زبان محمد(ص) جاری کند پس نام او را فاطمه گذارد، سپس فرمود: تو را به واسطه علم از جهل جدا و قطع نمودم، چنانچه از آلودگی بر حذر داشتم. امام باقر(ع) پس از آن فرمودند: به خدا سوگند حقّ تبارک و تعالی طبق عهد و میثاقی که نمود به واسطه علم فاطمه(ع) را از جهل و نیز از رجس و آلودگی بر حذر داشت».[۱۴] سند این حدیث به علت وجود فردی مجهول، ضعیف می‌باشد.[۱۵]

برای علم و عصمت حضرت فاطمه(س) ادله بسیاری وجود دارد مانند «حدیث ثقلین»[۱۶] و «آیه فاسألوا أهل الذکر»[۱۷] و آیه تطهیر و ادله دیگر.[۱۸]

۵. قطع کننده دست طمع

شیخ صدوق به نقل از عبد اللّٰه بن حسن گفته است که امام کاظم(ع) فرمودند: به این علت نام دختر رسول خدا را فاطمه گذاردند که خداوند نسبت به همه چیز قبل از آنکه به وجود بیاید آگاه است و می‌دانست که وقتی پیامبر با برخی از قبایل وصلت نماید آنان به دلیل وراثت، در امر خلافت و جانشینی او طمع می‌کنند لذا موقعی که دختر رسول خدا متولّد شد او را فاطمه نامید؛ زیرا فرزندانی از آن بانو خارج شده و خداوند امر ولایت را در بین آنها نهاد و بدین وسیله طوائف را از طمعی که داشتند قطع و جدا نمود؛ زیرا فاطمه به معنی کوتاه کردن و قطع دست طمع دیگران است.»[۱۹]

منابع

  1. الموسوی الصافی، السید حسین (۱۴۳۶). اُمَّهات الأئمة المعصومین علیهم السلام. ج۱. کربلاء: العتبة الحسینیة المقدسة. ص۱۱۱.
  2. ابن بابویه القمّی، محمّد بن علی. معانی الأخبار. بیروت: دار المعرفة للطباعة والنشر. ص۳۳۶.
  3. طوسی، محمد بن الحسن (۱۴۱۴). الأمالی. قم: دارالثقافة. ص۵۷۰.
  4. بن بابویه القمی، محمد بن علی. عیون أخبار الرضا(ع). ج۱. بیروت: منشورات مؤسسة الاعلمی. ص۶۸.
  5. ابن بابویه القمّی، محمّد بن علی. علل الشرایع. ج۱. نجف: منشورات المکتبة الحیدریة. ص۱۷۹.
  6. ابن بابویه القمّی، محمّد بن علی. تفسیر جوامع الجامع. ج۱. نجف: منشورات المکتبة الحیدریة. ص۱۷۸.
  7. السروی المازندرانی، محمد بن علی بن شهرآشوب (۱۳۷۹). مناقب آل أبی طالب. ج۳. قم: نشر علامه. ص۳۳۰.
  8. ابن بابویه القمّی، محمّد بن علی. علل الشرایع. ج۱. نجف: منشورات المکتبة الحیدریة. ص۱۷۸.
  9. طوسی، محمد بن الحسن (۱۴۱۴). الأمالی. قم: دارالثقافة. ص۲۹۴.
  10. الطبری الصغیر، محمد بن جریر (۱۴۱۳). دلائل الإمامة. قم: نشر بعثت. ص۱۴۸.
  11. حسینی میلانی، سید علی (۱۳۹۴). عصمت از منظر فریقین. قم: نشر حقایق. ص۸۲-۸۳.
  12. ابن بابویه القمّی، محمّد بن علی. علل الشرایع. ج۱. نجف: منشورات المکتبة الحیدریة. ص۱۷۸.
  13. ابن بابویه القمّی، محمّد بن علی. علل الشرایع. ج۱. نجف: منشورات المکتبة الحیدریة. ص۱۳۵.
  14. الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۲. قم: دار الحدیث. ص۴۹۶.
  15. مجلسی، محمّد باقر (۱۴۰۴). مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول. ج۵. تهران: دار الکتب الإسلامیّة. ص۳۴۴.
  16. حسینی میلانی، سید علی (۱۳۸۹). جواهر الکلام فی معرفة الإمامة و الإمام. ج۸. قم: مرکز حقایق اسلامی. ص۱۵-۲۰۸.
  17. الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۱. قم: دار الحدیث. ص۵۲۴.
  18. حسینی میلانی، سید علی (۱۳۹۴). عصمت از منظر فریقین. قم: نشر حقایق. ص۸۲-۸۳.
  19. ابن بابویه القمّی، محمّد بن علی. علل الشرایع. ج۱. نجف: منشورات المکتبة الحیدریة. ص۱۷۸.