پرش به محتوا

دلیل نامگذاری حضرت زهرا به «فاطمه»: تفاوت میان نسخه‌ها

جز جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی'
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
در حدیث است که از آن رو نام فاطمه را فاطمه نهادند که آتش جهنم بر او حرام شد؛ ولی این دلیل زمانی درست است که قبل از او نام فاطمه بر کسی نهاده نشده باشد.
چرا پیامبر دختر خود را با نام «فاطمه» نام گذاری کرد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{درگاه|فاطمی|سنت}}
نام فاطمه، قبل از ولادت [[حضرت فاطمه(س)|حضرت زهرا(س)]] وجود داشت. این نام به اوصاف و ویژگی‌های آن حضرت اشاره می‌کند، ویژگی‌هایی همچون دور بودن او و فرزندان و شیعیانش از آتش، دوری از بدی و جهل و پلیدی، کوتاه کننده دست طمع‌ورزان و به معنای فاطر.


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


فاطمه یعنی بریده شده از بدی‌ها یا از آتش و … و در روایات بسیاری به وجه تسمیه ایشان اشاره شده است منتها وجود افرادی قبل از ایشان به نام فاطمه مشکلی را ایجاد نمی‌کند چرا که این شخصیت حضرت فاطمه است که باعث بیان چنین فضایلی برای اسم فاطمه شده است نه اینکه نام فاطمه موجب ایجاد فضایل شده باشد.
== پیشینه نام ==
 
نامگذاری افراد به نام فاطمه، پیش از تولد [[حضرت فاطمه(س)]] نیز وجود داشته است. مشهورترین فرد از این میان، [[فاطمه بنت اسد]] مادر [[امام علی(ع)]] است.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=اُمَّهات الأئمة المعصومین علیهم السلام|سال=1436|نام=السید حسین|نام خانوادگی=الموسوی الصافی|ناشر=العتبة الحسینیة المقدسة|جلد=1|صفحه=111|مکان=کربلاء}}</ref> علت نهادن این نام بر حضرت فاطمه(ع)، هیچ ارتباطی به اشخاص دیگر ندارد بلکه به علت داشتن اوصاف و ویژگی‌ها، این نام بر ایشان نهاده شد تا به آن اوصاف و ویژگی‌ها اشاره داشته باشد.
== معنای لغوی فاطمه ==
فاطمه وصفی است، از مصدر فطْم، به معنی بریدن و قطع کردن و جدا شدن. فاطمه بر وزن اسم فاعل معنی مفعولی می‌دهد، به معنی بریده شده و جدا شده.<ref>فیومی، احمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، دار الهجره، ۱۴۱۴ ق، ج۲، ص۴۷۷.</ref>
 
== علت نامگذاری حضرت زهرا (سلام الله علیها) در روایات ==
در کتاب‌های شیعه و سنی علل متعددی برای علت نامگذاری حضرت زهرا (سلام الله علیها) بدین نام بیان شده است:


۱ـ رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «او را فاطمه نامیدند، چون خود و شیعیانش از آتش دوزخ بریده شده‌اند.»<ref>ابن بابویه، محمد، علل الشرایع، قم، داوری، ۱۳۸۵ ش، ج۱، ص۱۷۹.</ref>
== معنای نام فاطمه ==
=== ۱. دور شده از آتش ===
گفته شده که علت نامگذاری به فاطمه، به این دلیل است که آن حضرت و فرزندانشان از آتش دور توصیف شده‌اند و [[شیعیان]] و محبین خود را از آتش جدا می‌کند. در تأیید به چندین روایت استناد شده است:
# [[امام صادق(ع)]] روایت می‌کنند که پیامبر(ص) فرمودند؛ «[[جبرئیل]] به من گفت: ای محمّد، این سیبی است که خداوند از [[بهشت]] برای تو هدیه فرستاده… آن را بخور و نترس! زیرا آن نور بانوئی است که در آسمان منصوره و در زمین فاطمه می‌باشد. گفتم: چرا در آسمان منصوره و در زمین فاطمه است؟ گفت: بدین سبب در زمین فاطمه نامیده شده که شیعیان خود را از جهنّم رهائی می‌بخشد و دشمنانش از محبّت وی بی‌بهره خواهند بود. و در آسمان بدین جهت منصوره است که خداوند فرموده:{{قرآن|یومئذ یفرح المؤمنون*بنصر الله ینصر من یشاء|ترجمه=در آن روز (قیامت)، مؤمنان، به جهت یاری خدا که هر فردی را بخواهد یاری دهد خرسند می‌شوند|سوره=روم|آیه=۴–۵}} منظور از این یاری همان نصرتی است که حضرت فاطمه(س) به دوستان خویش خواهد کرد.»<ref name=":0333">{{یادکرد کتاب|عنوان=معانی الأخبار|نام=محمّد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه القمّی|ناشر=دار المعرفة للطباعة والنشر|صفحه=336|مکان=بیروت}}</ref>
# [[شیخ طوسی]] می‌نویسد: رسول‌الله(ص) فرمودند: «إنّی سمّیت فاطمة، لأنّ اللّه فطمها و ذرّیتها من النار؛ [[حضرت فاطمه(س)|فاطمه(س)]]، فاطمه نامیده شد زیرا خداوند او و ذریه اش را از آتش جدا کرده است».<ref name=":09">{{یادکرد کتاب|عنوان=الأمالی|سال=1414|نام=محمد بن الحسن|نام خانوادگی=طوسی|ناشر=دارالثقافة|صفحه=570|مکان=قم}}</ref>
# [[شیخ صدوق]] روایتی از پیامبر(ص) می‌آورد که آن حضرت، علت این تفضل الهی به دخترشان را بیان می‌کنند: «إن فاطمة أحصنت فرجها فحرم الله ذریتها علی النار؛ [[حضرت فاطمه(س)|فاطمه(س)]] خود را از آلوده شدن حفظ کرد و خداوند ذرّیهٔ وی را به آتش حرام کرد.»<ref name=":08">{{یادکرد کتاب|عنوان=عیون أخبار الرضا(ع)|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=بن بابویه القمی|ناشر=منشورات مؤسسة الاعلمی|جلد=1|صفحه=68|مکان=بیروت}}</ref>
# [[امام باقر(ع)]] می‌فرمود: «فاطمه(س) بر درب جهنّم توقّفی دارند، چون روز قیامت شود بین دیدگان هر شخصی نوشته می‌شود که او مؤمن است یا کافر. بسا شخصی را که دوستدار اهل بیت پیامبر است می‌آورند و به واسطه کثرت گناهانش امر می‌شود وی را در آتش بیاندازند. فاطمه(س) بین دو دیدگانش را می‌خواند که نوشته او محبّ اهل بیت است. به درگاه پروردگار عرض می‌کند: پروردگارا تو مرا فاطمه نام نهادی و وعده داده‌ای هر کسی که من و ذرّیّه‌ام را دوست دارد از آتش دوزخ بر حذر داری و وعده تو حقّ بوده و تخلّف پذیر نیست. خداوند می‌فرماید: ای فاطمه تو راست می‌گویی من نام تو را فاطمه نهاده‌ام و وعده داده‌ام که هر کس که محبّت و ولایت تو و فرزندانت را داشته باشد از آتش جهنّم جدایش کنم، وعده من حقّ بوده و خلف وعده نخواهم نمود و این که به بنده‌ام امر کردم به جهنّم برود به خاطر آن بود که تو او را شفاعت کنی و من شفاعت تو را پذیرفته تا موقعیّت و منزلت تو در پیش من برای فرشتگان و رسولان معلوم گردد پس هر کسی را که دیدی بین دیدگانش مؤمن نوشته شده دستش را بگیر و به بهشت داخل نما.»<ref name=":03332">{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|نام=محمّد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه القمّی|ناشر=منشورات المکتبة الحیدریة|جلد=1|صفحه=179|مکان=نجف}}</ref>
# [[حضرت محمد(ص)]] می‌فرمایند: «لأنها فطمت هی و شیعتها من النار؛ زیرا او و شیعیانش از آتش دوزخ بر حذر داشته شده‌اند».<ref name=":032">{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر جوامع الجامع|نام=محمّد بن علی |نام خانوادگی=ابن بابویه القمّی|ناشر=منشورات المکتبة الحیدریة|جلد=1|صفحه=178|مکان=نجف}}</ref>
# قال علی(ع): «إنما سمیت فاطمة فاطمة لأن الله تعالی فطم من أحبها من النار؛ فاطمه را به خاطر این فاطمه نامیده‌اند که حقّ تعالی محبّ آن حضرت را از آتش جدا می‌کند.»<ref name=":02">{{یادکرد کتاب|عنوان=مناقب آل أبی طالب|سال=1379|نام=محمد بن علی بن شهرآشوب|نام خانوادگی=السروی المازندرانی|ناشر=نشر علامه|جلد=3|صفحه=330|مکان=قم}}</ref> این سخن در کتاب مناقب [[ابن شهرآشوب]] به امیرالمومنین(ع) نسبت داده شده است ولکن در برخی از منابع متقدم، به [[ابوهریره]] نسبت داده شده است.<ref name=":03">{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|نام=محمّد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه القمّی|ناشر=منشورات المکتبة الحیدریة|جلد=1|صفحه=178|مکان=نجف}}</ref>
# حضرت محمد(ص) می‌فرمایند: «إنما سمیت ابنتی فاطمة لأن الله فطمها و فطم من أحبها من النار».<ref name=":092">{{یادکرد کتاب|عنوان=الأمالی|سال=1414|نام=محمد بن الحسن|نام خانوادگی=طوسی|ناشر=دارالثقافة|صفحه=294|مکان=قم}}</ref>
# در برخی روایات از جدا شدن حضرت زهرا(س) و شیعیان و ذریهٔ آن حضرت از آتش سخن گفته است. حضرت محمد(ص) در این موضوع می‌فرمایند: «إنما سمیت فاطمة فاطمة لأنها فطمت هی و شیعتها و ذریتها من النار.»<ref name=":093">{{یادکرد کتاب|عنوان=دلائل الإمامة|سال=1413|نام خانوادگی=الطبری الصغیر، محمد بن جریر|ناشر=نشر بعثت|صفحه=148|مکان=قم}}</ref>


۲ـ ایشان در روایتی دیگر خطاب به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمودند: «ای فاطمه خداوند برای تو اسمی از اسامی خود را مشتق کرد، و او فاطر است و تو فاطمه هستی.»<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، ج۴۳، ص۱۵.</ref>
=== ۲. بریده شده از بدی‌ها ===
ادله بسیاری، همچون [[آیه تطهیر]]، وجود دارد که دلالت بر عصمت و دوری حضرت زهرا(س) از گناه و پلیدی می‌کنند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عصمت از منظر فریقین|سال=1394|نام=سید علی|نام خانوادگی=حسینی میلانی|ناشر=نشر حقایق|صفحه=82-83|مکان=قم}}</ref> از همین روست که برخی روایات به این موضوع به عنوان دلیل نامگذاری شدن ایشان به فاطمه یاد کرده‌اند. [[امام صادق(ع)]] در تفسیر نام فاطمه می‌فرمایند: «فُطِمَتْ مِنَ الشَّر؛ از شرّ بریده شده است».<ref name=":0332">{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|نام=محمّد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه القمّی|ناشر=منشورات المکتبة الحیدریة|جلد=1|صفحه=178|مکان=نجف}}</ref>


۳ـ امام باقر «ع» فرمودند: «خداوند فاطمهٔ زهرا را از جهل و پلیدی جدا نموده است، لذا فاطمه نام گرفته است، به خدا قسم، خداوند در عالمِ پیمان، فاطمه را از جهل و پلیدی جدا کرده است.»<ref>ابن بابویه، محمد، علل الشرایع، قم، داوری، ۱۳۸۵ ش، ج۱، ص۱۷۹.</ref>
=== ۳. اشتقاق از اسم فاطر ===
رسول خدا(ص) به [[علی(ع)]] فرمود: زمانی که خداوند آدم را آفرید و از روحش در او دمید و فرشتگان را به سجده کردن به او امر فرمود و وی را در بهشت ساکن کرد و کنیز خود حوّاء را به تزویجش درآورد آدم چشم به طرف عرش دوخت پنج سطر نوشته به نظر آورد به درگاه الهی عرض کرد: پروردگارا، اینان کیانند؟ حقّ تعالی فرمود: ایشان کسانی هستند که هر گاه شفاعت خلق مرا نمایند، شفاعتشان را قبول می‌کنم. آدم عرض کرد: پروردگارا، به قدر و عظمت آنها نزد خودت نام ایشان چیست؟ حقّ تعالی فرمود: امّا اوّلی: من محمود بوده و او محمّد است. دوّمی: من عالی هستم و او علی است. سوّمی: من فاطرم و او فاطمه است. چهارمی:من محسن بوده و او [[حسن]] است. پنجمی، من ذو الاحسان می‌باشم و او [[امام حسین علیه‌السلام|حسین]] است. تمامشان حمد و ثناء الهی را بجا می‌آورند.<ref name=":03333">{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|نام=محمّد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه القمّی|ناشر=منشورات المکتبة الحیدریة|جلد=1|صفحه=135|مکان=نجف}}</ref>


۴ـ یونس بن ظبیان می‌گوید: امام صادق فرمود: «آیا می دانی تفسیر فاطمه چیست؟ عرض کردم: نه، تفسیر آن را بفرمایید. حضرت فرمود: فطمت من الشر؛ بریده شده است، از بدی‌ها.»<ref>ابن بابویه، محمد، آمالی، تهران، کتابچی، ۱۳۷۶ش، ص۵۹۲.</ref>
=== ۴. جدا شده از جهل و پلیدی ===
بر اساس روایتی، امام باقر(ع) فرمود: «چون فاطمه(س) متولد شد، خدا بفرشته‌ای وحی کرد تا بر زبان محمد(ص) جاری کند پس نام او را فاطمه گذارد، سپس فرمود: تو را به واسطه علم از جهل جدا و قطع نمودم، چنانچه از آلودگی بر حذر داشتم. امام باقر(ع) پس از آن فرمودند: به خدا سوگند حقّ تبارک و تعالی طبق عهد و میثاقی که نمود به واسطه علم فاطمه(ع) را از جهل و نیز از رجس و آلودگی بر حذر داشت».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=1430|نام=أبو جعفر محمّد بن یعقوب|نام خانوادگی=الکلینی الرازی|ناشر=دار الحدیث|جلد=2|صفحه=496|مکان=قم}}</ref> سند این حدیث به علت وجود فردی مجهول، ضعیف می‌باشد.<ref name=":022">{{یادکرد کتاب|عنوان=مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول|سال=1404|نام=محمّد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=دار الکتب الإسلامیّة|جلد=5|صفحه=344|مکان=تهران}}</ref>


فاطمهٔ زهرا (سلام الله علیها) به خاطر معرفت نسبت به ذات اقدس احدیت و عبادت و بندگی خالصانه به این مقام و منزلت راه یافته است، نه به خاطر این که دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله) یا مادر حسنین یا همسر امام علی «ع» است، چرا که پیامبر دختران دیگر و امیرالمؤمنین «ع» زنان دیگر داشته‌اند و برخی زنان دیگر، مادر دیگر امامان بوده‌اند؛ ولی هیچ‌یک به مقامی که فاطمه زهرا (سلام الله علیها) رسیده است، نرسیده‌اند. پس بر اثر شایستگی شخصی که در وجودش بود، به این مرتبه معنوی رسید و اینکه آیا قبل از حضرت زهرا (سلام الله علیها) آیا کسی بدین نام وجود داشته است یا نه، مشکلی را ایجاد نمی‌کند چرا که فضیلت این اسم وابسته به شخصیت حضرت می‌باشد نه اسم و اسم تنها بیانگر مسمای فرد است یعنی اینکه این شخص است که به اسم خود معنا می‌دهد نه اینکه اسم موجب ایجاد شخصیتی در فرد بشود. بله افراد دیگری قبل از حضرت زهرا (سلام الله علیها) نام‌شان فاطمه بوده است اما هیچ‌کدام از آنها لیاقت داشتن چنین معنایی را نداشته‌اند.
برای علم و [[عصمت حضرت فاطمه(س)]] ادله بسیاری وجود دارد مانند «[[حدیث ثقلین]]»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جواهر الکلام فی معرفة الإمامة و الإمام|سال=1389|نام=سید علی|نام خانوادگی=حسینی میلانی|ناشر=مرکز حقایق اسلامی|صفحه=15-208|مکان=قم|جلد=8}}</ref> و «[[آیه فاسألوا أهل الذکر]]»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=1430|نام=أبو جعفر محمّد بن یعقوب|نام خانوادگی=الکلینی الرازی|ناشر=دار الحدیث|جلد=1|صفحه=524|مکان=قم}}</ref> و [[آیه تطهیر]] و ادله دیگر.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عصمت از منظر فریقین|سال=1394|نام=سید علی|نام خانوادگی=حسینی میلانی|ناشر=نشر حقایق|صفحه=82-83|مکان=قم}}</ref>


{{پایان پاسخ}}
=== ۵. قطع کننده دست طمع ===
شیخ صدوق به نقل از [[عبد اللّٰه بن حسن]] گفته است که [[امام کاظم(ع)]] فرمودند: به این علت نام دختر رسول خدا را فاطمه گذاردند که خداوند نسبت به همه چیز قبل از آنکه به وجود بیاید آگاه است و می‌دانست که وقتی پیامبر با برخی از قبایل وصلت نماید آنان به دلیل وراثت، در امر خلافت و جانشینی او طمع می‌کنند لذا موقعی که دختر رسول خدا متولّد شد او را فاطمه نامید؛ زیرا فرزندانی از آن بانو خارج شده و خداوند امر ولایت را در بین آنها نهاد و بدین وسیله طوائف را از طمعی که داشتند قطع و جدا نمود؛ زیرا فاطمه به معنی کوتاه کردن و قطع دست طمع دیگران است.»<ref name=":03334">{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|نام=محمّد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه القمّی|ناشر=منشورات المکتبة الحیدریة|جلد=1|صفحه=178|مکان=نجف}}</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۱: خط ۴۲:


{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی =
| شاخه اصلی = تاریخ
| شاخه فرعی۱ =
| شاخه فرعی۱ = زنان اسوه
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۲ = حضرت فاطمه
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
 
{{ارزیابی
{{تکمیل مقاله
  | شناسه = شد
  | شناسه =
  | عکس = <!--خالی | شد-->
  | تیترها =
  | درگاه = شد
| ویرایش =
  | ادبیات = شد
  | لینک‌دهی =
  | پیوند = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری = شد
  | نمایه =
  | تغییرمسیر = شد
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات = شد
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی = شد
  | ارجاعات =
  | ارزیابی کیفی = شد
  | بازبینی نویسنده =  
  | اولویت = ب
  | تکمیل =
  | کیفیت = متوسط
  | اولویت =
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:فضایل حضرت فاطمه(س)]]
[[fr:Cause de nomination de Fatima (a)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۴۱

سؤال

چرا پیامبر دختر خود را با نام «فاطمه» نام گذاری کرد؟

درگاه‌ها


نام فاطمه، قبل از ولادت حضرت زهرا(س) وجود داشت. این نام به اوصاف و ویژگی‌های آن حضرت اشاره می‌کند، ویژگی‌هایی همچون دور بودن او و فرزندان و شیعیانش از آتش، دوری از بدی و جهل و پلیدی، کوتاه کننده دست طمع‌ورزان و به معنای فاطر.


پیشینه نام

نامگذاری افراد به نام فاطمه، پیش از تولد حضرت فاطمه(س) نیز وجود داشته است. مشهورترین فرد از این میان، فاطمه بنت اسد مادر امام علی(ع) است.[۱] علت نهادن این نام بر حضرت فاطمه(ع)، هیچ ارتباطی به اشخاص دیگر ندارد بلکه به علت داشتن اوصاف و ویژگی‌ها، این نام بر ایشان نهاده شد تا به آن اوصاف و ویژگی‌ها اشاره داشته باشد.

معنای نام فاطمه

۱. دور شده از آتش

گفته شده که علت نامگذاری به فاطمه، به این دلیل است که آن حضرت و فرزندانشان از آتش دور توصیف شده‌اند و شیعیان و محبین خود را از آتش جدا می‌کند. در تأیید به چندین روایت استناد شده است:

  1. امام صادق(ع) روایت می‌کنند که پیامبر(ص) فرمودند؛ «جبرئیل به من گفت: ای محمّد، این سیبی است که خداوند از بهشت برای تو هدیه فرستاده… آن را بخور و نترس! زیرا آن نور بانوئی است که در آسمان منصوره و در زمین فاطمه می‌باشد. گفتم: چرا در آسمان منصوره و در زمین فاطمه است؟ گفت: بدین سبب در زمین فاطمه نامیده شده که شیعیان خود را از جهنّم رهائی می‌بخشد و دشمنانش از محبّت وی بی‌بهره خواهند بود. و در آسمان بدین جهت منصوره است که خداوند فرموده:﴿یومئذ یفرح المؤمنون*بنصر الله ینصر من یشاء؛ در آن روز (قیامت)، مؤمنان، به جهت یاری خدا که هر فردی را بخواهد یاری دهد خرسند می‌شوند(روم:۴–۵) منظور از این یاری همان نصرتی است که حضرت فاطمه(س) به دوستان خویش خواهد کرد.»[۲]
  2. شیخ طوسی می‌نویسد: رسول‌الله(ص) فرمودند: «إنّی سمّیت فاطمة، لأنّ اللّه فطمها و ذرّیتها من النار؛ فاطمه(س)، فاطمه نامیده شد زیرا خداوند او و ذریه اش را از آتش جدا کرده است».[۳]
  3. شیخ صدوق روایتی از پیامبر(ص) می‌آورد که آن حضرت، علت این تفضل الهی به دخترشان را بیان می‌کنند: «إن فاطمة أحصنت فرجها فحرم الله ذریتها علی النار؛ فاطمه(س) خود را از آلوده شدن حفظ کرد و خداوند ذرّیهٔ وی را به آتش حرام کرد.»[۴]
  4. امام باقر(ع) می‌فرمود: «فاطمه(س) بر درب جهنّم توقّفی دارند، چون روز قیامت شود بین دیدگان هر شخصی نوشته می‌شود که او مؤمن است یا کافر. بسا شخصی را که دوستدار اهل بیت پیامبر است می‌آورند و به واسطه کثرت گناهانش امر می‌شود وی را در آتش بیاندازند. فاطمه(س) بین دو دیدگانش را می‌خواند که نوشته او محبّ اهل بیت است. به درگاه پروردگار عرض می‌کند: پروردگارا تو مرا فاطمه نام نهادی و وعده داده‌ای هر کسی که من و ذرّیّه‌ام را دوست دارد از آتش دوزخ بر حذر داری و وعده تو حقّ بوده و تخلّف پذیر نیست. خداوند می‌فرماید: ای فاطمه تو راست می‌گویی من نام تو را فاطمه نهاده‌ام و وعده داده‌ام که هر کس که محبّت و ولایت تو و فرزندانت را داشته باشد از آتش جهنّم جدایش کنم، وعده من حقّ بوده و خلف وعده نخواهم نمود و این که به بنده‌ام امر کردم به جهنّم برود به خاطر آن بود که تو او را شفاعت کنی و من شفاعت تو را پذیرفته تا موقعیّت و منزلت تو در پیش من برای فرشتگان و رسولان معلوم گردد پس هر کسی را که دیدی بین دیدگانش مؤمن نوشته شده دستش را بگیر و به بهشت داخل نما.»[۵]
  5. حضرت محمد(ص) می‌فرمایند: «لأنها فطمت هی و شیعتها من النار؛ زیرا او و شیعیانش از آتش دوزخ بر حذر داشته شده‌اند».[۶]
  6. قال علی(ع): «إنما سمیت فاطمة فاطمة لأن الله تعالی فطم من أحبها من النار؛ فاطمه را به خاطر این فاطمه نامیده‌اند که حقّ تعالی محبّ آن حضرت را از آتش جدا می‌کند.»[۷] این سخن در کتاب مناقب ابن شهرآشوب به امیرالمومنین(ع) نسبت داده شده است ولکن در برخی از منابع متقدم، به ابوهریره نسبت داده شده است.[۸]
  7. حضرت محمد(ص) می‌فرمایند: «إنما سمیت ابنتی فاطمة لأن الله فطمها و فطم من أحبها من النار».[۹]
  8. در برخی روایات از جدا شدن حضرت زهرا(س) و شیعیان و ذریهٔ آن حضرت از آتش سخن گفته است. حضرت محمد(ص) در این موضوع می‌فرمایند: «إنما سمیت فاطمة فاطمة لأنها فطمت هی و شیعتها و ذریتها من النار.»[۱۰]

۲. بریده شده از بدی‌ها

ادله بسیاری، همچون آیه تطهیر، وجود دارد که دلالت بر عصمت و دوری حضرت زهرا(س) از گناه و پلیدی می‌کنند.[۱۱] از همین روست که برخی روایات به این موضوع به عنوان دلیل نامگذاری شدن ایشان به فاطمه یاد کرده‌اند. امام صادق(ع) در تفسیر نام فاطمه می‌فرمایند: «فُطِمَتْ مِنَ الشَّر؛ از شرّ بریده شده است».[۱۲]

۳. اشتقاق از اسم فاطر

رسول خدا(ص) به علی(ع) فرمود: زمانی که خداوند آدم را آفرید و از روحش در او دمید و فرشتگان را به سجده کردن به او امر فرمود و وی را در بهشت ساکن کرد و کنیز خود حوّاء را به تزویجش درآورد آدم چشم به طرف عرش دوخت پنج سطر نوشته به نظر آورد به درگاه الهی عرض کرد: پروردگارا، اینان کیانند؟ حقّ تعالی فرمود: ایشان کسانی هستند که هر گاه شفاعت خلق مرا نمایند، شفاعتشان را قبول می‌کنم. آدم عرض کرد: پروردگارا، به قدر و عظمت آنها نزد خودت نام ایشان چیست؟ حقّ تعالی فرمود: امّا اوّلی: من محمود بوده و او محمّد است. دوّمی: من عالی هستم و او علی است. سوّمی: من فاطرم و او فاطمه است. چهارمی:من محسن بوده و او حسن است. پنجمی، من ذو الاحسان می‌باشم و او حسین است. تمامشان حمد و ثناء الهی را بجا می‌آورند.[۱۳]

۴. جدا شده از جهل و پلیدی

بر اساس روایتی، امام باقر(ع) فرمود: «چون فاطمه(س) متولد شد، خدا بفرشته‌ای وحی کرد تا بر زبان محمد(ص) جاری کند پس نام او را فاطمه گذارد، سپس فرمود: تو را به واسطه علم از جهل جدا و قطع نمودم، چنانچه از آلودگی بر حذر داشتم. امام باقر(ع) پس از آن فرمودند: به خدا سوگند حقّ تبارک و تعالی طبق عهد و میثاقی که نمود به واسطه علم فاطمه(ع) را از جهل و نیز از رجس و آلودگی بر حذر داشت».[۱۴] سند این حدیث به علت وجود فردی مجهول، ضعیف می‌باشد.[۱۵]

برای علم و عصمت حضرت فاطمه(س) ادله بسیاری وجود دارد مانند «حدیث ثقلین»[۱۶] و «آیه فاسألوا أهل الذکر»[۱۷] و آیه تطهیر و ادله دیگر.[۱۸]

۵. قطع کننده دست طمع

شیخ صدوق به نقل از عبد اللّٰه بن حسن گفته است که امام کاظم(ع) فرمودند: به این علت نام دختر رسول خدا را فاطمه گذاردند که خداوند نسبت به همه چیز قبل از آنکه به وجود بیاید آگاه است و می‌دانست که وقتی پیامبر با برخی از قبایل وصلت نماید آنان به دلیل وراثت، در امر خلافت و جانشینی او طمع می‌کنند لذا موقعی که دختر رسول خدا متولّد شد او را فاطمه نامید؛ زیرا فرزندانی از آن بانو خارج شده و خداوند امر ولایت را در بین آنها نهاد و بدین وسیله طوائف را از طمعی که داشتند قطع و جدا نمود؛ زیرا فاطمه به معنی کوتاه کردن و قطع دست طمع دیگران است.»[۱۹]

منابع

  1. الموسوی الصافی، السید حسین (۱۴۳۶). اُمَّهات الأئمة المعصومین علیهم السلام. ج۱. کربلاء: العتبة الحسینیة المقدسة. ص۱۱۱.
  2. ابن بابویه القمّی، محمّد بن علی. معانی الأخبار. بیروت: دار المعرفة للطباعة والنشر. ص۳۳۶.
  3. طوسی، محمد بن الحسن (۱۴۱۴). الأمالی. قم: دارالثقافة. ص۵۷۰.
  4. بن بابویه القمی، محمد بن علی. عیون أخبار الرضا(ع). ج۱. بیروت: منشورات مؤسسة الاعلمی. ص۶۸.
  5. ابن بابویه القمّی، محمّد بن علی. علل الشرایع. ج۱. نجف: منشورات المکتبة الحیدریة. ص۱۷۹.
  6. ابن بابویه القمّی، محمّد بن علی. تفسیر جوامع الجامع. ج۱. نجف: منشورات المکتبة الحیدریة. ص۱۷۸.
  7. السروی المازندرانی، محمد بن علی بن شهرآشوب (۱۳۷۹). مناقب آل أبی طالب. ج۳. قم: نشر علامه. ص۳۳۰.
  8. ابن بابویه القمّی، محمّد بن علی. علل الشرایع. ج۱. نجف: منشورات المکتبة الحیدریة. ص۱۷۸.
  9. طوسی، محمد بن الحسن (۱۴۱۴). الأمالی. قم: دارالثقافة. ص۲۹۴.
  10. الطبری الصغیر، محمد بن جریر (۱۴۱۳). دلائل الإمامة. قم: نشر بعثت. ص۱۴۸.
  11. حسینی میلانی، سید علی (۱۳۹۴). عصمت از منظر فریقین. قم: نشر حقایق. ص۸۲-۸۳.
  12. ابن بابویه القمّی، محمّد بن علی. علل الشرایع. ج۱. نجف: منشورات المکتبة الحیدریة. ص۱۷۸.
  13. ابن بابویه القمّی، محمّد بن علی. علل الشرایع. ج۱. نجف: منشورات المکتبة الحیدریة. ص۱۳۵.
  14. الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۲. قم: دار الحدیث. ص۴۹۶.
  15. مجلسی، محمّد باقر (۱۴۰۴). مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول. ج۵. تهران: دار الکتب الإسلامیّة. ص۳۴۴.
  16. حسینی میلانی، سید علی (۱۳۸۹). جواهر الکلام فی معرفة الإمامة و الإمام. ج۸. قم: مرکز حقایق اسلامی. ص۱۵-۲۰۸.
  17. الکلینی الرازی، أبو جعفر محمّد بن یعقوب (۱۴۳۰). الکافی. ج۱. قم: دار الحدیث. ص۵۲۴.
  18. حسینی میلانی، سید علی (۱۳۹۴). عصمت از منظر فریقین. قم: نشر حقایق. ص۸۲-۸۳.
  19. ابن بابویه القمّی، محمّد بن علی. علل الشرایع. ج۱. نجف: منشورات المکتبة الحیدریة. ص۱۷۸.