هامان: تفاوت میان نسخهها
Mnazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
نام '''هامان''' در ۶ آیه از قرآن در کنار [[فرعون]] آمده است. با توجه به دستور فرعون به هامان، هامان وزیر و فرمانبردار فرعون بوده است. در بعضی از تفاسیر هامان وزیر و [[قارون]] خزانه دار فرعون معرفی شدهاند. در [[سوره قصص]]، نیز قرآن عبارت لشگریان فرعون و هامان را آورده | {{درگاه|واژهها}} | ||
نام '''هامان''' در ۶ آیه از قرآن در کنار [[فرعون]] آمده است. با توجه به دستور فرعون به هامان، هامان وزیر و فرمانبردار فرعون بوده است. در بعضی از تفاسیر هامان وزیر و [[قارون]] خزانه دار فرعون معرفی شدهاند. در [[سوره قصص]]، نیز قرآن عبارت لشگریان فرعون و هامان را آورده است که نشان دهنده نفوذ و قدرت هامان در دربار فرعون است. | |||
== هامان در قرآن == | == هامان در قرآن == | ||
کلمه «هامان» در قرآن در شش آیه آمده است: | کلمه «هامان» در قرآن در شش آیه آمده است: | ||
* {{قرآن|وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَنُرِیَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا کَانُوا یَحْذَرُونَ|ترجمه=و در زمین به آنها قدرت و تمکین بخشیم و به چشم فرعون وهامان و | * {{قرآن|وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَنُرِیَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا کَانُوا یَحْذَرُونَ|ترجمه=و در زمین به آنها قدرت و تمکین بخشیم و به چشم فرعون وهامان و لشکریانشان آنچه را که از آن اندیشناک و ترسان بودند از سوی آنان بنماییم.|سوره=قصص|آیه=۶}} | ||
* {{قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا کَانُوا خَاطِئِینَ|ترجمه=همانا فرعون وهامان و | * {{قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا کَانُوا خَاطِئِینَ|ترجمه=همانا فرعون وهامان و لشکریانشان بسیار نادان و خطا کار بودند.|سوره=قصص|آیه=۸}} | ||
* {{قرآن|فَأَوْقِدْ لِی یَا هَامَانُ عَلَی الطِّینِ فَاجْعَلْ لِی صَرْحًا لَعَلِّی أَطَّلِعُ إِلَیٰ إِلٰهِ مُوسَیٰ|ترجمه=ایهامان خشتی در آتش پخته و از آن برای من قصری بلندپایه بنا کن تا من بر خدای موسی مطلع شوم|سوره=قصص|آیه=۳۸}} | * {{قرآن|فَأَوْقِدْ لِی یَا هَامَانُ عَلَی الطِّینِ فَاجْعَلْ لِی صَرْحًا لَعَلِّی أَطَّلِعُ إِلَیٰ إِلٰهِ مُوسَیٰ|ترجمه=ایهامان خشتی در آتش پخته و از آن برای من قصری بلندپایه بنا کن تا من بر خدای موسی مطلع شوم|سوره=قصص|آیه=۳۸}} | ||
* {{قرآن|وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ ۖ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَیٰ بِالْبَیِّنَاتِ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ وَمَا کَانُوا سَابِقِینَ|ترجمه=و «قارون» و «فرعون» و «هامان» را نیز هلاک کردیم؛ موسی با دلایل روشن به | * {{قرآن|وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ ۖ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَیٰ بِالْبَیِّنَاتِ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ وَمَا کَانُوا سَابِقِینَ|ترجمه=و «قارون» و «فرعون» و «هامان» را نیز هلاک کردیم؛ موسی با دلایل روشن به سراغشان آمد، امّا آنان در زمین برتری جویی کردند، ولی نتوانستند بر خدا پیشی گیرند|سوره=عنکبوت|آیه=۳۹}} | ||
* {{قرآن|إِلَیٰ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ کَذَّابٌ|ترجمه=به سوی فرعون وهامان و | * {{قرآن|إِلَیٰ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ کَذَّابٌ|ترجمه=(موسی را) به سوی فرعون وهامان و قارون(فرستادیم). آنها گفتند: او ساحر بسیار دروغگویی است.|سوره=غافر|آیه=۲۴}} | ||
* {{قرآن|وَقَالَ فِرْعَوْنُ یَا هَامَانُ ابْنِ لِی صَرْحًا لَعَلِّی أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ|ترجمه=فرعون گفت: «ای هامان! برای من بنای مرتفعی بساز، شاید به وسایلی دست | * {{قرآن|وَقَالَ فِرْعَوْنُ یَا هَامَانُ ابْنِ لِی صَرْحًا لَعَلِّی أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ|ترجمه=فرعون گفت: «ای هامان! برای من بنای مرتفعی بساز، شاید به وسایلی دست یابم».|سوره=غافر|آیه=۳۶}} | ||
== مراد از هامان == | == مراد از هامان == | ||
در تمامی آیات نام '''هامان'''، در کنار فرعون آورده شده است. با توجه به اینکه فرعون به هامان دستور ساخت بنایی را میدهد، پسهامان، فرمانبردار و وزیر فرعون بوده است | در تمامی آیات نام '''هامان'''، در کنار فرعون آورده شده است. با توجه به اینکه فرعون به هامان دستور ساخت بنایی را میدهد، پسهامان، فرمانبردار و وزیر فرعون بوده است. نکته دیگری که در آیات فهمیده میشود، ذکر هامان در کنار اسامی فرعون و قارون است که از ذکر این نام، اهمیت مقام هامان فهمیده میشود.<ref>قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، قم، داراکتاب الاسلامیه، ج۱۲، ۱۳۷۶، ج۷، ص۱۶۵.</ref> | ||
هامان وزیر [[فرعون]] و [[قارون]] خزانهدار او بوده است. | |||
<ref>طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۸۰۸.</ref> | |||
<ref>قرطبى، محمد بن احمد، الجامع لأحكام القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، ۱۳۶۴ش، ج۱۵، ص۳۰۴.</ref> | |||
هامان در دربار فرعون آن قدر نفوذ داشت که قرآن در آیه ۶، [[سوره قصص]] از لشکریان مصر به لشکریان فرعون و هامان تعبیر میکند. | |||
<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۱۶.</ref> | |||
نام سه كس در آيه ۲۴ سوره غافر آمده است كه هر كدام مظهر و سمبل چيزى بودند: '''فرعون''' سمبل طغيان و سركشى و حاكميت ظلم و جور. '''هامان''' مظهر شيطنت و طرحهاى شيطانى. '''قارون''' مظهر ثروتمند ياغى و استثمارگر كه براى حفظ ثروت خويش از هيچ كارى ابا نداشت.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۰، ص۷۶.</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
خط ۲۷: | خط ۳۳: | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | ||
|شاخه فرعی۱ = مفردات قرآن | | شاخه فرعی۱ = مفردات قرآن | ||
|شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
|شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{ | {{ارزیابی | ||
| شناسه = شد | | شناسه = <!--خالی | شد--> | ||
| | | عکس = <!--خالی | شد--> | ||
| | | درگاه = <!--خالی | شد--> | ||
| | | ادبیات = <!--خالی | شد--> | ||
| | | پیوند = <!--خالی | شد--> | ||
| | | ناوبری = <!--خالی | شد--> | ||
| | | تغییرمسیر = <!--خالی | شد--> | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = <!--خالی | شد--> | ||
| | | ارزیابی کمی = <!--خالی | شد--> | ||
| | | ارزیابی کیفی = شد | ||
| اولویت = ج | | اولویت = <!--الف | ب | ج | د--> | ||
| کیفیت = | | کیفیت = <!--خیلیخوب | خوب | متوسط | ضعیف--> | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۵۰
هامان که در چند سوره از قرآن به آن اشاره شده، چه کسی یا کسانی هستند؟
نام هامان در ۶ آیه از قرآن در کنار فرعون آمده است. با توجه به دستور فرعون به هامان، هامان وزیر و فرمانبردار فرعون بوده است. در بعضی از تفاسیر هامان وزیر و قارون خزانه دار فرعون معرفی شدهاند. در سوره قصص، نیز قرآن عبارت لشگریان فرعون و هامان را آورده است که نشان دهنده نفوذ و قدرت هامان در دربار فرعون است.
هامان در قرآن
کلمه «هامان» در قرآن در شش آیه آمده است:
- ﴿وَنُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَنُرِیَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا کَانُوا یَحْذَرُونَ؛ و در زمین به آنها قدرت و تمکین بخشیم و به چشم فرعون وهامان و لشکریانشان آنچه را که از آن اندیشناک و ترسان بودند از سوی آنان بنماییم.﴾(قصص:۶)
- ﴿إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا کَانُوا خَاطِئِینَ؛ همانا فرعون وهامان و لشکریانشان بسیار نادان و خطا کار بودند.﴾(قصص:۸)
- ﴿فَأَوْقِدْ لِی یَا هَامَانُ عَلَی الطِّینِ فَاجْعَلْ لِی صَرْحًا لَعَلِّی أَطَّلِعُ إِلَیٰ إِلٰهِ مُوسَیٰ؛ ایهامان خشتی در آتش پخته و از آن برای من قصری بلندپایه بنا کن تا من بر خدای موسی مطلع شوم﴾(قصص:۳۸)
- ﴿وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ ۖ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَیٰ بِالْبَیِّنَاتِ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ وَمَا کَانُوا سَابِقِینَ؛ و «قارون» و «فرعون» و «هامان» را نیز هلاک کردیم؛ موسی با دلایل روشن به سراغشان آمد، امّا آنان در زمین برتری جویی کردند، ولی نتوانستند بر خدا پیشی گیرند﴾(عنکبوت:۳۹)
- ﴿إِلَیٰ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ کَذَّابٌ؛ (موسی را) به سوی فرعون وهامان و قارون(فرستادیم). آنها گفتند: او ساحر بسیار دروغگویی است.﴾(غافر:۲۴)
- ﴿وَقَالَ فِرْعَوْنُ یَا هَامَانُ ابْنِ لِی صَرْحًا لَعَلِّی أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ؛ فرعون گفت: «ای هامان! برای من بنای مرتفعی بساز، شاید به وسایلی دست یابم».﴾(غافر:۳۶)
مراد از هامان
در تمامی آیات نام هامان، در کنار فرعون آورده شده است. با توجه به اینکه فرعون به هامان دستور ساخت بنایی را میدهد، پسهامان، فرمانبردار و وزیر فرعون بوده است. نکته دیگری که در آیات فهمیده میشود، ذکر هامان در کنار اسامی فرعون و قارون است که از ذکر این نام، اهمیت مقام هامان فهمیده میشود.[۱]
هامان وزیر فرعون و قارون خزانهدار او بوده است. [۲] [۳] هامان در دربار فرعون آن قدر نفوذ داشت که قرآن در آیه ۶، سوره قصص از لشکریان مصر به لشکریان فرعون و هامان تعبیر میکند. [۴]
نام سه كس در آيه ۲۴ سوره غافر آمده است كه هر كدام مظهر و سمبل چيزى بودند: فرعون سمبل طغيان و سركشى و حاكميت ظلم و جور. هامان مظهر شيطنت و طرحهاى شيطانى. قارون مظهر ثروتمند ياغى و استثمارگر كه براى حفظ ثروت خويش از هيچ كارى ابا نداشت.[۵]
منابع
- ↑ قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، قم، داراکتاب الاسلامیه، ج۱۲، ۱۳۷۶، ج۷، ص۱۶۵.
- ↑ طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۸۰۸.
- ↑ قرطبى، محمد بن احمد، الجامع لأحكام القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، ۱۳۶۴ش، ج۱۵، ص۳۰۴.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۱۶.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۰، ص۷۶.