۱٬۴۵۷
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =') |
|||
(۸ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
محتوای خطبه دوم امام حسین(ع) در روز عاشورا چه بوده است؟ | محتوای خطبه دوم امام حسین(ع) در روز عاشورا چه بوده است؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه | {{درگاه|امام حسین}} | ||
'''خطبه دوم امام حسین(ع) در روز عاشورا''' که [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] ضمن آن به مذمت مردم کوفه به دلیل پیمانشکنی پرداخته و حرامخواری را علت این پیمانشکنی قلمداد کرده است. | '''خطبه دوم امام حسین(ع) در روز عاشورا''' که [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] ضمن آن به مذمت مردم [[کوفه]] به دلیل پیمانشکنی پرداخته و حرامخواری را علت این پیمانشکنی قلمداد کرده است. | ||
از نظر محققان، امام حسین(ع) در خطبه دوم خود در [[روز عاشورا]] تلاش کرده تا توجه مردم کوفه را به این حقیقت جلب کند که آنان با شمشیری که متعلق به خاندان پیامبر(ص) است علیه این خاندان قیام کردهاند و نیرویی را که اسلام به آنان ارزانی داشته بر ضد خود اسلام به کار بردهاند. برخی از جملات این خطبه بهعنوان شعار نهضت عاشورا قلمداد شده است. | از نظر محققان، امام حسین(ع) در خطبه دوم خود در [[روز عاشورا]] تلاش کرده تا توجه مردم کوفه را به این حقیقت جلب کند که آنان با شمشیری که متعلق به [[خاندان پیامبر(ص)]] است علیه این خاندان قیام کردهاند و نیرویی را که [[اسلام]] به آنان ارزانی داشته بر ضد خود اسلام به کار بردهاند. برخی از جملات این خطبه بهعنوان شعار [[نهضت عاشورا]] قلمداد شده است. | ||
امام حسین(ع) این خطبه را پیش از آغاز جنگ و زمانی که سپاه کوفه آماده حمله بود خواند. زمانی که امام حسین(ع) قصد کرد تا با این سخنرانیِ پایانی حجت را بر سپاه کوفه تمام کند، سپاهیان دشمن با ایجاد | امام حسین(ع) این خطبه را پیش از آغاز جنگ و زمانی که سپاه کوفه آماده حمله بود خواند. زمانی که امام حسین(ع) قصد کرد تا با این سخنرانیِ پایانی حجت را بر سپاه کوفه تمام کند، سپاهیان دشمن با ایجاد سر و صدا و هلهله از این کار جلوگیری کردند. امام حسین(ع) در این شرایط سخنان خود را شروع کرد و دلیل عدم سکوت سپاه کوفه برای نشنیدن سخنان حق را [[حرامخواری]] آنان برشمرد. | ||
== جایگاه و ویژگیها == | == جایگاه و ویژگیها == | ||
{{جعبه نقل قول | {{جعبه نقل قول | ||
| نقل قول = <small>امام حسین(ع) خطاب به سپاه کوفه:</small>:{{سخ}} | | نقل قول = <small>امام حسین(ع) خطاب به سپاه کوفه:</small>:{{سخ}} | ||
به خدا سوگند! خیانتکاری از صفات بارز شماست که رگ و ریشه شما بر آن استوار، تنه و شاخه شما آن را به ارث برده و دلهایتان با این عادت نکوهیده رشد نموده و سینههایتان با آن مملو گردیده است. شما به آن میوه نامبارکی میمانید که در گلوی باغبان رنجدیدهاش گیر کند و در کام سارق ستمگرش شیرین و لذتبخش باشد.<ref>خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین علیه السلام، بیجا، انوار الهدی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۸–۱۰.</ref> | به خدا سوگند! خیانتکاری از صفات بارز شماست که رگ و ریشه شما بر آن استوار، تنه و شاخه شما آن را به ارث برده و دلهایتان با این عادت نکوهیده رشد نموده و سینههایتان با آن مملو گردیده است. شما به آن میوه نامبارکی میمانید که در گلوی باغبان رنجدیدهاش گیر کند و در کام سارق ستمگرش شیرین و لذتبخش باشد.<ref>خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین علیه السلام، بیجا، انوار الهدی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۸–۱۰.</ref> | ||
}} | }} | ||
خطبه دوم [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] در روز عاشورا خطبهای است که در بخش مهمی از | خطبه دوم [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] در روز عاشورا خطبهای است که در بخش مهمی از آن، امام(ع) مردم کوفه را به دلیل [[پیمانشکنی]] مورد ملامت قرار داده است. حضرت در سخنان خود به تحلیل این موضوع پرداخته که چگونه مردم کوفه که روزی در اثر جنایتهای بنیامیه بهسوی آن حضرت میل یافته و او را به عراق دعوت کرده بودند، ناگهان تغییر موضع دادند؛ تغییری که طی آن نقض عهد کردند و امام(ع) را تنها گذاشته و از [[بنیامیه]] پشتیبانی کردند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا|سال=1381|نام=محمد صادق|نام خانوادگی=نجمی|ناشر=قم، بوستان کتاب|صفحه=252}}</ref> | ||
امام حسین(ع) در تحلیل | امام حسین(ع) در تحلیل خود، دلیل این انحراف که هنگام ایراد خطبه به صورت امتناع از شنیدن سخن حق با ایجاد سر و صدا نمایان شده بود را، حرامخواری سپاه کوفه قلمداد کرده بود. حرامخواری که ناشی از سرازیر شدن پولهای حرام فراوان در زمان [[خلافت معاویه]] و از طرف او بهنام هدیه برای شکست دادن [[امام علی(ع)]] و به انزوا کشاندن [[امام حسن(ع)]] از صحنه سیاست و خلافت بود. از نظر امام(ع)، انباشته شدن شکمهای کوفیان از این نوع غذاهای حرام، موجب شده قلبهای آنان سیاه و چشمِ حقبینشان کور و گوششان برای شنیدن حرف حق کر شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا|سال=1381|نام=محمد صادق|نام خانوادگی=نجمی|ناشر=قم، بوستان کتاب|صفحه=253}}</ref> | ||
از نظر برخی محققان امام حسین(ع) در این خطبه تلاش کرده تا توجه مردم کوفه را به این حقیقت جلب کند که آنان با شمشیری که متعلق به خاندان پیامبر(ص) است علیه این خاندان قیام کردهاند و نیرویی را که [[اسلام]] به آنان ارزانی داشته بر ضد خود اسلام به کار بردهاند.<ref> | از نظر برخی محققان امام حسین(ع) در این خطبه تلاش کرده تا توجه مردم کوفه را به این حقیقت جلب کند که آنان با شمشیری که متعلق به خاندان پیامبر(ص) است علیه این خاندان قیام کردهاند و نیرویی را که [[اسلام]] به آنان ارزانی داشته بر ضد خود اسلام به کار بردهاند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا|سال=1381|نام=محمد صادق|نام خانوادگی=نجمی|ناشر=قم، بوستان کتاب|صفحه=254}}</ref> | ||
برخی از جملات این خطبه بهعنوان شعار [[نهضت عاشورا]] قلمداد شدهاند؛<ref> | برخی از جملات این خطبه بهعنوان شعار [[نهضت عاشورا]] قلمداد شدهاند؛<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=حماسه حسینی|سال=1381|نام=مرتضی|نام خانوادگی=مطهری|ناشر=تهران، انتشارات صدرا|جلد=1|صفحه=182 ـ 183}}</ref> از جمله، عبارت «[[هیهات منا الذلة]]» که بهعنوان یکی از شعارهای اصلی [[آزادی و آزادگی در مکتب امام حسین(ع)|آزادگی و آزادی در مکتب امام حسین(ع)]] و نمادهای ظلمستیزی در حادثه عاشورا بهشمار رفته اشت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پیامهای عاشورا|سال=1386|نام=جواد|نام خانوادگی=محدثی|ناشر=قم، زمزم هدایت|صفحه=26}}</ref> | ||
این خطبه، با اختلاف در حجم و الفاظ، در برخی از منابع معتبر تاریخی نقل شده است؛ از جمله در [[اثبات الوصیه]] مسعودی،<ref> | این خطبه، با اختلاف در حجم و الفاظ، در برخی از منابع معتبر تاریخی نقل شده است؛ از جمله در [[اثبات الوصیه]] مسعودی،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=اثبات الوصیة|سال=1384|نام=علی بن حسین|نام خانوادگی=مسعودی|ناشر=قم، انصاریان|صفحه=166}}</ref> مقتل الحسین خوارزمی<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مقتل الحسین علیه السلام|سال=1423|نام=موفق بن احمد|نام خانوادگی=خوارزمی|ناشر=انوار الهدی|جلد=2|صفحه=8 ـ 10}}</ref> و تاریخ دمشق ابنعساکر.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ دمشق|سال=1415|نام=علی بن الحسن|نام خانوادگی=ابنعساکر|ناشر=بیروت، دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع|جلد=14|صفحه=218 ـ 219}}</ref> | ||
== مقدمات ایراد خطبه == | == مقدمات ایراد خطبه == | ||
در منابع آمده | در منابع آمده است، پس از آنکه سپاه امام حسین(ع) و سپاه کوفه کاملاً آماده شدند، پرچمهای سپاه [[عمر بن سعد]] برافراشته و صدای طبل و شیپورشان بلند شد. پس از این، سپاه کوفه از هر طرف، مانند حلقه انگشتری، دور خیمههای امام حسین(ع) را فرا گرفت. [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] پس از آنکه فرماندهان جناح راست و چپ سپاه خود را مشخص کرد، از میان لشکر خود بیرون آمد و در برابر صفوف سپاه دشمن قرار گرفت. امام(ع) از آنان خواست تا سکوت کنند و به سخنان او گوش دهند. سپاهیان کوفه همچنان سر و صدا و هلهله میکردند که امام حسین(ع) با جملاتی آنان را به آرامش و سکوت دعوت کرد. سپس خطبه خود را آغاز کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مقتل الحسین علیه السلام|سال=1423|نام=موفق بن احمد|نام خانوادگی=خوارزمی|ناشر=انوار الهدی|جلد=2|صفحه=8}}</ref> | ||
== رخدادهای همزمان با ایراد خطبه == | == رخدادهای همزمان با ایراد خطبه == | ||
زمانی که امام حسین(ع) قصد کرد تا با سخنرانی دوباره حجت را بر سپاه کوفه تمام کند، سپاهیانِ دشمن با ایجاد | زمانی که امام حسین(ع) قصد کرد تا با سخنرانی دوباره حجت را بر سپاه کوفه تمام کند، سپاهیانِ دشمن با ایجاد سر و صدا و هلهله از این کار جلوگیری کردند. امام حسین(ع) در این شرایط سخنان خود را شروع کرد. حضرت ابتدا، به دلیل عدم سکوت سپاه کوفه پرداخت و لقمه حرام را عامل نشنیدن سخنان حق برشمرد. این موضوع باعث شد تا لشکریان عمرسعد یکدیگر را ملامت کنند که چرا سکوت نمیکنند و یکدیگر را وادار به گوشدادن به سخنان امام(ع) کردند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا|سال=1381|نام=محمد صادق|نام خانوادگی=نجمی|ناشر=قم، بوستان کتاب|صفحه=246}}</ref> | ||
امام حسین(ع) در | امام حسین(ع) در میانۀ خطبه اشعاری خواند که معنای حماسی داشت و تأکید میکرد که در جنگ میان حق و باطل، طرف حق چه شکست بخورد و چه پیروز شود پیروز حقیقی است. در انتهای خطبه امام حسین(ع) دست به [[دعا]] برداشت و سپاه کوفه را نفرین کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پیشوایان هدایت|سال=1380|نام=سید منذر|نام خانوادگی=حکیم|ناشر=قم، انتشارات مجمع جهانی اهل بیت|جلد=5|صفحه=257}}</ref> | ||
== متن و ترجمه خطبه == | == متن و ترجمه خطبه == | ||
خط ۴۶: | خط ۴۴: | ||
فَقُلْ لِلشّا مِتینَ بِنا اَفِیقُوا/سَیَلْقَی الشامِتُونَ کَما لَقِینا | فَقُلْ لِلشّا مِتینَ بِنا اَفِیقُوا/سَیَلْقَی الشامِتُونَ کَما لَقِینا | ||
اِذا مَاالْمُوْتَ رَفَعَ عَنْ اُناسٍ/بِکَلْکَلِهِ اَناخَ بِآخَرِینا|اگر ما بر دشمن پیروز گردیم، در گذشته هم پیروزمند بودهایم و اگر شکست بخوریم باز هم شکست از آن ما و ترس از شئون ما نیست؛ ولی اینک حوادثی بر ما گذشته و سودی ظاهراً به دیگران رسیده است. | اِذا مَاالْمُوْتَ رَفَعَ عَنْ اُناسٍ/بِکَلْکَلِهِ اَناخَ بِآخَرِینا|اگر ما بر دشمن پیروز گردیم، در گذشته هم پیروزمند بودهایم و اگر شکست بخوریم باز هم شکست از آن ما و ترس از شئون ما نیست؛ ولی اینک حوادثی بر ما گذشته و سودی ظاهراً به دیگران رسیده است. | ||
شماتتکنندگان ما را بگو بیدار باشید که آنان نیز مثل ما با شماتتکنندگان مواجه خواهند گردید که مرگ هر وقت شتر خویش را از کنار دری بلند کرد، در کنار دری دیگری خواهد خواباند.|اَما وَاللّه لا تَلْبَثُونَ بَعدَها اِلاّ کَریثَما یُرْکَبُ الْفَرَسُ حَتّی تَدُورَبِکُمْ دَوْرَ الرَّحی وَتَقْلَقَ بِکُمْ قَلَقَ الْمحْوَرِ عَهْدٌ عَهِدَهُ اِلَیَّ ابِی عَنْ جَدّی رَسُولِ اللّه فَاجْمِعُوا امْرَکُمْ وَشُرَکاءَکُمْ ثُمَّ لایَکُنْ امرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّةً ثُمَّ اْقضُوا اِلَیَّ وَلا تُنْظِرُونِ اِنّی تَوَکَّلْتُ عَلَی اللّهِ رَبّی وَرَبِّکُمْ ما مِنْ دابَّةٍ اِلاّ هُوَ آخِذٌ بِناصِیَتِها اِنَّ رَبِّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ.|آگاه باشید! به خدا سوگند، پس از این جنگ به شما مهلت داده نمیشود که سوار بر مرکب مراد خویش گردید، مگر همان اندازه که سوارکار بر اسب خویش سوار است تا اینکه آسیاب حوادث شما را بچرخاند و مانند محور و مدار سنگآسیاب مضطربتان گرداند و این عهد و پیمانی است که پدرم علی(ع) از جدم رسول خدا(ص) بازگو نموده است. پس با همفکران خود دست به هم بدهید و تصمیم باطل خود را، پس از آنکه امر بر شما روشن گردید، درباره من اجرا کنید و مهلتم ندهید. من بر خدا که پروردگار من و شما است توکل میکنم که اختیار هر جنبندهای در ید قدرت اوست و خدای من بر صراط مستقیم است.|اللّهُمَّ احْبِسْ عَنْهُمْ قَطْرَ السَّماءِ وَابْعَثْ عَلَیْهِمْ سِنِینَ کَسِنی یُوسُفَ وَسَلِّط عَلَیْهِمْ غُلامَ ثَقیف یَسْقیهِمْ کَاساً مُصَبَّرَةً فَلا یَدَعُ فیهم اَحَداً قَتْلَةً بَقَتْلَةٍ وَضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ یَنْتَقِمُ لی وَلاَوْلیائی وَلاهْلِ بَیْتی وَاشْیاعِی مِنْهُمْ فَاِنَّهُمْ کَذَّبُونا وَخَذَلُونا وَاَنْتَ رَبُّنا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنا وَاَلیْکَ الْمَصیرُ.|خدایا! قطرات باران را از آنان قطع کن و سالهایی (سختی)، مانند سالهای یوسف(ع)، بر آنان بفرست و غلام ثقفی را بر آنان مسلط گردان تا با کاسه تلخ ذلت، سیرابشان سازد و کسی را در میانشان بدون مجازات نگذارد؛ در مقابل قتل به قتلشان برساند و در مقابل ضرب آنان را بزند و از آنان انتقام من و انتقام خاندان و پیروانم را بگیرد؛ زیرا اینان ما را تکذیب نمودند و در مقابل دشمن دست از یاری ما برداشتند و تویی پروردگار ما به تو توکل کردهایم و برگشت ما بهسوی تو است. | شماتتکنندگان ما را بگو بیدار باشید که آنان نیز مثل ما با شماتتکنندگان مواجه خواهند گردید که مرگ هر وقت شتر خویش را از کنار دری بلند کرد، در کنار دری دیگری خواهد خواباند.|اَما وَاللّه لا تَلْبَثُونَ بَعدَها اِلاّ کَریثَما یُرْکَبُ الْفَرَسُ حَتّی تَدُورَبِکُمْ دَوْرَ الرَّحی وَتَقْلَقَ بِکُمْ قَلَقَ الْمحْوَرِ عَهْدٌ عَهِدَهُ اِلَیَّ ابِی عَنْ جَدّی رَسُولِ اللّه فَاجْمِعُوا امْرَکُمْ وَشُرَکاءَکُمْ ثُمَّ لایَکُنْ امرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّةً ثُمَّ اْقضُوا اِلَیَّ وَلا تُنْظِرُونِ اِنّی تَوَکَّلْتُ عَلَی اللّهِ رَبّی وَرَبِّکُمْ ما مِنْ دابَّةٍ اِلاّ هُوَ آخِذٌ بِناصِیَتِها اِنَّ رَبِّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ.|آگاه باشید! به خدا سوگند، پس از این جنگ به شما مهلت داده نمیشود که سوار بر مرکب مراد خویش گردید، مگر همان اندازه که سوارکار بر اسب خویش سوار است تا اینکه آسیاب حوادث شما را بچرخاند و مانند محور و مدار سنگآسیاب مضطربتان گرداند و این عهد و پیمانی است که پدرم علی(ع) از جدم رسول خدا(ص) بازگو نموده است. پس با همفکران خود دست به هم بدهید و تصمیم باطل خود را، پس از آنکه امر بر شما روشن گردید، درباره من اجرا کنید و مهلتم ندهید. من بر خدا که پروردگار من و شما است توکل میکنم که اختیار هر جنبندهای در ید قدرت اوست و خدای من بر صراط مستقیم است.|اللّهُمَّ احْبِسْ عَنْهُمْ قَطْرَ السَّماءِ وَابْعَثْ عَلَیْهِمْ سِنِینَ کَسِنی یُوسُفَ وَسَلِّط عَلَیْهِمْ غُلامَ ثَقیف یَسْقیهِمْ کَاساً مُصَبَّرَةً فَلا یَدَعُ فیهم اَحَداً قَتْلَةً بَقَتْلَةٍ وَضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ یَنْتَقِمُ لی وَلاَوْلیائی وَلاهْلِ بَیْتی وَاشْیاعِی مِنْهُمْ فَاِنَّهُمْ کَذَّبُونا وَخَذَلُونا وَاَنْتَ رَبُّنا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنا وَاَلیْکَ الْمَصیرُ.|خدایا! قطرات باران را از آنان قطع کن و سالهایی (سختی)، مانند سالهای یوسف(ع)، بر آنان بفرست و غلام ثقفی را بر آنان مسلط گردان تا با کاسه تلخ ذلت، سیرابشان سازد و کسی را در میانشان بدون مجازات نگذارد؛ در مقابل قتل به قتلشان برساند و در مقابل ضرب آنان را بزند و از آنان انتقام من و انتقام خاندان و پیروانم را بگیرد؛ زیرا اینان ما را تکذیب نمودند و در مقابل دشمن دست از یاری ما برداشتند و تویی پروردگار ما به تو توکل کردهایم و برگشت ما بهسوی تو است.<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ترجمه و شرح سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، انتشارات اسلامیه، بیتا، ج۲، ص۹۷–۱۰۱؛ فضل بن حسن، طبرسی اعلام الوری، قم، انتشارات آل البیت، ۱۴۱۷ ق، ج۱، ص۴۵۹.</ref> | ||
}} | }} | ||
ویرایش