علم رجال: تفاوت میان نسخهها
(ابرابزار) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۳ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۲
این مقاله هماکنون به دست Rahmani در حال ویرایش است. |
تاریخ پیدایش علم رجال را بنویسید؟
قرآن و سنت اهل بیت(ع) از منابع اصلی آموزههای دینی اعم از احکام، معارف، اخلاق و … هستند؛ قرآن غالباً خطوط کلی را بیان میکند و تفسیر و تفصیل آن بر عهده پیامبر(ص) و جانشینان معصوم آن حضرت است که در قالب روایات به دست ما رسیده است. بدین جهت، حدیث و علوم مرتبط با آن، اهمیت ویژهای دارند و آگاهی از آنها برای کسانی که میخواهند آموزههای یاد شده را اجتهادی کنند، یک ضرورت است. یکی از این علوم علم رجال نام دارد.
تعریف علم رجال
«علم رجال علمی است که درباره حالات و اوصاف راویان حدیث از آن جهت که دخالت در جواز و عدم جواز قبول قولشان (در خصوص نقل روایات معصومان(ع)) دارد (مثل عدالت و فسق و وثوق و …) بحث میکند.»[۱]
علت پیدایش علم رجال
در بین راویان احادیث افراد مختلف با آراء و عقاید گوناگون و خصوصیات اخلاقی متفاوت وجود دارند که با انگیزههای مختلف به نقل روایت پرداختهاند. امام علی(ع) راویان را به چهار دسته تقسیم میکنند:[۲] ۱. منافقان ۲. کسانی که در نقل حدیث دچار خطا و اشتباه شدهاند ۳. کسانی که تخصص در حدیث را نداشته و جاهلانه به آن دست زدهاند. ۴. کسانی که احادیث را به درستی فرا گرفته و صادقانه نقل کردهاند؛ و روشن است که تنها به روایات راویان قسم چهارم با اطمینان میتوان دل داد و آنها را حجت دانست اما روایات بقیه اقسام راویان به راحتی قابل پذیرش نیستند خصوصاً راویان منافق که با انگیزه دشمنی اقدام به جعل و تحریف متون یا اسناد روایات کرده و آنها را به دروغ به معصوم(ع) نسبت دادهاند و این عمل زشت را حتی در زمان پیامبر اکرم(ص) نیز انجام میدادند که آن حضرت در مقابل آنان موضعگیری کردند.[۳]
از آنجایی که برای شناخت میزان ارزش و اعتبار روایات باید راویان آنها را شناخت و این امر با علم رجال محقق میشود به همین جهت علم رجال پدید آمد.
تاریخ پیدایش و سیر تکاملی علم رجال
این علم، یکی از قدیمیترین علوم اسلامی است و قدمت آن به اوائل نیمه دوم قرن اول بازمیگردد چنانکه ابو رافع (کاتب علی(ع)) برای اولین بار کتابی در این زمینه نوشت و در آن اسامی شیعیان علی(ع) و نیز اسامی شرکت کنندگان در جنگهای بصره، صفین و نهروان را نوشت.[۴] پس از او نیز افراد دیگری از شیعیان در زمان ائمه(ع) در این خصوص کتاب نوشتند مانند: عبد الله بن جبله (متوفی ۲۱۹) از اصحاب امام کاظم(ع)، حسن بن علی بن فضال (متوفی ۲۲۴) از اصحاب امام کاظم(ع)، علی بن الحسن متولد ۲۰۶، فضل بن شاذان از اصحاب امام رضا(ع)، محمد بن خالد برقی از اصحاب امام کاظم(ع) و احمد بن محمد بن خالد برقی (متوفی ۲۷۴) ولی متأسفانه کتاب هیچکدام از افراد ذکر شده اکنون در دست نیست.[۵] اما علمای دیگری پیوسته در طی قرون بعدی در این موضوع تألیفات گرانسنگی داشتهاند که در این نوشتار تنها اصول اولیه علم رجال به صورت مختصر معرفی میشوند:
این کتابها با استفاده از کتابهایی که ذکر شده نوشته شده است و عبارتند از:
۱. اختیار معرفه الرجال معروف به رجال الکشی: مرحوم ابو عمرو محمد بن عبد العزیز کشی ـ معاصر مرحوم کلینی ـ کتابی در علم رجال با عنوان «معرفه الناقلین عن الائمه الصادقین» یا «معرفه الناقلین» نوشت که به دست سید بن طاووس و شهید ثانی نیز رسیده است ولی اکنون در دست نیست. این کتاب دارای اشکالات و اشتباهاتی بوده است که مرحوم شیخ طوسی آن را تصحیح کرد و اضافات آن را حذف کرد و به شکل مختصر تحت عنوان اختیار الرجال به جهان دانش عرضه داشت ویژگی این کتاب این است که روایاتی که درباره راویان احادیث به ترتیب صحابه هر یک از معصومین(ع) وارد شده است در ذیل عنوان هر یک از آنها ذکر شده است که خواننده میتواند با استفاده از آن روایات به حقیقت حال آنها آشنا شود.[۶]
۲. رجال النجاشی: این کتاب تألیف شیخ ابو العباس احمد بن علی بن احمد بن العباس مشهور به «النجاشی» (متوفی ۴۵۰) میباشد. بعضی ویژگیهای این کتاب عبارتند از: ۱. اختصاص به رجال شیعه دارد و اگر از غیر شیعه هم نامی به میان میآورد به جهت این است که آن شخص یا از شیعه روایت نقل کرده یا کتابی برای شیعه نوشته است. ۲. غالباً به جرح و تعدیل راویان به صورت مستقل یا در لابلای بحثهایش پرداخته است. ۳. مؤلفش در این علم تخصص والایی دارد و بسیار دقیق است و معروف است که ایشان ضابطه مندترین علمای رجال است و حتی دقتش از شیخ طوسی و علامه حلی نیز بیشتر است. ۴. مؤلفش علاوه بر دقت بالا دارای اطلاعات فراوانی هم در این علم میباشد.[۷]
۳ و ۴. الفهرست و الرجال: این دو کتاب از تألیفات دانشمند نامی شیعه در قرن ۴ و ۵ (۳۸۵–۴۶۰)، شیخ الطائفه ابی جعفر محمد بن الحسن الطوسی (ره) میباشد. بعضی معتقدند، شیخ طوسی کتاب «الفهرست» را قبل از کتاب «الرجال» نوشته است چرا که در کتاب دوم در قسمت «من لم یروعنهم علیهم السلام» (کسانی که از ائمه(ع) روایت نکردهاند)، موارد زیادی را به کتاب «الفهرست» خود ارجاع میدهد.[۸]
از جمله مشخصات کتاب الفهرست این است که این کتاب به منظور معرفی مؤلفان اصول، و تألیفات آنان نوشته شده و ۹۰۰ تن از نویسندگان و حدود ۲۰۰۰ جلد کتاب را معرفی کرده است. اما با اینکه در اول کتابش وعده کرده که به جرح و تعدیل راویان نیز بپردازد ولی این کار را فقط درباره عده کمی از آنان انجام داده است. ویژگی دیگر آن این است که میتوان به کمک آن روایاتی را که مؤلف (ره) در کتاب تهذیبش از اصول اصحاب بدون ذکر طریقش به آنها ذکر کرده از ارسال خارج کرد. چون طرق آنها در این کتاب آمده است.[۹]
بعضی از مشخصات کتاب دوم (الرجال ـ رجال الطوسی): ۱. استقصا و ذکر تمام اصحاب پیامبر و ائمه اطهار(ع) به طوری که حتی ظالمان، فاسقان، معاندان و … را نیز ذکر کرده است. مثلاً خلفا و معاویه و عمرو بن العاص و امثال آنها را جزء اصحاب پیامبر(ص) آورده است حتی اگر روایت هم نقل نکرده باشند.
چنانکه کسانی چون عبید الله بن زیاد و … را از اصحاب علی(ع) شمرده و منصور دوانیقی را هم جزء اصحاب امام صادق(ع) ذکر کرده است.
۲. راویان متأخر از عصر ائمه(ع) را نیز ذکر کرده است.[۱۰]
تذکر: برخی اصول اولیه علم رجال را همان کتابهایی که معرفی شدند میدانند و از آنها با عنوان «کتب اربعه رجالیه» یاد میکنند.[۱۱] ولی آیت الله سبحانی با تذکر این مطلب، چهار کتاب دیگر را به جهت قدمتشان جزء این دسته از کتب رجالی ذکر میکند که عبارتند از: ۱. رجال البرقی ۲. رساله ابی غالب رازی ۳. مشیخه الصدوق. ۴. مشیخه الشیخ الطوسی.
در طول تاریخ علمای علم رجال پیوسته در فکر تکمیل این علم بودهاند و کتابهای فراوانی با ویژگیهای متمایز از خود به یادگار گذاشتهاند که راهگشای دانش پژوهان و محقق در این عرصه میباشند که حتی معرفی اجمالی همه آنها بسی فراتر از حجم این نوشته را میطلبد به همین جهت تنها به ذکر نام مهمترین کتابها و مؤلفان آنها بسنده میشود:
۱. فهرست منتجب الدین: تألیف علی بن عبیدالله بن حسن بن حسین. ۲. معالم العلما، تألیف محمد بن علی بن شهر آشوب (م ۵۸۸) ۳.. رجال ابن داود، تألیف، حسن بن علی بن داود حلی، معاصر علامه حلی و متولد ۶۷۴. ۴. خلاصه الاقوال فی علم الرجال معروف به رجال العلامه، تألیف علامه حسن بن یوسف بن مطهر (م ۷۲۶). ۵. مجمع الرجال، تألیف زکی الدین عنایت الله قهبای از شاگردان مقدس اردبیلی (م ۹۹۳) ۶. منهج المقال، تألیف محمد بن علی بن ابراهیم استر آبادی (م ۱۰۲۸) ۷. جامع الرواه، تألیف شیخ محمد بن علی اردبیلی که سال ۱۱۰۰ زنده بوده است. ۸. نقد الرجال، تألیف سید مصطفی تفرشی (م ۱۰۴۴) ۹. منتهی المقال فی احوال الرجال، تألیف شیخ ابوعلی محمد بن اسماعیل حائری (م ۱۲۱۵ / ۱۲۱۶). ۱۰. بهجه المقال، تألیف شیخ علی بن عبدالله محمد بن محب الله بن محمد جعفر علیاری تبریزی، (م ۱۳۲۷) ۱۱. تنقیح المقال فی معرفه علم الرجال، شیخ عبدالله مامقانی (م ۱۳۵۱). ۱۲. قاموس الرجال تألیف شیخ محمد تقی تستری (شوشتری)، (م ۱۴۱۶) ۱۳. طرائف المقال، تألیف سید محمد شفیع موسوی تفرشی. ۱۴. مرتب الاساتید، تألیف آیت الله بروجردی (م ۱۳۸۰) ۱۵. معجم رجال الحدیث، تألیف آیت الله سید ابوالقاسم خویی (م ۱۴۱۴).
نتیجه بحث: تاریخ پیدایش علم رجال به اوائل نیمه دوم قرن اول هجری است و بعد از آن پیوسته رو به کمال بوده و کتابهای متعددی در این زمینه در طی قرون نوشته شده است.
مطالعه بیشتر
- کلیات فی علم الرجال، همان، ص۵۳–۱۴۷.
- علوم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، همان، ص۸۶–۱۰۶.
- المدخل الی علم الرجال و الدرایه، همان، ص۱۶–۴۲.
منابع
- ↑ قربانی، زین العابدین، علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۷۸، ص۸۶؛ شیخ آقا بزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، دار الاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۸۰.
- ↑ ر. ک. دشتی، محمد، نهج البلاغه، قم، پارسایان، چاپ دوم، ۱۳۷۹، خ۲۱۰، بند ۳–۱۴، ص۴۳۲–۴۳۴.
- ↑ ر. ک. همان، ص۴۳۰، خ ۲۱۰، بند ۲.
- ↑ ر. ک. الذریعه الی تصانیف الشیعه، همان، ص۸۰؛ سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه، ۱۳۶۹، ج۲، ص۵۷.
- ↑ ر. ک. علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، همان، ص۸۹–۹۰ و کلیات فی علم الرجال، همان، ص۵۷.
- ↑ ر. ک. علوم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، همان، ص۹۰–۹۱، کلیات فی علم الرجال، همان، ص۵۸–۶۰؛ حسینی قزوینی، سید محمد، المدخل الی علم الرجال و الدرایه، (جزوه درسی پایه هشتم حوزه علمیه)، ص۲۱–۲۲.
- ↑ ر. ک. علوم حدیث و …، همان، ص۹۷–۹۹، کلیات فی علم الرجال، همان، ص۶۰–۶۳ و المدخل الی علم الرجال و الدرایه، همان، ص۲۲–۲۳.
- ↑ ر. ک. شیخ طوسی، رجال الطوسی، تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۵، ص۸ (مقدمه محقق کتاب).
- ↑ ر. ک. المدخل الی علم الرجال و الدرایه، همان، ص۲۵.
- ↑ ر. ک. همان، ص۲۴.
- ↑ ر. ک. علوم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، همان، ص۹۰.