روایت «زمستان بهار مومن است»: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (Rezapour صفحهٔ زمستان بهار مومن را به روایت «زمستان بهار مومن است» منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
در حدیثی آمده است: «زمستان بهار مؤمن است» مراد چیست؟
در روایتی آمده است که زمستان بهار مؤمن است. آیا این حدیث صحیح است؟ چطور در این روایت زمستان را به بهار تشبیه کرده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
شیخ صدوق در کتاب الامالی روایتی آورده است که [[امام صادق(ع)]] فرمود:
{{درگاه|سنت}}
{{نقل قول|الشِّتَاءُ رَبِيعُ الْمُؤْمِنِ يَطُولُ فِيهِ لَيْلُهُ فَيَسْتَعِينُ بِهِ عَلَى قِيَامِهِ وَ يَقْصُرُ فِيهِ نَهَارُهُ فَيَسْتَعِينُ بِهِ عَلَى صِيَامِهِ
[[حدیث]] زمستان بهار مؤمن است به این معناست که فصل زمستان، با وجود سردی و سختی‌هایش، می‌تواند به عنوان زمانی برای رشد و شکوفایی روحی و معنوی [[مؤمنان]] تلقی شود. در این فصل، مؤمنان می‌توانند به تفکر، عبادت و نزدیکی به [[خدا|خداوند]] بپردازند و از فرصت‌های معنوی بهره‌برداری کنند، و خود را برای فصل بعدی آماده کنند.


زمستان بهار مومن است، شبش بلند است و كمك عبادتست، روزش كوتاه است و كمك روزه است.<ref>ابن بابويه، محمد بن على، الأمالي، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش، مجلس۴۲، ص۲۳۷، حدیث۲.</ref>}}
این حدیث به نوعی به این نکته اشاره دارد که در سختی‌ها و چالش‌ها، فرصت‌هایی برای رشد و تعالی وجود دارد. همان‌طور که در بهار، طبیعت به شکوفایی می‌رسد، در زمستان نیز مؤمن می‌تواند با [[صبر]] و استقامت، به تقویت [[ایمان]] و ارتباط خود با خدا بپردازد. به عبارت دیگر، زمستان می‌تواند به عنوان یک دوره‌ای از آمادگی و پرورش روحی برای ورود به فصل‌های بهتر و شکوفاتر زندگی تلقی شود.


امام صادق(ع) در ادامه روایت راز بهار بودن فصل زمستان برای مومن را طولانی بودن شب‌های زمستان و وقت زیاد برای عبادت و کوتاه بودن روز را فرصتی برای [[روزه]] گرفتن دانسته است.
==متن و سند حدیث==
از [[امام صادق(ع)]] و [[رسول خدا(ص)]] چنین نقل شده است:<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمه|جلد=6|صفحه=400}}</ref>{{دعا|الشِّتَاءُ رَبِيعُ الْمُؤْمِنِ يَطُولُ فِيهِ لَيْلُهُ فَيَسْتَعِينُ بِهِ عَلَى قِيَامِهِ وَ يَقْصُرُ فِيهِ نَهَارُهُ فَيَسْتَعِينُ بِهِ عَلَى صِيَامِهِ
| ترجمه = زمستان بهار مومن است از شبهای طولانی‏اش برای شب زنده‏داری واز روزهای کوتاهش برای روزه داری بهره می‏گیرد.
}}[[شیخ صدوق]] عالم شیعی قرن چهارم این روایت را در [[کتاب الامالی]] نقل کرده است.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=الأمالی|تاریخ=1376|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|صفحه=237|مکان=تهران|فصل=مجلس۴۲، حدیث۲}}</ref>


شب‌های طولانی زمستان فصل مناسبی است برای پاک کردن قلوب از غبارها که در اثر گناه بر دل نشسته است و راه زدودن این غبارها عبادت، [[دعا|دعا]] و مناجات با خداست آنهم در دل شب و به دور از دید دیگران. همانطوری‌که یک کشاورز هر قدر بذرهای کشت خود را در زمین و زمان مناسب بکارد و آنرا آبیاری کند محصول بهتری برداشت می‌کند، مؤمن نیز می‌تواند با [[نماز در قرآن|نماز]] و مناجات با خدا ایمان را تقویت کند. مومن با روزه خود می‌تواند سپری در مقابل شعله‌های آتش جهنم به دست بدهد.
==معنای حدیث==
[[پرونده:.زمستان بهار مومن.jpg|بندانگشتی|حدیث گرافی زمستان بهار مومن است.]]
پژوهش‌های دینی نشان داده که، با روزه‌داری می‌تواند با شهوت و با نفس أماره مبارزه نمود تا روح آدمی برای هميشه آزاد شده و او را آرامش برساند. [[امام محمد باقر(ع)]] در اینباره می‌فرمايد: «... روزه سپر است برای انسان در برابر آتش و [[صدقه|صدقه دادن]]، گناهان را نابود می كند و به پا خواستن در شب، خدا را به ياد انسان می آورد».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالأنوار|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسي|جلد=65|صفحه=331|فصل=باب 27، حکایت 6}}</ref>


{{نقل قول|[[امام باقر(ع)]]: روزه سپر است برای انسان در برابر آتش و صدقه دادن، گناهان را نابود می‌کند و به پا خواستن در شب، خدا را به یاد انسان می‌آورد.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، اسلامیه، بی تا، ج۶۵، ص۳۳۱، باب ۲۷، حدیث۶.</ref>}}
از [[پيامبر اكرم(ص)]] و [[امام صادق(ع)]] در منابع روائی شیعه نقل شده است که زمستان، بهار مومن تلقی شده است به آن جهت که شب‌های آن طولانی و مؤمن از این فرصت برای عبادت، دعا و مناجات می تواند  استفاده شایسته‌ای داشته باشد. همچنین کوتاهی روز در زمستان شرایط را برای روزه‌داری فراهم می‌کند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ارشاد القلوب|ترجمه عنوان=سيد عبدالحسين رضائي|نام=شيخ حسن|نام خانوادگی=ديلمی|صفحه=224}}</ref>


از میان فصل‌های چهارگانه سال، فصل بهار از اهمیت خاصی در عالم طبیعت برخوردار است. در این فصل همان گونه که از قرآن استفاده می‌شود زمین مرده پس از بارش باران  زنده می‌گردد و طبیعت به حرکت در می‌آید.<ref>سوره حج، آیه۵.</ref>
در اینباره امام جعفر صادق(ع) فرموده‌اند که روزها و شب‌های زمستان بهترین فرصت برای راز و نیاز و مناجات با خداوند است و فرصت مناسبی برای تفکر در ذات الهی است. در روایتی از ایشان آمده است که:{{متن عربی|افضل العباده إدمان التفکر فی الله و فی قدرته|ترجمه=برترین عبادات مداومت نمودن بر تفکر درباره خداوند و قدرت او است}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جهاد النفس|جلد=53}}</ref>


== منابع ==
همچنین روزه گرفتن در روز‌های کوتاه زمستانی، بهترین فرصت‌ها را برای ادای قضای روزه‌های تابستانی و یا گرفتن روزه‌های مستحبی فراهم می‌کند. به همین جهت است که پیامبر اسلام(ص) در توصیف روزه زمستانی فرموده‌اند: {{متن عربی|الصوم فی الشتاء الغنیمه البارده|ترجمه=روزه زمستان، غنیمتی فرح‌بخش است}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الفقیه|جلد=4|صفحه=356}}</ref>
 
==منابع==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی = حدیث
| شاخه اصلی = حدیث
| شاخه فرعی۱ = فقه الحدیث
| شاخه فرعی۱ = فقه الحدیث
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۲ = دلالت حدیث
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =  
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{ارزیابی
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | عکس = شد
  | ویرایش =
  | درگاه = شد
  | لینک‌دهی =
  | ادبیات = شد
  | ناوبری =
  | پیوند = شد
  | نمایه =
  | ناوبری = <!--خالی | شد-->
  | تغییر مسیر =
  | تغییرمسیر = <!--خالی | شد-->
  | ارجاعات =
  | ارجاعات = <!--خالی | شد-->
  | بازبینی نویسنده =
  | ارزیابی کمی = شد
  | بازبینی =
  | ارزیابی کیفی = <!--خالی | شد-->
| تکمیل =
  | اولویت = ج
  | اولویت =
  | کیفیت = متوسط
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۴

سؤال

در روایتی آمده است که زمستان بهار مؤمن است. آیا این حدیث صحیح است؟ چطور در این روایت زمستان را به بهار تشبیه کرده است؟

درگاه‌ها
درگاه سنت.png


حدیث زمستان بهار مؤمن است به این معناست که فصل زمستان، با وجود سردی و سختی‌هایش، می‌تواند به عنوان زمانی برای رشد و شکوفایی روحی و معنوی مؤمنان تلقی شود. در این فصل، مؤمنان می‌توانند به تفکر، عبادت و نزدیکی به خداوند بپردازند و از فرصت‌های معنوی بهره‌برداری کنند، و خود را برای فصل بعدی آماده کنند.

این حدیث به نوعی به این نکته اشاره دارد که در سختی‌ها و چالش‌ها، فرصت‌هایی برای رشد و تعالی وجود دارد. همان‌طور که در بهار، طبیعت به شکوفایی می‌رسد، در زمستان نیز مؤمن می‌تواند با صبر و استقامت، به تقویت ایمان و ارتباط خود با خدا بپردازد. به عبارت دیگر، زمستان می‌تواند به عنوان یک دوره‌ای از آمادگی و پرورش روحی برای ورود به فصل‌های بهتر و شکوفاتر زندگی تلقی شود.

متن و سند حدیث

از امام صادق(ع) و رسول خدا(ص) چنین نقل شده است:[۱]

شیخ صدوق عالم شیعی قرن چهارم این روایت را در کتاب الامالی نقل کرده است.[۲]

معنای حدیث

حدیث گرافی زمستان بهار مومن است.

پژوهش‌های دینی نشان داده که، با روزه‌داری می‌تواند با شهوت و با نفس أماره مبارزه نمود تا روح آدمی برای هميشه آزاد شده و او را آرامش برساند. امام محمد باقر(ع) در اینباره می‌فرمايد: «... روزه سپر است برای انسان در برابر آتش و صدقه دادن، گناهان را نابود می كند و به پا خواستن در شب، خدا را به ياد انسان می آورد».[۳]

از پيامبر اكرم(ص) و امام صادق(ع) در منابع روائی شیعه نقل شده است که زمستان، بهار مومن تلقی شده است به آن جهت که شب‌های آن طولانی و مؤمن از این فرصت برای عبادت، دعا و مناجات می تواند استفاده شایسته‌ای داشته باشد. همچنین کوتاهی روز در زمستان شرایط را برای روزه‌داری فراهم می‌کند.[۴]

در اینباره امام جعفر صادق(ع) فرموده‌اند که روزها و شب‌های زمستان بهترین فرصت برای راز و نیاز و مناجات با خداوند است و فرصت مناسبی برای تفکر در ذات الهی است. در روایتی از ایشان آمده است که:«افضل العباده إدمان التفکر فی الله و فی قدرته؛ برترین عبادات مداومت نمودن بر تفکر درباره خداوند و قدرت او است»[۵]

همچنین روزه گرفتن در روز‌های کوتاه زمستانی، بهترین فرصت‌ها را برای ادای قضای روزه‌های تابستانی و یا گرفتن روزه‌های مستحبی فراهم می‌کند. به همین جهت است که پیامبر اسلام(ص) در توصیف روزه زمستانی فرموده‌اند: «الصوم فی الشتاء الغنیمه البارده؛ روزه زمستان، غنیمتی فرح‌بخش است».[۶]

منابع

  1. میزان الحکمه. ج. ۶. ص. ۴۰۰.
  2. ابن بابویه، محمد بن علی (۱۳۷۶). «مجلس۴۲، حدیث۲». الأمالی. تهران. ص. ۲۳۷.
  3. مجلسي، محمد باقر. «باب ۲۷، حکایت ۶». بحارالأنوار. ج. ۶۵. ص. ۳۳۱.
  4. ديلمی، شيخ حسن. ارشاد القلوب [سيد عبدالحسين رضائي]. ص. ۲۲۴.
  5. جهاد النفس. ج. ۵۳.
  6. الفقیه. ج. ۴. ص. ۳۵۶.