حدیث «الجار ثم الدار»: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
حدیث | آیا حدیث مشهور به حدیث «الجار ثم الدار» از نظر سندی معتبر است و از نظر مفهومی صحیح است؟{{عربی}}{{پایان سوال}} | ||
{{پایان سوال}} | |||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|سنت|فاطمیه}} | |||
'''اَلْجَارَ ثُمَّ الدَّار''' روایتی است منسوب به [[فاطمه زهرا(س)]] که در آن به اهمیت موقعیت همسایه و دیگران در دعا کردن قبل از توجه به خود، اشاره شده است. هر چند این روایت از نظر سند ضعیف است و بیشتر راویان آن مجهول هستند اما محتوای آن امری پذیرفتنی دانسته شده است. در آیاتی از قرآن اشاره شده که [[حضرت ابراهیم(ع)]] اول برای دیگران [[دعا]] کرده است. همچنین [[فرشته|فرشتگان عرش]] همواره برای اهل ایمان دعا میکنند. خداوند به دعا کردن برای پدر و مادر هم سفارش کرده بدون اینکه بفرماید برای خود هم دعا کنید که همان مفاد اولویت دعا برای دیگران است. | |||
==متن روایت== | |||
شیخ صدوق روایت را چنین گزارش میکند که:<ref name=":0">شیخ صدوق، علل الشرائع، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۸۲.</ref><blockquote>عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَخِيهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) قَالَ رَأَيْتُ أُمِّي فَاطِمَةَ(ع) قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا لَيْلَةَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاكِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّيهِمْ وَ تُكْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا بِشَيْءٍ فَقُلْتُ لَهَا يَا أُمَّاهْ لِمَ لَا تَدْعِينَ لِنَفْسِكِ كَمَا تَدْعِينَ لِغَيْرِكِ فَقَالَتْ يَا بُنَيَّ الْجَارَ ثُمَّ الدَّارَ.</blockquote>ترجمه روایت:<ref name=":0" /><blockquote>از [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] نقل شده که فرمود: از برادرم [[امام حسن مجتبی(ع)|حسن(ع)]] شنیدم که گفت: شبی از شبهای جمعه مادرم [[فاطمه(ع)]] را دیدم که در محراب خود به نماز ایستاده بود و همچنان در حال رکوع و سجده بود تا سپیده صبح پدیدار شد. شنیدم که برای مؤمنین و مؤمنات دعا میکرد و نام آنان را ذکر مینمود و بسیار برایشان دعا میکرد، اما برای خود چیزی نمیخواست. به او گفتم: ای مادرم! چرا برای خود دعا نمیکنی، همانطور که برای دیگران دعا میکنی؟ او فرمود: فرزندم! اول همسایه، سپس خانه.</blockquote> | |||
==بررسی سند روایت== | ==بررسی سند روایت== | ||
شیخ صدوق در کتاب علل الشرائع | شیخ صدوق در کتاب علل الشرائع روایت {{عربی|الجار ثم الدار}} را با دو سند ذکر میکند که با توجه به توثیق نشدن راویان این دو سند و نیامدن نام بیشتر این روایان در کتابهای رجالی، اسناد این روایت غیر معتبر میباشد. | ||
===بررسی سند اول=== | ===بررسی سند اول=== | ||
* عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْقَزْوِینِیُّ الْمَعْرُوفُ بِابْنِ مَقْبُرَه: نام وی در کتاب های رجالی نیامده و مجهول است.<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، ابن مؤلف، چاپ اول، ۱۴۱۵ ق، ج۵، ص۴۴۳.</ref> سید ابوالقاسم خوئی نوشته است: وی از استادان شیخ صدوق بود.<ref>خوئی، ابو القاسم، معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳ ق، ج۱۳، ص۱۴۵.</ref> (یعنی کسی که شیخ صدوق از او روایت نقل کرده است) | * عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْقَزْوِینِیُّ الْمَعْرُوفُ بِابْنِ مَقْبُرَه: نام وی در کتاب های رجالی نیامده و مجهول است.<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، ابن مؤلف، چاپ اول، ۱۴۱۵ ق، ج۵، ص۴۴۳.</ref> سید ابوالقاسم خوئی نوشته است: وی از استادان شیخ صدوق بود.<ref>خوئی، ابو القاسم، معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳ ق، ج۱۳، ص۱۴۵.</ref> (یعنی کسی که شیخ صدوق از او روایت نقل کرده است) | ||
* مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَضْرَمِیُّ: در کتابهای رجالی هیچ اشارهای به ثقه بودنش وجود ندارد. | * مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَضْرَمِیُّ: در کتابهای رجالی هیچ اشارهای به ثقه بودنش وجود ندارد. | ||
* جَنْدَلُ بْنُ وَالِقٍ: در کتابهای رجالی نیامده است و مجهول است.<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، | * جَنْدَلُ بْنُ وَالِقٍ: در کتابهای رجالی نیامده است و مجهول است.<ref>نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۲، ص۲۴۴.</ref> | ||
* مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ الْمَازِنِیُّ: در کتابهای رجالی نیامده است و مجهول است.<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، | * مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ الْمَازِنِیُّ: در کتابهای رجالی نیامده است و مجهول است.<ref>نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۷، ص۲۶۴.</ref> | ||
* عُبَادَه الْکُلَیْبِیِّ: برخی گفتهاند ممکن است وی همان عباد بن صهیب باشد که اگر این باشد ثقه است و گر نه وی نیز مجهول است. | * عُبَادَه الْکُلَیْبِیِّ: برخی گفتهاند ممکن است وی همان عباد بن صهیب باشد که اگر این باشد ثقه است و گر نه وی نیز مجهول است. | ||
===بررسی سند دوم=== | ===بررسی سند دوم=== | ||
* أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْحَاکِمُ الْمَرْوَزِیُّ الْمُقْرِی: نام وی در هیچ کتاب رجالی نیامده و مجهول است.<ref>بروجردی، علی، طرائف المقال، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۱۰ ق، ج۱، ص۱۵۹؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، | * أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْحَاکِمُ الْمَرْوَزِیُّ الْمُقْرِی: نام وی در هیچ کتاب رجالی نیامده و مجهول است.<ref>بروجردی، علی، طرائف المقال، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۱۰ ق، ج۱، ص۱۵۹؛ نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۴۵۲.</ref> | ||
* مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الْمُقْرِی أَبُو عَمْرٍو: نام وی در کتابرجالی نیامده است. | * مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الْمُقْرِی أَبُو عَمْرٍو: نام وی در کتابرجالی نیامده است. | ||
* مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْمَوْصِلِیُّ بِبَغْدَادَ: نام وی در کتابرجالی نیامده است.<ref> | * مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْمَوْصِلِیُّ بِبَغْدَادَ: نام وی در کتابرجالی نیامده است.<ref>نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۷، ص۴۴.</ref> | ||
* مُحَمَّدُ بْنُ عَاصِمٍ: مجهول است.<ref>جواهری، محمد، المفید من معجم رجال الحدیث، قم، مکتبه محلاتی، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق، ص۵۳۹.</ref> | * مُحَمَّدُ بْنُ عَاصِمٍ: مجهول است.<ref>جواهری، محمد، المفید من معجم رجال الحدیث، قم، مکتبه محلاتی، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق، ص۵۳۹.</ref> | ||
* أَبُو زَیْدٍ الْکَحَّالُ: نام وی در کتابهای رجالی نیست.<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، | * أَبُو زَیْدٍ الْکَحَّالُ: نام وی در کتابهای رجالی نیست.<ref>نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۳۹۰.</ref> | ||
==بررسی مفهوم دعا== | |||
==بررسی | |||
دعا | |||
=== دعاکردن برای دیگران در قرآن و روایات === | |||
{{همچنین ببینید|استغفار برای دیگران}} | |||
دعا کردن برای دیگران در قرآن و روایات معتبر شیعه، سفارش شده است. در روایت حضرت زهرا اولویت در دعا برای همسایه سفارش شده است. این سخن به این معنا دانسته نشده است که بعد از دعا به دیگران، برای خود دعا نشود؛ طبق این نظر جمله «ثم الدار» معنایش این است که برای خود نیز دعا کردن درست است. در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که بیانگر اولویت دعا برای دیگران هستند: | |||
* در [[آیه ۲۴ سوره إسراء]]، دستور خداوند برای دعا برای پدر و مادر بیان شده است: {{قرآن|وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا|ترجمه=و برای هر دو از روی مهر و محبت، بال فروتنی فرود آر و بگو: پروردگارا! آنان را به پاس آنکه مرا در کودکی تربیت کردند، مورد رحمت قرار ده..}} | |||
* در [[آیه ۱۲۶ سوره بقره]]، دعای [[حضرت ابراهیم(ع) در قرآن|حضرت ابراهیم]] برای اهالی شهر [[مکه]] و دعا نکردن برای خود بیان شده است: {{عربی|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَىٰ عَذَابِ النَّارِ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ|ترجمه=آن گاه که ابراهیم گفت: پروردگارا! این [مکان] را شهری امن قرار ده و اهلش را آنان که به خدا و روز قیامت ایمان آوردهاند از هر ثمره روزى ساز.}} | |||
* در [[آیه ۳۷ سوره ابراهیم]]، دعای حضرت ابراهیم برای ذریه خود نه برای خود بیان شده است: {{قرآن|رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ|ترجمه=پروردگارا، من برخی از ذرّیّه و فرزندان خود را به وادی بیکشت و زرعی نزد بیتالحرام تو مسکن دادم، پروردگارا، تا نماز را به پا دارند، پس تو دلهایی از مردمان را به سوی آنها مایل گردان و به انواع ثمرات آنها را روزی ده، باشد که شکر تو به جای آرند.}} | |||
*در آیه ۹–۷ [[سوره غافر]]، دعای حاملان [[عرش الهی]] برای دیگران بیان شده است: {{قرآن|الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ، رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ، وَقِهِمُ السَّيِّئَاتِ وَمَنْ تَقِ السَّيِّئَاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ|ترجمه=كسانى كه عرش [خدا] را حمل مى كنند و آنها كه پيرامون آنند به سپاس پروردگارشان تسبيح مى گويند و به او ايمان دارند و براى كسانى كه گرويده اند طلب آمرزش مى كنند پروردگارا رحمت و دانش [تو بر] هر چيز احاطه دارد كسانى را كه توبه كرده و راه تو را دنبال كرده اند ببخش و آنها را از عذاب آتش نگاه دار، پروردگارا آنان را در باغهاى جاويد كه وعده شان داده اى با هر كه از پدران و همسران و فرزندانشان كه به صلاح آمده اند داخل كن زيرا تو خود ارجمند و حكيمى، و آنان را از بديها نگاه دار و هر كه را در آن روز از بديها حفظ كنى البته رحمتش كرده اى و اين همان كاميابى بزرگ است.}} | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
خط ۵۸: | خط ۴۵: | ||
| شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{ | {{ارزیابی | ||
| شناسه =شد | | شناسه = شد | ||
| | | عکس = <!--خالی | شد--> | ||
| | | درگاه = شد | ||
| | | ادبیات = شد | ||
| | | پیوند =شد | ||
| | | ناوبری = <!--خالی | شد--> | ||
| | | تغییرمسیر = شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = <!--خالی | شد--> | ||
| | | ارزیابی کمی = شد | ||
| | | ارزیابی کیفی = <!--خالی | شد--> | ||
| اولویت = | | اولویت = ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت = متوسط | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
[[رده:مقالههای پیشنهادی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۵ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۰۷
اَلْجَارَ ثُمَّ الدَّار روایتی است منسوب به فاطمه زهرا(س) که در آن به اهمیت موقعیت همسایه و دیگران در دعا کردن قبل از توجه به خود، اشاره شده است. هر چند این روایت از نظر سند ضعیف است و بیشتر راویان آن مجهول هستند اما محتوای آن امری پذیرفتنی دانسته شده است. در آیاتی از قرآن اشاره شده که حضرت ابراهیم(ع) اول برای دیگران دعا کرده است. همچنین فرشتگان عرش همواره برای اهل ایمان دعا میکنند. خداوند به دعا کردن برای پدر و مادر هم سفارش کرده بدون اینکه بفرماید برای خود هم دعا کنید که همان مفاد اولویت دعا برای دیگران است.
متن روایت
شیخ صدوق روایت را چنین گزارش میکند که:[۱]
عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَخِيهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) قَالَ رَأَيْتُ أُمِّي فَاطِمَةَ(ع) قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا لَيْلَةَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاكِعَةً سَاجِدَةً حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّيهِمْ وَ تُكْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا بِشَيْءٍ فَقُلْتُ لَهَا يَا أُمَّاهْ لِمَ لَا تَدْعِينَ لِنَفْسِكِ كَمَا تَدْعِينَ لِغَيْرِكِ فَقَالَتْ يَا بُنَيَّ الْجَارَ ثُمَّ الدَّارَ.
ترجمه روایت:[۱]
از امام حسین(ع) نقل شده که فرمود: از برادرم حسن(ع) شنیدم که گفت: شبی از شبهای جمعه مادرم فاطمه(ع) را دیدم که در محراب خود به نماز ایستاده بود و همچنان در حال رکوع و سجده بود تا سپیده صبح پدیدار شد. شنیدم که برای مؤمنین و مؤمنات دعا میکرد و نام آنان را ذکر مینمود و بسیار برایشان دعا میکرد، اما برای خود چیزی نمیخواست. به او گفتم: ای مادرم! چرا برای خود دعا نمیکنی، همانطور که برای دیگران دعا میکنی؟ او فرمود: فرزندم! اول همسایه، سپس خانه.
بررسی سند روایت
شیخ صدوق در کتاب علل الشرائع روایت «الجار ثم الدار» را با دو سند ذکر میکند که با توجه به توثیق نشدن راویان این دو سند و نیامدن نام بیشتر این روایان در کتابهای رجالی، اسناد این روایت غیر معتبر میباشد.
بررسی سند اول
- عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْقَزْوِینِیُّ الْمَعْرُوفُ بِابْنِ مَقْبُرَه: نام وی در کتاب های رجالی نیامده و مجهول است.[۲] سید ابوالقاسم خوئی نوشته است: وی از استادان شیخ صدوق بود.[۳] (یعنی کسی که شیخ صدوق از او روایت نقل کرده است)
- مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَضْرَمِیُّ: در کتابهای رجالی هیچ اشارهای به ثقه بودنش وجود ندارد.
- جَنْدَلُ بْنُ وَالِقٍ: در کتابهای رجالی نیامده است و مجهول است.[۴]
- مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ الْمَازِنِیُّ: در کتابهای رجالی نیامده است و مجهول است.[۵]
- عُبَادَه الْکُلَیْبِیِّ: برخی گفتهاند ممکن است وی همان عباد بن صهیب باشد که اگر این باشد ثقه است و گر نه وی نیز مجهول است.
بررسی سند دوم
- أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْحَاکِمُ الْمَرْوَزِیُّ الْمُقْرِی: نام وی در هیچ کتاب رجالی نیامده و مجهول است.[۶]
- مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الْمُقْرِی أَبُو عَمْرٍو: نام وی در کتابرجالی نیامده است.
- مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْمَوْصِلِیُّ بِبَغْدَادَ: نام وی در کتابرجالی نیامده است.[۷]
- مُحَمَّدُ بْنُ عَاصِمٍ: مجهول است.[۸]
- أَبُو زَیْدٍ الْکَحَّالُ: نام وی در کتابهای رجالی نیست.[۹]
بررسی مفهوم دعا
دعاکردن برای دیگران در قرآن و روایات
دعا کردن برای دیگران در قرآن و روایات معتبر شیعه، سفارش شده است. در روایت حضرت زهرا اولویت در دعا برای همسایه سفارش شده است. این سخن به این معنا دانسته نشده است که بعد از دعا به دیگران، برای خود دعا نشود؛ طبق این نظر جمله «ثم الدار» معنایش این است که برای خود نیز دعا کردن درست است. در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که بیانگر اولویت دعا برای دیگران هستند:
- در آیه ۲۴ سوره إسراء، دستور خداوند برای دعا برای پدر و مادر بیان شده است: ﴿وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا؛ و برای هر دو از روی مهر و محبت، بال فروتنی فرود آر و بگو: پروردگارا! آنان را به پاس آنکه مرا در کودکی تربیت کردند، مورد رحمت قرار ده..﴾
- در آیه ۱۲۶ سوره بقره، دعای حضرت ابراهیم برای اهالی شهر مکه و دعا نکردن برای خود بیان شده است: «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَىٰ عَذَابِ النَّارِ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ؛ آن گاه که ابراهیم گفت: پروردگارا! این [مکان] را شهری امن قرار ده و اهلش را آنان که به خدا و روز قیامت ایمان آوردهاند از هر ثمره روزى ساز.»
- در آیه ۳۷ سوره ابراهیم، دعای حضرت ابراهیم برای ذریه خود نه برای خود بیان شده است: ﴿رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ؛ پروردگارا، من برخی از ذرّیّه و فرزندان خود را به وادی بیکشت و زرعی نزد بیتالحرام تو مسکن دادم، پروردگارا، تا نماز را به پا دارند، پس تو دلهایی از مردمان را به سوی آنها مایل گردان و به انواع ثمرات آنها را روزی ده، باشد که شکر تو به جای آرند.﴾
- در آیه ۹–۷ سوره غافر، دعای حاملان عرش الهی برای دیگران بیان شده است: ﴿الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ، رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ، وَقِهِمُ السَّيِّئَاتِ وَمَنْ تَقِ السَّيِّئَاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ؛ كسانى كه عرش [خدا] را حمل مى كنند و آنها كه پيرامون آنند به سپاس پروردگارشان تسبيح مى گويند و به او ايمان دارند و براى كسانى كه گرويده اند طلب آمرزش مى كنند پروردگارا رحمت و دانش [تو بر] هر چيز احاطه دارد كسانى را كه توبه كرده و راه تو را دنبال كرده اند ببخش و آنها را از عذاب آتش نگاه دار، پروردگارا آنان را در باغهاى جاويد كه وعده شان داده اى با هر كه از پدران و همسران و فرزندانشان كه به صلاح آمده اند داخل كن زيرا تو خود ارجمند و حكيمى، و آنان را از بديها نگاه دار و هر كه را در آن روز از بديها حفظ كنى البته رحمتش كرده اى و اين همان كاميابى بزرگ است.﴾
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ شیخ صدوق، علل الشرائع، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۸۲.
- ↑ نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، ابن مؤلف، چاپ اول، ۱۴۱۵ ق، ج۵، ص۴۴۳.
- ↑ خوئی، ابو القاسم، معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳ ق، ج۱۳، ص۱۴۵.
- ↑ نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۲، ص۲۴۴.
- ↑ نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۷، ص۲۶۴.
- ↑ بروجردی، علی، طرائف المقال، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۱۰ ق، ج۱، ص۱۵۹؛ نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۴۵۲.
- ↑ نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۷، ص۴۴.
- ↑ جواهری، محمد، المفید من معجم رجال الحدیث، قم، مکتبه محلاتی، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق، ص۵۳۹.
- ↑ نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۳۹۰.