روح در آیه «تنزل الملائکة و الروح»: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}مقصود از روح در آیه ۴ سوره قدر چیست؟
آیه چهار سوره قدر را شرح داده و بفرمایید مقصود از روح چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


== سوره‌شناسی و سیمای سوره قدر ==
'''روح در آیه تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ'''، را بیشتر مفسران [[جبرئیل]] می‌دانند که به دلیل اهمیت و بزرگی جایگاه او، نام جبرئیل را پس از نام فرشتگان دوباره ذکر کرده است. برخی مفسران با توجه به آیه ۸۵ سوره اسراء که روح را از امر پروردگار می‌داند، گفته‌اند روح امری است خارج از طبیعت که از جانب خداوند می‌آید و فرشته نیست و جنس دیگری است. بعضی گفته‌اند موجودی است بالاتر از فرشتگان.
# سوره قدر، نود و هفتمین سوره قرآن است.
# دارای پنج آیه می‌باشد.
# سوره مکی است؛ یعنی در مکّه نازل شد.
# محتوای کلّی آن در رابطه با نزول قرآن در شب قدر است و به دنبال آن پایین آمدن ملائکه و روح در زمین است.
اما ترجمه و شرح آیه چهار


{{قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلائِکَه وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ}} فرشتگان و (روح‏) در آن شب به اذن پروردگارشان برای [تقدیر] هر کاری نازل می‌شوند.
== متن و ترجمه آیه ==
 
{{قرآن بزرگ|تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ
شرح آیه
| سوره = قدر
 
| آیه = ۴
علامه سید محمد حسین طباطبایی در تفسیر خود ذیل این آیه می‌فرمایند: ظاهر آن است که مراد از روح دراین آیه، «همان روح از امر پروردگارم می‌باشد» است که در سوره اسری آمده است}}.<ref>تفسیر المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ سوم، ۱۳۹۴ هـ ق، ج۲۰، ص۳۳۲.</ref> و آن آیه این است که:
| ترجمه = فرشتگان و «روح» در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کاری نازل می‌شوند.
 
}}
{{قرآن|وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلا قَلِیلا<ref>. اسراء / ۸۵.</ref> و از تو درباره روح سؤال می‌کنند، بگو: روح از فرمان پروردگار من است‏؛ و جز اندکی از دانش‏، به شما داده نشده است‏!
 
در واقع علامه طباطبایی طبق روش تفسیری خود، آیه چهار سوره قدر را با آیه «۸۵» سورهاسری تفسیر کرده است.
 
به هر حال کلمه «روح» ۲۱ مرتبه در قرآن شریف آمده و در موارد زیر به کار رفته است:
 
۱. به معنای روحی که در کالبد انسان دمیده شده است: {{قرآن|ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالأبْصَارَ وَالأفْئِدَه قَلِیلا مَا تَشْکُرُونَ}}<ref>سجده/ ۹..</ref> سپس [اندام‏] او را موزون ساخت و از روح خویش در وی دمید؛ و برای شما گوش و چشمها و دلها قرار داد؛ امّا کمتر شکر نعمتهای او را بجا می‌آورید!
 
۲. به معنای وحی: {{قرآن|رَفِیعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ یُلْقِی الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَی مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِیُنْذِرَ یَوْمَ التَّلاقِ}}<ref>غافر/ ۱۵.</ref> او درجات [بندگان صالح‏] را بالا می‌برد، او صاحب عرش است‏، روح [مقدّس‏] را به فرمانش بر هر کس از بندگانش که بخواهد القاء می‌کند تا [مردم را] از روز ملاقات [= روز رستاخیز] بیم دهد!
 
۳. به معنای قرآن: {{قرآن|وَکَذَلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا کُنْتَ تَدْرِی مَا الْکِتَابُ وَلا الإیمَانُ وَلَکِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِی بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ}}<ref>شوری/ ۵۲.</ref> همان گونه [که بر پیامبران پیشین وحی فرستادیم‏] بر تو نیز روحی را بفرمان خود وحی کردیم‏؛ تو پیش از این نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست [و از محتوای قرآن آگاه نبودی‏]؛ ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بوسیله آن هر کس از بندگان خویش را بخواهیم هدایت می‌کنیم‏؛ و تو مسلّماً به سوی راه راست هدایت می‌کنی‏.
 
۴. به معنای روح القدس: {{قرآن|وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَی الْکِتَابَ وَقَفَّیْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَیْنَا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّنَاتِ وَأَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَکُلَّمَا جَاءَکُمْ رَسُولٌ بِمَا لا تَهْوَی أَنْفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقًا کَذَّبْتُمْ وَفَرِیقًا تَقْتُلُونَ}}<ref>بقره/ ۸۷.</ref> ما به موسی کتاب -تورات‏- دادیم‏؛ و بعد از او، پیامبرانی پشت سر هم فرستادیم‏؛ و به عیسی بن مریم دلایل روشن دادیم‏؛ و او را به وسیله روح القدس تأیید کردیم‏. آیا چنین نیست که هر زمان‏، پیامبری چیزی بر خلاف هوای نفس شما آورد، در برابر او تکبر کردید -و از ایمان آوردن به او خودداری نمودید-؛ پس عده‌ای را تکذیب کرده‏، و جمعی را به قتل رساندید؟!
 
۵. به معنای بزرگ فرشتگان: {{قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلائِکَه وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ}}<ref>قدر/ ۴.</ref> فرشتگان و (روح‏) در آن شب به اذن پروردگارشان برای [تقدیر] هر کاری نازل می‌شوند.
 
ولی به هر حال روح بشر امری پیچیده، ناشناخته و نفخه الهی و دارای بعد آسمانی است و تنها خداوند متعال آن را می‌شناسد.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز نشر فرهنگی، ج۷؛ و درس‌هایی از قرآن، چاپ دوم، ۱۳۸۰، ص۱۱۲.</ref>
 
در تفسیر الکشاف که یکی از تفسیرهای اهل تسنن است، آمده است:
 
مراد از روح، جبرئیل است. برخی نیز گفته‌اند: روح، دسته ای از فرشته هستند که فرشتگان دیگر او را نمی‌بینند مگر در شب قدر. و مراد از {{قرآن|مِنْ کُلِّ أَمْرٍ}} سرنوشت و تقدیر همه انسان‌ها و هر انسان است.<ref>تفسیر الکشاف، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۴، ص۲۷۳.</ref>
 
از امام صادق(ع) از روح سؤال کردند: آیا روح همان جبرئیل نیست؟
 
امام صادق(ع) فرمود: «روح فرشته ای است که از جبرئیل بزرگتر است. چون جبرئیل از ملائک هاست ولی روح بزرگتر از ملائکه می‌باشد. در واقع روح فرشته بزرگ است و دلیل آن نیز این است که در سوره قدر ملائکه و روح به صورت جدا آمده است. پس ملائکه با روح با هم فرق می‌کنند و روح همان جبرئیل نیست.»<ref>تفسیر نورالثقلین، قم، دارالتفسیر، چاپ اوّل، ۱۳۸۲، ج۴، ص۶۳۸.</ref>
 
در تفسیر مجمع البیان آمده: روح همان جبرئیل است. و در ذیل {{قرآن|مِنْ کُلِّ أَمْرٍ}} آمده هر امر خیر و با برکت را گویند.<ref>تفسیر مجمع البیان، تهران، مکتبه العلمیه الاسلامیه، بی تا، ج۵، ص۵۲۰.</ref>
 
آنچه به عنوان خلاصه و نتیجه بحث قابل بیان است این است که: در شب قدر که شب قدرشناسی، وقت‌شناسی، شب سرنوشت و سرنوشت ساز است، فرشتگان و روح به اذن پروردگار به زمین می‌آیند و بر بندگان خدا سلام می‌دهند و تا سپیده صبح با آن‌ها نجوا می‌کنند.
 
در رابطه با روح هم باید گفت: اگر چه دراین مورد اختلاف نظر وجود دارد، ولی نظر روایت صحیح تر به نظر می‌رسد، و روح، فرشته بزرگی غیر از ملائکه و جبرئیل است که وظیفه خاص خودش را دارد و یکی از فرشته‌های بزرگ شب قدر است. و در دعای سوّم صحیفه سجادیه نیز چنین آمده است.
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
 
== مطالعه بیشتر ==
۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۷.


# هاشمی رفسنجانی، علی اکبر، تفسیر راهنما، ذیل سوره قدر.
== معنا و مقصود روح در قرآن==
# دعای سوّم صحیفه سجادیه.
کلمه «روح» در قرآن در چند معنا به کار رفته است.
۴. طباطبایی، علامه سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر همدانی، ج۲۰.
# '''روحی در کالبد انسان:''' {{قرآن|فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي‏ فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ |ترجمه=|سوره=حجر|آیه=۲۹}} آیات دیگری نیز بدین معنا آمده است.<ref>سوره انبیاء، آیه۹۱. سوره نساء، آیه۱۷۱. سوره سجده، آیه۹. سوره ص، آیه۷۲. سوره تحریم، آیه۱۲.</ref>
# '''رحمت و قوه الهی:''' {{قرآن|وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ|ترجمه= و آنها را با روحى از جانب خود تأييد كرده است.|سوره=مجادله|آیه=۲۲}} در آیات دیگری نیز روح به رحمت معنا شده است.<ref>سوره يوسف، آیه ۸۷.</ref>
# '''وحی:''' {{قرآن|وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا|ترجمه= همان گونه بر تو نيز روحى را بفرمان خود وحى كرديم | سوره= شورى|آیه= ۵۲ }} روح در این آیه به وحی تفسیر شده است.<ref>طبرانى، سليمان بن احمد، التفسير الكبير: تفسير القرآن العظيم، اردن - اربد، دار الكتاب الثقافي، چاپ اول، ۲۰۰۸ م، ج۲، ص۳۳۷.</ref> در آیات دیگر نیز به این معنا آمده است؛ مانند: سوره نحل، آیه۲.<ref>ماتريدى، محمد بن محمد، تأويلات أهل السنه، بیروت، دار الكتب العلميه، منشورات محمد علي بيضون، چاپ اول، ۱۴۲۶ق، ج۶، ص۴۷۲.</ref> سوره غافر، آیه ۱۵.<ref>نيشابورى، محمود بن ابوالحسن، إيجاز البيان عن معاني القرآن، بیروت، دار الغرب الإسلامي، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۷۸.</ref>
# '''قرآن:''' {{قرآن|وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا |ترجمه=و همين گونه، روحى از امر خودمان به سوى تو وحى كرديم.|سوره =شوری| آیه= ۵۲}} روح در این آیه به قرآن تفسیر شده است.<ref>ثعلبى، احمد بن محمد، الكشف و البيان المعروف تفسير الثعلبي، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۱۲۵.</ref>
# جبرئیل با تعبیر:
::* '''[[روح القدس]]:''' {{قرآن|وَ آتَيْنا عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ|ترجمه=و به عيسى بن مريم دلايل روشن داديم؛ و او را به وسيله روح القدس تأييد كرديم.|سوره =بقره| آیه =۸۷}} در آیات دیگری نیز به این معنا آمده است.<ref>سوره بقره، آیه۲۵۳. سوره مائده، آیه۱۱۰. سوره نحل، آیه۱۰۲.</ref> مفسران روح القدس را جبرئیل می‌دانند.<ref>طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن، بيروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۱۴، ص۱۱۹.</ref>
::* '''روح الامین:''' {{قرآن|نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمينُ|ترجمه=روح الامين آن را نازل كرده است.|سوره= شعراء|آیه=۱۹۳}} مفسران روح الامین را جبرئیل می‌دانند.<ref>مغنيه، محمدجواد، تفسیر الكاشف، ترجمه: موسی دانش، قم، بوستان كتاب، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۵، ص۴۳.</ref> <ref>طباطبايى، محمدحسين، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۳۶.</ref>
::* '''روح الهی:''' {{قرآن|فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا|ترجمه=پس روح خود را به سوى او فرستاديم تا به [شكل‏] بشرى خوش‏اندام بر او نمايان شد. | سوره=مريم|آیه= ۱۷}}


۵. قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج۱۲.
== روح در آیه ۴ سوره قدر==
{{پایان مطالعه بیشتر}}
# '''جبرئیل:''' بیشتر مفسران معنای روح در آیه ۴ [[سوره قدر]] را [[جبرئیل]] می‌دانند.<ref>طوسى، محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، بی‌تا، ج۱۰، ص۳۸۵.</ref> <ref>طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فی تفسیر القرآن، ترجمه: گروهی از مترجمان، تهران، فراهانى، چاپ اول، بی‌تا، ، ج۲۵، ص۲۹۹.</ref> ‏<ref>مغنيه، محمدجواد، التفسير الكاشف، قم، دار الكتاب الإسلامي، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۵۹۲.</ref> <ref>زمخشری، تفسیر الکشاف، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۴، ص۲۷۳.</ref> این معنا مطابق با دیگر آیاتی است که به جبرئیل معنا شده است.<ref>سوره بقره، آیه۲۵۳. سوره مائده، آیه۱۱۰. سوره نحل، آیه۱۰۲.</ref>
# '''گروهی از فرشتگان:''' بعضی گفته‌اند اکثر مفسران، روح را جبرئیل می‌دانند اما قولی هم هست که روح گروهی از فرشتگانند.<ref>ابن‏ عطيه، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجيز فى تفسير الكتاب العزيز، بیروت، دار الكتب العلميه، منشورات محمد علي بيضون، چاپ اول، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۵۰۵.</ref> <ref>ابن‏ جوزى، عبدالرحمن بن على، زاد المسير فى علم التفسير، بیروت، دار الكتاب العربي، چاپ اول، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۴۷۳.</ref> <ref>زمخشرى، محمود بن عمر، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل فى وجوه التأويل، بیروت، دار الكتاب العربي، چاپ سوم، ۱۴۰۷ ه.ق، ج۴، ص۷۸۱.</ref>
# '''روح امری از سوی پروردگار:''' [[علامه طباطبایی]] در تفسیر خود ذیل آیه ۴ سوره قدر اعتقاد دارد مراد از روح در این آیه، همان {{قرآن|روح از امر پروردگارم می‌باشد.}} که در [[سوره اسراء]]، آیه ۸۵ آمده است.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ سوم، ۱۳۹۴ق، ج۲۰، ص۳۳۲.</ref> [[شهید مطهری]] اعتقاد دارد که روح از جنس عالم طبیعت نیست، یا این روح فرشته خاصی است که همان جبرئیل است و به اعتبار اینکه شأن و منصب او این است که حامل علوم و الهام بخش است جداگانه ذکر شده است، یا مقصود موجود دیگری است که از سنخ ملائکه نیست.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۸، ص۷۰۰.</ref>
# '''مخلوق فوق فرشتگان:''' برخی هم گفته‌اند روح مخلوق عظیمی است ما فوق فرشتگان‏؛ چنان‌که از امام صادق(ع) از روح سؤال کردند آیا روح همان جبرئیل نیست؛ [[امام صادق(ع)]] فرمود روح فرشته‌ای است که از جبرئیل بزرگ‌تر است.<ref>عروسى حويزى، عبد على بن جمعه، تفسير نور الثقلين، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۶۳۸.</ref><ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۱۸۴.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۷۲: خط ۳۹:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۰

سؤال
مقصود از روح در آیه ۴ سوره قدر چیست؟


روح در آیه تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ، را بیشتر مفسران جبرئیل می‌دانند که به دلیل اهمیت و بزرگی جایگاه او، نام جبرئیل را پس از نام فرشتگان دوباره ذکر کرده است. برخی مفسران با توجه به آیه ۸۵ سوره اسراء که روح را از امر پروردگار می‌داند، گفته‌اند روح امری است خارج از طبیعت که از جانب خداوند می‌آید و فرشته نیست و جنس دیگری است. بعضی گفته‌اند موجودی است بالاتر از فرشتگان.

متن و ترجمه آیه

معنا و مقصود روح در قرآن

کلمه «روح» در قرآن در چند معنا به کار رفته است.

  1. روحی در کالبد انسان: ﴿فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي‏ فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ(حجر:۲۹) آیات دیگری نیز بدین معنا آمده است.[۱]
  2. رحمت و قوه الهی: ﴿وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ؛ و آنها را با روحى از جانب خود تأييد كرده است.(مجادله:۲۲) در آیات دیگری نیز روح به رحمت معنا شده است.[۲]
  3. وحی: ﴿وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا؛ همان گونه بر تو نيز روحى را بفرمان خود وحى كرديم(شورى:۵۲) روح در این آیه به وحی تفسیر شده است.[۳] در آیات دیگر نیز به این معنا آمده است؛ مانند: سوره نحل، آیه۲.[۴] سوره غافر، آیه ۱۵.[۵]
  4. قرآن: ﴿وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا؛ و همين گونه، روحى از امر خودمان به سوى تو وحى كرديم.(شوری:۵۲) روح در این آیه به قرآن تفسیر شده است.[۶]
  5. جبرئیل با تعبیر:
  • روح القدس: ﴿وَ آتَيْنا عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ؛ و به عيسى بن مريم دلايل روشن داديم؛ و او را به وسيله روح القدس تأييد كرديم.(بقره:۸۷) در آیات دیگری نیز به این معنا آمده است.[۷] مفسران روح القدس را جبرئیل می‌دانند.[۸]
  • روح الامین: ﴿نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمينُ؛ روح الامين آن را نازل كرده است.(شعراء:۱۹۳) مفسران روح الامین را جبرئیل می‌دانند.[۹] [۱۰]
  • روح الهی: ﴿فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا؛ پس روح خود را به سوى او فرستاديم تا به [شكل‏] بشرى خوش‏اندام بر او نمايان شد.(مريم:۱۷)

روح در آیه ۴ سوره قدر

  1. جبرئیل: بیشتر مفسران معنای روح در آیه ۴ سوره قدر را جبرئیل می‌دانند.[۱۱] [۱۲][۱۳] [۱۴] این معنا مطابق با دیگر آیاتی است که به جبرئیل معنا شده است.[۱۵]
  2. گروهی از فرشتگان: بعضی گفته‌اند اکثر مفسران، روح را جبرئیل می‌دانند اما قولی هم هست که روح گروهی از فرشتگانند.[۱۶] [۱۷] [۱۸]
  3. روح امری از سوی پروردگار: علامه طباطبایی در تفسیر خود ذیل آیه ۴ سوره قدر اعتقاد دارد مراد از روح در این آیه، همان ﴿روح از امر پروردگارم می‌باشد. که در سوره اسراء، آیه ۸۵ آمده است.[۱۹] شهید مطهری اعتقاد دارد که روح از جنس عالم طبیعت نیست، یا این روح فرشته خاصی است که همان جبرئیل است و به اعتبار اینکه شأن و منصب او این است که حامل علوم و الهام بخش است جداگانه ذکر شده است، یا مقصود موجود دیگری است که از سنخ ملائکه نیست.[۲۰]
  4. مخلوق فوق فرشتگان: برخی هم گفته‌اند روح مخلوق عظیمی است ما فوق فرشتگان‏؛ چنان‌که از امام صادق(ع) از روح سؤال کردند آیا روح همان جبرئیل نیست؛ امام صادق(ع) فرمود روح فرشته‌ای است که از جبرئیل بزرگ‌تر است.[۲۱][۲۲]

منابع

  1. سوره انبیاء، آیه۹۱. سوره نساء، آیه۱۷۱. سوره سجده، آیه۹. سوره ص، آیه۷۲. سوره تحریم، آیه۱۲.
  2. سوره يوسف، آیه ۸۷.
  3. طبرانى، سليمان بن احمد، التفسير الكبير: تفسير القرآن العظيم، اردن - اربد، دار الكتاب الثقافي، چاپ اول، ۲۰۰۸ م، ج۲، ص۳۳۷.
  4. ماتريدى، محمد بن محمد، تأويلات أهل السنه، بیروت، دار الكتب العلميه، منشورات محمد علي بيضون، چاپ اول، ۱۴۲۶ق، ج۶، ص۴۷۲.
  5. نيشابورى، محمود بن ابوالحسن، إيجاز البيان عن معاني القرآن، بیروت، دار الغرب الإسلامي، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۷۸.
  6. ثعلبى، احمد بن محمد، الكشف و البيان المعروف تفسير الثعلبي، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۱۲۵.
  7. سوره بقره، آیه۲۵۳. سوره مائده، آیه۱۱۰. سوره نحل، آیه۱۰۲.
  8. طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن، بيروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۱۴، ص۱۱۹.
  9. مغنيه، محمدجواد، تفسیر الكاشف، ترجمه: موسی دانش، قم، بوستان كتاب، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۵، ص۴۳.
  10. طباطبايى، محمدحسين، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۳۶.
  11. طوسى، محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، بی‌تا، ج۱۰، ص۳۸۵.
  12. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فی تفسیر القرآن، ترجمه: گروهی از مترجمان، تهران، فراهانى، چاپ اول، بی‌تا، ، ج۲۵، ص۲۹۹.
  13. مغنيه، محمدجواد، التفسير الكاشف، قم، دار الكتاب الإسلامي، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۵۹۲.
  14. زمخشری، تفسیر الکشاف، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۴، ص۲۷۳.
  15. سوره بقره، آیه۲۵۳. سوره مائده، آیه۱۱۰. سوره نحل، آیه۱۰۲.
  16. ابن‏ عطيه، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجيز فى تفسير الكتاب العزيز، بیروت، دار الكتب العلميه، منشورات محمد علي بيضون، چاپ اول، ۱۴۲۲ق، ج۵، ص۵۰۵.
  17. ابن‏ جوزى، عبدالرحمن بن على، زاد المسير فى علم التفسير، بیروت، دار الكتاب العربي، چاپ اول، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۴۷۳.
  18. زمخشرى، محمود بن عمر، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل فى وجوه التأويل، بیروت، دار الكتاب العربي، چاپ سوم، ۱۴۰۷ ه.ق، ج۴، ص۷۸۱.
  19. طباطبایی، محمدحسین، المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ سوم، ۱۳۹۴ق، ج۲۰، ص۳۳۲.
  20. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۸، ص۷۰۰.
  21. عروسى حويزى، عبد على بن جمعه، تفسير نور الثقلين، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۶۳۸.
  22. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۱۸۴.