داستان قطع انگشت دزد کندی توسط امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
علامه مجلسی در نقل قضاوتی از امیرمومنان (سلام الله علیه) آورده است: «قَضَی فِی رَجُلٍ کِنْدِیٍّ أَمَرَ بِقَطْعِ یَدِهِ وَ ذَلِکَ أَنَّهُ سَرَقَ وَ کَانَ الرَّجُلُ مِنْ أَحْسَنِ النَّاسِ وَجْهاً وَ أَنْظَفِهِمْ ثَوْباً فَقَالَ عَلِیٌّ مَا أَرَی مِنْ حُسْنِ وَجْهِکَ وَ نَظَافَه ثَوْبِکَ وَ مَکَانِکَ مِنَ الْعَرَبِ تَفْعَلُ مِثْلَ هَذَا الْفِعْلِ فَنَکَسَ الْکِنْدِیُّ ثُمَّ قَالَ اللَّهَ اللَّهَ فِی أَمْرِی یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ … فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ لَقَدْ فَرَّجَ عَنِّی قَدْ کُنْتُ مَغْمُوماً بِمَقَالَتِکَ الْأَوَّلَه …» از روایت برداشت می‌شود که آن حضرت در مقابل التماس‌های مرد کندی دوبار دچار تردید و تأمل شد و خواست حکم را اجرا نکند گرچه بالاخره حکم را اجرا کرد؛ آیا این کار با عصمت امیرمومنان منافات ندارد؟ منظور از عبارت (لَقَدْ فَرَّجَ عَنِّی قَدْ کُنْتُ مَغْمُوماً بِمَقَالَتِکَ الْأَوَّلَه) چیست؟
بر اساس حدیثی، امام علی(ع) دست دزدی را که ادعا می‌کرد نخستین بار است دزدی کرده قطع کرد. امام علی(ع) در برابر خواهش‌های آن مرد، کمی تأمل کرد و پس از آن بر اجرای حدّ تأکید کرد. آیا سند این روایت صحیح است؟ آیا تردید امام(ع) در اجرای حکم با عصمت او سازگار است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
این روایت از نظر سندی معتبر نیست. حضرت دچار تردید نشده است و بلکه در مقابل درخواست آن مرد سارق سرش را پایین انداخت و بعد فرمود حکم خدا باید اجرا شود و این منافاتی با عصمت ندارد.
{{جعبه اطلاعات حدیث
| عنوان = داستان قطع دست دزد
| تصویر =
| توضیح تصویر =
| اندازه تصویر =
| نام‌های دیگر =
| موضوع  =
| به نقل از  =
| روایات مشابه =
| راوی اصلی =
| دیگر راویان = ابوالملیح هُذَلی
| اعتبار سند = [[حدیث ضعیف|ضعیف]]
| منابع شیعه = [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]
| منابع سنی =
| توضیحات =
}}
'''داستان بریدن انگشتان دزدی از قبیله کِنده توسط امام علی(ع)''' مضمون حدیثی در [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] است. براساس این حدیث، [[امام علی(ع)]] دستور داد انگشتان دزد را قطع کنند. اما وقتی امام(ع) شنید او برای بار نخست دزدی کرده و عجز و ناله او را شنید، ناراحت شد، با این حال از حد شرعی دست نکشید. مرد کندی پس از اجرای حکم، اعتراف کرد برای بار صدم دزدی کرده است. امام(ع) با شنیدن این سخن، گفت: «اکنون خداوند اندوهم را از میان برد».  


آن مرد اول ادعا می‌کرد اولین بار است که دزدی کرده و این حضرت را غمگین می‌کرد که ای کاش رازش آشکار نمی‌شد و توبه می‌کرد؛ اما وقتی گفت این صدمین بار است که دزدی کرده، خیال حضرت راحت شد.
حدیث قطع دست دزد کندی توسط [[امام علی(ع)]]، در کتاب [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، بدون سلسله سند ذکر شده است.<ref name=":0" /> بنابراین از نظر سند [[حدیث ضعیف|ضعیف]] بوده و [[حدیث معتبر|معتبر]] نیست.  


در این روایت، امام علی(ع) در برابر خواهش‌های مرد کندی، ابراز دلسوزی و مهربانی کرد، ولی در اجرای حکم شرع، دچار تردید نشده بود.<ref>علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج‏۴۰، ص۲۸۷.</ref>
== متن حدیث ==
== متن حدیث ==
{{عربی|وَ قَضَی فِی رَجُلٍ کِنْدِیٍّ أَمَرَ بِقَطْعِ یَدِهِ وَ ذَلِکَ أَنَّهُ سَرَقَ وَ کَانَ الرَّجُلُ مِنْ أَحْسَنِ النَّاسِ وَجْهاً وَ أَنْظَفِهِمْ ثَوْباً. فَقَالَ عَلِیٌّ(ع): مَا أَرَی مِنْ حُسْنِ وَجْهِکَ وَ نَظَافَةِ ثَوْبِکَ وَ مَکَانِکَ مِنَ الْعَرَبِ تَفْعَلُ مِثْلَ هَذَا الْفِعْلِ. فَنَکَسَ الْکِنْدِیُّ. ثُمَّ قَالَ: اللَّهَ اللَّهَ فِی أَمْرِی یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَلَا وَ اللَّهِ مَا سَرَقْتُ شَیْئاً قَطُّ غَیْرَ هَذِهِ الدَّفْعَةِ… فَبَکَی الْکِنْدِیُّ فَأَطْرَقَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) مَلِیّاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ: مَا أَجِدُ یَسَعُنِی إِلَّا قَطْعُکَ… فَبَکَی الْکِنْدِیُّ وَ تَعَلَّقَ بِثَوْبِهِ وَ قَالَ: اللَّهَ اللَّهَ فِی عِیَالِی فَإِنَّکَ إِنْ قَطَعْتَ یَدِی هَلَکْتُ وَ هَلَکَ عِیَالِی وَ إِنِّی أَعُولُ ثَلَاثَةَ عَشَرَ عِیَالًا مَا لَهُمْ غَیْرِی… قَالَ: مَا أَجِدُ یَسَعُنِی إِلَّا قَطْعُکَ… فَلَمَّا وَقَعَتْ یَدُهُ الْمَقْطُوعَةُ بَیْنَ یَدَیْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع) قَالَ الْکِنْدِیُّ: وَ اللَّهِ لَقَدْ سَرَقْتُ تِسْعاً وَ تِسْعِینَ مَرَّةً وَ إِنَّ هَذِهِ تَمَامُ الْمِائَةِ کُلُّ ذَلِکَ یَسْتُرُ اللَّهُ عَلَیَّ… فَقَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع): لَقَدْ فَرَّجَ عَنِّی قَدْ کُنْتُ مَغْمُوماً بِمَقَالَتِکَ الْأَوَّلَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ حَلِیمٌ کَرِیمُ لَا یُعَجِّلُ عَلَیْکَ إِنْ شَاءَ فِی أَوَّلِ ذَنْبٍ»...}}
{{نقل قول|[در زمان حکومت امام علی(ع)] مردی از قبیله کنده (از قبایل معتبر عرب)، دزدی کرد. امام علی(ع) دستور داد [انگشتانِ] دستش را قطع کنند. امام(ع) به او که مردی خوش چهره و خوش لباس بود، فرمود: «به سر و شکل ظاهری تو و جایگاه قبیله‌ات در میان اعراب نمی‌آید که دزدی کنی.» مرد سرش را پایین انداخت و گفت: «... به خدا سوگند، غیر از این بار دزدی نکرده‌ام.»... آن شخص گریست و امام مدتی سرش را پایین انداخت. آنگاه سرش را بلند کرد و فرمود: «جز قطع انگشتان دستت راهی ندارم.»...
 
<ref name=":0">مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق، ج‏۴۰، ص۲۸۷.</ref>{{نقل قول|[در زمان حکومت امام علی(ع)] مردی از قبیله کنده (از قبایل معتبر عرب)، دزدی کرد. امام علی(ع) دستور داد [انگشتانِ] دستش را قطع کنند. امام(ع) به او که مردی خوش چهره و خوش لباس بود، فرمود: «به سر و شکل ظاهری تو و جایگاه قبیله‌ات در میان اعراب نمی‌آید که دزدی کنی.» مرد سرش را پایین انداخت و گفت: «... به خدا سوگند، غیر از این بار دزدی نکرده‌ام.»... آن شخص گریست و امام مدتی سرش را پایین انداخت. آنگاه سرش را بلند کرد و فرمود: «جز قطع انگشتان دستت راهی ندارم.»...


دزد خودش را به لباس امام(ع) آویخت و گفت: «به خاطر خدا مراعات خانواده‌ام را کن. اگر دستم را قطع کنی، هم خودم و هم خانواده‌ام هلاک می‌شوند. من سرپرست سیزده نفر هستم که نان‌آور و سرپرستی جز من ندارند.»... امام علی(ع) فرمود: «راهی نمی‌بینم جز این‌که دستت را ببرم.»
دزد خودش را به لباس امام(ع) آویخت و گفت: «به خاطر خدا مراعات خانواده‌ام را کن. اگر دستم را قطع کنی، هم خودم و هم خانواده‌ام هلاک می‌شوند. من سرپرست سیزده نفر هستم که نان‌آور و سرپرستی جز من ندارند.»... امام علی(ع) فرمود: «راهی نمی‌بینم جز این‌که دستت را ببرم.»


وقتی انگشتان دست او را بریدند، مرد کندی گفت: «به خدا سوگند ۹۹ بار دیگر دزدی کرده بودم، و این دفعهٔ صدم بود، ولی تا پیش از این خدا آنها را پوشیده نگه می‌داشت و کسی خبردار نشده بود.» امام علی(ع) به او فرمود: «من با حرف‌هایی که در ابتدا زدی، اندوهگین شده بودم، ولی اکنون خداوند اندوهم را زدود. خدا شکیبا و بخشنده است و برای اولین گناه - اگر بخواهد - تو را مجازات نمی‌کند.»}}
وقتی انگشتان دست او را بریدند، مرد کندی گفت: «به خدا سوگند ۹۹ بار دیگر دزدی کرده بودم، و این دفعهٔ صدم بود، ولی تا پیش از این خدا آنها را پوشیده نگه می‌داشت و کسی خبردار نشده بود.» امام علی(ع) به او فرمود: «من با حرف‌هایی که در ابتدا زدی، اندوهگین شده بودم، ولی اکنون خداوند اندوهم را زدود. خدا شکیبا و بخشنده است و برای اولین گناه - اگر بخواهد - تو را مجازات نمی‌کند.»<ref name=":0">مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق، ج‏۴۰، ص۲۸۷.</ref>}}
 
=== بررسی سند ===
حدیث قطع دست دزد کندی توسط امام علی(ع)، در کتاب بحار الانوار، بدون سلسله سند ذکر شده است.<ref name=":0" /> بنابراین از نظر سند ضعیف بوده و معتبر ندارد.
 
== محتوا ==
بر فرض قبول روایت، امام علی(ع) در برابر خواهش‌های مرد کندی، ابراز دلسوزی و مهربانی کرد، نه اینکه دچار تردید شده  باشد؛ چراکه پس از آن بر اجرای حکم تأکید کرد. به گفته امام رضا(ع)، یکی از ویژگی‌های امام(ع)، دلسوزی و مهربانی است.<ref>کلینی، محمد، ‏الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج‏۱، ص۲۰۰، بَابٌ نَادِرٌ جَامِعٌ فِی فَضْلِ الْإِمَامِ وَ صِفَاتِه‏، حدیث ۱.</ref> امام علی(ع) در این واقعه هم پدری مهربان و هم حافظ حدود الهی است.{{مدرک|date=ژوئیه ۲۰۲۱}}
 
بر فرض پذیرفتن حدیث، امام علی(ع) وقتی شنید مرد کندی اولین بار است دزدی کرده و باید مجازات شود، اندوهگین شد. گفته شده دلیل ناراحتی امام(ع) توبه نکردن آن مرد پیش از دستگیری بود، تا گناهش بخشیده شود و برای یک بار دزدی دست او قطع نشود.{{مدرک|date=ژوئیه ۲۰۲۱}}<span></span>
 
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}


{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی = حدیث
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ = منبع‌شناسی
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
خط ۳۸: خط ۴۲:


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر = شد
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =  
  | بازبینی نویسنده =  
| بازبینی= شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:فقه الحدیث]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۸

سؤال

بر اساس حدیثی، امام علی(ع) دست دزدی را که ادعا می‌کرد نخستین بار است دزدی کرده قطع کرد. امام علی(ع) در برابر خواهش‌های آن مرد، کمی تأمل کرد و پس از آن بر اجرای حدّ تأکید کرد. آیا سند این روایت صحیح است؟ آیا تردید امام(ع) در اجرای حکم با عصمت او سازگار است؟

داستان قطع دست دزد
اطلاعات حدیث
راویان
دیگر راویانابوالملیح هُذَلی
سند
اعتبار سندضعیف
منابع شیعهبحار الانوار

داستان بریدن انگشتان دزدی از قبیله کِنده توسط امام علی(ع) مضمون حدیثی در بحار الانوار است. براساس این حدیث، امام علی(ع) دستور داد انگشتان دزد را قطع کنند. اما وقتی امام(ع) شنید او برای بار نخست دزدی کرده و عجز و ناله او را شنید، ناراحت شد، با این حال از حد شرعی دست نکشید. مرد کندی پس از اجرای حکم، اعتراف کرد برای بار صدم دزدی کرده است. امام(ع) با شنیدن این سخن، گفت: «اکنون خداوند اندوهم را از میان برد».

حدیث قطع دست دزد کندی توسط امام علی(ع)، در کتاب بحار الانوار، بدون سلسله سند ذکر شده است.[۱] بنابراین از نظر سند ضعیف بوده و معتبر نیست.

در این روایت، امام علی(ع) در برابر خواهش‌های مرد کندی، ابراز دلسوزی و مهربانی کرد، ولی در اجرای حکم شرع، دچار تردید نشده بود.[۲]

متن حدیث

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق، ج‏۴۰، ص۲۸۷.
  2. علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج‏۴۰، ص۲۸۷.