جایگاه انسان در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
 
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۴۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
جایگاه انسان را در قرآن و روایات بیان کنید؟
جایگاه انسان را در قرآن و روایات بیان کنید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}قرآن کریم، انسان را تکریم کرده و گرامی داشته و بر دیگر موجودات برتری داده است. انسان آزاد و مختار است که راه خوب و بد را خود برگزیند و قرآن که کتاب ذکر است با بشارت و انذار او را راهنمایی کرده است. طبق گفته قرآن تمام زمین و آسمان و مخلوقات برای انسان آفریده شده است و  انسان نقش محوری و اصلی در میان مخلوقات دارد. مخاطبِ قرآن انسان است و این کتاب از اول تا پایان راهنمایی است برای او.
انسان، مظهر جلال و جمال خداوند است و دارای ارزش و ویژگی است که او را از دیگر موجودات ممتاز ساخته و کرامت بخشیده است.


قبل از آنکه به جایگاه و ویژگی انسان بپردازیم؛ لازم است مفهوم انسان را در نگاه لغت بررسی نمائیم: واژهٔ «اِنْس» ۱۸ بار در قرآن به کار رفته که ۳ بار به صورت نکره (انس) و ۱۵ بار به صورت معرفه (الانس) استعمال شده است. ابن فارس، «انس» را به معنای «ظهور و آشکار» می‌داند، برخلاف «جن» که از دیدگان پنهان است.}}<ref>ابن فارس، مقاییس اللغه، مکتبه العلوم الاسلامی، ۱۴۰۴ هـ. ق، قم، ذیل ماده «انس».</ref>
آیه ۳۱ سوره بقره که یکی از آیات مهم قرآن است تصریح دارد که خداوند به انسان علم اسماء را آموخته است که به حقایق هستی، و کیفیت موجودات و... تفسیر شده است. طبق آیه ۳۰ سوره بقره خداوند انسان را خلیفه خود بر زمین قرار داده است.


واژه «انسان»، ۶۵ مرتبه که۶۴ مرتبه به صورت «الانسان» و یک بار به صورت «انسان» در قرآن ذکر شده است و به معنای اُنس و الفت و نسیان و فراموشکار نیز آمده است.<ref>جوهری، صحاح اللغه، قاهره، چاپ اول، ۱۳۷۶ هـ، دارالعلم ملایین، ذیل ماده «انس».</ref>
== کرامت انسان و فضیلتش بر دیگر موجودات ==
{{نوشتار اصلی|برتری انسان‌ها بر دیگر موجودات در آیه ۷۰ سوره اسراء}}
بر اساس آیه ۷۰ سوره اسراء، خداوند انسان را تکریم و گرامی داشته است. ناصر مکارم شیرازی، مرجع تقلید و مفسر قرآن، در تفسیر این آیه، روح انسان را مجموعه‌ای از استعدادها و توانایی‌ها برای پیمودن مسیر تکامل به‌طور نامحدود دانسته است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱۲، صفحه ۱۹۸</ref> او دلیل تکریم انسان از سوی خدا را اعطای قوه عقل، نطق، استعدادهای مختلف و آزادی اراده شمرده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱۲، صفحه ۱۹۸</ref>


== جایگاه انسان ==
طبق آیه ۷۰ سوره اسراء، خداوند انسان را بر بسیاری از آفریده‌های خود برتری آشکار داده است. [[علامه طباطبایی]]<nowiki/>‌،‌ مفسر شیعه، دلیل برتری انسان را عقل دانسته که به وسیله آن حق را از باطل و خیر را از شر تشخیص می‌دهد.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۱۵</ref> به باور وی، انسان در دیگر ویژگی‌ها نیز برتری دارد و هر کمالی که در دیگر موجودات هست، حد اعلای آن در انسان وجود دارد.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۱۵</ref>
برای انسان جایگاه و ویژگی‌های زیادی در قرآن و روایات بیان شده است. ما در حد اختصار و به اقتضای این مقاله به آن می‌پردازیم.


== ۱. هستی برای انسان ==
== آزادی انسان ==
خداوند تمام هستی و موجودات و زمین و آسمان را برای انسان می‌داند و می‌فرماید: {{قرآن|هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً<ref>بقره/ ۲۹.</ref> خداوند تمام چیزهایی که در زمین وجود دارد را برای انسان خلق نموده است؛ {{قرآن|وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ}}<ref>الرحمن/ ۱۰.</ref> زمین را برای مردم قرار داد. {{قرآن|وَ الْخَیْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِیرَ لِتَرْکَبُوها وَ زِینَه}}<ref>نحل/ ۸.</ref> و اسبان و استران و خران را آفرید تا بر آنها سوار شوید و زینت و تجمّلی برای شماست.
انسان در قرآن موجودی آزاد و دارای اختیار شمرده شده است؛ دلیل آن را آیاتی دانسته‌اند که به پند و اندرز پرداخته و وعده بهشت یا جهنم را داده است؛ زیرا اگر انسان در اعمال خود آزاد و مختار نبود، بهشت و جهنم معنایی نداشت.{{مدرک|date=مارس ۲۰۲۲}}


ابر و باد و مه خورشید و فلک در کارند
در آیاتی از قرآن، خداوند به [[پیامبر(ص)]] می‌گوید تو وکیل مردم نیستی<ref>سوره زمر، آیه ۴۱</ref> و بر آنها سیطره نداری.<ref>سوره غاشیه، آیات ۲۱ و ۲۲۲.</ref> در آیه ۲۵ سوره انعام نیز گفته شده اگر خدا می‌خواست می‌توانست خودش همه انسان‌ها را هدایت کند.<ref>سوره انعام، آیه ۳۵</ref> از این آیه برداشت شده که خدا با اراده تکوینی انسان‌ها را هدایت نمی‌کند؛ بلکه به آنها اختیار و آزادی داده و با اراده تشریعی آنها را هدایت می‌کند.


تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
== تسخیر زمین و آسمان برای انسان ==
قرآن آفرینش زمین و همه موجودات آن را برای انسان دانسته است.<ref>بقره:۲۹.</ref> بر اساس آیه‌ای دیگر، خداوند آنچه در آسمان‌ها و زمین است را مسخر انسان کرده است.<ref>جاثیه:۱۳.</ref> به گفته آیت‌الله مکارم شیرازی، در قرآن آفرینش زمین که به عنوان «مهاد؛‌ قرارگاه آرام» معرفی شده، برای مردم است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۲۳، صفحه ۱۱۰</ref>


== ۲. انسان و خلیفه الهی ==
== انسان، خلیفه خداوند بر زمین ==
{{قرآن|وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَه إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَه}}<ref>بقره/ ۳۰.</ref> (به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روی زمین، جانشینی (نماینده ای) قرار خواهم داد.
طبق آیه ۳۰ سوره بقره، انسان خلیفه خداوند بر زمین است؛‌ البته برخی از مفسران مراد از این آیه را این دانسته‌اند که انسان جانشین فرشتگانی که قبلا در زمین زندگی می‌کردند شد، یا جانشین موجودات و انسان‌های دیگری که پیش از این در زمین زندگی می‌کردند، گردید. آیت‌الله مکارم شیرازی معتقد است مراد از این آیه همانگونه که بسیاری از محققان پذیرفته‌اند، خلافت الهی و نمایندگی خدا در زمین است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱، صفحه۱۷۱</ref>


== ۳. بالاترین ظرفیت پذیرش معلومات در میان مخلوقات ==
== آموختن علم به انسان ==
{{قرآن|وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلائِکَه فَقالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ}}<ref>بقره/ ۳۱.</ref> سپس علم اسماء را همگی به حضرت آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست می‌گویید، اسماء اینها را به من خبر دهید.
خداوند در آیه ۳۱ [[سوره بقره]] می‌فرماید علم اسماء را به آدم آموخت. در مورد اینکه این علم اسماء چیست سخنان گوناگونی گفته می‌شود. ولی مسلم است که منظور تعلیم کلمات و نام‌های بدون معنا به آدم نبوده، چرا که این افتخاری محسوب نمی‌شده است، بلکه منظور دادن معانی این اسماء و مفاهیم و مسماهای آنها بوده است. البته این آگاهی از علوم مربوط به جهان آفرینش و اسرار و خواص مختلف موجودات عالم هستی، افتخار بزرگی برای آدم بود. این علم اسماء چیزی شبیه «علم لغات» نبوده است بلکه مربوط به فلسفه و اسرار و کیفیات و خواص آنها بوده است، خداوند این علم را به آدم تعلیم کرد تا بتواند از مواهب مادی و معنوی این جهان در مسیر تکامل خویش بهره گیرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱، صفحه ۱۷۶</ref>


== ۴. انسان و فطرت خداگرایی ==
== دمیدن روح در انسان ==
{{قرآن|إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ …}}<ref>انعام/ ۷۹، ر.ک. اعراف/ ۱۷۲.</ref> (حضرت ابراهیم(ع) فرمود:) همانا من با فطرت درونی خودم، رو به سوی خدا آوردم؛ همان خدایی که آفریننده زمین و آسمان است…»
{{نوشتار اصلی|مقصود از نفخ روح}}
{{قرآن|فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی|ترجمه=هنگامی که کار او را به پایان رساندم و در او از روح خود دمیدم|سوره=حجر|آیه=۲۹}}


== ۵. انسان دو بعدی (جسم، روح) ==
نفخ به معنای دمیدن هوا در داخل جسمی است بوسیله دهان یا وسیله‌ای دیگر- این معنای لغوی نفخ است، ولی آن را بطور کنایه در تأثیر گذاشتن در چیزی یا القاء امر غیر محسوسی در آن چیز استعمال می‌کنند، و در آیه شریفه مقصود از آن ایجاد روح در آدمی است. البته اینکه می‌گوییم در آدمی، معنایش این نیست که روح مانند باد که در جسم باد کرده داخل است در بدن آدمی داخل باشد، بلکه معنایش ارتباط دادن و بر قرار کردن رابطه میان بدن و روح است‏.
{{قرآن|فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی}}<ref>حجر/ ۲۹.</ref> هنگامی که کار او را به پایان رساندم و در او از روح خود دمیدم …


== ۶. انسان آزاد و امانت دار ==
روح، امر وجودی است که فی نفسه یک نوع اتحاد با بدن دارد و آن این است که متعلق به بدن است، و در عین حال یک نوع استقلال هم از بدن دارد به طوری که هر وقت تعلقش از بدن قطع شد از او جدا می‌شود<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، جلد۱۲، صفحه۲۲۷ و ۲۲۸</ref>
{{قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَه عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها …}}<ref>احزاب/ ۷۲.</ref> ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهی) را به آسمان و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافته‌اند و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید ….


== ۷. انسان دارای وجدان اخلاقی ==
== امانت‌دار خداوند ==
{{قرآن|فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها}}<ref>شمس/ ۷ و ۸.</ref> قسم به جان آدمی و آن کس که آن را (آفریده) و متنعّم ساخته، سپس فجور و تقوی (شر و خیرش) را به او الهام کرده است …
طبق آیه ۷۲ سوره احزاب، انسان امانتی را از خداوند قبول کرد که دیگر موجودات آن را نپذیرفتند. درباره اینکه این امانت چیست اختلاف‌نظر است. برخی از مفسران آن را ولایت الهیه و کمال صفت عبودیت دانسته‌اند که از طریق معرفت و عمل صالح حاصل می‌شود. «اختیار و آزادی اراده»، «عقل»، «اعضای پیکر انسان»، «شناخت خدا» و «تکالیف الهی» از دیگر نظرها است.<ref>نگاه کنید به مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱۷، صفحه ۴۵۳</ref>  


== ۸. آرامش انسان فقط با یاد خدا ==
ناصر مکارم شیرازی، مفسر شیعه، معتقد است تفسیرهای مختلف از امانت در این آیه، با هم متضاد نیستند و هر کدام به گوشه‌ای از مفهوم امانت اشاره کرده‌اند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱۷، صفحه ۴۵۳</ref>
{{قرآن|أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>رعد/ ۲۸.</ref> آگاه باشید. تنها با یاد خدا دلها آرامش می‌یابد.


== ۹. انسان برای هدف‌های عالی می‌کوشد و می‌جوشد ==
== انسان حامل پرهیزکاری و پلیدی ==
{{قرآن|یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَه مَرْضِیَّه}}<ref>فجر/ ۲۸ و ۲۷.</ref> تو ای روح آرام یافته! به سوی خدا باز گرد! در حالی که هم تو از او خوشنودی و هم او از تو خشنود است؛ {{قرآن|أَلا إِلَی اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ}}<ref>شوری/ ۵۳.</ref> تمامی امور به سوی او در حرکتند.
نفس انسان هم خیر را می‌شناسد و هم شر را. هم خوبی و هم بدی. انسان با اختیار و اراده‌ای که دارد می‌تواند به هر کدام که تمایل داشت آن را انتخاب کند. قرآن می‌فرماید:{{قرآن|فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها|ترجمه=سپس فجور و تقوی (شر و خیرش) را به او الهام کرده است.|سوره=شمس|آیه=۸}} و در آیات بعدی می‌فرماید هر کس که نفس خود را پاک گرداند رستگار می‌شود و هر که آن را آلوده سازد نومید و محروم می‌گردد.


همچنین انسان برای رسیدن به رحمت الهیه تلاش دارد: {{قرآن|إِلاَّ مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَ لِذلِکَ خَلَقَهُمْ}}<ref>هود/ ۱۱۹.</ref>
الهام بدی و خوبی به انسان، آگاه ساختن و با خبر ساختن اوست. الهام فجور و تقوا همان عقل عملی است، که از نتایج تسویه نفس است. پس الهام مذکور از صفات و خصوصیات خلقت آدمی است‏.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، جلد۲۰، صفحه ۵۰۰</ref>


== ۱۰. خلقت انسان، نوعی احسان است ==
== اوصاف انسان در قرآن ==
پیامبر اسلام(ص) از قول خداوند می‌فرماید: «لم اخلقکم لاربح علیکم و لکن لتربحوا؛ انسان‌ها را خلق کردم تا از من سودی ببرند؛ نه اینکه از او سودی ببرم.»}}<ref>دیلمی، حسن، ارشاد القلوب، شریف رضی، قم، ۱۴۱۲، ج۱، ص۱۱۰.</ref>
اوصاف زیادی از انسان در قرآن آمده است از جمله: ظلوم و کَفّار، عجول، ناامید، بخیل، جدل پیشه، شتابکار، قدرناشناس، ستیزه‌جوی آشکار، بسیار دعاکننده و نگران هنگام رسیدن شر، ناشکیبا، آفریده شده در سختی، سرکش، بسیار مال دوست، زیانکار.<ref>آیه ۳۴ سوره ابراهیم، آیه ۱۱ و ۸۳ و ۱۰۰ سوره اسراء،  آیه ۵۴ سوره کهف، آیه ۳۷ سوره انبیاء، آیه ۶۶ سوره حج، آیه ۷۷ یس، آیه ۵۱ سوره فصلت، آیه ۱۹ و ۲۱ و ۲۰ سوره معارج، آیه ۴ سوره بلد، آیه ۶ سوره علق، آیه ۸ سوره عادیات، آیه ۲ سوره عصر</ref>


گفت: پیغمبر که حق فرموده است
قصد من از خلق احسان بوده است
آفریدم تا ز من سودی کند
تا زشهدم دست آلودی کنند<ref>خطیبی بلخی، معارف بهاء ولد، تهران، انتشارات طهوری، چاپ اول، ص۱۴۱.</ref>
== ۱۱. خلقت انسان برای رسیدن آگاهی از قدرت و شناخت خداوند است ==
{{قرآن|اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍقدیر<ref>طلاق/ ۱۲.</ref> خداوند کسی است که هفت آسمان را آفرید و زمین را نیز همانند آن آفرید. فرمان او پیوسته فرود می‌آید تا بدانید خداوند بر همه چیز تواناست.
حضرت داود(ع) از پیشگاه خداوند سؤال نمود: «یا رب لماذا خلقت الخلق؛ پروردگارا! برای چه بشر را خلق کرده‌ای؟»
خداوند پاسخ داد: «کنتُ کنزاً مخفیا فاجبت ان اعرف فخلقت الخلق لأعرف؛ من یک گنج مخفی بوده‌ام و انسان را آفریدم تا شناخته شوم.»<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۴ هـ، ج۸۴، ص۳۴۴.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، طباطبایی، تفسیرالمیزان، ذیل آیات مربوطه در متن.


۲. معارف قرآن، مصباح یزدی، مؤسسه در را ه حق، قم، ص۱۵۹.
* انسان در قرآن، دکتر ضیاءالدین سجادی، تهران، بنیاد قرآن، ۱۳۶۰
 
* الانسان فی القرآن، عباس محمود عقاد، دارالسلام
۳. مجله صباح، شماره ۹–۱۰، مرکز مطالعات و پژوهش‌های حوزه، قم، ص۷۴–۶۸.
* انسان در قرآن، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا
 
* انسان و خدا، ایزوتسو، ترجمه احمد آرام، انتشارات سهامی انتشار
۴. مرتضی مطهری، مقدمه ای به جهان بینی اسلامی، انسان در قرآن، ص۲۴۸–۲۵۳.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


خط ۸۱: خط ۶۲:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = انسان‌شناسی در قرآن
| شاخه فرعی۱ = انسان‌شناسی در قرآن
|شاخه فرعی۲ = انسان‌شناسی
| شاخه فرعی۲ = انسان‌شناسی
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی نویسنده =
| ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
{{پانویس}}
[[رده:مقاله‌های پیشنهادی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۳

سؤال

جایگاه انسان را در قرآن و روایات بیان کنید؟

قرآن کریم، انسان را تکریم کرده و گرامی داشته و بر دیگر موجودات برتری داده است. انسان آزاد و مختار است که راه خوب و بد را خود برگزیند و قرآن که کتاب ذکر است با بشارت و انذار او را راهنمایی کرده است. طبق گفته قرآن تمام زمین و آسمان و مخلوقات برای انسان آفریده شده است و انسان نقش محوری و اصلی در میان مخلوقات دارد. مخاطبِ قرآن انسان است و این کتاب از اول تا پایان راهنمایی است برای او.

آیه ۳۱ سوره بقره که یکی از آیات مهم قرآن است تصریح دارد که خداوند به انسان علم اسماء را آموخته است که به حقایق هستی، و کیفیت موجودات و... تفسیر شده است. طبق آیه ۳۰ سوره بقره خداوند انسان را خلیفه خود بر زمین قرار داده است.

کرامت انسان و فضیلتش بر دیگر موجودات

بر اساس آیه ۷۰ سوره اسراء، خداوند انسان را تکریم و گرامی داشته است. ناصر مکارم شیرازی، مرجع تقلید و مفسر قرآن، در تفسیر این آیه، روح انسان را مجموعه‌ای از استعدادها و توانایی‌ها برای پیمودن مسیر تکامل به‌طور نامحدود دانسته است.[۱] او دلیل تکریم انسان از سوی خدا را اعطای قوه عقل، نطق، استعدادهای مختلف و آزادی اراده شمرده است.[۲]

طبق آیه ۷۰ سوره اسراء، خداوند انسان را بر بسیاری از آفریده‌های خود برتری آشکار داده است. علامه طباطبایی‌،‌ مفسر شیعه، دلیل برتری انسان را عقل دانسته که به وسیله آن حق را از باطل و خیر را از شر تشخیص می‌دهد.[۳] به باور وی، انسان در دیگر ویژگی‌ها نیز برتری دارد و هر کمالی که در دیگر موجودات هست، حد اعلای آن در انسان وجود دارد.[۴]

آزادی انسان

انسان در قرآن موجودی آزاد و دارای اختیار شمرده شده است؛ دلیل آن را آیاتی دانسته‌اند که به پند و اندرز پرداخته و وعده بهشت یا جهنم را داده است؛ زیرا اگر انسان در اعمال خود آزاد و مختار نبود، بهشت و جهنم معنایی نداشت.[نیازمند منبع]

در آیاتی از قرآن، خداوند به پیامبر(ص) می‌گوید تو وکیل مردم نیستی[۵] و بر آنها سیطره نداری.[۶] در آیه ۲۵ سوره انعام نیز گفته شده اگر خدا می‌خواست می‌توانست خودش همه انسان‌ها را هدایت کند.[۷] از این آیه برداشت شده که خدا با اراده تکوینی انسان‌ها را هدایت نمی‌کند؛ بلکه به آنها اختیار و آزادی داده و با اراده تشریعی آنها را هدایت می‌کند.

تسخیر زمین و آسمان برای انسان

قرآن آفرینش زمین و همه موجودات آن را برای انسان دانسته است.[۸] بر اساس آیه‌ای دیگر، خداوند آنچه در آسمان‌ها و زمین است را مسخر انسان کرده است.[۹] به گفته آیت‌الله مکارم شیرازی، در قرآن آفرینش زمین که به عنوان «مهاد؛‌ قرارگاه آرام» معرفی شده، برای مردم است.[۱۰]

انسان، خلیفه خداوند بر زمین

طبق آیه ۳۰ سوره بقره، انسان خلیفه خداوند بر زمین است؛‌ البته برخی از مفسران مراد از این آیه را این دانسته‌اند که انسان جانشین فرشتگانی که قبلا در زمین زندگی می‌کردند شد، یا جانشین موجودات و انسان‌های دیگری که پیش از این در زمین زندگی می‌کردند، گردید. آیت‌الله مکارم شیرازی معتقد است مراد از این آیه همانگونه که بسیاری از محققان پذیرفته‌اند، خلافت الهی و نمایندگی خدا در زمین است.[۱۱]

آموختن علم به انسان

خداوند در آیه ۳۱ سوره بقره می‌فرماید علم اسماء را به آدم آموخت. در مورد اینکه این علم اسماء چیست سخنان گوناگونی گفته می‌شود. ولی مسلم است که منظور تعلیم کلمات و نام‌های بدون معنا به آدم نبوده، چرا که این افتخاری محسوب نمی‌شده است، بلکه منظور دادن معانی این اسماء و مفاهیم و مسماهای آنها بوده است. البته این آگاهی از علوم مربوط به جهان آفرینش و اسرار و خواص مختلف موجودات عالم هستی، افتخار بزرگی برای آدم بود. این علم اسماء چیزی شبیه «علم لغات» نبوده است بلکه مربوط به فلسفه و اسرار و کیفیات و خواص آنها بوده است، خداوند این علم را به آدم تعلیم کرد تا بتواند از مواهب مادی و معنوی این جهان در مسیر تکامل خویش بهره گیرد.[۱۲]

دمیدن روح در انسان

﴿فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی؛ هنگامی که کار او را به پایان رساندم و در او از روح خود دمیدم(حجر:۲۹)

نفخ به معنای دمیدن هوا در داخل جسمی است بوسیله دهان یا وسیله‌ای دیگر- این معنای لغوی نفخ است، ولی آن را بطور کنایه در تأثیر گذاشتن در چیزی یا القاء امر غیر محسوسی در آن چیز استعمال می‌کنند، و در آیه شریفه مقصود از آن ایجاد روح در آدمی است. البته اینکه می‌گوییم در آدمی، معنایش این نیست که روح مانند باد که در جسم باد کرده داخل است در بدن آدمی داخل باشد، بلکه معنایش ارتباط دادن و بر قرار کردن رابطه میان بدن و روح است‏.

روح، امر وجودی است که فی نفسه یک نوع اتحاد با بدن دارد و آن این است که متعلق به بدن است، و در عین حال یک نوع استقلال هم از بدن دارد به طوری که هر وقت تعلقش از بدن قطع شد از او جدا می‌شود[۱۳]

امانت‌دار خداوند

طبق آیه ۷۲ سوره احزاب، انسان امانتی را از خداوند قبول کرد که دیگر موجودات آن را نپذیرفتند. درباره اینکه این امانت چیست اختلاف‌نظر است. برخی از مفسران آن را ولایت الهیه و کمال صفت عبودیت دانسته‌اند که از طریق معرفت و عمل صالح حاصل می‌شود. «اختیار و آزادی اراده»، «عقل»، «اعضای پیکر انسان»، «شناخت خدا» و «تکالیف الهی» از دیگر نظرها است.[۱۴]

ناصر مکارم شیرازی، مفسر شیعه، معتقد است تفسیرهای مختلف از امانت در این آیه، با هم متضاد نیستند و هر کدام به گوشه‌ای از مفهوم امانت اشاره کرده‌اند.[۱۵]

انسان حامل پرهیزکاری و پلیدی

نفس انسان هم خیر را می‌شناسد و هم شر را. هم خوبی و هم بدی. انسان با اختیار و اراده‌ای که دارد می‌تواند به هر کدام که تمایل داشت آن را انتخاب کند. قرآن می‌فرماید:﴿فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها؛ سپس فجور و تقوی (شر و خیرش) را به او الهام کرده است.(شمس:۸) و در آیات بعدی می‌فرماید هر کس که نفس خود را پاک گرداند رستگار می‌شود و هر که آن را آلوده سازد نومید و محروم می‌گردد.

الهام بدی و خوبی به انسان، آگاه ساختن و با خبر ساختن اوست. الهام فجور و تقوا همان عقل عملی است، که از نتایج تسویه نفس است. پس الهام مذکور از صفات و خصوصیات خلقت آدمی است‏.[۱۶]

اوصاف انسان در قرآن

اوصاف زیادی از انسان در قرآن آمده است از جمله: ظلوم و کَفّار، عجول، ناامید، بخیل، جدل پیشه، شتابکار، قدرناشناس، ستیزه‌جوی آشکار، بسیار دعاکننده و نگران هنگام رسیدن شر، ناشکیبا، آفریده شده در سختی، سرکش، بسیار مال دوست، زیانکار.[۱۷]


مطالعه بیشتر

  • انسان در قرآن، دکتر ضیاءالدین سجادی، تهران، بنیاد قرآن، ۱۳۶۰
  • الانسان فی القرآن، عباس محمود عقاد، دارالسلام
  • انسان در قرآن، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا
  • انسان و خدا، ایزوتسو، ترجمه احمد آرام، انتشارات سهامی انتشار


منابع

  1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱۲، صفحه ۱۹۸
  2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱۲، صفحه ۱۹۸
  3. علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۱۵
  4. علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۱۵
  5. سوره زمر، آیه ۴۱
  6. سوره غاشیه، آیات ۲۱ و ۲۲۲.
  7. سوره انعام، آیه ۳۵
  8. بقره:۲۹.
  9. جاثیه:۱۳.
  10. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۲۳، صفحه ۱۱۰
  11. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱، صفحه۱۷۱
  12. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱، صفحه ۱۷۶
  13. علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، جلد۱۲، صفحه۲۲۷ و ۲۲۸
  14. نگاه کنید به مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱۷، صفحه ۴۵۳
  15. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱۷، صفحه ۴۵۳
  16. علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، جلد۲۰، صفحه ۵۰۰
  17. آیه ۳۴ سوره ابراهیم، آیه ۱۱ و ۸۳ و ۱۰۰ سوره اسراء، آیه ۵۴ سوره کهف، آیه ۳۷ سوره انبیاء، آیه ۶۶ سوره حج، آیه ۷۷ یس، آیه ۵۱ سوره فصلت، آیه ۱۹ و ۲۱ و ۲۰ سوره معارج، آیه ۴ سوره بلد، آیه ۶ سوره علق، آیه ۸ سوره عادیات، آیه ۲ سوره عصر