ماجرای سخن گفتن جن با امام علی(ع): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
آیا روایتی که بر اساس آن جنی به شکل مار درآمده و با امام علی(ع) سخن گفت معتبر است؟ | آیا روایتی که بر اساس آن جنی به شکل مار درآمده و با امام علی(ع) سخن گفت معتبر است؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{جعبه اطلاعات حدیث | |||
| عنوان = | |||
| تصویر =باب الثعبان.jpg | |||
| توضیح تصویر =باب الثعبان (درِ اژدها) یکی از درهای [[مسجد کوفه]] که گفته میشود مار ذکر شده در روایت از این در وارد مسجد شده است. | |||
| اندازه تصویر = | |||
| نامهای دیگر = | |||
| موضوع = سخن گفتن [[جن]] به شکل مار با [[امام علی(ع)]] | |||
| به نقل از = [[امام باقر(ع)]] | |||
| روایات مشابه = | |||
| راوی اصلی = جابر | |||
| دیگر راویان = محمد بن یحیی، عمرو بن عثمان | |||
| اعتبار سند = [[حدیث ضعیف|ضعیف]] | |||
| منابع شیعه = [[اعتبار کتاب کافی|الکافی]]، [[بصائر الدرجات (کتاب)|بصائر الدرجات]] | |||
| منابع سنی = | |||
| وابسته = | |||
}} | |||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
ماجرای سخن گفتن [[جن | {{درگاه|غدیر}} | ||
ماجرای سخن گفتن یک [[جن]] در شکل مار با [[امام علی(ع)]] در دو [[حدیث]] ذکر شده که از نظر سندی، [[حدیث ضعیف|ضعیف]] است. این احادیث دارای سه سلسلهسند هستند که به دلیل وجود راوی ناشناخته و ضعیف، از نظر سند [[حدیث معتبر|معتبر]] نیستند. | |||
==حدیث اول در کافی و بصائر الدرجات== | == حدیث اول در کافی و بصائر الدرجات == | ||
[[امام باقر(ع)]] میفرماید: | |||
{{عربی بزرگ|ترجمه=هنگامی که امام علی(ع) بر منبر بود، مار بزرگی از طرف یکی از درهای مسجد جلو آمد. مردم خواستند او را بکشند. امام علی(ع) کسی را فرستاد که از کشتن آن جلوگیری کند. مار تا پای منبر خزید و روی دمش ایستاد و به امیر المؤمنین سلام کرد. امام(ع) به او اشاره کرد که بنشیند تا سخنرانیاش تمام شود. امام(ع) پس از تمام شدن سخنرانی، از مار پرسید: «کیستی؟» پاسخ داد: «من عمرو بن عثمان کارگزار شما بر طایفه جن هستم. پدرم درگذشت و به من سفارش کرد نزد تو بیایم و نظر شما را بخواهم. اکنون نزد شما آمدم تا ببینم دستور شما چیست؟» امام علی(ع) فرمود: «تو را به تقوای خدا سفارش میکنم و اینکه بازگردی و در میان جنیان بهجای پدرت کارگزار باشی که تو از طرف من نیابت داری.» عمرو بن عثمان با امام علی(ع) خداحافظی کرد و او نائب وی بر جنیان است…<ref>صفار، محمد، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق، ج۱، ص۹۷، حدیث۷؛ کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۹۶، حدیث۶.</ref>}} | |||
=== بررسی سند === | |||
این روایت در دو کتاب حدیثی [[اعتبار کتاب کافی|الکافی]] و [[بصائر الدرجات (کتاب)|بصائر الدرجات]] ذکر شده و دارای دو سند مشترک است. | |||
* سند اول: محمد بن یحیی، از محمد بن حسن، از ابراهیم بن هاشم، از عمرو بن عثمان، از ابراهیم بن ایوب، از عمرو بن شمر، از جابر، از [[امام باقر(ع)]]. | |||
* سند دوم: احمد بن محمد، از محمد بن حسن، از ابراهیم بن هاشم، از عمرو بن عثمان، از ابراهیم بن ایوب، از عمرو بن شمر، از جابر، از امام باقر(ع). | |||
در هر دو سند محمد بن یحیی<ref>وی محمد بن یحیی العطار است و ثقه میباشد. رک: رجال النجاشی، ص۳۵۴؛ رجال ابن داود، ص۳۴۱؛ خلاصه الاقوال علامه حلی، ص۱۵۷.</ref> و احمد بن محمد<ref>وی احمد بن محمد بن عاصم معروف به العاصمی است و ثقه میباشد. رک: الفهرست شیخ طوسی، ص۷۳؛ رجال ابن داوود حلی، ص۴۴؛ نقد الرجال تفرشی، ج۱، ص۱۵۱؛ الرسائل الرجالیه محمد بن محمد ابراهیم کلباسی، ج۳، ص۹۹.</ref> و محمد بن الحسن<ref>وی محمد بن حسن بن فروخ الصفار است و ثقه میباشد. رک: رجال النجاشی، ص۳۵۴؛ خلاصه الاقوال علامه حلی، ص۳۶۰؛ رجال ابن داود حلی، ص۱۷۰؛ نقد الرجال تفرشی، ج۴، ص۱۸۱.</ref> [[ثقه]] و مورد اطمینان هستند؛ ولی ابراهیم بن ایوب ناشناخته است و در کتابهای معتبر رجالی ذکر نشده یا اشارهای به ثقه یا غیر ثقه بودنش نشده است.<ref>المفید من معجم رجال الحدیث، ص۶؛ خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۹۳.</ref> عمرو بن شمر دیگر راوی این دو سند نیز، ضعیف است.<ref>رجال النجاشی، ص۲۸۷؛ رجال ابن غضائری، ص۷۴؛ خلاصه الاقوال علامه حلی، ص۳۷۸؛ رجال ابن داود، ص۲۶۴؛ نقد الرجال تفرشی، ج۳، ص۳۳۶.</ref> | |||
در هر دو سند محمد بن یحیی<ref>وی محمد بن یحیی العطار است و ثقه میباشد. رک: رجال النجاشی، ص۳۵۴؛ رجال ابن داود، ص۳۴۱؛ خلاصه الاقوال علامه حلی، ص۱۵۷.</ref> و احمد بن محمد<ref>وی احمد بن محمد بن عاصم معروف به العاصمی است و ثقه میباشد. رک: الفهرست شیخ طوسی، ص۷۳؛ رجال ابن داوود حلی، ص۴۴؛ نقد الرجال تفرشی، ج۱، ص۱۵۱؛ الرسائل الرجالیه محمد بن محمد ابراهیم کلباسی، ج۳، ص۹۹.</ref> و محمد بن الحسن<ref>وی محمد بن حسن بن فروخ الصفار است و ثقه میباشد. رک: رجال النجاشی، ص۳۵۴؛ خلاصه الاقوال علامه حلی، ص۳۶۰؛ رجال ابن داود حلی، ص۱۷۰؛ نقد الرجال تفرشی، ج۴، ص۱۸۱.</ref> [[ثقه]] و مورد اطمینان هستند؛ ولی ابراهیم بن ایوب ناشناخته است و در کتابهای معتبر رجالی ذکر نشده یا اشارهای به ثقه یا غیر ثقه بودنش نشده است.<ref>المفید من معجم رجال الحدیث، ص۶؛ خوئی، معجم رجال | |||
[[علامه مجلسی]] هم در کتاب [[مرآة العقول (کتاب)|مرآة العقول]] این حدیث را [[حدیث ضعیف|ضعیف]] دانسته است.<ref>مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق، ج۴، ص۲۹۵.</ref> | [[علامه مجلسی]] هم در کتاب [[مرآة العقول (کتاب)|مرآة العقول]] این حدیث را [[حدیث ضعیف|ضعیف]] دانسته است.<ref>مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق، ج۴، ص۲۹۵.</ref> | ||
==حدیث دوم در بشارة المصطفی== | == حدیث دوم در بشارة المصطفی == | ||
[[امام صادق(ع)]] فرمود: | |||
{{عربی بزرگ|ترجمه=هنگامی که امام علی(ع) بر منبر کوفه سخنرانی میکرد، ماری از انتهای مسجد جلو آمد. مردم با کفشهایشان او را دنبال کردند تا بزنند، امام علی(ع) به آنها فرمود: «دست نگه دارید، خدا شما را رحمت کند، او مأمور است. وقتی مردم از او دست برداشتند، مار به سوی امیرالمؤمنین(ع) پیش رفت و سر در گوش امام(ع) گذاشت و آنچه خدا میخواست گفت. پس از آن، پایین آمد و امام علی(ع) نیز در پی او از منبر پایین آمد. مردم از امام(ع) پرسیدند: «یا امیرالمؤمنین! آیا نمیخواهید سخن این مار را برای ما بیان کنید؟» امام(ع) فرمود: او فرستاده جنیان بود، گفت: من وصیّ جنیان و فرستاده آنها به سوی شما هستم، میگفت: جنیان معتقدند که اگر انسانها همانگونه که ما جنیان شما را دوست داریم دوست میداشتند و از شما مانند ما اطاعت میکردند، خداوند هرگز انسانی را به آتش دوزخ عذاب نمیکرد.»<ref>عمادالدین طبری آملی، محمد بن علی، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، نجف، المطبعة الحیدریة، چاپ دوم، ۱۳۸۳ق، ص۱۶۴.</ref>}} | |||
=== بررسی سند === | |||
[[محمد بن علی طبری]] محدث شیعه قرن پنجم و ششم قمری، این روایت را در کتاب [[بشارة المصطفی لشیعة المرتضی (کتاب)|بشارة المصطفی]] آورده است. او این روایت را از ثونا، از مرضیه، از عباس بن محمد، از سَلّام بن سالم، از جابر جعفی از [[امام صادق(ع)]] نقل کرده است.<ref>عمادالدین طبری آملی، محمد بن علی، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، نجف، المطبعة الحیدریة، چاپ دوم، ۱۳۸۳ق، ص۱۶۴.</ref> | |||
در نسخهای دیگر از کتاب بشارة المصطفی<ref>طبری، محمد، بشاره الصطفی لشیعه المرتضی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۰ق، ص۲۶۰.</ref> به جای واژه «ثونا»، «حَدَّثونا؛ ترجمه: جماعتی برای ما نقل کردهاند» آمده است. بر اساس نسخه نخست، فردی به نام ثونا روایت کرده و بر اساس نسخه دیگر جماعتی نقل کردهاند. احتمال دوم صحیحتر دانسته شده است؛ زیرا علامه مجلسی این حدیث را در | در نسخهای دیگر از کتاب بشارة المصطفی<ref>طبری، محمد، بشاره الصطفی لشیعه المرتضی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۰ق، ص۲۶۰.</ref> به جای واژه «ثونا»، «حَدَّثونا؛ ترجمه: جماعتی برای ما نقل کردهاند» آمده است. بر اساس نسخه نخست، فردی به نام ثونا روایت کرده و بر اساس نسخه دیگر جماعتی نقل کردهاند. احتمال دوم صحیحتر دانسته شده است؛ زیرا علامه مجلسی این حدیث را در [[اعتبار کتاب بحارالانوار|کتاب بحار الانوار]] از [[شیخ صدوق]] از جماعتی از مرضیه و… نقل کرده است.<ref>مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۳۹، ص۲۴۰.</ref> | ||
مرضیه یکی از راویان این روایت، در کتابهای رجالی ذکر نشده و سَلّام بن سالم<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، ابن المولف، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۹۸.</ref> مجهول و ناشناخته است. [[وثاقت|وثاقتِ]] جابر جعفی نیز مورد اختلاف است. برخی او را ثقه دانسته<ref>کشی، محمد بن عمر، اختیار | مرضیه یکی از راویان این روایت، در کتابهای رجالی ذکر نشده و سَلّام بن سالم<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، ابن المولف، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۹۸.</ref> مجهول و ناشناخته است. [[وثاقت|وثاقتِ]] جابر جعفی نیز مورد اختلاف است. برخی او را ثقه دانسته<ref>کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، به تلخیص محمد بن حسن طوسی، به تصحیح محمدباقر میرداماد، قم، مؤسسه آل البیت(ع) لاحیاء التراث، ۱۴۰۴ق، ص۴۶۶.</ref> و برخی نکوهشش کردهاند.<ref>نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، به تحقیق موسی شبیری زنجانی، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، ۱۳۶۵ش، ص۱۲۸.</ref> | ||
برخی عباس بن محمد دیگر راوی حدیث را عباس بن محمد الوراق دانسته و بر این باورند که او همان عباس بن موسی الوراق<ref>نقد الرجال تفرشی، ج۳، ص۲۴؛ مجعم رجال الحدیث خوئی، ج۱۰، ص۲۶۴.</ref> و ثقه است.<ref>مجعم رجال الحدیث خوئی، ج۱۰، ص۲۶۴.</ref> | برخی عباس بن محمد دیگر راوی حدیث را عباس بن محمد الوراق دانسته و بر این باورند که او همان عباس بن موسی الوراق<ref>نقد الرجال تفرشی، ج۳، ص۲۴؛ مجعم رجال الحدیث خوئی، ج۱۰، ص۲۶۴.</ref> و ثقه است.<ref>مجعم رجال الحدیث خوئی، ج۱۰، ص۲۶۴.</ref> | ||
خط ۶۲: | خط ۵۳: | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = حدیث | | شاخه اصلی = حدیث | ||
| شاخه فرعی۱ = منبعشناسی | | شاخه فرعی۱ = منبعشناسی | ||
| شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
خط ۸۲: | خط ۷۳: | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی نویسنده = | | بازبینی نویسنده = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = ج | | اولویت = ج |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۴۳
آیا روایتی که بر اساس آن جنی به شکل مار درآمده و با امام علی(ع) سخن گفت معتبر است؟
باب الثعبان (درِ اژدها) یکی از درهای مسجد کوفه که گفته میشود مار ذکر شده در روایت از این در وارد مسجد شده است. | |
اطلاعات حدیث | |
---|---|
موضوع | سخن گفتن جن به شکل مار با امام علی(ع) |
به نقل از | امام باقر(ع) |
راویان | |
راوی اصلی | جابر |
دیگر راویان | محمد بن یحیی، عمرو بن عثمان |
سند | |
اعتبار سند | ضعیف |
منابع شیعه | الکافی، بصائر الدرجات |
ماجرای سخن گفتن یک جن در شکل مار با امام علی(ع) در دو حدیث ذکر شده که از نظر سندی، ضعیف است. این احادیث دارای سه سلسلهسند هستند که به دلیل وجود راوی ناشناخته و ضعیف، از نظر سند معتبر نیستند.
حدیث اول در کافی و بصائر الدرجات
امام باقر(ع) میفرماید:
« |
هنگامی که امام علی(ع) بر منبر بود، مار بزرگی از طرف یکی از درهای مسجد جلو آمد. مردم خواستند او را بکشند. امام علی(ع) کسی را فرستاد که از کشتن آن جلوگیری کند. مار تا پای منبر خزید و روی دمش ایستاد و به امیر المؤمنین سلام کرد. امام(ع) به او اشاره کرد که بنشیند تا سخنرانیاش تمام شود. امام(ع) پس از تمام شدن سخنرانی، از مار پرسید: «کیستی؟» پاسخ داد: «من عمرو بن عثمان کارگزار شما بر طایفه جن هستم. پدرم درگذشت و به من سفارش کرد نزد تو بیایم و نظر شما را بخواهم. اکنون نزد شما آمدم تا ببینم دستور شما چیست؟» امام علی(ع) فرمود: «تو را به تقوای خدا سفارش میکنم و اینکه بازگردی و در میان جنیان بهجای پدرت کارگزار باشی که تو از طرف من نیابت داری.» عمرو بن عثمان با امام علی(ع) خداحافظی کرد و او نائب وی بر جنیان است…[۱] |
» |
بررسی سند
این روایت در دو کتاب حدیثی الکافی و بصائر الدرجات ذکر شده و دارای دو سند مشترک است.
- سند اول: محمد بن یحیی، از محمد بن حسن، از ابراهیم بن هاشم، از عمرو بن عثمان، از ابراهیم بن ایوب، از عمرو بن شمر، از جابر، از امام باقر(ع).
- سند دوم: احمد بن محمد، از محمد بن حسن، از ابراهیم بن هاشم، از عمرو بن عثمان، از ابراهیم بن ایوب، از عمرو بن شمر، از جابر، از امام باقر(ع).
در هر دو سند محمد بن یحیی[۲] و احمد بن محمد[۳] و محمد بن الحسن[۴] ثقه و مورد اطمینان هستند؛ ولی ابراهیم بن ایوب ناشناخته است و در کتابهای معتبر رجالی ذکر نشده یا اشارهای به ثقه یا غیر ثقه بودنش نشده است.[۵] عمرو بن شمر دیگر راوی این دو سند نیز، ضعیف است.[۶]
علامه مجلسی هم در کتاب مرآة العقول این حدیث را ضعیف دانسته است.[۷]
حدیث دوم در بشارة المصطفی
امام صادق(ع) فرمود:
« |
هنگامی که امام علی(ع) بر منبر کوفه سخنرانی میکرد، ماری از انتهای مسجد جلو آمد. مردم با کفشهایشان او را دنبال کردند تا بزنند، امام علی(ع) به آنها فرمود: «دست نگه دارید، خدا شما را رحمت کند، او مأمور است. وقتی مردم از او دست برداشتند، مار به سوی امیرالمؤمنین(ع) پیش رفت و سر در گوش امام(ع) گذاشت و آنچه خدا میخواست گفت. پس از آن، پایین آمد و امام علی(ع) نیز در پی او از منبر پایین آمد. مردم از امام(ع) پرسیدند: «یا امیرالمؤمنین! آیا نمیخواهید سخن این مار را برای ما بیان کنید؟» امام(ع) فرمود: او فرستاده جنیان بود، گفت: من وصیّ جنیان و فرستاده آنها به سوی شما هستم، میگفت: جنیان معتقدند که اگر انسانها همانگونه که ما جنیان شما را دوست داریم دوست میداشتند و از شما مانند ما اطاعت میکردند، خداوند هرگز انسانی را به آتش دوزخ عذاب نمیکرد.»[۸] |
» |
بررسی سند
محمد بن علی طبری محدث شیعه قرن پنجم و ششم قمری، این روایت را در کتاب بشارة المصطفی آورده است. او این روایت را از ثونا، از مرضیه، از عباس بن محمد، از سَلّام بن سالم، از جابر جعفی از امام صادق(ع) نقل کرده است.[۹]
در نسخهای دیگر از کتاب بشارة المصطفی[۱۰] به جای واژه «ثونا»، «حَدَّثونا؛ ترجمه: جماعتی برای ما نقل کردهاند» آمده است. بر اساس نسخه نخست، فردی به نام ثونا روایت کرده و بر اساس نسخه دیگر جماعتی نقل کردهاند. احتمال دوم صحیحتر دانسته شده است؛ زیرا علامه مجلسی این حدیث را در کتاب بحار الانوار از شیخ صدوق از جماعتی از مرضیه و… نقل کرده است.[۱۱]
مرضیه یکی از راویان این روایت، در کتابهای رجالی ذکر نشده و سَلّام بن سالم[۱۲] مجهول و ناشناخته است. وثاقتِ جابر جعفی نیز مورد اختلاف است. برخی او را ثقه دانسته[۱۳] و برخی نکوهشش کردهاند.[۱۴]
برخی عباس بن محمد دیگر راوی حدیث را عباس بن محمد الوراق دانسته و بر این باورند که او همان عباس بن موسی الوراق[۱۵] و ثقه است.[۱۶]
این حدیث به دلیل مجهول بودن دو راوی از میان راویان، ضعیف است.
منابع
- ↑ صفار، محمد، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق، ج۱، ص۹۷، حدیث۷؛ کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۹۶، حدیث۶.
- ↑ وی محمد بن یحیی العطار است و ثقه میباشد. رک: رجال النجاشی، ص۳۵۴؛ رجال ابن داود، ص۳۴۱؛ خلاصه الاقوال علامه حلی، ص۱۵۷.
- ↑ وی احمد بن محمد بن عاصم معروف به العاصمی است و ثقه میباشد. رک: الفهرست شیخ طوسی، ص۷۳؛ رجال ابن داوود حلی، ص۴۴؛ نقد الرجال تفرشی، ج۱، ص۱۵۱؛ الرسائل الرجالیه محمد بن محمد ابراهیم کلباسی، ج۳، ص۹۹.
- ↑ وی محمد بن حسن بن فروخ الصفار است و ثقه میباشد. رک: رجال النجاشی، ص۳۵۴؛ خلاصه الاقوال علامه حلی، ص۳۶۰؛ رجال ابن داود حلی، ص۱۷۰؛ نقد الرجال تفرشی، ج۴، ص۱۸۱.
- ↑ المفید من معجم رجال الحدیث، ص۶؛ خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۱۹۳.
- ↑ رجال النجاشی، ص۲۸۷؛ رجال ابن غضائری، ص۷۴؛ خلاصه الاقوال علامه حلی، ص۳۷۸؛ رجال ابن داود، ص۲۶۴؛ نقد الرجال تفرشی، ج۳، ص۳۳۶.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق، ج۴، ص۲۹۵.
- ↑ عمادالدین طبری آملی، محمد بن علی، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، نجف، المطبعة الحیدریة، چاپ دوم، ۱۳۸۳ق، ص۱۶۴.
- ↑ عمادالدین طبری آملی، محمد بن علی، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، نجف، المطبعة الحیدریة، چاپ دوم، ۱۳۸۳ق، ص۱۶۴.
- ↑ طبری، محمد، بشاره الصطفی لشیعه المرتضی، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۰ق، ص۲۶۰.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۳۹، ص۲۴۰.
- ↑ نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، ابن المولف، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۹۸.
- ↑ کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، به تلخیص محمد بن حسن طوسی، به تصحیح محمدباقر میرداماد، قم، مؤسسه آل البیت(ع) لاحیاء التراث، ۱۴۰۴ق، ص۴۶۶.
- ↑ نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، به تحقیق موسی شبیری زنجانی، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، ۱۳۶۵ش، ص۱۲۸.
- ↑ نقد الرجال تفرشی، ج۳، ص۲۴؛ مجعم رجال الحدیث خوئی، ج۱۰، ص۲۶۴.
- ↑ مجعم رجال الحدیث خوئی، ج۱۰، ص۲۶۴.