معنای عبد در دو روایت از امام علی(ع): تفاوت میان نسخهها
جز (جمله آخر در شناسه تکرار جمله اول بود حذف شد) |
(←عبد در روایت دوم: اصلاح ارقام) |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==عبد در روایت دوم== | ==عبد در روایت دوم== | ||
روایت {{متن عربی|مَن عَلَّمَنی حَرفاً فَقَد صَیَّرَنی عَبداً}} در [[جوامع روایی شیعه]] موجود نیست؛ اما در میان مردم این سخن به نام [[امام علی(ع)]] مشهور شده است. اگر این روایت مستند باشد، عبد در آن به معنای مطیع و پیرو آمده است.{{مدرک}}{{پایان پاسخ}} | روایت {{متن عربی|مَن عَلَّمَنی حَرفاً فَقَد صَیَّرَنی عَبداً}} در [[جوامع روایی شیعه]] موجود نیست؛ اما در میان مردم این سخن به نام [[امام علی(ع)]] مشهور شده است.<ref> خاجوئي مازندرانی، محمد اسماعیل، الرسائل الفقهية، تحقيق : مهدي الرجائي، قم، دار الكتب الإسلامي، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۹۰.</ref> اگر این روایت مستند باشد، عبد در آن به معنای مطیع و پیرو آمده است.{{مدرک}}{{پایان پاسخ}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |
نسخهٔ ۱۹ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۱
منظور از «عبد» در دو حدیث معروف امام علی(ع): «أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِ مُحَمَّدٍ» و «مَن عَلَّمَنی حَرفاً فَقَد صَیَّرَنی عَبداً» چیست؟
معنای عبد در دو روایت از امام علی(ع) بهمعنای مطیع و پیرو قلمداد شده است. در لغت، واژه عبد هم بهمعنای بنده و مملوک و هم بهمعنای مطیع و پیرو آمده است. در قرآن عبد به دو معنای بنده و مملوک و مطیع خدا در عبادت و اطاعت آمده است.
مفهوم واژه عبد
«عبد» به معنای مطیع و بنده آمده است و در اصل وصف قلمداد شده است؛ مانند «رجل عبد: مرد مطیع» که به مرور مانند اسم استعمال شده است. محققان معتقدند که در قرآن عبد به دو معنا آمده است: یکی به معنای بنده و مملوک[۱] و دیگری به معنای عابد و مطیع خدا در عبادت و اطاعت.[۲]
جمع عبد نیز در قرآن به دو صورت عباد[۳] و عبید آمده است.[۴] گفته شده که اگر عبد به خدا اضافه شود، جمع آن به صورت عباد میآید و اگر به غیر خدا اضافه شود جمع آن به صورت عبید میآید. در نتیجه، گفته شده که عبد هم بهمعنای بنده و مملوک، هم به معنای مطیع و پیرو آمده است.[۵]
عبد در روایت اول
طبرسی در کتاب احتجاج روایتی نقل کرده است که در آن واژه عبد به کار رفته است. عبد در این روایت به معنای مطیع و پیرو بهکار رفته است:
«جَاءَ حِبْرٌ مِنَ اَلْأَحْبَارِ إِلَى أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع) فَقَالَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ مَتَى كَانَ رَبُّكَ فَقَالَ لَهُ ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ وَ مَتَى لَمْ يَكُنْ حَتَّى يُقَالَ مَتَى كَانَ كَانَ رَبِّي قَبْلَ اَلْقَبْلِ بِلاَ قَبْلٍ وَ بَعْدَ اَلْبَعْدِ بِلاَ بَعْدٍ وَ لاَ غَايَةَ وَ لاَ مُنْتَهَى لِغَايَتِهِ اِنْقَطَعَتِ اَلْغَايَاتُ عِنْدَهُ فَهُوَ مُنْتَهَى كُلِّ غَايَةٍ فَقَالَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ أَ فَنَبِيٌّ أَنْتَ فَقَالَ وَيْلَكَ إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ (ص)؛ یکی از علمای اهل کتاب به محضر امام علی(ع) رسید و گفت: ای امیر المومنین(ع)! چه زمانی خداوند بهوجود آمده است؟ امام(ع) گفت: برای خدا زمانی را نمیتوان تصور کرد تا اینکه بگوییم چه زمانی بهوجود آمد. همان پروردگار ما قبل از قبل بوده و قبل از آن را نمیتوان تصور کرد و همچنین بعد از بعد هست و بعد از آن قابل تصور نیست. دارای نهایتی نیست و برای او منتهی و غایتی را نمیتوان تصور کرد و تمام غایات و به خداوند منقطع میشود. شخص دوباره سؤال میکند: ای امیرالمؤمنین، آیا شما نبی هستید. امام(ع) جواب میدهد: وای بر تو! همانا من بندهای از بندگان محمد(ص) هستم»[۶]
عبد در روایت دوم
روایت «مَن عَلَّمَنی حَرفاً فَقَد صَیَّرَنی عَبداً» در جوامع روایی شیعه موجود نیست؛ اما در میان مردم این سخن به نام امام علی(ع) مشهور شده است.[۷] اگر این روایت مستند باشد، عبد در آن به معنای مطیع و پیرو آمده است.[نیازمند منبع]
منابع
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۷۸؛ نیز: سوره نحل، آیه ۷۵.
- ↑ سوره جن، آیه ۹؛ نیز: سوره اسراء، آیه ۳.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۰۷.
- ↑ سوره ق، آیه ۲۹.
- ↑ قریشی، سید علیاکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۶ش، ذیل ماده «عبد».
- ↑ طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج على أهل اللجاج، تحقیق محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضى، ۱۴۰۲ق، ج۱، ص۲۱۰.
- ↑ خاجوئي مازندرانی، محمد اسماعیل، الرسائل الفقهية، تحقيق : مهدي الرجائي، قم، دار الكتب الإسلامي، چاپ اول، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۹۰.