رمل و کهانت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (A.rezapour صفحهٔ رمل و کهانت در آیات و روایات را به رمل و کهانت منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
رمل و کهانت را با توجه به آیات و روایات تبیین نمایید.
رمل و کهانت با توجه به آیات و روایات چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}در رابطه با کهانت، با توجه به نص صریح آیات و روایات نسبت به آن، این علم جزو علوم حرام است. و رمل نیز، حجت شرعی بر تأیید یا نفی آن نداریم، تنها گریزگاه ما در این میان عمل فقهاء (اکثریت آنان) می‌باشد، که در رابطه با رمل و علوم غریبه دیگر، توصیه به فرا نگرفتن این علوم کرده‌اند؛ بنابراین نگاه کلی آیات به همراه شأن نزول آن و روایات نسبت به کهانت، نفی آن است، و نسبت به رمل ناظر به سکوت آیات و روایات در این زمینه هست. البته هر چند آیات قرآن غیب گوئی را نفی کرده اما دلیل عقلی نسبت به افراد خاص برای مقابله با منحرفان اذن داده است.
{{پاسخ}}
{{درگاه|واژه‌ها}}
رمل و کهانت از علوم غریبه هستند. در کهانت از جن‌ها و شیاطین اخباری از آینده را دریافت می‌کنند. کاهن مدعی است از آینده خبر می‌دهد. در فقه اسلامی کهانت حرام دانسته می‌شود و روایاتی از حرمت کهانت وجود دارد.


== تعریف رمل و کهانت و جواز و حرمت آن ==
رمل پیشگویی از آینده است که توسط نجوم و ابزار دیگر انجام می‌گیرد که آموزش و یادگیری آن از لحاظ شرعی بی اشکال است.
کهانت در لغه به معنی پیش‌گویی و غیب گویی آمده است<ref>بندر ریگی، محمد، منجد الطلاب، قم، انتشارات فروردین، ۱۳۷۴ش، تک جلدی؛ سفینه البحار، همان.</ref> و اصطلاحا: عملی است که سبب می‌شود، بعضی از جنّیان، شخص کاهن را اطاعت کنند، از این جهت که برای او اخباری را بیاورند، و این عمل نزدیک به سحر است.<ref>سید عبدالحسین، دستغیب، گناهان کبیره، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۸۵.</ref> به تعبیر دیگر، کاهن، کسی است که، صاحب رأیی از طائفه جنّ به او امور مخفی را خبر می‌دهد مثلاً فلان مال دزدیده شده کجاست، یا از آن کیست، یا گمشده کجاست ـ یا او را نسبت به امور آینده خبر دهد از انواع پیشگوئی‌ها، و به اتفاق جمیع فقها حرام است. بنابراین طبق نظر فقها، یادگرفتن کهانت و یاد دادن آن به دیگری، رفتن کسی نزد شخص کاهن برای عمل به سحرش، حرام است.


رمل علم خفیه به حساب می‌آید. و طبق تعریفی دیگر در رابطه با رمل؛ آن را نوعی و قسمی از تنجیم (علم نجوم‌شناسی) معرفی می‌کند که بر اسرار حروف بنا شده و به واسطه آن خبر از آینده داده می‌شود، (نوعی پیش گویی به حساب می‌آید) و در ادامه تعریف اضافه می‌کنند که؛ برای این علم افرادی بودند که در جهت یادگیری آن قیام کردند، ولی امروزه وقتی به ماهیت این علم پی بردند، از باب اینکه بر چهار چوب مشخص و مبتنی بر اصول و مبانی و قواعد معین استوار نیست بلکه بر یک سلسله قواعد و براهین غیر عقلی تکیه زده لذا قابل اعتناء نبوده، و از طرفی هم، جهت شرعی نیز بر تأییدات آن وارد نشده و تمام ادله ای که کهانت را رد می‌کند، «رمل» را نیز شامل می‌شود.
== رمل ==
رمل علمی از علوم غریبه است که با آن آینده را پیشبینی می‌کنند. با توجه به اینکه در سابق از شن (رمل) استفاده می‌کردند به این اسم نامگذاری شده است. رمل از احکام نجوم هم برای پیشبینی استفاده می‌کند. رمل در گستره جغرافیایی وسیعی، از هند تا ایران، شام، بین‌النهرین، آسیای صغیر و شمال آفریقا به کار می‌رفته است. عموما رمل را روشی غیریقینی و تخمینی دانسته‌اند.<ref>دانشنامه جهان اسلام، مدخل رمل.</ref>


== کهانت در آینه آیات و روایات ==
رمل علمی است که در آن از اشکال شانزده‌گانه بحث می‌شود و نتیجه آن استعلام از مجهولات و وقوف به احوال عالم است. به دارنده چنین علمی «رمّال» گویند. علم رمل به حضرت دانیالِ پیغمبر(ع) نسبت داده شده است. از آن به مناسبت در باب تجارت سخن‌گفته‌اند. آموختن و آموزش دادن علم رمل جایز است؛ لیکن حکم قطعی و یقینی به استناد آن حرام است، مانند آنکه حاصل رمل زدن، بهبود بیمار باشد، که خبر جزمی دادن به بهبود یافتن بیمار به استناد آن جایز نیست.<ref>فرهنگ فقه فارسی، مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، ج۴، ص۱۴۷</ref>
مسئله کهانت از مسائلی است که آیات و روایات نسبت به آن سکوت نکرده و به‌طور صریح نسبت به آن موضوع گرفته‌اند که در زیر به برخی ادله اشاره می‌شود.


{{قرآن|وَلَا بِقَوْلِ کاهِنٍ قَلِیلًا مَا تَذَکرُونَ|ترجمه=و نيز سخن كاهنى نيست. چه اندك پند مى‌گيريد.|سوره=حاقه|آیه=۴۲}} در این آیه کاهن بودن قرآن و رسول خدا(ص) انکار شده است. كاهنان كسانى بودند كه بر اثر ارتباط با جن و شياطين گاه بعضى از اسرار غيب را بازگو می‌كردند.<ref>تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۴، ص: ۴۷۷، ۴۷۸
== کهانت ==
کهانت در لغه به معنی پیش‌گویی و غیب گویی آمده است<ref>بندر ریگی، محمد، منجد الطلاب، قم، انتشارات فروردین، ۱۳۷۴ش، تک جلدی؛ سفینه البحار، همان.</ref> و اصطلاحا: عملی است که سبب می‌شود، بعضی از جنّیان، شخص کاهن را اطاعت کنند، از این جهت که برای او اخباری را بیاورند، و این عمل نزدیک به سحر است.<ref>سید عبدالحسین، دستغیب، گناهان کبیره، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۸۵.</ref> کهانت بیان اخبار آینده است که شخص کاهن توسط جن و شیاطین مطلع می‌شود. به تعبیر دیگر، کاهن، کسی است که، صاحب رأیی از طائفه جنّ به او امور مخفی را خبر می‌دهد مثلاً فلان مال دزدیده شده کجاست، یا از آن کیست، یا گمشده کجاست ـ یا او را نسبت به امور آینده خبر دهد از انواع پیشگوئی‌ها، و به اتفاق جمیع فقها حرام است؛ بنابراین طبق نظر فقها، یادگرفتن کهانت و یاد دادن آن به دیگری، رفتن کسی نزد شخص کاهن برای عمل به سحرش، حرام است.


</ref>
هیچ اختلاف و نزاعی در حرمت کهانت وجود ندارد و تمام فقهاء آن را قبول دارند و ادعای [[اجماع]] هم شده است.<ref>کوثر فقه، محمدی خراسانی، علی، ج۱، ص۳۲۱</ref> در روایتی که مرحوم [[صدوق]] آنرا در خصال نقل فرموده چنین آمده: کسی که کهانت کرده یا برایش کهانت بشود همانا از دین حضرت خاتم الانبیاء(ص) بری گردیده است.


از امام صادق(ع) نیز روایت شده است: «اربعه لا یدخلون الجنه: الکاهن و المنافق و مدمن الخمر و القتات و هو النمام؛ چهار گروه وارد بهشت نمی‌شوند: شخصی کاهن (پیشگو)، منافق، شخصی که شراب می‌خورد، شخص سخن چین.»
[[شیخ انصاری]] در کتاب مکاسب، از ظاهر روایت برداشت می‌کند که خبر دادن از امور نهانی بطور جزم و قطع را مطلقاً حرام است. چه به نحو کهانت بوده و چه به غیر آن صورت بگیرد. روایت از پیامبر است که «کسی که نزد عرّاف رفته و وی را تصدیق نماید پس همانا از آنچه خداوند عزّ و جلّ به محمد(ص) نازل فرموده دور گردیده است.<ref>تشریح المطالب؛ شرح فارسی بر مکاسب، ذهنی تهرانی، سید محمد جواد، ج۳، ص ۹۳۹</ref>


== علوم خارق عادت ==
== رمل و کهانت در آیات و روایات ==
علومی که از خارق عادت بحث می‌کند، بسیار است: از آن جمله:
کهانت دو بار در قرآن آمده است که در یک جا می‌گوید قرآن کاهن نیست و در جایی دیگر کاهن بودن پیامبر را رد می‌کند:


# سیمیا که در چگونگی ضمیمه کردن قوای ارادی با قوای مخصوص مادی، برای انجام تصرفات عجیب و غریب در موجودات طبیعی بحث می‌کند. یکی از شعب آن، چشم‌بندی است، که به وسیله تصرف در قوه خیال بیننده آثار عجیبی به نظرش مجسم می‌شود. (این قسم از واضح‌ترین اقسام سحر است).
{{قرآن|وَلَا بِقَوْلِ کاهِنٍ قَلِیلًا مَا تَذَکرُونَ|ترجمه=و نیز سخن کاهنی نیست. چه اندک پند می‌گیرید.|سوره=حاقه|آیه=۴۲}}
# لیمیا یا علم تسخیر است؛ که از کیفیت تأثیر قوای ارادی به وسیله ارتباط با ارواح قوی عالم بالا، مانند تسخیر جنّ و استمداد از او، به عنوان کسی که با کواکب آسمانی در ارتباط است.
 
# هیمیا یا طلسمات، که از کیفیت ترکیب و انضمام قوای عالم بالا با موجودات عالم پائین، برای انجام تأثیرات غریبه بحث می‌کند.
{{قرآن|فَذَکِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ|ترجمه=پس اندرز ده که تو به لطف پروردگارت نه کاهنی و نه دیوانه.}}
#ریمیا یا شعبده بازی، که درباره چگونگی استفاده از قوای مادی و خواص موجودات، برای وانمود کردن آثار خارق‌العاده ای به حس، صحبت می‌کند، به این علوم، علم اعداد و اوفاق و نیز علم خفیه (به نوعی در تعریف علم رمل نیز آمده) که درباره چگونگی تغییر و تکسیر (کم کردن) حروف، اسم چیزی که مورد نظر است و استخراج نام‌های ملائکه، شیاطین موکل بر آنها از آن، و دعا کردن با وردهایی که از این نام‌ها تشکیل یافته، برای وصول به آن هدف، صحبت می‌کند، اضافه می‌شوند.<ref>سید عبدالحسین، دستغیب، گناهان کبیره، قم، چاپخانه دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۸۵.</ref>
 
{{پایان پاسخ}}
کاهنان کسانی بودند که بر اثر ارتباط با جن و شیاطین گاه بعضی از اسرار غیب را بازگو می‌کردند.<ref>تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۴، ص: ۴۷۷، ۴۷۸</ref>
 
از [[امام صادق(ع)]] نیز روایت شده است: {{متن عربی|قَالَ: أَرْبَعَةٌ لاَ يَدْخُلُونَ اَلْجَنَّةَ اَلْكَاهِنُ وَ اَلْمُنَافِقُ وَ مُدْمِنُ اَلْخَمْرِ وَ اَلْقَتَّاتُ وَ هُوَ اَلنَّمَّامُ|ترجمه=چهار گروه وارد بهشت نمی‌شوند: شخصی کاهن (پیشگو)، منافق، شخصی که شراب می‌خورد، شخص سخن چین.}}{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱ـ جامع الاحادیث الشیعه، معزی ملایری شیخ اسماعیل، مؤسسه واصف، قم، ۱۳۷۸ش، ج۲۳، ص۳۰۱.


۲ـ دائره المعارف القرن العشرین، وجدی محمد فرید، دارالمعرفه، بیروت، ۱۹۷۱م، ج۴، ص۵۱۴.
* جامع الاحادیث الشیعه، معزی ملایری شیخ اسماعیل، مؤسسه واصف، قم، ۱۳۷۸ش، ج۲۳، ص۳۰۱.
 
* دائره المعارف القرن العشرین، وجدی محمد فرید، دارالمعرفه، بیروت، ۱۹۷۱م، ج۴، ص۵۱۴.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
خط ۴۵: خط ۴۹:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۵۵: خط ۵۹:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۱

سؤال

رمل و کهانت با توجه به آیات و روایات چیست؟

درگاه‌ها
واژه-ها.png


رمل و کهانت از علوم غریبه هستند. در کهانت از جن‌ها و شیاطین اخباری از آینده را دریافت می‌کنند. کاهن مدعی است از آینده خبر می‌دهد. در فقه اسلامی کهانت حرام دانسته می‌شود و روایاتی از حرمت کهانت وجود دارد.

رمل پیشگویی از آینده است که توسط نجوم و ابزار دیگر انجام می‌گیرد که آموزش و یادگیری آن از لحاظ شرعی بی اشکال است.

رمل

رمل علمی از علوم غریبه است که با آن آینده را پیشبینی می‌کنند. با توجه به اینکه در سابق از شن (رمل) استفاده می‌کردند به این اسم نامگذاری شده است. رمل از احکام نجوم هم برای پیشبینی استفاده می‌کند. رمل در گستره جغرافیایی وسیعی، از هند تا ایران، شام، بین‌النهرین، آسیای صغیر و شمال آفریقا به کار می‌رفته است. عموما رمل را روشی غیریقینی و تخمینی دانسته‌اند.[۱]

رمل علمی است که در آن از اشکال شانزده‌گانه بحث می‌شود و نتیجه آن استعلام از مجهولات و وقوف به احوال عالم است. به دارنده چنین علمی «رمّال» گویند. علم رمل به حضرت دانیالِ پیغمبر(ع) نسبت داده شده است. از آن به مناسبت در باب تجارت سخن‌گفته‌اند. آموختن و آموزش دادن علم رمل جایز است؛ لیکن حکم قطعی و یقینی به استناد آن حرام است، مانند آنکه حاصل رمل زدن، بهبود بیمار باشد، که خبر جزمی دادن به بهبود یافتن بیمار به استناد آن جایز نیست.[۲]

کهانت

کهانت در لغه به معنی پیش‌گویی و غیب گویی آمده است[۳] و اصطلاحا: عملی است که سبب می‌شود، بعضی از جنّیان، شخص کاهن را اطاعت کنند، از این جهت که برای او اخباری را بیاورند، و این عمل نزدیک به سحر است.[۴] کهانت بیان اخبار آینده است که شخص کاهن توسط جن و شیاطین مطلع می‌شود. به تعبیر دیگر، کاهن، کسی است که، صاحب رأیی از طائفه جنّ به او امور مخفی را خبر می‌دهد مثلاً فلان مال دزدیده شده کجاست، یا از آن کیست، یا گمشده کجاست ـ یا او را نسبت به امور آینده خبر دهد از انواع پیشگوئی‌ها، و به اتفاق جمیع فقها حرام است؛ بنابراین طبق نظر فقها، یادگرفتن کهانت و یاد دادن آن به دیگری، رفتن کسی نزد شخص کاهن برای عمل به سحرش، حرام است.

هیچ اختلاف و نزاعی در حرمت کهانت وجود ندارد و تمام فقهاء آن را قبول دارند و ادعای اجماع هم شده است.[۵] در روایتی که مرحوم صدوق آنرا در خصال نقل فرموده چنین آمده: کسی که کهانت کرده یا برایش کهانت بشود همانا از دین حضرت خاتم الانبیاء(ص) بری گردیده است.

شیخ انصاری در کتاب مکاسب، از ظاهر روایت برداشت می‌کند که خبر دادن از امور نهانی بطور جزم و قطع را مطلقاً حرام است. چه به نحو کهانت بوده و چه به غیر آن صورت بگیرد. روایت از پیامبر است که «کسی که نزد عرّاف رفته و وی را تصدیق نماید پس همانا از آنچه خداوند عزّ و جلّ به محمد(ص) نازل فرموده دور گردیده است.[۶]

رمل و کهانت در آیات و روایات

کهانت دو بار در قرآن آمده است که در یک جا می‌گوید قرآن کاهن نیست و در جایی دیگر کاهن بودن پیامبر را رد می‌کند:

﴿وَلَا بِقَوْلِ کاهِنٍ قَلِیلًا مَا تَذَکرُونَ؛ و نیز سخن کاهنی نیست. چه اندک پند می‌گیرید.(حاقه:۴۲)

﴿فَذَکِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ؛ پس اندرز ده که تو به لطف پروردگارت نه کاهنی و نه دیوانه.

کاهنان کسانی بودند که بر اثر ارتباط با جن و شیاطین گاه بعضی از اسرار غیب را بازگو می‌کردند.[۷]

از امام صادق(ع) نیز روایت شده است: «قَالَ: أَرْبَعَةٌ لاَ يَدْخُلُونَ اَلْجَنَّةَ اَلْكَاهِنُ وَ اَلْمُنَافِقُ وَ مُدْمِنُ اَلْخَمْرِ وَ اَلْقَتَّاتُ وَ هُوَ اَلنَّمَّامُ؛ چهار گروه وارد بهشت نمی‌شوند: شخصی کاهن (پیشگو)، منافق، شخصی که شراب می‌خورد، شخص سخن چین.»


مطالعه بیشتر

  • جامع الاحادیث الشیعه، معزی ملایری شیخ اسماعیل، مؤسسه واصف، قم، ۱۳۷۸ش، ج۲۳، ص۳۰۱.
  • دائره المعارف القرن العشرین، وجدی محمد فرید، دارالمعرفه، بیروت، ۱۹۷۱م، ج۴، ص۵۱۴.


منابع

  1. دانشنامه جهان اسلام، مدخل رمل.
  2. فرهنگ فقه فارسی، مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، ج۴، ص۱۴۷
  3. بندر ریگی، محمد، منجد الطلاب، قم، انتشارات فروردین، ۱۳۷۴ش، تک جلدی؛ سفینه البحار، همان.
  4. سید عبدالحسین، دستغیب، گناهان کبیره، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۸۵.
  5. کوثر فقه، محمدی خراسانی، علی، ج۱، ص۳۲۱
  6. تشریح المطالب؛ شرح فارسی بر مکاسب، ذهنی تهرانی، سید محمد جواد، ج۳، ص ۹۳۹
  7. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۲۴، ص: ۴۷۷، ۴۷۸