برخاستن هنگام شنیدن نام امام زمان(ع): تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
(اصلاح ارقام) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
از مرحوم خوئی سوال شده است که آیا در خصوص دست گذاشتن بر سر و بلند شدن هنگام ذکر [[قائم(ع)]] روايتی وجود دارد؟ و ی در پاسخ نوشته است که در این باره روایتی پیدا نکردیم جز اینکه آمده است وقتی دعبل خزاعي نزد [[امام رضا(ع)]] شعر مفصلي درباره [[امامان معصوم(ع)]] خواند و یادی از امام زمان(ع) کردند؛ امام دستش را بر سرش گذاشت و با تواضع بلند شد و برای فرجش دعا کرد.<ref>خوئی، ابو القاسم، صراط النجاة(تعليق الميرزا التبريزي)، دفتر نشر برگزیده، چاپ اول، | از مرحوم خوئی سوال شده است که آیا در خصوص دست گذاشتن بر سر و بلند شدن هنگام ذکر [[قائم(ع)]] روايتی وجود دارد؟ و ی در پاسخ نوشته است که در این باره روایتی پیدا نکردیم جز اینکه آمده است وقتی دعبل خزاعي نزد [[امام رضا(ع)]] شعر مفصلي درباره [[امامان معصوم(ع)]] خواند و یادی از امام زمان(ع) کردند؛ امام دستش را بر سرش گذاشت و با تواضع بلند شد و برای فرجش دعا کرد.<ref>خوئی، ابو القاسم، صراط النجاة(تعليق الميرزا التبريزي)، دفتر نشر برگزیده، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۶۵</ref> | ||
علامه امینی در الغدیر آورده است وقتي دعبل خزاعي در جلسه هاي كه امام رضا(ع) حضور داشتند شعر مفصلي درباره امامان معصوم(ع) خواند تا اينكه به وجود مقدس امام عصر(ع) رسيده و گفت: | علامه امینی در الغدیر آورده است وقتي دعبل خزاعي در جلسه هاي كه امام رضا(ع) حضور داشتند شعر مفصلي درباره امامان معصوم(ع) خواند تا اينكه به وجود مقدس امام عصر(ع) رسيده و گفت: |
نسخهٔ ۶ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۴۷
این مقاله هماکنون به دست Fabbasi در حال ویرایش است. |
آیا حديثی در مورد دست گذاشتن بر سر و بلند شدن هنگام شنيدن نام حضرت مهدي ـ عليه السلام ـنقل شده است؟
از مرحوم خوئی سوال شده است که آیا در خصوص دست گذاشتن بر سر و بلند شدن هنگام ذکر قائم(ع) روايتی وجود دارد؟ و ی در پاسخ نوشته است که در این باره روایتی پیدا نکردیم جز اینکه آمده است وقتی دعبل خزاعي نزد امام رضا(ع) شعر مفصلي درباره امامان معصوم(ع) خواند و یادی از امام زمان(ع) کردند؛ امام دستش را بر سرش گذاشت و با تواضع بلند شد و برای فرجش دعا کرد.[۱]
علامه امینی در الغدیر آورده است وقتي دعبل خزاعي در جلسه هاي كه امام رضا(ع) حضور داشتند شعر مفصلي درباره امامان معصوم(ع) خواند تا اينكه به وجود مقدس امام عصر(ع) رسيده و گفت:
خُرُوجُ إِمَامٍ لَا مَحَالَةَ خَارِجٌ | يَقُومُ عَلَى اسْمِ اللَّهِ وَ الْبَرَكَاتِ |
به یقین امامي خروج ميكند و با نام خدا و بركات الهي قيام مي نمايد.
در اين هنگام امام رضا(ع) به شدت گريست. سپس سرش را بلند کرد و به دعبل فرمود:
« | اي دعبل خزاعي شعري كه درباره امام غائب بيان كردي چيزيست كه روح القدس به زبان تو انداخته است. | » |
سپس دست بر سر خود گذاشته و با تواضع بلند شد و براي فرج حضرت حجت(عل) دعا كرد.[۲]