حدیث دوات و قلم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(اصلاح ارقام) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
== گزارش روایت == | == گزارش روایت == | ||
[[پیامبر اسلام(ص)]] چهار روز پیش از ارتحال در حالی که در بستر بیماری بود و جمعی از اصحاب به عیادت ایشان آمده بودند، فرمود: «قلم و کاغذ بیاورید تا چیزی بنویسم که بعد از آن گمراه نشوید». یکی از حاضران که گفته شده است [[خلیفه دوم]] بود، گفت: درد بر او غلبه کرده و هذیان میگوید. قرآن نزد ماست همان برای ما کافی است. در میان حاضران اختلاف شد، برخی سخن پیامبر(ص) را تأیید کردند و سروصدا بلند شد. در این هنگام به پیامبر(ص) گفتند: خواستهات را برآوریم؟ فرمود: «آیا بعد از آنچه انجام شد؟ مرا به حال خود واگذارید، حالت درد و رنجی که من دارم از آنچه شما مرا بدان میخوانید و نسبت میدهید بهتر است، از نزد من بیرون روید».<ref>بخاری، صحیح | [[پیامبر اسلام(ص)]] چهار روز پیش از ارتحال در حالی که در بستر بیماری بود و جمعی از اصحاب به عیادت ایشان آمده بودند، فرمود: «قلم و کاغذ بیاورید تا چیزی بنویسم که بعد از آن گمراه نشوید». یکی از حاضران که گفته شده است [[خلیفه دوم]] بود، گفت: درد بر او غلبه کرده و هذیان میگوید. قرآن نزد ماست همان برای ما کافی است. در میان حاضران اختلاف شد، برخی سخن پیامبر(ص) را تأیید کردند و سروصدا بلند شد. در این هنگام به پیامبر(ص) گفتند: خواستهات را برآوریم؟ فرمود: «آیا بعد از آنچه انجام شد؟ مرا به حال خود واگذارید، حالت درد و رنجی که من دارم از آنچه شما مرا بدان میخوانید و نسبت میدهید بهتر است، از نزد من بیرون روید».<ref>بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، بیروت، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق. ج۶، ص۹؛ نووی، یحیی بن شرف، صحیح مسلم بشرح النووی، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۷ق. ج۱۱، ص ۹۳.</ref> | ||
حدیث دوات و قلم در منابع [[شیعه]] و [[سنی]] آمده است و هر دو فرقه بر صحت آن اتفاق نظر دارند و هر کدام از طرق خود آن را نقل میکنند. سیره نویسان و محدثان آن را ضمن حوادث روزهای آخر عمر پیامبر اسلام(ص) نقل کردهاند. | حدیث دوات و قلم در منابع [[شیعه]] و [[سنی]] آمده است و هر دو فرقه بر صحت آن اتفاق نظر دارند و هر کدام از طرق خود آن را نقل میکنند. سیره نویسان و محدثان آن را ضمن حوادث روزهای آخر عمر پیامبر اسلام(ص) نقل کردهاند. در منابع واکنش خلیفه دوم با عبارتهای مختلفی گزارش شده است از جمله: | ||
* إن نبی الله لیهجر؛ پیامبر خدا هذیان میگوید.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، دارالصادر، ج۲، ص۱۸۷.</ref> | |||
* إن رسول الله یهجر؛ رسول خدا هذیان میگوید.<ref>مسلم، صحیح مسلم، دارالفکر، ج۵، ص۷۶.</ref> | |||
*ان الرجل لیهجر؛ این مرد هذیان میگوید.<ref>اربلی، کشف الغمة، الشریف الرضی، ج۱، ص۴۰۲؛ ابن تیمیه، منهاج السنة، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۱۹.</ref> | |||
*أهجر رسول الله؟؛ آیا رسول خدا هذیان گفت؟<ref>ابن تیمیه، منهاج السنة، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۲۴.</ref> | |||
*ما شأنه؟ أهجر؟ استفهموه؛ او را چه شده؟ آیا هذیان گفت؟ از او بپرسید.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۹؛ نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص ۹۳.</ref> | |||
*إنّ النّبی قد غلب علیه (غلبه) الوجع و عندکم القرآن حسبنا کتاب الله؛ درد بر رسول خدا غالب شده، قرآن نزد شماست و کتاب خدا ما را بس است.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۹، ج۷، ص۱۲۰؛ نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۹۰.</ref> | |||
=== منابع اهل سنت === | === منابع اهل سنت === | ||
در منابع اهل سنت مثل [[صحیح بخاری]] و [[صحیح مسلم]] نقل شده و تمام اهل عامه آن را قبول دارند که چنین رویدادی در روز پنجشنبه و در آخر عمر حضرت رسول اکرم(ص) روی داده است. در روایت دیگری از ابن عباس که در صحیح بخاری نیز ذکر شده است، اظهار تأسف میکند و میگوید: روز پنجشنبه چقدر دردناک بود که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «برای من کاغذ و دواتی بیاورید تا چیزی بنویسم که بعد از آن گمراه نشوید؛ اما گوش نکردند».<ref>بخاری، صحیح بخاری، | ماجرای دوات و قلم در منابع اهل سنت مثل [[صحیح بخاری]] و [[صحیح مسلم]] نقل شده و تمام اهل عامه آن را قبول دارند که چنین رویدادی در روز پنجشنبه و در آخر عمر حضرت رسول اکرم(ص) روی داده است. در روایت دیگری از ابن عباس که در صحیح بخاری نیز ذکر شده است، اظهار تأسف میکند و میگوید: روز پنجشنبه چقدر دردناک بود که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «برای من کاغذ و دواتی بیاورید تا چیزی بنویسم که بعد از آن گمراه نشوید؛ اما گوش نکردند».<ref>بخاری، صحیح بخاری، تحقیق الشیخ قاسم السماعی الرفاعی، بیروت، دارالقلم، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۲۰.</ref> | ||
=== منابع شیعه === | === منابع شیعه === | ||
علاوه بر منابع [[اهل سنت]] این جریان در منابع [[شیعه]] نیز آمده از جمله [[شیخ مفید]] در کتاب | علاوه بر منابع [[اهل سنت]] این جریان در منابع [[شیعه]] نیز آمده از جمله [[شیخ مفید]] در کتاب الارشاد<ref>شیخ مفید، محمد بن محمد؛ الارشاد، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، 1413ق، ج۱، ص۱۸۳.</ref> و اوائل المقالات<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۴۰۶.</ref>، نعمانی با کمی اختلاف و با همان سند در کتاب الغیبه،<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبه، ص۸۵.</ref> محمد بن جریر طبری شیعی در کتاب المسترشد.<ref>محمد بن جریر طبری، المسترشد، ص۶۸۱.</ref> و سید ابن طاووس در کتاب الطرائف این روایت را نقل کردهاند. ابن طاووس معتقد است که شیعه و سنی بر صحت آن اتفاقنظر دارند.<ref>سید ابن طاووس، الطرائف فی معرفه مذاهب الطوائف، ص۴۳۲.</ref> | ||
شیخ مفید معتقد است تأکید پیامبر اکرم(ص) به [[صحابه]] از جمله [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] به شرکت در [[جیش اسامه]] به خاطر پیش بینی این توطئه بود، ابوبکر در کسالت پیامبر(ص) به طرف محراب پیامبر رفت تا [[نماز]] را به جای پیامبر امامت کند، پیامبر فورا به [[مسجد]] رفت و او را کنار زد و خود به نماز ایستاد<ref>شیخ مفید، | شیخ مفید معتقد است تأکید پیامبر اکرم(ص) به [[صحابه]] از جمله [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] به شرکت در [[جیش اسامه]] به خاطر پیش بینی این توطئه بود، ابوبکر در کسالت پیامبر(ص) به طرف محراب پیامبر رفت تا [[نماز]] را به جای پیامبر امامت کند، پیامبر فورا به [[مسجد]] رفت و او را کنار زد و خود به نماز ایستاد<ref>شیخ مفید، محمد بن محمد؛ الارشاد، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، 1413ق، ج1، ص۱۸۳.</ref> و نشان داد که ابوبکر هیچ حقی نسبت به پیامبر و جانشینی او ندارد. در کتب قدیمی شیعه مثل کتاب سلیم بن قیس که از تابعین رسول خدا(ص) است نقل شده که ابان به ابی عیاش از سلیم نقل میکند به اتفاق جمعی از شیعیان در خانه [[عبدالله بن عباس]] بودیم که یادی از رسول خدا(ص) و هنگام وفات آن حضرت شد. ابن عباس به گریه افتاد و گفت در نزد حضرت بودیم در روزی که رحلت کردند، فرمودند برایم کتف (گوسفندی) بیاورید تا برایتان چیزی بنویسم که بعد از آن گمراه نشده و با هم اختلاف نکنید....<ref>کتاب سلیم بن قیس (تابعین)، تحقیق انصاری، محمد باقر، ص۳۲۵.</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} |
نسخهٔ ۲۷ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۳
حدیث دوات و قلم چیست؟ نظر شیعه و سنی درباره آن چیست؟
حدیث دوات و قلم روایتی از زمان وفات پیامبر اسلام(ص) است که در آن پیامبر (ص) از مسلمانان خواست تا برای او دوات و کاغذی بیاورند تا با اشاره به مطالبی آنها را از گمراهی نجات دهد. خلیفه دوم با دستور پیامبر به مخالفت پرداخت و پیامبر را به هذیانگویی متهم ساخت. این حدیث در کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم و همچنین منابع شیعه بازتاب داشته است. گفته شده است که این حدیث مورد اتفاق شیعه و سنی است. از ابن عباس نقل شده است که مخالفت با پیامبر از موضوعات بسیار دردناک در زمان وفات پیامبر(ص) بود.
گزارش روایت
پیامبر اسلام(ص) چهار روز پیش از ارتحال در حالی که در بستر بیماری بود و جمعی از اصحاب به عیادت ایشان آمده بودند، فرمود: «قلم و کاغذ بیاورید تا چیزی بنویسم که بعد از آن گمراه نشوید». یکی از حاضران که گفته شده است خلیفه دوم بود، گفت: درد بر او غلبه کرده و هذیان میگوید. قرآن نزد ماست همان برای ما کافی است. در میان حاضران اختلاف شد، برخی سخن پیامبر(ص) را تأیید کردند و سروصدا بلند شد. در این هنگام به پیامبر(ص) گفتند: خواستهات را برآوریم؟ فرمود: «آیا بعد از آنچه انجام شد؟ مرا به حال خود واگذارید، حالت درد و رنجی که من دارم از آنچه شما مرا بدان میخوانید و نسبت میدهید بهتر است، از نزد من بیرون روید».[۱]
حدیث دوات و قلم در منابع شیعه و سنی آمده است و هر دو فرقه بر صحت آن اتفاق نظر دارند و هر کدام از طرق خود آن را نقل میکنند. سیره نویسان و محدثان آن را ضمن حوادث روزهای آخر عمر پیامبر اسلام(ص) نقل کردهاند. در منابع واکنش خلیفه دوم با عبارتهای مختلفی گزارش شده است از جمله:
- إن نبی الله لیهجر؛ پیامبر خدا هذیان میگوید.[۲]
- إن رسول الله یهجر؛ رسول خدا هذیان میگوید.[۳]
- ان الرجل لیهجر؛ این مرد هذیان میگوید.[۴]
- أهجر رسول الله؟؛ آیا رسول خدا هذیان گفت؟[۵]
- ما شأنه؟ أهجر؟ استفهموه؛ او را چه شده؟ آیا هذیان گفت؟ از او بپرسید.[۶]
- إنّ النّبی قد غلب علیه (غلبه) الوجع و عندکم القرآن حسبنا کتاب الله؛ درد بر رسول خدا غالب شده، قرآن نزد شماست و کتاب خدا ما را بس است.[۷]
منابع اهل سنت
ماجرای دوات و قلم در منابع اهل سنت مثل صحیح بخاری و صحیح مسلم نقل شده و تمام اهل عامه آن را قبول دارند که چنین رویدادی در روز پنجشنبه و در آخر عمر حضرت رسول اکرم(ص) روی داده است. در روایت دیگری از ابن عباس که در صحیح بخاری نیز ذکر شده است، اظهار تأسف میکند و میگوید: روز پنجشنبه چقدر دردناک بود که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «برای من کاغذ و دواتی بیاورید تا چیزی بنویسم که بعد از آن گمراه نشوید؛ اما گوش نکردند».[۸]
منابع شیعه
علاوه بر منابع اهل سنت این جریان در منابع شیعه نیز آمده از جمله شیخ مفید در کتاب الارشاد[۹] و اوائل المقالات[۱۰]، نعمانی با کمی اختلاف و با همان سند در کتاب الغیبه،[۱۱] محمد بن جریر طبری شیعی در کتاب المسترشد.[۱۲] و سید ابن طاووس در کتاب الطرائف این روایت را نقل کردهاند. ابن طاووس معتقد است که شیعه و سنی بر صحت آن اتفاقنظر دارند.[۱۳]
شیخ مفید معتقد است تأکید پیامبر اکرم(ص) به صحابه از جمله ابوبکر و عمر به شرکت در جیش اسامه به خاطر پیش بینی این توطئه بود، ابوبکر در کسالت پیامبر(ص) به طرف محراب پیامبر رفت تا نماز را به جای پیامبر امامت کند، پیامبر فورا به مسجد رفت و او را کنار زد و خود به نماز ایستاد[۱۴] و نشان داد که ابوبکر هیچ حقی نسبت به پیامبر و جانشینی او ندارد. در کتب قدیمی شیعه مثل کتاب سلیم بن قیس که از تابعین رسول خدا(ص) است نقل شده که ابان به ابی عیاش از سلیم نقل میکند به اتفاق جمعی از شیعیان در خانه عبدالله بن عباس بودیم که یادی از رسول خدا(ص) و هنگام وفات آن حضرت شد. ابن عباس به گریه افتاد و گفت در نزد حضرت بودیم در روزی که رحلت کردند، فرمودند برایم کتف (گوسفندی) بیاورید تا برایتان چیزی بنویسم که بعد از آن گمراه نشده و با هم اختلاف نکنید....[۱۵]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱ فروغ ابدیت، آیت الله جعفر سبحانی.
۲ تاریخ اسلام، مهدی پیشوائی.
منابع
- ↑ بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، بیروت، دار طوق النجاة، ۱۴۲۲ق. ج۶، ص۹؛ نووی، یحیی بن شرف، صحیح مسلم بشرح النووی، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۷ق. ج۱۱، ص ۹۳.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، دارالصادر، ج۲، ص۱۸۷.
- ↑ مسلم، صحیح مسلم، دارالفکر، ج۵، ص۷۶.
- ↑ اربلی، کشف الغمة، الشریف الرضی، ج۱، ص۴۰۲؛ ابن تیمیه، منهاج السنة، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۱۹.
- ↑ ابن تیمیه، منهاج السنة، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۲۴.
- ↑ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۹؛ نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص ۹۳.
- ↑ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۹، ج۷، ص۱۲۰؛ نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ۱۴۰۷ق، ج۱۱، ص۹۰.
- ↑ بخاری، صحیح بخاری، تحقیق الشیخ قاسم السماعی الرفاعی، بیروت، دارالقلم، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۲۰.
- ↑ شیخ مفید، محمد بن محمد؛ الارشاد، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، 1413ق، ج۱، ص۱۸۳.
- ↑ شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۴۰۶.
- ↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبه، ص۸۵.
- ↑ محمد بن جریر طبری، المسترشد، ص۶۸۱.
- ↑ سید ابن طاووس، الطرائف فی معرفه مذاهب الطوائف، ص۴۳۲.
- ↑ شیخ مفید، محمد بن محمد؛ الارشاد، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، 1413ق، ج1، ص۱۸۳.
- ↑ کتاب سلیم بن قیس (تابعین)، تحقیق انصاری، محمد باقر، ص۳۲۵.