علم در روایت طلب العلم فریضه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
جز (جایگزینی متن - 'هٔ' به 'ه')
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rahmani }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
منظور از «علم» در روایت «طلب العلم فریضه علی کل مسلمٍ» چیست؟ آیا علم رایج دانشگاهی هم مصادیق آن است؟
منظور از «علم» در روایت {{متن عربی|طَلَبُ العِلمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ}} چیست؟ آیا علم رایج دانشگاهی مصادیق آن است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{درگاه|حوزه و روحانیت}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در ابتدا لازم است جهت روشن شدن بحث نکاتی را بیان داریم:
'''طلب علم به عنوان فریضه''' که در روایات بسیاری به آن اشاره شده، به معنایی [[واجب]] بودن یادگیری علم تعبیر شده است. این واجب بودن یادگیری علم مخصوص [[علوم دینی]] و حوزوی نیست و علوم دانشگاهی را نیز شامل می‌شود. روایات زیادی به علومی چون ریاضیات و هندسه و نجوم و پزشکی و همچنین علوم مرتبط با زبان و یادگیری فنون و صنعت اشاره دارند.


== ۱. واجب عینی و کفایی ==
==منظور از فریضه==
برای لفظ واجب در «علم اصول» تقسیماتی ذکر شده‌است از جمله، تقسیم واجبات به کفائی و عینی. واجب عینی آن است که از شخص خاص یا تک تک افراد خواسته شده‌است مانند حج، یا نماز و روزه… و واجب کفایی آن است که از مجموع جامعه خواسته شده، ولی اگر یک شخص یا عده‌ای اقدام به انجام آن نمود، از دیگران ساقط می‌شود، مانند تجهیز میّت، فراگیری بعضی علوم مانند پزشکی و…<ref>مشکینی، علی، اصطلاحات الاصول، قم، الهادی، چاپ هشتم، ۱۳۸۱، ص۲۷۵.</ref> مشمول این تقسیم می‌باشد؛ بنابراین گاه واجب عینی است و گاه کفائی.
فریضه به معنای واجب ذکر شده است. برای لفظ واجب در «[[علم اصول]]» تقسیماتی ذکر شده‌، از جمله، تقسیم واجبات به کفائی و عینی. [[واجب عینی]]، آن است که از شخص خاص یا تک تک افراد خواسته شده‌ مانند [[حج]]، یا [[نماز]] و [[روزه]] و [[واجب کفایی]]، آن است که از مجموع جامعه خواسته شده، ولی اگر یک شخص یا عده‌ای اقدام به انجام آن نمود، از دیگران ساقط می‌شود، مانند آماده کردن شخص میت برای خاکسپاری، فراگیری بعضی علوم مانند پزشکی و …<ref>مشکینی، علی، اصطلاحات الاصول، قم، الهادی، چاپ هشتم، ۱۳۸۱، ص۲۷۵.</ref> مشمول این تقسیم هستند؛ بنابراین گاهی واجب، عینی است و گاه کفائی.


== ۲. اهمیت دانش و دانشمندان در اسلام ==
==اهمیت دانش و دانشمندان در اسلام==
از مهم‌ترین دعوت انبیاء به خصوص خاتم پیامبران دعوت به فراگیری علم و دانش و جهل گریزی بوده‌است، در قرآن اهمیت علم و عالمان بیان شده‌است و در روایات اسلامی تعبیراتی دیده می‌شود که رساتر و گویاتر از آن در اهمیّت علم و دانش تصور نمی‌شود.
از مهم‌ترین دعوت [[انبیاء]] به خصوص [[پیامبر(ص)]]، دعوت به فراگیری علم و دانش و جهل گریزی بوده‌ است، در [[قرآن]] اهمیت علم و عالمان بیان شده‌ و در [[روایات اسلامی]] تعبیراتی دیده می‌شود که در اهمیت علم و دانش تصویری رسا و گویا را بیان می‌کنند. پیامبر(ص) فرمود: {{متن عربی|لا خیرَ فی تعَیُّشٍ الّا لرجلیْن عالِمٍ مطاعِ، او مُستَمَعِ داعٍ|ترجمه=زندگی جز برای دو کس خیر ندارد، دانشمندی که نظرات او اجرا گردد، و دانش طلبانی که گوش به سخنان دانشمندی دهد.}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، علمیّه اسلامیّه، ج۱، ص۴۰، ح۷.</ref>


پیامبر اکرم (ص) فرمود: «لا خیرَ فی تعَیُّشٍ الّا لرجلیْن عالِمٍ مطاعِ، او مُستَمَعِ داعٍ؛ زندگی جز برای دو کس خیر (و صفا) ندارد: دانشمندی که نظرات او اجرا گردد، و دانش طلبانی که گوش به سخنان دانشمندی دهد».<ref>محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، علمیّه اسلامیّه، ج۱، ص۴۰، ح۷.</ref>
از نظر اسلام علم نه محدودیت سنی و زمانی دارد و نه محدودیت مکانی. پیامبر(ص) فرمود: {{متن عربی|اطْلُبُوا الْعِلْمَ‏ وَ لَوْ بِالصِّينِ|ترجمه=به دنبال دانش، حتی تا چین هم بروید.‏}}<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، ۲۰ جلدی، ج۱۸، ص۱۴؛ بحار الانوار، ج۱، ص۱۰۸.</ref> همچنین طلب علم از نظر استاد و صاحب دانش نیز محدودیت ندارد و حتی دستور داده شده‌ که دانش را اگر نزد بدترین افراد (حتی منافق) یافتید آن را فراگیرید، چنان‌که [[امیرالمؤمنین(ع)]] فرمود: «حکمت را هرکجا که باشید فراگیرید، گاهی حکمت در سینه منافق است و بی‌تابی کند تا بیرون آمده و با همدمانش در سینه مؤمن آرام گیرد».<ref>نهج البلاغه، محمد دشتی، ص۶۴۰، حکمت۷۰.</ref> در جای دیگر فرمود: {{متن عربی|الْحِكْمَةُ ضالَّةُ المُؤْمِنِ، فخُذِ الحِكْمَةَ و لَو مِن أهلِ النِّفاقِ|ترجمه=حکمت گمشده مؤمن است، حکمت را فراگیرید هر چند از منافقان باشد.}}<ref>نهج البلاغه، حکمت۸۰.</ref>


از نظر اسلام علم نه محدودیّت سنّی و زمانی دارد و نه محدودیّت مکانی. پیامبر اکرم (ص) فرمود: «اطلبوا العلم و لو بالصین؛<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، ۲۰ جلدی، ج۱۸، ص۱۴؛ و ر.ک. بحار الانوار، ج۱، ص۱۰۸.</ref> به دنبال دانش (تا دورترین نقطه‌ها، حتی) چین هم بروید».
==نوع علم سفارش شده در اسلام==
هر علمی که برای بشریت مفید باشد و به نوعی در مصالح دینی و دنیوی او نقش داشته باشد، از نظر اسلام فراگرفتن آن لازم شمرده شده‌ است. البته باید توجه داشت که در اسلام دانش‌ها مراتبی دارند. ممکن است فراگیری بعضی از دانش‌ها لازم، و برخی لازم‌تر باشد. نوعی از علوم بر همه افراد جامعه لازم و واجب باشد و به اصطلاح «واجب عینی» است و نوع دیگر به صورت واجب کفائی و وجود گروهی به عنوان کارشناسان و متخصص در آن علم در جامعه باعث ساقط شدن وجوب و لزوم از دیگران شود.


همچنین طلب علم از نظر استاد و صاحب دانش نیز محدودیت ندارد و حتی دستور داده شده‌است که دانش را اگر نزد بدترین افراد (حتی منافق) یافتید آن را فراگیرید، چنان‌که امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «حکمت را هرکجا که باشید فراگیرید، گاهی حکمت در سینه منافق است و بی‌تابی کند تا بیرون آمده و با همدمانش در سینه مؤمن آرام گیرد».<ref>نهج البلاغه، محمد دشتی، ص۶۴۰، حکمت۷۰.</ref> در جای دیگر فرمود: «الحِکمَه ضالَه المؤمِنِ فخُذْ الحکمه و لَو من اهل النفاق؛ حکمت گمشده مؤمن است، حکمت را فراگیرید هر چند از منافقان باشد».<ref>همان، حکمت ۸۰.</ref>
==سند شناسی و بررسی محتوایی روایت==
[[حدیث]] {{متن عربی|طَلَبُ العِلمِ ...}} در منابع مختلف<ref>اصول کافی، ج۱، ص۳۵، روایت ۱–۵؛ بحارالانوار، ج۱، ص۱۷۲ و ۱۸۰؛ وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۴؛ جامع احادیث شیعه، ج۱، ص۸۸.</ref> و به صورت‌های گوناگون نقل شده‌ است؛ آنچه از قرائن موجود در متن روایت مذکور و روایات دیگر استفاده می‌شود، این است که کلمه «العلم» در حدیث، اختصاص به علوم رایج حوزوی و علوم دینی ندارد، بلکه بسیاری از علوم دانشگاهی را که برای جامعه و بشریت مفید است در برمی‌گیرد. برای اثبات مدعای فوق به برخی شواهد اشاره می‌کنیم.


حال باید دید آیا از نظر خود علم و نوع آن در اسلام محدودیت وجود دارد یا نه؟
*در نقلی که از پیامبر(ص) رسیده‌ است، می‌فرماید: {{متن عربی|اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّينِ فَإِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِم‏|ترجمه=به دنبال دانش حتی به چین بروید؛ زیرا فراگیری دانش بر هر مسلمانی واجب و لازم است.}}<ref>وسائل الشیعه، همان، ج۱۸، ص۱۴؛ بحارالانوار، ج۱، ص۱۸۰.</ref> در ابتدای حدیث دستور داده که برای فراگیری علم به چین هم که شده سفر کنید، هر چند چین به عنوان مثال است اما این نکته را می‌رساند که مراد از علم، علوم رایج حوزوی نیست بلکه علوم دیگر بیش‌تر به ذهن می‌آید، چون در چین و امثال آن بیش‌تر علوم غیردینی مطرح بوده تا علوم دینی.


هر علمی که برای بشریّت مفید باشد و به نوعی در مصالح دینی و دنیوی او نقش داشته باشد از نظر اسلام فراگرفتن آن لازم شمرده شده‌است، البته دانش‌ها مراتبی دارند. ممکن است فراگیری بعضی از دانش‌ها لازم، و برخی لازم‌تر باشد. نوعی از علوم برتک تک افراد جامعه لازم و واجب باشد به اصطلاح «واجب عینی» باشد و نوع دیگر به صورت واجب کفائی، و وجود گروهی به عنوان کارشناسان و متخصصان در آن علم در جامعه باعث سقوط وجوب و لزوم از گردن دیگران شود. با توجه به نکات پیش گفته، به بررسی حدیث مورد سؤال می‌پردازیم:
*در آیاتی از قرآن و برخی روایات، به علم خاصی سفارش شده‌ که نشان‌ دهنده عمومیت و فراگیر بودن علم در اسلام است.


حدیث مذکور در منابع مختلف<ref>اصول کافی، همان، ج۱، ص۳۵، روایت ۱–۵؛ و بحارالانوار، همان، ج۱، ص۱۷۲ و ۱۸۰؛ و ر.ک. وسائل الشیعه، همان، ج۱۸، ص۱۴؛ و جامع احادیث شیعه، ج۱، ص۸۸.</ref> و به صورت‌های گوناگون نقل شده‌است، آنچه از قرائن موجود در خود روایت مذکور، و روایات دیگراستفاده می‌شود این است که کلمه «العلم» در حدیث مذکور یقیناً اختصاص به علوم رایج حوزوی ندارد بلکه بسیاری از علوم دانشگاهی را که برای جامعه و بشریّت مفید است در برمی‌گیرد، برای اثبات مدعای فوق به برخی شواهد اشاره می‌کنیم.
==علم سودبخش==
[[امام کاظم(ع)]] نقل می‌کنند که روزی پیامبر(ص) وارد [[مسجد]] شد، دید جماعتی گرد مردی جمع شده‌اند، حضرت فرمود: چه خبر است و این مرد کیست؟ گفتند علامه‌ای است. فرمود: علامه یعنی چه؟ گفتند داناترین انسان است نسبت به نسَب عرب و حوادث [[دوران جاهلیت]] و اشعار آن دوران. حضرت فرمود: این علم سودی ندارد و ندانستن آن زیان نمی‌رساند {{متن عربی|وَ لاَ يَنْفَعُ مَنْ عَلِمَهُ}} سپس فرمود: علم سودمند عبارت است از: ۱. [[آیه محکمه]]؛ یعنی [[اعتقادات]] و مسائل اعتقادی و معرفتی؛ ۲. [[فریضه عادله]]؛ یعنی فراگیری علم اخلاق، اخلاق فردی و اجتماعی؛ ۳. [[سُنه قائمه]]؛ یعنی علم به [[احکام شریعت]] و مسائل حلال و حرام.»<ref>اصول کافی، ج۱، ص۳۷.</ref> در روایت به سه علم مفید اشاره شده‌ است که [[اصول دین]]، [[اخلاق]] و [[فروع دین]] است که این موارد بر تک تک افراد واجب عینی است و در اصول و اخلاق تحقیقی و فروع دین یا تحقیقی یا تقلیدی است.


۱. شاهد خود روایت مذکور: در نقلی که از پیامبر اکرم (ص) رسیده‌است می‌خوانیم: «اُطلبُوا العِلمَ و لو بالصین فانّ طلبَ العِلم فریضه علی کل مسلمٍ؛ به دنبال دانش (حتی به دورترین نقطه) به چین بروید؛ زیرا فراگیری دانش بر هر مسلمانی واجب و لازم است».<ref>وسائل الشیعه، همان، ج۱۸، ص۱۴؛ و بحارالانوار، ج۱، ص۱۸۰.</ref>
در اسلام علمی مورد نظر است که مفید به حال جامعه و افراد باشد. در روایت دیگر علم مفید را [[خداشناسی]]، [[انسان‌شناسی]]، [[هدف‌شناسی]] (هدف خلقت هستی و انسان) و [[گناه‌شناسی]] شمرده‌ است.<ref>اصول کافی، ص۶۳–۶۴، روایت۱۱.</ref>


در نقل فوق، در ابتدای حدیث دستور داده که برای فراگیری علم به چین هم که شده سفر کنید، هر چند چین به عنوان مثال است ولی این نکته را می‌رساند که حتماً مراد از آن علوم رایج حوزوی نیست بلکه علوم دیگر بیش‌تر به ذهن می‌آید، چون در چین و امثال آن بیش‌تر علوم غیردینی مطرح بوده تا علوم دینی (به معنای خاص).
===علم پزشکی و ادبیات===
[[امام علی(ع)]] مصداق‌های علمی را که فراگرفتن آن‌ها لازم است چنین بیان می‌دارد: {{متن عربی|العِلمُ ثَلاثَةٌ: الفِقهُ لِلأَديانِ، وَ الطِّبُّ لِلأَبدانِ، وَ النَّحوُ لِلِّسانِ|ترجمه=علم مفید و لازم سه علم است، علم به ادیان و علم پزشکی برای بدن‌ها و علم ادبیات برای حفظ زبان.}} در بعضی نقل‌ها علم نجوم نیز برای زمان‌شناسی آمده‌ است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، ج۷۸، ص۴۵؛ الایصال الطالب، ج۲.</ref> در روایت علم پزشکی که یکی از مهم‌ترین علوم دانشگاهی است و همچنین ادبیات را جز علومی که فراگیری آن‌ها لازم است برشمرده‌انذ.


۲. شاهد دوّم قرآن و روایاتی است که در آن علوم تفسیر و بیان شده‌است یا به علم خاص سفارش شده‌است که نشان‌دهنده عمومیّت و فراگیر بودن علم در اسلام است:
در جای دیگر فرمود: «علم در یک تقسیم به دو قسم می‌شود، علم دینی و علم بدنی؛ با علوم دینی روح و جان انسان حیات می‌گیرد و زنده می‌شود و با علم پزشکی بدن‌ها زندگی می‌یابند. منتهی حفظ دین بر حفظ جان برتری دارد.»<ref>حسینی عاملی، سید محمد، اثنا عشریه، چاپ قدیم، ص۲۷.</ref>


== الف. به دنبال علم سودبخش باشید ==
===هندسه و ریاضیات===
از امام هفتم (ع) نقل شده‌است که روزی پیامبر اکرم (ص) وارد مسجد شد، دید جماعتی گرد مردی جمع شده‌اند، حضرت فرمود: چه خبر است (و این مرد کیست)؟ گفتند علامه‌ای است. فرمود: علامه یعنی چه؟ گفتند داناترین انسان است نسبت به نسَب عرب و حوادث دوران جاهلیّت و اشعار آن دوران. حضرت فرمود: این علم سودی ندارد و ندانستن آن زیان نمی‌رساند «و لا ینفع من علمه» سپس حضرت فرمود: علم سودمند عبارت است از: ۱. آیه محکمه، یعنی اعتقادات و مسائل اعتقادی و معرفتی؛ ۲. فریضه عادله، یعنی فراگیری علم اخلاق (اخلاق فردی و اجتماعی)؛ ۳. سُنه قائمه: (یعنی علم به احکام شریعت و مسائل حلال و حرام)»<ref>اصول کافی، همان، ج۱، ص۳۷.</ref> و به عبارت دیگر در روایت به سه علم مفید اشاره شده‌است که اصول دین، اخلاق و فروع دین باشد که این موارد بر تک تک افراد واجب عینی می‌باشد (در اصول و اخلاق تحقیقی و در فروع دین یا تحقیقی یا تقلیدی).
علم دیگری که جزء علوم اسلامی و لازم و ضروری شمرده‌، هندسه و ریاضیات برای شناخت اوقات است. امام علی(ع) می‌فرماید: {{متن عربی|مَنْ لَمْ یَعْرِفِ الهِیْئَه وَ التَشْریِح فَهُوَ عَنیِنٌ فیِ مَعْرِفَتِهِ|ترجمه=هر کس هیئت را نشناسد در معرفتش لنگ است.}} علم هیئت اشاره به نجوم و ریاضیات دارد.<ref>دستغیب، سرای دیگر، ص۴ و ۸۰.</ref>


نکته‌ای که از روایت فوق استفاده می‌شود این است که در اسلام آن علمی مورد نظر است که مفید به حال جامعه و افراد باشد. در روایت دیگر علم مفید را خداشناسی، انسان‌شناسی، اهداف‌شناسی (هدف خلقت هستی و انسان) گناه‌شناسی شمرده‌است.<ref>همان، ص۶۳–۶۴، روایت ۱۱.</ref>
===علوم سیاسی و زمانه‌شناسی===
علم سیاسی و زمانه‌شناسی نییز جزء علوم ضروری شمره شده است. امام علی(ع) فرمود: {{متن عربی|مَنْ عَرَفَ الْأَيَّامَ لَمْ يَغْفُلْ عَنِ الِاسْتِعْدَادِ|ترجمه=آن کس که زمان را بشناسد، از برخورد با رویدادهای آن غافل نمی‌ماند.}}<ref>علی بن شعبه، تحف العقول، ص۹۸.</ref><nowiki> و فرمود: {{متن عربی|مَنْ جهِلَ موضعَ قدَمِه زَلَّ|ترجمه=کسی که ناآگاهانه در مسائل زمانه قدم بردارد، می‌لغزد.}}</nowiki><ref>برادران حکیمی، الحیاه، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم، ج۱، ص۱۵۷.</ref>


== ب. علم پزشکی و ادبیات ==
و [[امام صادق(ع)]] فرمود: {{متن عربی|الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِسُ|ترجمه=انسانی که زمان‌شناسی باشد لغزش‌ها و اشتباهات بر او هجوم نمی‌آورد.}}<ref>الحیاه، ج۱، ص۱۵۷.</ref>
امیرالمؤمنین (ع) مصداق‌های علمی را که فراگرفتن آن‌ها لازم است چنین بیان می‌دارد: «العلم تلاثه الفقه لادیان و الطب للابدان، و النحو للسان؛ علم مفید و لازم سه علم است علم فقه و احکام برای (حفظ دین و عمل نمودن به دستورات) دین و علم پزشکی برای (حفظ جسم و) بدن‌ها و علم ادبیات (نحو و صرف و…) برای حفظ زبان (از خطا و اشتباه) در بعضی نقل‌ها علم نجوم برای زمان‌شناسی آمده‌است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، ج۷۸، ص۴۵؛ و الایصال الطالب، ج۲.</ref> در روایت فوق علم پزشکی (که یکی از مهم‌ترین علوم دانشگاهی است) وهمچنین ادبیات را جز علومی که فراگیری آن‌ها (به صورت واجب کفائی) لازم است برشمرده است.


در جای دیگر فرمود: (علم در یک تقسیم به دو قسم می‌شود) علم دینی و علم بدنی (و پزشکی) با علوم دینی (اصول و فروع…) روح و جان انسان حیات می‌گیرد و زنده می‌شود و با علم پزشکی بدن‌ها زندگی می‌یابند. منتهی حفظ دین بر حفظ جان برتری دارد.»<ref>حسینی عاملی، سید محمد، اثنا عشریه، چاپ قدیم، ص۲۷.</ref>
===علوم و فنون نظامی===
قرآن دستور داده که از تمام نیرو و قدرت برای مقابله با دشمنان استفاده کنید.<ref>انفال/۶۰.</ref> یکی از راه‌های مقابله با دشمنان فراگیری علوم و فنون پیشرفته نظامی است، پس باید یک عده‌ای در دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها تربیت شوند برای فراگیری این علوم، تا توان دفاعی مسلمانان در مقابل دشمنان تقویت شود.


== ۳. هندسه و ریاضیات ==
===هواشناسی و ستاره‌شناسی===
علم دیگری که جزء علوم اسلامی و لازم و ضروری شمرده‌است در روایات هندسه و ریاضیات، شناخت اوقات است.
از امام علی(ع) سؤال شد که آیا علم نجوم ریشه و اصلی دارد؟ فرمود: بلی، توسط یکی از پیامبران پایه‌گذاری شد».<ref>انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، چاپ قدیم، ص۲۹، بحث نجوم.</ref> و از امام صادق(ع) سؤال شد که «{{متن عربی|أَخْبِرْنِی عَنْ عِلْمِ النُّجُومِ مَا هُوَ فَقَالَ هُوَ عِلْمٌ مِنْ عِلْمِ الْأَنْبِیَاءِ|ترجمه=خبر بده مرا از علم نجوم، فرمود: علم نجوم علمی از علوم انبیا است.}} راوی در ادامه سوال می‌کند که آیا امیرالمؤمنین(ع) علم نجوم می‌دانست، امام فرمود: {{متن عربی|کَانَ أَعْلَمَ النَّاسِ بِهِ}} از همه مردم نسبت به علوم ستاره‌شناسی آگاه‌تر بود.<ref>کتاب المکاسب، ص۲۹، بحث نجوم.</ref>


امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «من لم یعرف الهیئه و التشریح فهو عنینٌ فی معرفته؛ هر کس هیئت را (علم نجوم، ریاضی) نشناسد (و فرا نگرفته باشد) در معرفتش لنگ است».<ref>ر. ک. دستغیب، سرای دیگر، ص۴ و ۸۰.</ref>
==روایات درباره فراگیری علوم دارای منفعت==
* پیامبر(ص) فرمود: {{متن عربی|أَعْلَمُ اَلنَّاسِ مَنْ جَمَعَ عِلْمَ اَلنَّاسِ إِلَى عِلْمِهِ وَ أَكْثَرُ اَلنَّاسِ قِيمَة أَكْثَرُهُمْ عِلْما وَ أَقَلُّ اَلنَّاسِ قِيمَة أَقَلُّهُمْ عِلْما وَ أَوْلَى اَلنَّاسِ بِالْحَقِّ أَعْلَمُهُمْ بِهِ وَ أَحْكَمُ اَلنَّاسِ مَنْ فَرَّ مِنْ جُهَّالِ اَلنَّاسِ|ترجمه=داناترین مردم کسی است که علم مردم را با دانش خرد جمع کند و ارزش‌مندترین انسان کسی است که علمش افزون باشد و کم‌ترین ارزش برای کسی است که دانشش کم‌تر از دیگران است.}}<ref>قمی، عباس، سفینه البحار، ج۲، ص۲۱۹؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج۱۳، ص۳۱۴.</ref>


== ۴. علوم سیاسی و زمانه‌شناسی ==
* امام علی(ع) فرمود: {{متن عربی|العِلمُ أكثَرُ مِن أن يُحاطَ بِهِ ، فخُذوا مِن كُلِّ عِلمٍ أحسَنَهُ|ترجمه=علوم بیش از آن است که به آن دسترسی پیدا کنیم پس از هر علمی نیکوی آن را فرا گیرید.}} این روایت با صراحت بیان می‌کند از هر علمی که مفید به حال جامعه و افراد است فراگیرید و مقید به علم خاصی نیست، در نتیجه می‌تواند {{متن عربی|طَلَبُ العِلمِ ...}} را توسعه دهد.
علم دیگری که جزء علوم لازم شمرده شده‌است علم سیاسی، و زمانه‌شناسی به معنای وسیع است (دشمن‌شناسی…) امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «من عرف الایامَ لم یغفلْ عنْ الاستعداد؛ آن کس که زمان را بشناسد، از برخورد با رویدادهای آن غافل (و عاجز نمی‌ماند) بلکه برای رویارویی با آن‌ها، آمادگی پیدا می‌کند».<ref>علی بن شعبه، تحف العقول، ص۹۸.</ref> و فرمود: «مَنْ جهِلَ موضعَ قدَمِه زَلَّ؛ کسی که ناآگاهانه (در مسایل سیاسی و زمانه قدم بردارد) می‌لغزد».<ref>برادران حکیمی، الحیاه، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم، ج۱، ص۱۵۷.</ref>


و امام صادق (ع) فرمود: العالم بزمانِهِ لاتهْجُم علیه اللوابس؛ انسانی که زمان‌شناسی (و مردم‌شناسی و جامعه‌شناس) باشد لغزش‌ها و اشتباهات بر او هجوم نمی‌آورد».<ref>همان.</ref>
با توجه به روایات علم در {{متن عربی|طَلَبُ العِلمِ فَريضَةٌ ...}}، به تمامی علوم مفیدی که جامعه نیازمند آن است توسعه داده شده‌ است. از جمله [[شهید مطهری]] می‌گوید: «[[علوم اسلامی]] به علومی که به نحوی جزء [[واجبات اسلامی]] است گفته می‌شود، یعنی علومی که تحصیل آن علوم و لو به نحو واجب کفائی بر مسلمین واجب است، و مشمول حدیث نبوی معروف می‌گردد، {{متن عربی|طَلَبُ العِلمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ}} علوم «فریضه» که بر مسلمانان تحصیل و تحقیق در آن‌ها واجب است منحصر به علوم اصول و فقه و مقدمات آن‌ها نیست، بلکه هر علمی که برآوردن نیازهای لازم جامعه اسلامی متوقف به دانستن آن علم و تخصص و [[اجتهاد]] در آن علم باشد، بر مسلمین تحصیل آن علم از باب به اصطلاح «مقدمه تهیّوئی» (آمادگی یافتن) واجب و لازم است.


== ۵. علوم و فنون نظامی ==
اسلام دینی است که تنها به یک سلسله پندها و اندرزهای اخلاقی و فردی و شخصی اکتفا نکرده‌ است، دینی است که به ابعاد  اجتماعی نیز توجه دارد و آنچه را که یک جامعه بدان نیازمند است، آن را به عنوان یک واجب کفائی فرض و واجب کرده‌ است؛ مثلاً جامعه نیازمند به پزشک است، از این رو عمل پزشکی واجب کفائی است و چون پزشکی متوقف است بر تحصیل علم پزشکی، بنابریان علم پزشکی از واجبات کفائی است. هم چنین است معلمی، سیاست، تجارت و انواع فنون و صنایع و در مواردی که حفظ جامعه اسلامی و کیان آن متوقف بر این است که علوم و صنایعی در عالی‌ترین حد ممکن تحصیل شود، آن علوم واجب می‌گردد. بنابریان همه علومی که برای جامعه اسلامی لازم و ضروری است، جزء «علوم مفروضه» اسلامی قرار می‌گیرد. و جامعه اسلامی همواره این علوم را «فریضه» و واجب تلقّی کرده‌است.<ref>مطهری، مرتضی، علوم اسلامی شماره ۱، منطق و فلسفه، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۵۸، ص۱۱–۱۲، با تلخیص و تغییر.</ref>
قرآن دستورداده که از تمام نیرو و قدرت برای مقابله با دشمنان استفاده کنید.<ref>انفال/۶۰.</ref> یکی از راه‌های مقابله با دشمنان فراگیری علوم و فنون پیش‌رفته نظامی است، پس باید یک عده‌ای در دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها تربیت شوند برای فراگیری علوم فوق، تا توان دفاعی مسلمانان در مقابل دشمنان تقویت شود.


== ۶. هواشناسی، ستاره‌شناسی و ==
{{متن عربی|طَلَبُ العِلمِ فَريضَةٌ ...}} بسیاری از علوم دانشگاهی و غیردانشگاهی را شامل می‌شود.
از امیرالمؤمنین (ع) سؤال شد که آیا علم نجوم ریشه و اصلی دارد؟ فرمود: بلی، توسط یکی از پیامبران پایه‌گذاری شد».<ref>انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، چاپ قدیم، ص۲۹، بحث نجوم.</ref> و از امام صادق (ع) سؤال شد که «اخبرنی عن علمِ النجُومِ ما هو قال علم من علوم الانبیا؛ خبر بده مرا از علم نجوم (ستاره‌شناسی، هواشناسی و…) فرمود: علم نجوم علمی از علوم انبیا می‌باشد. راوی عرض کرد آیا امیرالمؤمنین (ع) علم نجوم می‌دانست، حضرت فرمود: «کان اعلم الناس به» از همه مردم نسبت به علوم ستاره‌شناسی آگاه‌تر بود».<ref>همان.</ref>و… و همچنین روایات عام و فراگیری داریم که دستور می‌دهد هر علمی را که (نافع باشد) فراگیرید.
 
۱. امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «العِلمُ اکثَرُ من اَن یحاط به فخذو من کل علمٍ احسنه». علوم بیش از آن است که به آن دسترسی پیدا کنیم پس از هر علمی نیکوی آن را فرا گیرید.
 
این روایت با صراحت بیان می‌کند از هر علمی (که مفید به حال جامعه و افراد است) فراگیرید، مقید به علم خاصی نیست، در نتیجه می‌تواند «طلب العلم و…» را توسعه دهد.
 
۲. پیامبر اکرم (ص) فرمود: «اعلمُ الناسِ مَن جمعَ علمَ الناس الی علمه و اکثر الناس قیمهً اکثرهُم علماً و اقل الناس قیمه اقلّهم علماً؛<ref>قمی، عباس، سفینه البحار، ج۲، ص۲۱۹؛ و ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج۱۳، ص۳۱۴.</ref> داناترین مردم کسی است که علم مردم را با دانش خرد جمع کند و ارزش‌مندترین انسان کسی است که علمش افزون باشد و کم‌ترین ارزش برای کسی است که دانشش کم‌تر از دیگران است.»
 
بنابراین با توجه به روایات، علم در «طلب العلم فریضه» به تمامی علوم مفیدی که جامعه نیازمند آن است توسعه داده شده‌است. از جمله علامه مرتضی مطهری می‌گوید: «علوم اسلامی به علومی که به نحوی جزء واجبات اسلامی است گفته می‌شود، یعنی علومی که تحصیل آن علوم ولو به نحو واجب کفائی بر مسلمین واجب است، و مشمول حدیث نبوی معروف می‌گردد، «طلب العلم فریضه علی کل مسلم»... علوم «فریضه» که بر مسلمانان تحصیل و تحقیق در آن‌ها واجب است منحصر به علوم اصول و فقه و مقدمات آن‌ها نیست، بلکه هر علمی که برآوردن نیازهای لازم جامعه اسلامی موقوف به دانستن آن علم و تخصص و اجتهاد در آن علم باشد بر مسلمین تحصیل آن علم از باب به اصطلاح «مقدمه تهیّوئی» (آمادگی یافتن) واجب و لازم است.
 
اسلام دینی جامع و همه‌جانبه است، دینی است که تنها به یک سلسله پندها و اندرزهای اخلاقی و فردی و شخصی اکتفا نکرده‌است، دینی است جامعه‌ساز، آنچه را که یک جامعه بدان نیازمند است، اسلام آن را به عنوان یک واجب کفائی فرض و واجب کرده‌است؛ مثلاً جامعه نیازمند به پزشک است، از این رو عمل پزشکی واجب کفائی است… و چون پزشکی متوقف است بر تحصیل علم پزشکی، قهراً علم پزشکی از واجبات کفائی است. هم چنین است فن معلمی، فن سیاست، فن تجارت، انواع فنون و صنایع، … و درمواردی که حفظ جامعه اسلامی و کیان آن متوقف بر این است که علوم و صنایع را در عالی‌ترین حد ممکن تحصیل کنند آن علوم درهمان مطرح واجب می‌گردد. این است که همه علومی که برای جامعه اسلامی لازم و ضروری است جزء «علوم مفروضه» اسلامی قرار می‌گیرد. و جامعه اسلامی همواره این علوم را «فریضه» و واجب تلقّی کرده‌است».<ref>مطهری، مرتضی، علوم اسلامی شماره ۱، منطق و فلسفه، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۵۸، ص۱۱–۱۲، با تلخیص و تغییر.</ref>
 
بنابراین «طلب العلم…» بسیاری از علوم دانشگاهی و غیردانشگاهی را نیز شامل می‌شود.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== برای مطالعه بیشتر ==
==برای مطالعه بیشتر==
۱ـ علوم اسلامی، منطق و فلسفه، شماره ۱، مرتضی مطهری، مقدمه کتاب، ص۱–۱۵.
 
*علوم اسلامی، منطق و فلسفه، شماره ۱، مرتضی مطهری، مقدمه کتاب، ص۱–۱۵.


۲ـ خدمات متقابل اسلام و ایران، همان بخش سوّم.
*خدمات متقابل اسلام و ایران، همان بخش سوّم.


۳ـ کارنامه اسلام، دکتر عبدالحسین زرین کوب.
*کارنامه اسلام، دکتر عبدالحسین زرین کوب.


۴ـ ترجمه اصول کافی (مصطفوی) ج۱، ص۳۵–۹۰.
*ترجمه اصول کافی (مصطفوی) ج۱، ص۳۵–۹۰.


۵ـ ترجمه الحکم الزاهره، علی رضا صابری یزدی، ج۱، فصل دوّم.
*ترجمه الحکم الزاهره، علی رضا صابری یزدی، ج۱، فصل دوم.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
خط ۹۲: خط ۸۴:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =
  | ناوبری =
خط ۱۰۲: خط ۹۴:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۱۹

سؤال

منظور از «علم» در روایت «طَلَبُ العِلمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ» چیست؟ آیا علم رایج دانشگاهی مصادیق آن است؟

درگاه‌ها
حوزه-و-روحانیت.png


طلب علم به عنوان فریضه که در روایات بسیاری به آن اشاره شده، به معنایی واجب بودن یادگیری علم تعبیر شده است. این واجب بودن یادگیری علم مخصوص علوم دینی و حوزوی نیست و علوم دانشگاهی را نیز شامل می‌شود. روایات زیادی به علومی چون ریاضیات و هندسه و نجوم و پزشکی و همچنین علوم مرتبط با زبان و یادگیری فنون و صنعت اشاره دارند.

منظور از فریضه

فریضه به معنای واجب ذکر شده است. برای لفظ واجب در «علم اصول» تقسیماتی ذکر شده‌، از جمله، تقسیم واجبات به کفائی و عینی. واجب عینی، آن است که از شخص خاص یا تک تک افراد خواسته شده‌ مانند حج، یا نماز و روزه و واجب کفایی، آن است که از مجموع جامعه خواسته شده، ولی اگر یک شخص یا عده‌ای اقدام به انجام آن نمود، از دیگران ساقط می‌شود، مانند آماده کردن شخص میت برای خاکسپاری، فراگیری بعضی علوم مانند پزشکی و …[۱] مشمول این تقسیم هستند؛ بنابراین گاهی واجب، عینی است و گاه کفائی.

اهمیت دانش و دانشمندان در اسلام

از مهم‌ترین دعوت انبیاء به خصوص پیامبر(ص)، دعوت به فراگیری علم و دانش و جهل گریزی بوده‌ است، در قرآن اهمیت علم و عالمان بیان شده‌ و در روایات اسلامی تعبیراتی دیده می‌شود که در اهمیت علم و دانش تصویری رسا و گویا را بیان می‌کنند. پیامبر(ص) فرمود: «لا خیرَ فی تعَیُّشٍ الّا لرجلیْن عالِمٍ مطاعِ، او مُستَمَعِ داعٍ؛ زندگی جز برای دو کس خیر ندارد، دانشمندی که نظرات او اجرا گردد، و دانش طلبانی که گوش به سخنان دانشمندی دهد.»[۲]

از نظر اسلام علم نه محدودیت سنی و زمانی دارد و نه محدودیت مکانی. پیامبر(ص) فرمود: «اطْلُبُوا الْعِلْمَ‏ وَ لَوْ بِالصِّينِ؛ به دنبال دانش، حتی تا چین هم بروید.‏»[۳] همچنین طلب علم از نظر استاد و صاحب دانش نیز محدودیت ندارد و حتی دستور داده شده‌ که دانش را اگر نزد بدترین افراد (حتی منافق) یافتید آن را فراگیرید، چنان‌که امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «حکمت را هرکجا که باشید فراگیرید، گاهی حکمت در سینه منافق است و بی‌تابی کند تا بیرون آمده و با همدمانش در سینه مؤمن آرام گیرد».[۴] در جای دیگر فرمود: «الْحِكْمَةُ ضالَّةُ المُؤْمِنِ، فخُذِ الحِكْمَةَ و لَو مِن أهلِ النِّفاقِ؛ حکمت گمشده مؤمن است، حکمت را فراگیرید هر چند از منافقان باشد.»[۵]

نوع علم سفارش شده در اسلام

هر علمی که برای بشریت مفید باشد و به نوعی در مصالح دینی و دنیوی او نقش داشته باشد، از نظر اسلام فراگرفتن آن لازم شمرده شده‌ است. البته باید توجه داشت که در اسلام دانش‌ها مراتبی دارند. ممکن است فراگیری بعضی از دانش‌ها لازم، و برخی لازم‌تر باشد. نوعی از علوم بر همه افراد جامعه لازم و واجب باشد و به اصطلاح «واجب عینی» است و نوع دیگر به صورت واجب کفائی و وجود گروهی به عنوان کارشناسان و متخصص در آن علم در جامعه باعث ساقط شدن وجوب و لزوم از دیگران شود.

سند شناسی و بررسی محتوایی روایت

حدیث «طَلَبُ العِلمِ ...» در منابع مختلف[۶] و به صورت‌های گوناگون نقل شده‌ است؛ آنچه از قرائن موجود در متن روایت مذکور و روایات دیگر استفاده می‌شود، این است که کلمه «العلم» در حدیث، اختصاص به علوم رایج حوزوی و علوم دینی ندارد، بلکه بسیاری از علوم دانشگاهی را که برای جامعه و بشریت مفید است در برمی‌گیرد. برای اثبات مدعای فوق به برخی شواهد اشاره می‌کنیم.

  • در نقلی که از پیامبر(ص) رسیده‌ است، می‌فرماید: «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّينِ فَإِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِم‏؛ به دنبال دانش حتی به چین بروید؛ زیرا فراگیری دانش بر هر مسلمانی واجب و لازم است.»[۷] در ابتدای حدیث دستور داده که برای فراگیری علم به چین هم که شده سفر کنید، هر چند چین به عنوان مثال است اما این نکته را می‌رساند که مراد از علم، علوم رایج حوزوی نیست بلکه علوم دیگر بیش‌تر به ذهن می‌آید، چون در چین و امثال آن بیش‌تر علوم غیردینی مطرح بوده تا علوم دینی.
  • در آیاتی از قرآن و برخی روایات، به علم خاصی سفارش شده‌ که نشان‌ دهنده عمومیت و فراگیر بودن علم در اسلام است.

علم سودبخش

امام کاظم(ع) نقل می‌کنند که روزی پیامبر(ص) وارد مسجد شد، دید جماعتی گرد مردی جمع شده‌اند، حضرت فرمود: چه خبر است و این مرد کیست؟ گفتند علامه‌ای است. فرمود: علامه یعنی چه؟ گفتند داناترین انسان است نسبت به نسَب عرب و حوادث دوران جاهلیت و اشعار آن دوران. حضرت فرمود: این علم سودی ندارد و ندانستن آن زیان نمی‌رساند «وَ لاَ يَنْفَعُ مَنْ عَلِمَهُ» سپس فرمود: علم سودمند عبارت است از: ۱. آیه محکمه؛ یعنی اعتقادات و مسائل اعتقادی و معرفتی؛ ۲. فریضه عادله؛ یعنی فراگیری علم اخلاق، اخلاق فردی و اجتماعی؛ ۳. سُنه قائمه؛ یعنی علم به احکام شریعت و مسائل حلال و حرام.»[۸] در روایت به سه علم مفید اشاره شده‌ است که اصول دین، اخلاق و فروع دین است که این موارد بر تک تک افراد واجب عینی است و در اصول و اخلاق تحقیقی و فروع دین یا تحقیقی یا تقلیدی است.

در اسلام علمی مورد نظر است که مفید به حال جامعه و افراد باشد. در روایت دیگر علم مفید را خداشناسی، انسان‌شناسی، هدف‌شناسی (هدف خلقت هستی و انسان) و گناه‌شناسی شمرده‌ است.[۹]

علم پزشکی و ادبیات

امام علی(ع) مصداق‌های علمی را که فراگرفتن آن‌ها لازم است چنین بیان می‌دارد: «العِلمُ ثَلاثَةٌ: الفِقهُ لِلأَديانِ، وَ الطِّبُّ لِلأَبدانِ، وَ النَّحوُ لِلِّسانِ؛ علم مفید و لازم سه علم است، علم به ادیان و علم پزشکی برای بدن‌ها و علم ادبیات برای حفظ زبان.» در بعضی نقل‌ها علم نجوم نیز برای زمان‌شناسی آمده‌ است.[۱۰] در روایت علم پزشکی که یکی از مهم‌ترین علوم دانشگاهی است و همچنین ادبیات را جز علومی که فراگیری آن‌ها لازم است برشمرده‌انذ.

در جای دیگر فرمود: «علم در یک تقسیم به دو قسم می‌شود، علم دینی و علم بدنی؛ با علوم دینی روح و جان انسان حیات می‌گیرد و زنده می‌شود و با علم پزشکی بدن‌ها زندگی می‌یابند. منتهی حفظ دین بر حفظ جان برتری دارد.»[۱۱]

هندسه و ریاضیات

علم دیگری که جزء علوم اسلامی و لازم و ضروری شمرده‌، هندسه و ریاضیات برای شناخت اوقات است. امام علی(ع) می‌فرماید: «مَنْ لَمْ یَعْرِفِ الهِیْئَه وَ التَشْریِح فَهُوَ عَنیِنٌ فیِ مَعْرِفَتِهِ؛ هر کس هیئت را نشناسد در معرفتش لنگ است.» علم هیئت اشاره به نجوم و ریاضیات دارد.[۱۲]

علوم سیاسی و زمانه‌شناسی

علم سیاسی و زمانه‌شناسی نییز جزء علوم ضروری شمره شده است. امام علی(ع) فرمود: «مَنْ عَرَفَ الْأَيَّامَ لَمْ يَغْفُلْ عَنِ الِاسْتِعْدَادِ؛ آن کس که زمان را بشناسد، از برخورد با رویدادهای آن غافل نمی‌ماند.»[۱۳] و فرمود: {{متن عربی|مَنْ جهِلَ موضعَ قدَمِه زَلَّ|ترجمه=کسی که ناآگاهانه در مسائل زمانه قدم بردارد، می‌لغزد.}}[۱۴]

و امام صادق(ع) فرمود: «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِسُ؛ انسانی که زمان‌شناسی باشد لغزش‌ها و اشتباهات بر او هجوم نمی‌آورد.»[۱۵]

علوم و فنون نظامی

قرآن دستور داده که از تمام نیرو و قدرت برای مقابله با دشمنان استفاده کنید.[۱۶] یکی از راه‌های مقابله با دشمنان فراگیری علوم و فنون پیشرفته نظامی است، پس باید یک عده‌ای در دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها تربیت شوند برای فراگیری این علوم، تا توان دفاعی مسلمانان در مقابل دشمنان تقویت شود.

هواشناسی و ستاره‌شناسی

از امام علی(ع) سؤال شد که آیا علم نجوم ریشه و اصلی دارد؟ فرمود: بلی، توسط یکی از پیامبران پایه‌گذاری شد».[۱۷] و از امام صادق(ع) سؤال شد که ««أَخْبِرْنِی عَنْ عِلْمِ النُّجُومِ مَا هُوَ فَقَالَ هُوَ عِلْمٌ مِنْ عِلْمِ الْأَنْبِیَاءِ؛ خبر بده مرا از علم نجوم، فرمود: علم نجوم علمی از علوم انبیا است.» راوی در ادامه سوال می‌کند که آیا امیرالمؤمنین(ع) علم نجوم می‌دانست، امام فرمود: «کَانَ أَعْلَمَ النَّاسِ بِهِ» از همه مردم نسبت به علوم ستاره‌شناسی آگاه‌تر بود.[۱۸]

روایات درباره فراگیری علوم دارای منفعت

  • پیامبر(ص) فرمود: «أَعْلَمُ اَلنَّاسِ مَنْ جَمَعَ عِلْمَ اَلنَّاسِ إِلَى عِلْمِهِ وَ أَكْثَرُ اَلنَّاسِ قِيمَة أَكْثَرُهُمْ عِلْما وَ أَقَلُّ اَلنَّاسِ قِيمَة أَقَلُّهُمْ عِلْما وَ أَوْلَى اَلنَّاسِ بِالْحَقِّ أَعْلَمُهُمْ بِهِ وَ أَحْكَمُ اَلنَّاسِ مَنْ فَرَّ مِنْ جُهَّالِ اَلنَّاسِ؛ داناترین مردم کسی است که علم مردم را با دانش خرد جمع کند و ارزش‌مندترین انسان کسی است که علمش افزون باشد و کم‌ترین ارزش برای کسی است که دانشش کم‌تر از دیگران است.»[۱۹]
  • امام علی(ع) فرمود: «العِلمُ أكثَرُ مِن أن يُحاطَ بِهِ ، فخُذوا مِن كُلِّ عِلمٍ أحسَنَهُ؛ علوم بیش از آن است که به آن دسترسی پیدا کنیم پس از هر علمی نیکوی آن را فرا گیرید.» این روایت با صراحت بیان می‌کند از هر علمی که مفید به حال جامعه و افراد است فراگیرید و مقید به علم خاصی نیست، در نتیجه می‌تواند «طَلَبُ العِلمِ ...» را توسعه دهد.

با توجه به روایات علم در «طَلَبُ العِلمِ فَريضَةٌ ...»، به تمامی علوم مفیدی که جامعه نیازمند آن است توسعه داده شده‌ است. از جمله شهید مطهری می‌گوید: «علوم اسلامی به علومی که به نحوی جزء واجبات اسلامی است گفته می‌شود، یعنی علومی که تحصیل آن علوم و لو به نحو واجب کفائی بر مسلمین واجب است، و مشمول حدیث نبوی معروف می‌گردد، «طَلَبُ العِلمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ» علوم «فریضه» که بر مسلمانان تحصیل و تحقیق در آن‌ها واجب است منحصر به علوم اصول و فقه و مقدمات آن‌ها نیست، بلکه هر علمی که برآوردن نیازهای لازم جامعه اسلامی متوقف به دانستن آن علم و تخصص و اجتهاد در آن علم باشد، بر مسلمین تحصیل آن علم از باب به اصطلاح «مقدمه تهیّوئی» (آمادگی یافتن) واجب و لازم است.

اسلام دینی است که تنها به یک سلسله پندها و اندرزهای اخلاقی و فردی و شخصی اکتفا نکرده‌ است، دینی است که به ابعاد اجتماعی نیز توجه دارد و آنچه را که یک جامعه بدان نیازمند است، آن را به عنوان یک واجب کفائی فرض و واجب کرده‌ است؛ مثلاً جامعه نیازمند به پزشک است، از این رو عمل پزشکی واجب کفائی است و چون پزشکی متوقف است بر تحصیل علم پزشکی، بنابریان علم پزشکی از واجبات کفائی است. هم چنین است معلمی، سیاست، تجارت و انواع فنون و صنایع و در مواردی که حفظ جامعه اسلامی و کیان آن متوقف بر این است که علوم و صنایعی در عالی‌ترین حد ممکن تحصیل شود، آن علوم واجب می‌گردد. بنابریان همه علومی که برای جامعه اسلامی لازم و ضروری است، جزء «علوم مفروضه» اسلامی قرار می‌گیرد. و جامعه اسلامی همواره این علوم را «فریضه» و واجب تلقّی کرده‌است.[۲۰]

«طَلَبُ العِلمِ فَريضَةٌ ...» بسیاری از علوم دانشگاهی و غیردانشگاهی را شامل می‌شود.


برای مطالعه بیشتر

  • علوم اسلامی، منطق و فلسفه، شماره ۱، مرتضی مطهری، مقدمه کتاب، ص۱–۱۵.
  • خدمات متقابل اسلام و ایران، همان بخش سوّم.
  • کارنامه اسلام، دکتر عبدالحسین زرین کوب.
  • ترجمه اصول کافی (مصطفوی) ج۱، ص۳۵–۹۰.
  • ترجمه الحکم الزاهره، علی رضا صابری یزدی، ج۱، فصل دوم.


منابع

  1. مشکینی، علی، اصطلاحات الاصول، قم، الهادی، چاپ هشتم، ۱۳۸۱، ص۲۷۵.
  2. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، علمیّه اسلامیّه، ج۱، ص۴۰، ح۷.
  3. حر عاملی، وسائل الشیعه، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، ۲۰ جلدی، ج۱۸، ص۱۴؛ بحار الانوار، ج۱، ص۱۰۸.
  4. نهج البلاغه، محمد دشتی، ص۶۴۰، حکمت۷۰.
  5. نهج البلاغه، حکمت۸۰.
  6. اصول کافی، ج۱، ص۳۵، روایت ۱–۵؛ بحارالانوار، ج۱، ص۱۷۲ و ۱۸۰؛ وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۴؛ جامع احادیث شیعه، ج۱، ص۸۸.
  7. وسائل الشیعه، همان، ج۱۸، ص۱۴؛ بحارالانوار، ج۱، ص۱۸۰.
  8. اصول کافی، ج۱، ص۳۷.
  9. اصول کافی، ص۶۳–۶۴، روایت۱۱.
  10. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، ج۷۸، ص۴۵؛ الایصال الطالب، ج۲.
  11. حسینی عاملی، سید محمد، اثنا عشریه، چاپ قدیم، ص۲۷.
  12. دستغیب، سرای دیگر، ص۴ و ۸۰.
  13. علی بن شعبه، تحف العقول، ص۹۸.
  14. برادران حکیمی، الحیاه، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ هفتم، ج۱، ص۱۵۷.
  15. الحیاه، ج۱، ص۱۵۷.
  16. انفال/۶۰.
  17. انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، چاپ قدیم، ص۲۹، بحث نجوم.
  18. کتاب المکاسب، ص۲۹، بحث نجوم.
  19. قمی، عباس، سفینه البحار، ج۲، ص۲۱۹؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج۱۳، ص۳۱۴.
  20. مطهری، مرتضی، علوم اسلامی شماره ۱، منطق و فلسفه، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۵۸، ص۱۱–۱۲، با تلخیص و تغییر.