حدیث «الناس نیام فإذا ماتوا انتبهوا»: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
كما قال أمير المؤمنين عليه السلام: الناس نيام فإذا ماتوا انتبهوا، و في بعض النسخ: ماتوا أي كأنهم بسبب غفلتهم أموات غير أحياء<ref>مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج9، ص: 251</ref> | كما قال أمير المؤمنين عليه السلام: الناس نيام فإذا ماتوا انتبهوا، و في بعض النسخ: ماتوا أي كأنهم بسبب غفلتهم أموات غير أحياء<ref>مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج9، ص: 251</ref> | ||
مردم در زندگى چنانست كه در حال خواب و بىخبرى بسر ميبرند هر چه را بجا آورند بحقيقت آن آگاه نيستند و آنچه در نظر دارند مانند و هم است كه بر پايه استوار نخواهد بود و چنانچه بميرند شئون وجودى آنان بر آنان آشكار خواهد شد و همه اعمال قلبى و جوارحى و خلقى را بخاطر خواهند آورد و بسيرت اعمال و رفتار خود آگاه خواهند شد. آنگاه درك خواهند نمود كه زندگى آنان در دنيا بر اساس بىتوجهى و بىخبرى از خود بوده مانند آن كه در حال خواب زندگى و حركات خود را بسر بردهاند و از خود غافل بوده خاطرات آنان مثابه احلام و اضغاث بوده كه بر اساس استوار نبوده است و پس از مرگ در عالم شهود و اشهاد همه اعمال و حركات وجودى خود را بطور صريح و تمثل خواهند مشاهده نمود بطورى كه هرگز از صفحه وجودى خيال و صورت علمى آنان زايل نخواهد شد.<ref>درخشان پرتوى از اصول كافى، ج4، ص: 114</ref>{{جعبه نقل قول|از آنچه به شما روزی دادهایم انفاق کنید، پیش از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: «پروردگارا چرا مرگ مرا به تأخیر نینداختی تا در راه خدا صدقه دهم و از صالحان باشم.»<ref>منافقون/۹و۱۰.</ref>}} | مردم در زندگى چنانست كه در حال خواب و بىخبرى بسر ميبرند هر چه را بجا آورند بحقيقت آن آگاه نيستند و آنچه در نظر دارند مانند و هم است كه بر پايه استوار نخواهد بود و چنانچه بميرند شئون وجودى آنان بر آنان آشكار خواهد شد و همه اعمال قلبى و جوارحى و خلقى را بخاطر خواهند آورد و بسيرت اعمال و رفتار خود آگاه خواهند شد. آنگاه درك خواهند نمود كه زندگى آنان در دنيا بر اساس بىتوجهى و بىخبرى از خود بوده مانند آن كه در حال خواب زندگى و حركات خود را بسر بردهاند و از خود غافل بوده خاطرات آنان مثابه احلام و اضغاث بوده كه بر اساس استوار نبوده است و پس از مرگ در عالم شهود و اشهاد همه اعمال و حركات وجودى خود را بطور صريح و تمثل خواهند مشاهده نمود بطورى كه هرگز از صفحه وجودى خيال و صورت علمى آنان زايل نخواهد شد.<ref>درخشان پرتوى از اصول كافى، ج4، ص: 114</ref>{{جعبه نقل قول|از آنچه به شما روزی دادهایم انفاق کنید، پیش از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: «پروردگارا چرا مرگ مرا به تأخیر نینداختی تا در راه خدا صدقه دهم و از صالحان باشم.»<ref>منافقون/۹و۱۰.</ref>}} |
نسخهٔ ۲۳ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۳
این مقاله هماکنون به دست Rezapour در حال ویرایش است. |
متن و سند حدیث امیر المومنین(ع) را که میفرماید: «الناس نیام فاذا…» بنویسید؟
حدیثی از امام علی(ع) نقل شده که «النَّاسُ نِيَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا؛ مردم خوابند و وقتی می میرند، بیدار خواهند شد».[۱]
كما قال أمير المؤمنين عليه السلام: الناس نيام فإذا ماتوا انتبهوا، و في بعض النسخ: ماتوا أي كأنهم بسبب غفلتهم أموات غير أحياء[۲]
مردم در زندگى چنانست كه در حال خواب و بىخبرى بسر ميبرند هر چه را بجا آورند بحقيقت آن آگاه نيستند و آنچه در نظر دارند مانند و هم است كه بر پايه استوار نخواهد بود و چنانچه بميرند شئون وجودى آنان بر آنان آشكار خواهد شد و همه اعمال قلبى و جوارحى و خلقى را بخاطر خواهند آورد و بسيرت اعمال و رفتار خود آگاه خواهند شد. آنگاه درك خواهند نمود كه زندگى آنان در دنيا بر اساس بىتوجهى و بىخبرى از خود بوده مانند آن كه در حال خواب زندگى و حركات خود را بسر بردهاند و از خود غافل بوده خاطرات آنان مثابه احلام و اضغاث بوده كه بر اساس استوار نبوده است و پس از مرگ در عالم شهود و اشهاد همه اعمال و حركات وجودى خود را بطور صريح و تمثل خواهند مشاهده نمود بطورى كه هرگز از صفحه وجودى خيال و صورت علمى آنان زايل نخواهد شد.[۳]
از آنچه به شما روزی دادهایم انفاق کنید، پیش از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: «پروردگارا چرا مرگ مرا به تأخیر نینداختی تا در راه خدا صدقه دهم و از صالحان باشم.»[۴]
برخی منابع، این روایت را از پیامبر اسلام نیز نقل کردهاند.[۵]
قال خیرالوری علیه سلام | انما الناس هجع و نیام | |
فاذا جائهم و ان کرهوا | سکرة الموت بعدها انتبهوا[۶] |
منابع
- ↑ خصائص الأئمة عليهم السلام (خصائص أمير المؤمنين عليه السلام)، ص: 112،
- ↑ مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج9، ص: 251
- ↑ درخشان پرتوى از اصول كافى، ج4، ص: 114
- ↑ منافقون/۹و۱۰.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۵۰، ص۱۳۴؛ ابن ابیفراس ورام، مجموعه ورام، قم، مکتبه الفقیه، ج۱، ص۱۵۰.
- ↑ جامی، «هفت اورنگ»، بخش ۱۴۹، سایت گنجور.