حجاب زنان در صدر اسلام: تفاوت میان نسخهها
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
در صدر اسلام حجاب چگونه بود؟ پیامبر و ائمه چه توصیههایی در این باره داشتهاند؟ حجاب زنان سالخورده چگونه است؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|زن و خانواده}} | {{درگاه|زن و خانواده}} | ||
زنان تا قبل از [[اسلام]] به [[حجاب]] توجه خاصی | زنان در صدر اسلام پس از نزول [[آیات حجاب]]، سر و گردن خود را میپوشاندند و از پوشیدن لباسهای نازک و بدننما خودداری میکردند. بنا بر گزارشها تا قبل از ظهور [[اسلام]] زنان به [[حجاب]] توجه خاصی نداشتند اما با ظهور اسلام در پوشش آنها تحول ایجاد شد. آیاتی از [[قرآن کریم]] بر وجوب حجاب دلالت دارد. همچنین روایاتی از پیامبر(ص) و دیگر معصومان درباره تعیین محدوده حجاب و اهمیت آن نقل شده است. البته حفظ حجاب بر زنان سالمند و سالخورده واجب نیست به شرط اینکه خود را زینت نکنند و جاذبیت جنسی خود را از دست داده باشند. | ||
==آیات وجوب حجاب== | ==آیات وجوب حجاب== |
نسخهٔ ۱۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۵۸
در صدر اسلام حجاب چگونه بود؟ پیامبر و ائمه چه توصیههایی در این باره داشتهاند؟ حجاب زنان سالخورده چگونه است؟
زنان در صدر اسلام پس از نزول آیات حجاب، سر و گردن خود را میپوشاندند و از پوشیدن لباسهای نازک و بدننما خودداری میکردند. بنا بر گزارشها تا قبل از ظهور اسلام زنان به حجاب توجه خاصی نداشتند اما با ظهور اسلام در پوشش آنها تحول ایجاد شد. آیاتی از قرآن کریم بر وجوب حجاب دلالت دارد. همچنین روایاتی از پیامبر(ص) و دیگر معصومان درباره تعیین محدوده حجاب و اهمیت آن نقل شده است. البته حفظ حجاب بر زنان سالمند و سالخورده واجب نیست به شرط اینکه خود را زینت نکنند و جاذبیت جنسی خود را از دست داده باشند.
آیات وجوب حجاب
به گفته مفسرانی همچون طبرسی، مکارم شیرازی و علامه طباطبایی چون زنان عرب معمولاً پیراهنهائی میپوشیدند که گریبانهایشان باز بود و روسریهای خود را بهنحوی میگذاشتند که دور گردن و سینه را نمیپوشانید و گوشها و جلوی سینهها نمایان میشد لذا آیه ﴿وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ؛ و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه خود افکنند...﴾(نور:۳۰) نازل شد و دستور داد که باید روسریها را طوری ببندند که قسمتهای یادشده پوشیده گردد و زنان مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشانند.[۱]
بنا به روایات پس از نزول آیه ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ؛ اى پيامبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه چادر خود را بر خود فرو پوشند. اين مناسبتر است، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند.﴾(احزاب:۵۹)، زنان مدینه از این دستور خداوند استقبال کردند و پوشش خود را بر اساس دستور خداوند تنظیم نمودند.[۲]
حجاب زنان انصار
به گزارش منابع روایی پس از نزول آیه ۳۰ سوره نور، زنان مدینه مقنعهها و روپوشهای سیاه بر تن کردند و خود را با آن میپوشاندند تا جایی که از ابوسلمه نقل شده است که زنان انصار از خانهها خارج شدند گویا که کلاغهای سیاه بر روی سر آنها نشستهاند به خاطر لباسهای سیاهی که پوشیده بودند.[۳] همچنین بنا بر گزارشی عایشه و به نقلی ام سلمه همواره زنان انصار را به سبب رعایت حجاب و استفاده از پوشش مشکی ستایش میکردند.[۴] همچنین نقل است که حضرت فاطمه(س) وقتی میخواستند به بیرون منزل و نزد پیامبر اکرم(ص) بروند از پوششهای خاصی مثل چادر و روپوش صورت استفاده میکردند. در جریان غصب فدک، حضرت زهرا(س) با شکل خاصی از حجاب و پوشش، برای دفاع از حق خویش از منزل به مسجد آمدند. راوی داستان حجاب حضرت را اینگونه توصیف نموده است: آن حضرت هنگام خروج از منزل مقنعه را محکم برسر بستند و جلباب و چادر را به گونهای که تمام بدن آن حضرت را میپوشاند و گوشههای آن به زمین میرسید، به تن کردند و به همراه گروهی به مسجد حرکت نمودند».[۵]
تبیین محدوده حجاب توسط معصومان(ع)
مواردی از تبیین محدوده حجاب توسط معصومان گزارش شده است از جمله:
- مردی از امام صادق(ع) پرسید که چه مقدار از بدن زن را مرد نامحرم میتواند ببیند؟ امام میفرماید: صورت، دو دست و روی دو پا.[۶]
- حضرت علی(ع) خطاب به زنان میفرماید: بر شما باد که لباس ضخیم بپوشید چه هر کس لباسش نازک باشد دینش هم نازک است.[۷]
- پیامبر(ص) نیز مقداری از پارچه نازکی را که برای او هدیه آورده بودند به یکی از صحابه داد و فرمود: آن را دو شقه کن، با یکی پیراهنی (یا عبا) برای خود بدوز و دیگری را به همسرت بده تا سرش را با آن بپوشاند و در ادامه فرمود: به زنت دستور بده از زیر آن لباسی بپوشد تا بدنش را نشان ندهد.[۸]
حجاب زنان سالخورده
قرآن زنان سالخورده را از قاعده حجاب مستثنی میکند با این حال رعایت و حفظ حجاب را برای ایشان بهتر دانسته و به آن توصیه میکند؛ ﴿وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ ۖ وَأَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ؛ و زنان سالخورده که (از ولادت و عادت) باز نشستهاند و امید ازدواج و نکاح ندارند بر آنان باکی نیست در صورتی که اظهار تجملات و زینت خود نکنند که جامههای خود (یعنی لباسهای رو مانند عبا و چادر و روپوش و امثال آن) را نزد نامحرمان برگیرند، و باز هم عفت و تقوا گزینی (و بر نگرفتن جامه) بر آنان (در دین و دنیا) بهتر است﴾(نور:۶۰) چنانکه در تفسیر نمونه آمده است این استثناء دو شرط دارد.
- این زنان به سن و سالی برسند که دیگر امیدی به ازدواج ندارند و جاذبه جنسی را از دست دادهاند.
- در حال برداشتن حجاب خود را زینت نکنند.[۹]
مطالعه بیشتر
- مسئله حجاب، نویسنده: شهید مطهری.
- حجابشناسی، نویسنده: حسین مهدویزاده.
- حجاب از دیگاه قرآن و سنت، نویسنده: فتحیه فتاحیزاده.
منابع
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، کتابفروشی اسلامی، ج۵، ص۱۳۸: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب اسلامیه، ج۱۴ ص۴۴۰؛ طباطبائی، المیزان، دارالکتب اسلامیه، ج۱۵ ص۱۲۶.
- ↑ سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الدرالمنثور، دارالفکر، بیروت، ج۶، ص۶۵۹.
- ↑ سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر، الدرالمنثور، دارالفکر، بیروت، ج۶، ص۶۵۹.
- ↑ زمخشری، الکشاف، بیروت، دار الکتاب العربی، ج۳، ص۲۳۱ / ذیل آیه ۳۱نور؛ ابوداوود، السنن، تحقیق محییالدین عبدالحمید، بیروت، مکتبه العصریه، ج۴، ص۶۱.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ج۱، ص۹۸
- ↑ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا، ج۱۴، ص۱۴۶.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، تهران، مکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۶۶، ج۸۳، ص۱۸۴.
- ↑ ابوداوود، السنن، ج۴، ص۶۵.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سی و دوم، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۵۴۲.