روایات لولاک لما خلقت الافلاک: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
آیا روایت | آیا روایت {{متن عربی|لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُكَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما}} از نظر سندی کامل است و معنای آن چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|فاطمی}} | |||
'''روایت {{متن عربی|لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ}}''' درباره مقام [[حضرت فاطمه(س)]] و پیامبر و [[امام علی(ع)]] بیان شده است. این روایت از نظر سندی دارای ضعف بوده و نمیتوان به آن اعتماد نمود. اما از نظر دلالت مطابقت با [[قرآن]] و [[روایات روایت|روایات]] دیگر بوده و در بیان علمای روایتشناس محتوا به راوی اعتبار میدهد. درباره جایگاه و مقام هرکدام از شخصیتهای این روایت نیز باید گفت که دلیل برتری حضرت زهرا بر پیامبر به دلیل تداوم مسیر نبوت به وسیله فرزندان او است. همچنین برتری مقام امامت مطابق با ایات قرآن بوده و مقام امامت برایپیامبر وجود دارد و آن را برتر از مقام نبوت دانستهاند. | '''روایت {{متن عربی|لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ}}''' درباره مقام [[حضرت فاطمه(س)]] و پیامبر و [[امام علی(ع)]] بیان شده است. این روایت از نظر سندی دارای ضعف بوده و نمیتوان به آن اعتماد نمود. اما از نظر دلالت مطابقت با [[قرآن]] و [[روایات روایت|روایات]] دیگر بوده و در بیان علمای روایتشناس محتوا به راوی اعتبار میدهد. درباره جایگاه و مقام هرکدام از شخصیتهای این روایت نیز باید گفت که دلیل برتری حضرت زهرا بر پیامبر به دلیل تداوم مسیر نبوت به وسیله فرزندان او است. همچنین برتری مقام امامت مطابق با ایات قرآن بوده و مقام امامت برایپیامبر وجود دارد و آن را برتر از مقام نبوت دانستهاند. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
در مورد سند این روایت، مطالب گوناگونی ذکر شده است. برخی از کارشناسان روایی، این حدیث را قدسی دانسته و برخی دیگر، از جمله [[آیت الله موسی شبیری زنجانی]] آن را محتمل الصدور دانستهاند. برخی دیگر چون [[آیت الله محمد علی گرامی]] از دلالت این روایت دفاع کردهاند ولی سند آن را به دلیل روایاتی چون [[صالح بن عبد الوهاب]] و برخی راویان دیگر ضعیف دانستهاند.<ref>لولا فاطمه، ص۱۳.</ref> | در مورد سند این روایت، مطالب گوناگونی ذکر شده است. برخی از کارشناسان روایی، این حدیث را قدسی دانسته و برخی دیگر، از جمله [[آیت الله موسی شبیری زنجانی]] آن را محتمل الصدور دانستهاند. برخی دیگر چون [[آیت الله محمد علی گرامی]] از دلالت این روایت دفاع کردهاند ولی سند آن را به دلیل روایاتی چون [[صالح بن عبد الوهاب]] و برخی راویان دیگر ضعیف دانستهاند.<ref>لولا فاطمه، ص۱۳.</ref> | ||
[[آیت الله سید حسن میرجهانی]]، در کتاب [[جنّه العاصمه]]، سلسله سند این روایت را بیان داشته | [[آیت الله سید حسن میرجهانی]]، در کتاب [[جنّه العاصمه]]، سلسله سند این روایت را بیان داشته است.<ref>طباطبایی، میر جهانی، سید حسن، جنه العاصمه، تهران، صدر، ۱۳۹۸ هـ. ق، ص۱۴۲.</ref> در سلسله روات این روایت، صالح بن عبد الوهاب مجهول است و نامش در کتابهای رجالی نیامده است؛<ref>لولا فاطمه، ص۱۴۱.</ref> ابراهیم بن الحسن، مشترک است و با پسوند رزاق یا ورّاق در کتابهای رجالی نیامده است؛ علی بن هلال جزائری نیز مجهول است و نامش در کتابهای معتبر رجالی مثل [[تنقیح المقال]] بیان نشده است؛ [[احمد بن فهد الحلی]]، [[علی بن الحسن الخازن الحائری]] و … نیز مجهول هستند. آیت الله محمد علی گرامی که از دلالت روایت محکم دفاع کرده است، پیرامون سند روایت بیان میکند: «صالح بن عبد الوهاب و برخی روات سابق او مجهول هستند ولی این نکته دلیلی بر کذب روایت نیست …».<ref>لولا فاطمه، ص۱۴۱.</ref> | ||
در سلسله روات این روایت، صالح بن عبد الوهاب مجهول است و نامش در کتابهای رجالی نیامده است؛<ref>لولا فاطمه، ص۱۴۱.</ref> ابراهیم بن الحسن، مشترک است و با پسوند رزاق یا ورّاق در کتابهای رجالی نیامده است؛ علی بن هلال جزائری نیز مجهول است و نامش در کتابهای معتبر رجالی مثل [[تنقیح المقال]] بیان نشده است؛ [[احمد بن فهد الحلی]]، [[علی بن الحسن الخازن الحائری]] و … نیز مجهول هستند. آیت الله محمد علی گرامی که از دلالت روایت محکم دفاع کرده است، پیرامون سند روایت بیان میکند: «صالح بن عبد الوهاب و برخی روات سابق او مجهول هستند ولی این نکته دلیلی بر کذب روایت نیست …».<ref>لولا فاطمه، ص۱۴۱.</ref> | |||
بنابر این برای مردود دانستن روایت از جهت سند، کافی است که یکی از روات در سلسله سند، مجهول یا غیر ثقه باشند و با وجود یک راوی مجهول، روایت از نظر سندی از کار میافتد. این روایت از نظر سندی ضعیف است و چندان قابل دفاع نیست. | بنابر این برای مردود دانستن روایت از جهت سند، کافی است که یکی از روات در سلسله سند، مجهول یا غیر ثقه باشند و با وجود یک راوی مجهول، روایت از نظر سندی از کار میافتد. این روایت از نظر سندی ضعیف است و چندان قابل دفاع نیست. | ||
== دلالت روایت == | == دلالت روایت == | ||
آنچه پیرامون دلالت یک روایت قابل بیان است این است که: «اگر دلالت و معنای روایت مخالف قرآن و مستندات شرع باشد و با مبانی شرع و عقلی سازگاری نداشته باشد، طرد و رد میشود،<ref>المناقب، ج۱، فصل فی اللطائف، ص۲۱۳.</ref> در غیر این صورت میتوان روایت را مورد پذیرش متنی قرار داد و از باب تسامح در ادله سنن پذیرفت. چون طبق قاعده و اصل: | آنچه پیرامون دلالت یک روایت قابل بیان است این است که: «اگر دلالت و معنای روایت مخالف قرآن و مستندات شرع باشد و با مبانی شرع و عقلی سازگاری نداشته باشد، طرد و رد میشود،<ref>المناقب، ج۱، فصل فی اللطائف، ص۲۱۳.</ref> در غیر این صورت میتوان روایت را مورد پذیرش متنی قرار داد و از باب تسامح در ادله سنن پذیرفت. چون طبق قاعده و اصل: {{متن عربی|دلالته تغنی عن السند}}، مفهوم و محتوای روایت، از سند بینیاز و احتیاجی به آن ندارد.<ref>جعفری، محمد تقی، نیایش امام حسین در صحرای عرفان، تهران، مؤسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری، چهارم، ۱۳۸۲، ص۲۹.</ref> روایت مورد بحث نیز این گونه است. از یک طرف مخالف قرآن و مستندات شرع و مبانی شرعی و عقلی نیست، از طرف دیگر محتوا و معنای آن نیاز به سند ندارد. | ||
قرآن میفرماید: انبیاء از جهت نبی بودن با هم تفاوتی ندارند. {{قرآن|لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ…|سوره=بقره|آیه=۲۸۵|ترجمه=بین هیچیک از پیامبران او (از جهت نبوت) فرق نمیگذاریم (و نباید هم فرق گذاشت).}} ولی از جهت مراتب انبیاء دارای مراتب بودده و مراتبشان نسبت به هم متفاوت است. میفرماید: {{قرآن|تِلْک الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ مِّنْهُم…|سوره=بقره|آیه=۲۵۳|ترجمه=اینان پیامبرانی هستند که بعضی را بر بعضی برتری بخشیدیم.}} بنابراین مراتب پیامبران نسبت به هم متفاوت است. پیامبر(ص) چون هم صاحب منصب نبوّت و هم رسالت و هم امامت است، سر آمد همه پیامبران میباشد. | قرآن میفرماید: انبیاء از جهت نبی بودن با هم تفاوتی ندارند. {{قرآن|لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ…|سوره=بقره|آیه=۲۸۵|ترجمه=بین هیچیک از پیامبران او (از جهت نبوت) فرق نمیگذاریم (و نباید هم فرق گذاشت).}} ولی از جهت مراتب انبیاء دارای مراتب بودده و مراتبشان نسبت به هم متفاوت است. میفرماید: {{قرآن|تِلْک الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ مِّنْهُم…|سوره=بقره|آیه=۲۵۳|ترجمه=اینان پیامبرانی هستند که بعضی را بر بعضی برتری بخشیدیم.}} بنابراین مراتب پیامبران نسبت به هم متفاوت است. پیامبر(ص) چون هم صاحب منصب نبوّت و هم رسالت و هم امامت است، سر آمد همه پیامبران میباشد. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۰: | ||
==ترتیب مقام امامت و نبوت== | ==ترتیب مقام امامت و نبوت== | ||
مفاد روایت | مفاد روایت {{متن عربی|لَوْلا عَلِىٌّ}} این میشود که اگر امامت نبود، نبوت پدید نمیآمد، این مطلب دور از قاعده نیست، زیرا نبوت بیان قانون است و مجریان آن امامان(ع) هستند بنابر این امامت از نبوت مهمتر است و پیامبر دارای دو شان امامت و نبوت بوده است. در واقع این قسمت از روایت همگام و همسو با قرآن است که میفرماید: {{قرآن|یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْک مِن رَّبِّک وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ|سوره=مائده|آیه=۶۷|ترجمه=ای پیامبر آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده است (به مردم) برسان؛ و اگر چنین نکنی، رسالت خود را نرساندهای.}} از این روی پس از ابلاغ امامت امام علی(ع) میفرماید: {{قرآن|الْیَوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکمُ الإِسْلاَمَ دِینًا|ترجمه=امروز دین شما را برایتان به کمال رساندم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و دین اسلام را بر شما پسندیدم.}} | ||
«با این نگاه، این قسمت از حدیث کاملاً همسو و همگام با قرآن است و از محتوای بسیار دقیق، ظریف و عمیق برخوردار است و آن این که مقام امامت فوق مقام نبوت است و تداوم اهداف نبوت نیز به تداوم امامت منوط است.»<ref>لولا فاطمه، ص۱۵.</ref> | «با این نگاه، این قسمت از حدیث کاملاً همسو و همگام با قرآن است و از محتوای بسیار دقیق، ظریف و عمیق برخوردار است و آن این که مقام امامت فوق مقام نبوت است و تداوم اهداف نبوت نیز به تداوم امامت منوط است.»<ref>لولا فاطمه، ص۱۵.</ref> | ||
خط ۴۱: | خط ۳۹: | ||
در قسمت سوم از حدیث، فاطمه زهرا محور خلقت قرار گرفته است. اگر وجود او نبود نسل پیامبر منقطع میشد.<ref>سوره کوثر، آیه ۱ ـ ۳.</ref> «بحث در این نیست که فاطمه زهرا از علی(ع) و پیامبر(ص) بزرگتر است و علی(ع) از پیامبر(ص)، بلکه بحث در این است که جایگاه و نقش آفرینی هر کدام از سه بزرگوار در خلقت جهان هستی چه قدر و چگونه میباشد؟ وجود فاطمه زهرا(س) از این جهت تا قیامت تداوم نبوت، امامت و اسلام ناب محمدی(ص) است. او واسطه بین نبوت و امامت است و تکامل خلقت در سایه تبیین رسالت و امامت است و هر دو از نسل فاطمه زهرا. پس او مصدر ائمه(ع) است و تداوم بخش دعوت محمد(ص) و ولایت.»<ref>قائمی، علی، در مکتب فاطمه، تهران، امیر، ششم، ۱۳۷۷، ص۷۱–۷۲.</ref> «اگر او نبود امامت تداوم نداشت و رسالت ابتر و ناقص میماند. پس چه اشکال دارد که گفته شود: اگر فاطمه نبود علی یعنی امامت نبود و اگر علی یعنی امامت نبود پیامبر یعنی رسالت نبود.»<ref>لولا فاطمه، ص۱۱۱.</ref> | در قسمت سوم از حدیث، فاطمه زهرا محور خلقت قرار گرفته است. اگر وجود او نبود نسل پیامبر منقطع میشد.<ref>سوره کوثر، آیه ۱ ـ ۳.</ref> «بحث در این نیست که فاطمه زهرا از علی(ع) و پیامبر(ص) بزرگتر است و علی(ع) از پیامبر(ص)، بلکه بحث در این است که جایگاه و نقش آفرینی هر کدام از سه بزرگوار در خلقت جهان هستی چه قدر و چگونه میباشد؟ وجود فاطمه زهرا(س) از این جهت تا قیامت تداوم نبوت، امامت و اسلام ناب محمدی(ص) است. او واسطه بین نبوت و امامت است و تکامل خلقت در سایه تبیین رسالت و امامت است و هر دو از نسل فاطمه زهرا. پس او مصدر ائمه(ع) است و تداوم بخش دعوت محمد(ص) و ولایت.»<ref>قائمی، علی، در مکتب فاطمه، تهران، امیر، ششم، ۱۳۷۷، ص۷۱–۷۲.</ref> «اگر او نبود امامت تداوم نداشت و رسالت ابتر و ناقص میماند. پس چه اشکال دارد که گفته شود: اگر فاطمه نبود علی یعنی امامت نبود و اگر علی یعنی امامت نبود پیامبر یعنی رسالت نبود.»<ref>لولا فاطمه، ص۱۱۱.</ref> | ||
در نتیجه گاه متن روایت در حدی است که راوی را هم اعتبار میبخشد و گاه به عکس راوی به روایت اعتبار میدهد.<ref>لولا فاطمه، ص۱۱۱.</ref> متن این روایت نیز به راوی اعتبار میبخشد یا طبق اصل | در نتیجه گاه متن روایت در حدی است که راوی را هم اعتبار میبخشد و گاه به عکس راوی به روایت اعتبار میدهد.<ref>لولا فاطمه، ص۱۱۱.</ref> متن این روایت نیز به راوی اعتبار میبخشد یا طبق اصل {{متن عربی|دلالته تغنی عن السند}} ما را از سند آن بینیاز میکند. | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
خط ۴۸: | خط ۴۶: | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی =حدیث | | شاخه اصلی =حدیث | ||
|شاخه فرعی۱ =علم رجال | | شاخه فرعی۱ =علم رجال | ||
|شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
|شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
خط ۶۱: | خط ۵۹: | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی نویسنده = | |||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
خط ۶۷: | خط ۶۶: | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
[[رده:فضایل حضرت فاطمه(س)]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۱۶
آیا روایت «لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُكَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما» از نظر سندی کامل است و معنای آن چیست؟
روایت «لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ» درباره مقام حضرت فاطمه(س) و پیامبر و امام علی(ع) بیان شده است. این روایت از نظر سندی دارای ضعف بوده و نمیتوان به آن اعتماد نمود. اما از نظر دلالت مطابقت با قرآن و روایات دیگر بوده و در بیان علمای روایتشناس محتوا به راوی اعتبار میدهد. درباره جایگاه و مقام هرکدام از شخصیتهای این روایت نیز باید گفت که دلیل برتری حضرت زهرا بر پیامبر به دلیل تداوم مسیر نبوت به وسیله فرزندان او است. همچنین برتری مقام امامت مطابق با ایات قرآن بوده و مقام امامت برایپیامبر وجود دارد و آن را برتر از مقام نبوت دانستهاند.
متن و سند روایت
- متن روایت
قسمت اول این روایت در کتابهای معتبر هم چون، بحار الانوار، الغدیر، مستدرک، مدینه المعاجز، فرائد السبطین و …[۱] آمده است. قسمت پایانی روایت نیز در کتابهای گوناگون و دست دوم، بدون ذکر سند بیان شده است. از این روی، این روایت، در منابع شیعه و اهل سنت بیان شده است و از شهرت خاصی برخوردار است.
- سند روایت
در مورد سند این روایت، مطالب گوناگونی ذکر شده است. برخی از کارشناسان روایی، این حدیث را قدسی دانسته و برخی دیگر، از جمله آیت الله موسی شبیری زنجانی آن را محتمل الصدور دانستهاند. برخی دیگر چون آیت الله محمد علی گرامی از دلالت این روایت دفاع کردهاند ولی سند آن را به دلیل روایاتی چون صالح بن عبد الوهاب و برخی راویان دیگر ضعیف دانستهاند.[۲]
آیت الله سید حسن میرجهانی، در کتاب جنّه العاصمه، سلسله سند این روایت را بیان داشته است.[۳] در سلسله روات این روایت، صالح بن عبد الوهاب مجهول است و نامش در کتابهای رجالی نیامده است؛[۴] ابراهیم بن الحسن، مشترک است و با پسوند رزاق یا ورّاق در کتابهای رجالی نیامده است؛ علی بن هلال جزائری نیز مجهول است و نامش در کتابهای معتبر رجالی مثل تنقیح المقال بیان نشده است؛ احمد بن فهد الحلی، علی بن الحسن الخازن الحائری و … نیز مجهول هستند. آیت الله محمد علی گرامی که از دلالت روایت محکم دفاع کرده است، پیرامون سند روایت بیان میکند: «صالح بن عبد الوهاب و برخی روات سابق او مجهول هستند ولی این نکته دلیلی بر کذب روایت نیست …».[۵]
بنابر این برای مردود دانستن روایت از جهت سند، کافی است که یکی از روات در سلسله سند، مجهول یا غیر ثقه باشند و با وجود یک راوی مجهول، روایت از نظر سندی از کار میافتد. این روایت از نظر سندی ضعیف است و چندان قابل دفاع نیست.
دلالت روایت
آنچه پیرامون دلالت یک روایت قابل بیان است این است که: «اگر دلالت و معنای روایت مخالف قرآن و مستندات شرع باشد و با مبانی شرع و عقلی سازگاری نداشته باشد، طرد و رد میشود،[۶] در غیر این صورت میتوان روایت را مورد پذیرش متنی قرار داد و از باب تسامح در ادله سنن پذیرفت. چون طبق قاعده و اصل: «دلالته تغنی عن السند»، مفهوم و محتوای روایت، از سند بینیاز و احتیاجی به آن ندارد.[۷] روایت مورد بحث نیز این گونه است. از یک طرف مخالف قرآن و مستندات شرع و مبانی شرعی و عقلی نیست، از طرف دیگر محتوا و معنای آن نیاز به سند ندارد.
قرآن میفرماید: انبیاء از جهت نبی بودن با هم تفاوتی ندارند. ﴿لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ…؛ بین هیچیک از پیامبران او (از جهت نبوت) فرق نمیگذاریم (و نباید هم فرق گذاشت).﴾(بقره:۲۸۵) ولی از جهت مراتب انبیاء دارای مراتب بودده و مراتبشان نسبت به هم متفاوت است. میفرماید: ﴿تِلْک الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ مِّنْهُم…؛ اینان پیامبرانی هستند که بعضی را بر بعضی برتری بخشیدیم.﴾(بقره:۲۵۳) بنابراین مراتب پیامبران نسبت به هم متفاوت است. پیامبر(ص) چون هم صاحب منصب نبوّت و هم رسالت و هم امامت است، سر آمد همه پیامبران میباشد.
او ﴿رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ﴾(انبیاء:۱۰۷) است … و از این جهت مرتبه پیامبر اسلام بر همه پیامبران برتری دارد. این امر در مورد ائمه(ع) نسبت به هم و ائمه(ع) نسبت به پیامبران و بین پیامبر(ص) و امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س) نیز وجود دارد. کسی صاحب مقام امامت است از کسی که صاحب مقام نبوت است برتر است و این یک امر بدیهی است.
«آنچه که از روایات به دست میآید این است که هدف از خلقت همه عالم هستی، پیامبر(ص) و اهل بیت بودهاند. از طرفی از چند روایت به دست میآید که در میان خود پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) هم ترتیبی بوده است و یکی دو روایت هم میفهماند که به خلقت پیامبر(ص) و امام علی و حسنین (در خلقت نوری) هنوز نور مطلق تحقق نیافته بود و با وجود حضرت زهرا(س) غایت خلقت همگی تحقق پیدا کرد. یعنی پیامبر(ص) و امام علی و حسنین(ع) نیز قدم آخر نیستند و ما قبل آخر میباشند و مقدمه آخرین فاطمه زهرا میباشد.»[۸]
ترتیب مقام امامت و نبوت
مفاد روایت «لَوْلا عَلِىٌّ» این میشود که اگر امامت نبود، نبوت پدید نمیآمد، این مطلب دور از قاعده نیست، زیرا نبوت بیان قانون است و مجریان آن امامان(ع) هستند بنابر این امامت از نبوت مهمتر است و پیامبر دارای دو شان امامت و نبوت بوده است. در واقع این قسمت از روایت همگام و همسو با قرآن است که میفرماید: ﴿یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْک مِن رَّبِّک وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ؛ ای پیامبر آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده است (به مردم) برسان؛ و اگر چنین نکنی، رسالت خود را نرساندهای.﴾(مائده:۶۷) از این روی پس از ابلاغ امامت امام علی(ع) میفرماید: ﴿الْیَوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکمُ الإِسْلاَمَ دِینًا؛ امروز دین شما را برایتان به کمال رساندم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و دین اسلام را بر شما پسندیدم.﴾
«با این نگاه، این قسمت از حدیث کاملاً همسو و همگام با قرآن است و از محتوای بسیار دقیق، ظریف و عمیق برخوردار است و آن این که مقام امامت فوق مقام نبوت است و تداوم اهداف نبوت نیز به تداوم امامت منوط است.»[۹]
این قسمت از روایت، تفسیر دو آیه فوق است که اگر بنا به مصلحتی نام امام علی(ع) در دو آیه بیان نشد، این حدیث قدسی[۱۰] آن را بیان میکند.
جایگاه و مقام حضرت فاطمه(س)
در قسمت سوم از حدیث، فاطمه زهرا محور خلقت قرار گرفته است. اگر وجود او نبود نسل پیامبر منقطع میشد.[۱۱] «بحث در این نیست که فاطمه زهرا از علی(ع) و پیامبر(ص) بزرگتر است و علی(ع) از پیامبر(ص)، بلکه بحث در این است که جایگاه و نقش آفرینی هر کدام از سه بزرگوار در خلقت جهان هستی چه قدر و چگونه میباشد؟ وجود فاطمه زهرا(س) از این جهت تا قیامت تداوم نبوت، امامت و اسلام ناب محمدی(ص) است. او واسطه بین نبوت و امامت است و تکامل خلقت در سایه تبیین رسالت و امامت است و هر دو از نسل فاطمه زهرا. پس او مصدر ائمه(ع) است و تداوم بخش دعوت محمد(ص) و ولایت.»[۱۲] «اگر او نبود امامت تداوم نداشت و رسالت ابتر و ناقص میماند. پس چه اشکال دارد که گفته شود: اگر فاطمه نبود علی یعنی امامت نبود و اگر علی یعنی امامت نبود پیامبر یعنی رسالت نبود.»[۱۳]
در نتیجه گاه متن روایت در حدی است که راوی را هم اعتبار میبخشد و گاه به عکس راوی به روایت اعتبار میدهد.[۱۴] متن این روایت نیز به راوی اعتبار میبخشد یا طبق اصل «دلالته تغنی عن السند» ما را از سند آن بینیاز میکند.
منابع
- ↑ گرامی، محمد علی، لولا فاطمه، قم، دفتر آیت الله محمد علی گرامی، سوم، ۱۳۸۵، ص۱۳.
- ↑ لولا فاطمه، ص۱۳.
- ↑ طباطبایی، میر جهانی، سید حسن، جنه العاصمه، تهران، صدر، ۱۳۹۸ هـ. ق، ص۱۴۲.
- ↑ لولا فاطمه، ص۱۴۱.
- ↑ لولا فاطمه، ص۱۴۱.
- ↑ المناقب، ج۱، فصل فی اللطائف، ص۲۱۳.
- ↑ جعفری، محمد تقی، نیایش امام حسین در صحرای عرفان، تهران، مؤسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری، چهارم، ۱۳۸۲، ص۲۹.
- ↑ گرامی، محمد علی، لولا فاطمه، ص۱۵.
- ↑ لولا فاطمه، ص۱۵.
- ↑ بحار، ج۴۰، باب ۹۱، ح ۲۰، ص۲۱۴.
- ↑ سوره کوثر، آیه ۱ ـ ۳.
- ↑ قائمی، علی، در مکتب فاطمه، تهران، امیر، ششم، ۱۳۷۷، ص۷۱–۷۲.
- ↑ لولا فاطمه، ص۱۱۱.
- ↑ لولا فاطمه، ص۱۱۱.