روایات لولاک لما خلقت الافلاک: تفاوت میان نسخهها
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (کپی از رده:درگاه فاطمی به رده:حضرت فاطمه(س) ردهانبوه) |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (انتقال از رده:حضرت فاطمه(س) به رده:فضایل حضرت فاطمه(س) ردهانبوه) |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
[[رده:حضرت فاطمه(س)]] | [[رده:فضایل حضرت فاطمه(س)]] |
نسخهٔ ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۵۳
آیا روایت «لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُكَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما» از نظر سندی کامل است و معنای آن چیست؟
روایت «لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ» درباره مقام حضرت فاطمه(س) و پیامبر و امام علی(ع) بیان شده است. این روایت از نظر سندی دارای ضعف بوده و نمیتوان به آن اعتماد نمود. اما از نظر دلالت مطابقت با قرآن و روایات دیگر بوده و در بیان علمای روایتشناس محتوا به راوی اعتبار میدهد. درباره جایگاه و مقام هرکدام از شخصیتهای این روایت نیز باید گفت که دلیل برتری حضرت زهرا بر پیامبر به دلیل تداوم مسیر نبوت به وسیله فرزندان او است. همچنین برتری مقام امامت مطابق با ایات قرآن بوده و مقام امامت برایپیامبر وجود دارد و آن را برتر از مقام نبوت دانستهاند.
متن و سند روایت
- متن روایت
قسمت اول این روایت در کتابهای معتبر هم چون، بحار الانوار، الغدیر، مستدرک، مدینه المعاجز، فرائد السبطین و …[۱] آمده است. قسمت پایانی روایت نیز در کتابهای گوناگون و دست دوم، بدون ذکر سند بیان شده است. از این روی، این روایت، در منابع شیعه و اهل سنت بیان شده است و از شهرت خاصی برخوردار است.
- سند روایت
در مورد سند این روایت، مطالب گوناگونی ذکر شده است. برخی از کارشناسان روایی، این حدیث را قدسی دانسته و برخی دیگر، از جمله آیت الله موسی شبیری زنجانی آن را محتمل الصدور دانستهاند. برخی دیگر چون آیت الله محمد علی گرامی از دلالت این روایت دفاع کردهاند ولی سند آن را به دلیل روایاتی چون صالح بن عبد الوهاب و برخی راویان دیگر ضعیف دانستهاند.[۲]
آیت الله سید حسن میرجهانی، در کتاب جنّه العاصمه، سلسله سند این روایت را بیان داشته است، میفرماید: ««فی کتاب کشف اللئالی تألیف صالح بن عبد الوهاب بن العرندس انّه روی عن الشیخ ابراهیم بن الحسن الوراق عن الشیخ علی بن الجزائری عن الشیخ احمد بن فهد الحلی عن الشیخ زین الدین علیّ بن الحسن الخازن الحائدی عن الشیخ ابن عبد الله محمد بن مکی بطریقه یعنی الشیخ ابی طالب محمد فخر المحققین عن والده الحسن بن مطهّر العلامه الحلی عن الشیخ ابی القاسم جعفر بن الحسن بن سعید الحلّی المحقق علی الاطلاق عن السید بن علی فخار بن المعد الموسوی عن الشیخ الشاذان بن جبرئیل القمی عن الشیخ محمد بن ابی القاسم الطبری عن الشیخ ابی علیّ الحسن عن والده الشیخ الطائفه عن الشیخ المفید عن شیخه الصدوق عن ابی جعفر محمد بن علی بن موسی بن بابویه القمی بطریقه یعنی علیّ بن احمد بن موسی عن محمد بن ابی عبد الله الکوفی عن محمد بن اسماعیل البرمکی عن جعفر بن احمد عن عبد الله بن الفضل عن مفضل بن عمر عن جابر بن یزید الجعفی عن جابر بن عبد الله انصاری عن رسول الله(ص) عن الله تبارک و تعالی انه قال: یا احمد لولاک …»»[۳]
در سلسله روات این روایت، صالح بن عبد الوهاب مجهول است و نامش در کتابهای رجالی نیامده است؛[۴] ابراهیم بن الحسن، مشترک است و با پسوند رزاق یا ورّاق در کتابهای رجالی نیامده است؛ علی بن هلال جزائری نیز مجهول است و نامش در کتابهای معتبر رجالی مثل تنقیح المقال بیان نشده است؛ احمد بن فهد الحلی، علی بن الحسن الخازن الحائری و … نیز مجهول هستند. آیت الله محمد علی گرامی که از دلالت روایت محکم دفاع کرده است، پیرامون سند روایت بیان میکند: «صالح بن عبد الوهاب و برخی روات سابق او مجهول هستند ولی این نکته دلیلی بر کذب روایت نیست …».[۵]
بنابر این برای مردود دانستن روایت از جهت سند، کافی است که یکی از روات در سلسله سند، مجهول یا غیر ثقه باشند و با وجود یک راوی مجهول، روایت از نظر سندی از کار میافتد. این روایت از نظر سندی ضعیف است و چندان قابل دفاع نیست.
دلالت روایت
آنچه پیرامون دلالت یک روایت قابل بیان است این است که: «اگر دلالت و معنای روایت مخالف قرآن و مستندات شرع باشد و با مبانی شرع و عقلی سازگاری نداشته باشد، طرد و رد میشود،[۶] در غیر این صورت میتوان روایت را مورد پذیرش متنی قرار داد و از باب تسامح در ادله سنن پذیرفت. چون طبق قاعده و اصل: «دلالته تغنی عن السند»، مفهوم و محتوای روایت، از سند بینیاز و احتیاجی به آن ندارد.[۷] روایت مورد بحث نیز این گونه است. از یک طرف مخالف قرآن و مستندات شرع و مبانی شرعی و عقلی نیست، از طرف دیگر محتوا و معنای آن نیاز به سند ندارد.
قرآن میفرماید: انبیاء از جهت نبی بودن با هم تفاوتی ندارند. ﴿لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ…؛ بین هیچیک از پیامبران او (از جهت نبوت) فرق نمیگذاریم (و نباید هم فرق گذاشت).﴾(بقره:۲۸۵) ولی از جهت مراتب انبیاء دارای مراتب بودده و مراتبشان نسبت به هم متفاوت است. میفرماید: ﴿تِلْک الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ مِّنْهُم…؛ اینان پیامبرانی هستند که بعضی را بر بعضی برتری بخشیدیم.﴾(بقره:۲۵۳) بنابراین مراتب پیامبران نسبت به هم متفاوت است. پیامبر(ص) چون هم صاحب منصب نبوّت و هم رسالت و هم امامت است، سر آمد همه پیامبران میباشد.
او ﴿رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ﴾(انبیاء:۱۰۷) است … و از این جهت مرتبه پیامبر اسلام بر همه پیامبران برتری دارد. این امر در مورد ائمه(ع) نسبت به هم و ائمه(ع) نسبت به پیامبران و بین پیامبر(ص) و امام علی(ع) و فاطمه زهرا(س) نیز وجود دارد. کسی صاحب مقام امامت است از کسی که صاحب مقام نبوت است برتر است و این یک امر بدیهی است.
«آنچه که از روایات به دست میآید این است که هدف از خلقت همه عالم هستی، پیامبر(ص) و اهل بیت بودهاند. از طرفی از چند روایت به دست میآید که در میان خود پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) هم ترتیبی بوده است و یکی دو روایت هم میفهماند که به خلقت پیامبر(ص) و امام علی و حسنین (در خلقت نوری) هنوز نور مطلق تحقق نیافته بود و با وجود حضرت زهرا(س) غایت خلقت همگی تحقق پیدا کرد. یعنی پیامبر(ص) و امام علی و حسنین(ع) نیز قدم آخر نیستند و ما قبل آخر میباشند و مقدمه آخرین فاطمه زهرا میباشد.»[۸]
ترتیب مقام امامت و نبوت
مفاد روایت «لَوْلا عَلِىٌّ» این میشود که اگر امامت نبود، نبوت پدید نمیآمد، این مطلب دور از قاعده نیست، زیرا نبوت بیان قانون است و مجریان آن امامان(ع) هستند بنابر این امامت از نبوت مهمتر است و پیامبر دارای دو شان امامت و نبوت بوده است. در واقع این قسمت از روایت همگام و همسو با قرآن است که میفرماید: ﴿یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْک مِن رَّبِّک وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ؛ ای پیامبر آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده است (به مردم) برسان؛ و اگر چنین نکنی، رسالت خود را نرساندهای.﴾(مائده:۶۷) از این روی پس از ابلاغ امامت امام علی(ع) میفرماید: ﴿الْیَوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکمُ الإِسْلاَمَ دِینًا؛ امروز دین شما را برایتان به کمال رساندم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و دین اسلام را بر شما پسندیدم.﴾
«با این نگاه، این قسمت از حدیث کاملاً همسو و همگام با قرآن است و از محتوای بسیار دقیق، ظریف و عمیق برخوردار است و آن این که مقام امامت فوق مقام نبوت است و تداوم اهداف نبوت نیز به تداوم امامت منوط است.»[۹]
این قسمت از روایت، تفسیر دو آیه فوق است که اگر بنا به مصلحتی نام امام علی(ع) در دو آیه بیان نشد، این حدیث قدسی[۱۰] آن را بیان میکند.
جایگاه و مقام حضرت فاطمه(س)
در قسمت سوم از حدیث، فاطمه زهرا محور خلقت قرار گرفته است. اگر وجود او نبود نسل پیامبر منقطع میشد.[۱۱] «بحث در این نیست که فاطمه زهرا از علی(ع) و پیامبر(ص) بزرگتر است و علی(ع) از پیامبر(ص)، بلکه بحث در این است که جایگاه و نقش آفرینی هر کدام از سه بزرگوار در خلقت جهان هستی چه قدر و چگونه میباشد؟ وجود فاطمه زهرا(س) از این جهت تا قیامت تداوم نبوت، امامت و اسلام ناب محمدی(ص) است. او واسطه بین نبوت و امامت است و تکامل خلقت در سایه تبیین رسالت و امامت است و هر دو از نسل فاطمه زهرا. پس او مصدر ائمه(ع) است و تداوم بخش دعوت محمد(ص) و ولایت.»[۱۲] «اگر او نبود امامت تداوم نداشت و رسالت ابتر و ناقص میماند. پس چه اشکال دارد که گفته شود: اگر فاطمه نبود علی یعنی امامت نبود و اگر علی یعنی امامت نبود پیامبر یعنی رسالت نبود.»[۱۳]
در نتیجه گاه متن روایت در حدی است که راوی را هم اعتبار میبخشد و گاه به عکس راوی به روایت اعتبار میدهد.[۱۴] متن این روایت نیز به راوی اعتبار میبخشد یا طبق اصل «دلالته تغنی عن السند» ما را از سند آن بینیاز میکند.
منابع
- ↑ گرامی، محمد علی، لولا فاطمه، قم، دفتر آیت الله محمد علی گرامی، سوم، ۱۳۸۵، ص۱۳.
- ↑ لولا فاطمه، ص۱۳.
- ↑ طباطبایی، میر جهانی، سید حسن، جنه العاصمه، تهران، صدر، ۱۳۹۸ هـ. ق، ص۱۴۲.
- ↑ لولا فاطمه، ص۱۴۱.
- ↑ لولا فاطمه، ص۱۴۱.
- ↑ المناقب، ج۱، فصل فی اللطائف، ص۲۱۳.
- ↑ جعفری، محمد تقی، نیایش امام حسین در صحرای عرفان، تهران، مؤسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری، چهارم، ۱۳۸۲، ص۲۹.
- ↑ گرامی، محمد علی، لولا فاطمه، ص۱۵.
- ↑ لولا فاطمه، ص۱۵.
- ↑ بحار، ج۴۰، باب ۹۱، ح ۲۰، ص۲۱۴.
- ↑ سوره کوثر، آیه ۱ ـ ۳.
- ↑ قائمی، علی، در مکتب فاطمه، تهران، امیر، ششم، ۱۳۷۷، ص۷۱–۷۲.
- ↑ لولا فاطمه، ص۱۱۱.
- ↑ لولا فاطمه، ص۱۱۱.