راه‌های دلبسته نشدن به دنیا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ویرایش متنی.)
خط ۱۴: خط ۱۴:
برخی از راه‌های دلبسته نشدن به [[دنیا]] چنین است:
برخی از راه‌های دلبسته نشدن به [[دنیا]] چنین است:


* '''توجه به بي‌اعتباري دنيا''': خواندن سرگذشت امیران و پادشاهانی که ثروت و قدرت گذشته خود را از دسته و دچار ذلت و خواری شده‌اند، در توجه به بی‌اعتباری دنیا تأثیرگذار است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به اسدي گرمارودي، محمد، درسهائي از تربيت انساني، تهران: مركز نشر فرهنگي رجاء، ۱۳۷۳، ج۳. ص۲۴۵.</ref>  
*'''توجه به بي‌اعتباري دنيا''': خواندن سرگذشت امیران و پادشاهانی که ثروت و قدرت گذشته خود را از دسته و دچار ذلت و خواری شده‌اند، در توجه به بی‌اعتباری دنیا تأثیرگذار است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به اسدي گرمارودي، محمد، درسهائي از تربيت انساني، تهران: مركز نشر فرهنگي رجاء، ۱۳۷۳، ج۳. ص۲۴۵.</ref>
* '''ياد مرگ''': به یاد آوردن مرگ که سفر حتمي پيش روی انسان است، باعث می‌شود دل بستن به دنيا كم شده، يا از بين برود. باد مرگ موجب می‌شود انسان در دنيا به انجام كارهاي نيك پرداخته و توشه‌اي براي آخرت فراهم کند.
*'''ياد مرگ و توجه به آخرت''': به یاد آوردن مرگ که سفر حتمي پيش روی انسان است، باعث می‌شود دل بستن به دنيا كم شده، يا از بين برود. باد مرگ موجب می‌شود انسان در دنيا به انجام كارهاي نيك پرداخته و توشه‌اي براي آخرت فراهم کند. باور قلبی به قیامت و آخرت نیز، از غفلت و سرگرم شدن به دنیا جلوگیری می‌کند.
* '''توجه به آخرت و بهشت و دوزخ''': عدم ايمان، اعتقاد و باور قلبي نسبت به قيامت، بهشت و دوزخ، و يا غفلت از آن باعث سرگرم شدن به دنيا و دل خوش كردن به حيات دنيوي مي گردد.
*'''کمک مالی به دیگران''': در قرآن و روايات به صدقه و انفاق تأکید زیادی شده است. یکی از تأثیرات انفاق را، جلوگیری از دنيا زدگي مسلمانان دانسته‌اند.
* '''کمک مالی به دیگران''': در بسياري از آيات و روايات صدقه و انفاق چنان با شدت و حرارت مورد تاكيد واقع شده كه گويا نزديك است به واجبات ملحق گردد. شايد يكي از حسنات انفاق علاوه بر آثار اجتماعي آن، عدم دنيا زدگي مسلمين باشد. تا از همان ابتدا جلوي رشد اين مارحبّ المال را گرفته تا به اژدهايي سيري ناپذير تبديل نشود.
*'''تفریح مناسب''': استفاده مناسب از نعمت‌ها و اموال و تفريحات و لذت‌های مشروع، نه تنها ناپسند نيست، بلكه باعثت بُعد معنوي و رشد انسان است. البته بايد آنها را به شكل ابزار براي رسيدن به آخرت به كار برد و به آنها دل نبست.
* '''تفریح مناسب''':استفاده مناسب از نعمت‌ها و اموال و تفريحات و لذائذ مشروع دنيايي نه تنها ناپسند نيست بلكه كمك و ياريگر بعد معنوي و رشد انسان است، اما آنچه مهم است اين است كه آنها را بايد به شكل ابزار براي رسيدن به آخرت به كار برد و به آنها دل نبست.


==معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:==
==معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:==


*آئين تزكيه. محمد حسن رحيميان و محمد تقي رهبر. جلد ۱. قم: انتشارات دفتر تبليغات، ۱۳۸۰.
*آئين تزكيه. محمد حسن رحيميان و محمد تقي رهبر. جلد ۱. قم: انتشارات دفتر تبليغات، ۱۳۸۰.
*درسهائي از تربيت انساني، محمد اسدي گرمارودي. جلد ۳ . تهران: مركز نشر فرهنگي رجاء، ۱۳۷۳.
*درسهایي از تربيت انساني، محمد اسدي گرمارودي. جلد ۳. تهران: مركز نشر فرهنگي رجاء، ۱۳۷۳.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}



نسخهٔ ‏۲۰ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۳۸

سؤال

چگونه انسان به دنیا دلبسته نشود؟


برخی از راه‌های دلبسته نشدن به دنیا چنین است:

  • توجه به بي‌اعتباري دنيا: خواندن سرگذشت امیران و پادشاهانی که ثروت و قدرت گذشته خود را از دسته و دچار ذلت و خواری شده‌اند، در توجه به بی‌اعتباری دنیا تأثیرگذار است.[۱]
  • ياد مرگ و توجه به آخرت: به یاد آوردن مرگ که سفر حتمي پيش روی انسان است، باعث می‌شود دل بستن به دنيا كم شده، يا از بين برود. باد مرگ موجب می‌شود انسان در دنيا به انجام كارهاي نيك پرداخته و توشه‌اي براي آخرت فراهم کند. باور قلبی به قیامت و آخرت نیز، از غفلت و سرگرم شدن به دنیا جلوگیری می‌کند.
  • کمک مالی به دیگران: در قرآن و روايات به صدقه و انفاق تأکید زیادی شده است. یکی از تأثیرات انفاق را، جلوگیری از دنيا زدگي مسلمانان دانسته‌اند.
  • تفریح مناسب: استفاده مناسب از نعمت‌ها و اموال و تفريحات و لذت‌های مشروع، نه تنها ناپسند نيست، بلكه باعثت بُعد معنوي و رشد انسان است. البته بايد آنها را به شكل ابزار براي رسيدن به آخرت به كار برد و به آنها دل نبست.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

  • آئين تزكيه. محمد حسن رحيميان و محمد تقي رهبر. جلد ۱. قم: انتشارات دفتر تبليغات، ۱۳۸۰.
  • درسهایي از تربيت انساني، محمد اسدي گرمارودي. جلد ۳. تهران: مركز نشر فرهنگي رجاء، ۱۳۷۳.


منابع

  1. برای نمونه نگاه کنید به اسدي گرمارودي، محمد، درسهائي از تربيت انساني، تهران: مركز نشر فرهنگي رجاء، ۱۳۷۳، ج۳. ص۲۴۵.