حسنه‌ای میان دو سیئه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} مراد از حديث پيامبر که فرمود: «بر شما باد به حس...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۲ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۵۱

سؤال

مراد از حديث پيامبر که فرمود: «بر شما باد به حسنه بين دو سيئه» چيست؟

قبل از توضيح در باره اين حديث، بايد به چند نكته توجه ‌نمود:

۱. اين حديث هم در متون حديثي شيعه و هم در منابع حديثي اهل سنّت آمده است و اين خود مي‌تواند تأييدي بر اهميت آن باشد

۲. اين حديث را علاوه بر متون حديثي ، با تحقيق و بررسي بيشتر مي‌توان در منابع مختلف لغوي، فقهي، تفسيري، اخلاقي و... يافت،‌كه اين جهت نيز از وجوه اهميت آن به شمار مي‌آيد.

۳. در متون و آثار شيعي، اين حديث از حضرت امام محمد باقر(ع) نقل مي‌شود: اما اهل سنت، آن را از «مطرف بن عبدلله» كه يكي از صحابه پيامبر(ص) است، نقل مي‌كنند،‌ و او آن را به پيامبر(ص) اسناد ننموده است، از اين رو غير از «ابن اثير» صاحب كتاب «اسد الغابه» هيچ يك از علماي اهل سنّت از آن به عنوان حديث نبوي، ياد نكرده‌اند.[۱]

متن حديث از منابع شيعه:

حضرت امام محمد باقر(ع) ، به فرزندش، امام جعفر صادق(ع) فرمود: پسرم، بر تو باد به انجام دادن يك حسنه، ميان دو سيئه، امام صادق(ع) عرض كرد، پدر جان! آن چگونه است؟ امام باقر(ع) فرمود: مانند اين سخن خدا كه فرمود: «نمازت را زياد بلند يا خيلي آهسته نخوان، كه زياد بلند خواندن يا خيلي آهسته خواندن (هر كدام) به دو سيئه است و در ميان آن دو، راه اعتدال را انتخاب كن كه اين خوب است. و همچنين مانند اين كلام خدا كه فرمود: هرگز دستت را در گردنت زنجير مكن (و ترك انفاق و بخشش منما) و بيش از حد (نيز) دست خود را (مگشاي) و نيز مانند اين سخن پروردگار كه فرمود: «و كساني كه هرگاه انفاق نمايند نه اسراف مي‌كنند و نه سخت‌گيري، پس اسراف گناه است، چنان كه، سخت‌گيري نيز گناه است، و ميان اين دو، حد اعتدال است كه (آن) خوب است، پس بر تو باد به خوبي اي كه ميان دو بدي قرار دارد.[۲]

متن حديث از منابع اهل سنت:

وقتي فرزند «مطرف بن عبدالله» در عبادت تلاش و سخت‌كوشي مي‌نمود، (مطرف) به او گفت:‌ «بهترين‌ها در هر چيزي، حد اعتدال آن است و نيكي ميان دو بدي هست»[۳].

مفهوم‌شناسي دو واژه «حسنه» و «سيئه»:

«حسنه» كلمه‌اي مفرد و جمع آن «حسنات» است و در مفاهيم ذيل به كار مي‌رود: نيكي، نيكويي،ثواب مقابل گناه، كردار نيك، كار نيكو، مزد، كار خير، نيكوكاري، بِرّ، خوبي و...[۴]

«سيئه» واژه‌اي مفرد و جمع آن «سيئات» است، و در مفاهيم زير، استعمال مي‌شود: بدي، گناه صغيره، خطا، بزه، عصيان، جرم، ذنب، اثم، تبه‌كاري، بد و زشت.[۵]

مراد از حديث مزبور:

ملامحسن فيض كاشاني در تفسير «صافي» بعد از نقل اين حديث مي‌نويسد:

امام(ع) ميانه‌روي در همه امور را به فرزند خويش فرمان داده است تا از افراط و تفريط، محفوظ بماند.[۶]

«قتاده» كه از روايان حديث است، ضمن نقل حديث «مطرف بن عبدالله» شخصي از او پرسيد: مراد از «الحسنه بين السيئتين» چيست؟

پاسخ داد: مقصود كساني‌اند كه وقتي انفاق مي‌كنند نه اسراف و زياده‌روي مي‌كنند و نه بخل و سخت‌گيري مي‌ورزند.[۷] و «اصمعي» گفته است: مقصود از «الحسنه بين السيئين» اين است كه «غلو» در عبادت و نيز تقصير و كوتاهي در آن سيئه و گناه مي‌باشد. اما ميانه‌روي و رعايت اعتدال در آن، حسنه و خوبي است.[۸]

ابن منظور مي‌نويسد: اين حديث به مدارا و آسان‌گيري در عبادت اشاره دارد و مقصود از آن، ميانه‌روي نمودن در آنست، نه تحمل سختي‌هايي كه موجب رهايي و انقطاع آن مي‌شود. و بهترين عمل آنست كه پيوسته باشد، هر چند اندك، اما وقتي عبادتي كه در توان شما نيست بخواهيد با زحمت انجام دهيد، نمي‌‌توانيد مداوم و هميشه بجاي آوريد. و در نتيجه موجب حسرت و پشيماني شما خواهد شد.

پس عبادتي را انجام دهيد كه در توان شماست تا با رها نكردن آن پشيمان نگرديد.[۹]

علامه اميني(ره) ضمن اشاره به نسبت نارواي يهود درباره حضرت مريم ـ عليها السلام ـ علي‌رغم پاكدامني وي و غلو نصاري در مورد حضرت عيسي(ع) و خدا دانستن او، مي‌نويسد:

اين همان افراط و تفريطي است كه گرفتارش شدند، اما راه نيكو، همان ميانه‌روي است. «الحسنه بين السيئتين» چنانكه مطرف بن عبدالله گفته است.[۱۰]

نتيجه‌گيري:

حديث مزبور، ما را به فرهنگ اعتدال و ميانه‌روي در تمام كارها توصيه مي‌نمايد، و براساس آن هر انساني لاجرم بايد در ابعاد مختلف حيات فردي و اجتماعي از قبيل امور اعتقادي و عبادي و اخلاقي و فرهنگي و سياسي و... راه اعتدال و ميانه‌روي را در پيش گيرد و هر روش يا منشي غير از آن، نماد و نمودي از افراط يا تفريط خواهد بود كه از نظر عقل و شريعت مذموم و محكوم است.


مطالعه بيشتر

۱ـ بحارالانوار، (دائره المعارف روايي) علامه مجلسي، نقد مجلدات ص۱۱۰، چاپ مؤسسه الوفاء، بيروت، لبنان، سال انتشار ۱۴۰۴ ه.ق، ج۶۸/۲۱۶ و ج۸۲/۷۲.

۲ـ تفسير عياشي، ۲/۳۱۹، مؤلف محمد بن مسعود عياشي، چاپ: چاپخانه علميه، تهران، سال انتشار ۱۳۸۰ ه.ق.

۳ـ الغدير، مؤلف: علامه شيخ عبدالحسين اميني، ۷/۶۹، ناشر: دارالكتب العربي، بيروت.


منابع

  1. ابن اثير، اسد الغابه، تهران، اسماعيليان، ج۵، ص۳۸۷.
  2. حر عاملي، وسائل الشيعه، قم، مؤسسه آل‌البيت، ج۸، ص۳۹۷، باب ۵۲.
  3. جارالله زفحشري، الفايق في غريب الحديث، بيروت، دارالكتب العلميه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۷۱.
  4. دهخدا، علي‌اكبر، لغت‌نامه، ج۶، ص۷۹۱۶.
  5. همان.
  6. فيض كاشاني، محسن، تفسير صافي، قم، مؤسسه الهادي، ج۳، ص۲۲۸.
  7. محمد بن جرير طبري، تفسير جامع البيان، ج۱۹، ص۴۹.
  8. قاسم بن سلام هروي، غريب الحديث، بيروت، دارالكتب العربي، چاپ اول، ۱۳۹۶ش، ج۴، ص۳۸۸.
  9. لسان العرب، ابن منظور، ج۱۰، ص۵۸.
  10. اميني، شيخ عبدالحسين، الغدير، بيروت، دارالكتب‌العربي، ج۷، ص۶۹.