حدیث «الناس نیام فإذا ماتوا انتبهوا»: تفاوت میان نسخهها
(جایگزینی متن - ' | ارجاعات =' به ' | ارجاعات = | بازبینی نویسنده = ') |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = حدیث | | شاخه اصلی = حدیث | ||
|شاخه فرعی۱ = علم رجال | | شاخه فرعی۱ = علم رجال | ||
|شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
|شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله |
نسخهٔ ۱۸ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۲۶
این مقاله هماکنون به دست Rahmani در حال ویرایش است. |
متن و سند حدیث امیر المومنین(ع) را که میفرماید: «الناس نیام فاذا…» بنویسید؟
در کتابهای روایی آمده است که: «الناس ینام فاذا ماتوا انتبهوا: مردم در خوابند و چون بمیرند، بیدار میشوند.»
یعنی زندگی مردم و دل مشغولی آنها به دنیا باعث غفلت از آخرت میگردد و گویا خوابند و متوجه رفتنشان به سوی آخرت نمیشوند و هنگامی که مُردند همه چیز برایشان روشن میگردد و تازه متوجه میشوند که در این دنیا زودگذر چه کارهایی که میتوانستند انجام دهند ولی انجام ندادهاند و از سعادت الهی بی بهره ماندند؛ و این را وقتی میفهمند که فرصتی برایشان نمانده است.
این است که خداوند متعال فرمودهاند که: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند و کسانی که چنین کنند، زیانکارند. از آنچه به شما روزی دادهایم انفاق کنید، پیش از آنکه مرگ یکی از شما فرا رسد و بگوید: «پروردگارا چرا مرگ مرا به تأخیر نینداختی تا در راه خدا صدقه دهم و از صالحان باشم.»[۱]
روایت مورد نظر از سه طریق در کتابهای روایی نقل شده است:
۱. مطلق: در برخی از کتابها فقط آمده که «الناس نیام فاذا ماتو انتبهوا» اما هیچ اشاره ای نکرده که این روایت است یا سخن خود نویسنده و در برخی از کتابها هم فقط گفته روایت شده که «الناس نیام…» ولی از کدام معصوم باز مشخص نیست.[۲]
۲. از رسول خدا(ص): در برخی از کتابها این روایت از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است.[۳]
۳. امیر المؤمنین(ع): این روایت گاهی نیز از مولای متقیان امیر مؤمنان(ع) نقل شده است که در اینجا فقط به کتابها اشاره میشود:
ـ بحارالانوار، ج۴، ص۴۳، باب۵ و ج۷۰، ص۳۹، باب ۱۲۲.
ـ شرح اصول کافی، محمد صالح مازندرانی، ج۸، ص۳۷۹، و ج۹، ص۱۸۰، و ج۱۰، ص۲۰۵، و ج۱۲، ص۱۰۵.
ـ شرح کلمات امیر المؤمنین(ع) ص۵؛ شرح مئه کلمه، ص۵۴؛ مطلوب کل طالب ص۳، عیون الحکم و المواعظ ص۶۶؛ نور البراهین، ج۱، ص۳۱۴، کتاب الاربعین، ص۴۵۳، کشف الخفاء و مزیل الالباس، ج۲، ص۳۱۲ و ص۳۸۸؛ التحفه السنیه، ص۱۵۲؛ خصائص الائمه ص۱۱۲و …
هر چند این روایت اخلاقی است و پیامهایی برای خفته دلان دارد ما در هیچکدام از این کتابهایی که این روایت را آوردهاند سند قابل اعتمادی برای روایت نقل نشده است یعنی فقط آمده که قال(ع) یا قال(ص) یا بهطور مطلق. اما این که چه کسی این روایت را از امیرمؤمنان(ع) یا پیامبر خدا(ص) نقل کرده نیامده است و لذا از نظر سند، روایت معتبر نیست.
البته در کتاب کشف الظنون نقل شد که شخصی معروف به شیخ الامام شمس الدین کشی این حدیث را با تحقیق نوشته و شرح داده[۴] ولی متأسفانه به این کتاب نتوانستیم دسترسی داشته باشیم.
منابع
- ↑ منافقون/۹و۱۰.
- ↑ ر. ک. ابن ابی جمهور احسائی، محمد؛ عوالی اللالی، قم، انتشارات سید الشهداء(ع)، اول، ۱۴۰۵ه. ق، ج۴، ص۷۳. و ر.ک. فیض کاشانی؛ تفسیر صافی، تهران، مکتبه الصور، دوم، ۱۴۱۶ه. ق، ج۱، ص۳۲. و ر.ک. هادی، شرح الاسماءالحسنی، بی جا، مکبه بصیرتی، بی تا، ج۱، ص۵۸. و ر.ک. مناوی، محمد عبد الرؤف، فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، بیروت، دارالکتب العلمیه، اول، ۱۴۱۵ ه. ق، ج۴، ص۳۴۱و ج۵، ص۷۲.
- ↑ ر. ک. مجلسی، محمد باقر بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ه. ق، ج۵۰، ص۱۳۴، باب ۳. و ر.ک. ابن ابی فراس و رام؛ مجموعه ورام، قم، مکتبه الفقیه، بی تا، ج۱، ص۱۵۰.
- ↑ حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون، بی جا، داراحیاء التراث العربی، بی تا، ج۱، ص۸۹۵.