سند روایت نحن اصل کل خیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی')
خط ۱۶: خط ۱۶:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = حدیث
  | شاخه اصلی = حدیث
|شاخه فرعی۱ = علم رجال
| شاخه فرعی۱ = علم رجال
|شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله

نسخهٔ ‏۱۸ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۲۶

سؤال

آیا این حدیث «نَحْنُ أَصْلُ کلِّ خَيْرٍ … وَ عَدُوُّنَا أَصْلُ کلِّ شَرٍّ» مستند است؟

اصل روایت مفصل است و شیخ کلینی آن را در کتاب کافی این‌گونه آورده ‌است:

«عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنِ ابْنِ مُسْکانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ: نَحْنُ أَصْلُ کلِّ خَيْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا کلُّ بِرٍّ فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِيدُ وَ الصَّلَاه وَ الصِّيَامُ وَ کظْمُ الْغَيْظِ وَ الْعَفْوُ عَنِ الْمُسِي ءِ وَ رَحْمَه الْفَقِيرِ وَ تَعَهُّدُ الْجَارِ وَ الْإِقْرَارُ بِالْفَضْلِ لِأَهْلِهِ وَ عَدُوُّنَا أَصْلُ کلِّ شَرٍّ وَ مِنْ فُرُوعِهِمْ کلُّ قَبِيحٍ وَ فَاحِشَه فَمِنْهُمُ الْکذِبُ وَ الْبُخْلُ وَ النَّمِيمَه وَ الْقَطِيعَه وَ أَکلُ الرِّبَا وَ أَکلُ مَالِ الْيَتِيمِ بِغَيْرِ حَقِّهِ وَ تَعَدِّي الْحُدُودِ الَّتِي أَمَرَ اللَّهُ وَ رُکوبُ الْفَوَاحِشِ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الزِّنَا وَ السَّرِقَه وَ کلُّ مَا وَافَقَ ذَلِک مِنَ الْقَبِيحِ فَکذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مَعَنَا وَ هُوَ مُتَعَلِّقٌ بِفُرُوعِ غَيْرِنَا؛؛ امام صادق علیه السلام فرمود: ما اصل هر خوبی هستیم و هر نیکی از ما جوانه می‌زند، و از جمله خوبی‌ها است: توحید؛ نماز؛ روزه؛ فرو بردن خشم؛ گذشت از گناهکار؛ رحم به تهیدست؛ بررسی از همسایه و اعتراف بشخصیت اشخاص خوب. دشمن ما نیز ریشه هر بدی است و هر کار زشت و قبیحی از آنها جوانه می‌زند از جمله آنها: دروغگوئی؛ بخل؛ سخن چینی؛ قطع خویشاوندی؛ ربا خواری؛ خوردن مال یتیم؛ تجاوز از حدی که خدا امر کرده؛ انجام فواحش ظاهر و پنهان؛ زنا؛ دزدی و هر کار زشت دیگر. دروغ گفته کسی که مدعی است با ما محبت می‌ورزد با اینکه چنگ زده بکارهای دشمنان ما.»[۱]

با توجه به عدم ایراد بر راویان حدیث و نیز مخالف نبودن متن آن با قرآن و روایات دیگر این حدیث معتبر است. همچنین با توجه به بیان آن در کتاب کافی که می‌توان بیشتر روایات آن را معتبر دانست و علمای روایت‌شناس آن‌را تایید نموده‌اند، می‌توان این روایت را مستند و دارای اعتبار دانست.


منابع

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۸، ص۲۴۲، ح۳۳۶.